eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
103 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ «26» وهمانا ما انسان را از گِلى خشك، از گِلى سياه متغير و بو گرفته، آفريديم. وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ «27» وقبل از انسان، جنّ را از آتشى سوزان و نافذ آفريديم. نکته ها «صَلْصالٍ» به گِل خشك و نپخته‌اى گويند كه هرگاه در آن دميده شود، صداى صوت از آن‌ جلد 4 - صفحه 455 برخاسته مى‌شود. «1» «حَمَإٍ» به گِل تيره رنگ و «مَسْنُونٍ» به معناى متغير است. «سموم» به باد داغى گفته مى‌شود كه مثل سمّ در عمق جان انسان اثر مى‌گذارد. اين آيه، يا اشاره به آفرينش اوّلين انسان يعنى حضرت آدم است، «خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ» «2» و يا مراد سير آفرينش همه انسان‌هاست كه مواد زمين از طريق غذا و نطفه به صورت انسان درمى‌آيد، همان گونه كه در سوره كهف آيه 37 مى‌خوانيم كه انسان در آغاز خاك، سپس نطفه و سپس به صورت انسان درمى‌آيد. «أَ كَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا» «3» در فرهنگ قرآن، جنّ موجودى مكلّف است كه مورد خطاب خداوند قرار گرفته است، «يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ»* و قرآن را مى‌فهمد. در اوّلين آيه از سوره جنّ مى‌خوانيم: «اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ» گروهى از جنّ قرآن را گوش كردند. جنّ همانند انسان داراى شهوت است. چنانكه درباره زنان بهشتى مى‌خوانيم كه آنها باكره هستند، نه انسانى با آنها آميزش كرده و نه جنّى. «لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ» «4» و طبق اين آيه آفرينش آن از آتش و قبل از انسان بوده است. چنانكه ابليس از جنّ است، «كانَ مِنَ الْجِنِّ» وهمانند ديگر كافران از جنّ به دوزخ مى‌رود. «لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ» «5» «1». تفسير الميزان. «2». ص، 76. «3». كهف، 37. «4». الرحمن، 74. «5». هود، 119." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ «28» و (ياد كن) آنگاه كه پروردگارت به فرشتگان گفت: همانا من بشرى را از گِلى خشك سياه و بدبو شده خلق مى‌كنم. نکته ها «بشر» به ظاهر پوست گفته مى‌شود. جلد 4 - صفحه 456 پیام ها 1- آفرينش فرشتگان، قبل از انسان بوده است. (زيرا خداوند قبل از آفرينش انسان مسئله را با فرشتگان در ميان گذاشت) «وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ» 2- آفرينش انسان از خاك و مادّيات است ولذا گرايش غريزى او نيز به مادّيات است. خالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصالٍ‌ ..." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ «29» پس هرگاه معتدل و استوارش ساختم و از روح خود در او دميدم، پس سجده‌كنان پيش او بيافتيد. فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ «30» پس فرشتگان همگى با هم و يك‌سره سجده كردند. إِلَّا إِبْلِيسَ أَبى‌ أَنْ يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ «31» مگر ابليس از اينكه با سجده‌كنان باشد، خوددارى كرد. نکته ها مراد از دميده شدن روح خداوند در انسان، جان داشتن و نفس كشيدن نيست، زيرا كه حيوانات نيز نفس مى‌كشند، بلكه مراد اعطاى صفاتى چون خلّاقيّت، اراده و علم، از سوى خدا به انسان است و نسبت دادن روح به خداوند، براى شرافت روح است، نظير بيت‌اللَّه و شهراللَّه. سجده فرشتگان بر آدم، يك سجده تشريفاتى نبود، بلكه به معناى خضوع آنان در برابر آدم و نسل او بود. يعنى فرشتگان نيز در خدمت بشر و مسخّر اويند. «1» «1». تفسير الميزان. جلد 4 - صفحه 457 پیام ها 1- آفرينش انسان، كامل و متعادل است. «سَوَّيْتُهُ» 2- سجده فرشتگان، بخاطر دميده شدن روح خدا بود. «نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا» تن‌آدمى شريف است به جان آدميّت‌ نه همين لباس زيباست نشان آدميّت‌ 3- انسان، موجودى است دو بُعدى و در هر دو بُعد كامل است. در بُعد مادّى، «سَوَّيْتُهُ» در بُعد معنوى، «نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» 4- انسان، مظهر تجلّى بعضى صفات خداوند است. «مِنْ رُوحِي» 5- معنويّت، نياز به تن و مَركَب مادّى دارد. سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ‌ ... 6- كسانى‌كه حاضر نيستند در صفوف سجده‌كنان باشند، روح ابليسى دارند. إِلَّا إِبْلِيسَ أَبى‌ ... 7- گرچه سجود و ركوع يك ارزش است، ولى اگر همراه با ركوع و سجود ديگر نمازگزاران باشد ارزش كامل‌ترى دارد. «1» «مَعَ السَّاجِدِينَ» «1». «وَ ارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ» بقره، 43." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالَ يا إِبْلِيسُ ما لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ «32» (خداوند) فرمود: اى ابليس! چه شد تو را كه همراه (فرشتگان) سجده‌كنان نيستى؟ قالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ «33» (ابليس) گفت: من اين‌گونه نيستم كه براى بشرى كه او را از گِلى خشك، از گِلى سياه و بدبو آفريده‌اى، سجده كنم. قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ «34» (خداوند) فرمود: پس از صف فرشتگان (واين مقام) خارج شو كه همانا تو رانده و مطرودى. وَ إِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلى‌ يَوْمِ الدِّينِ «35» والبتّه تا روز جزا بر تو لعنت خواهد بود. جلد 4 - صفحه 458 پیام ها 1- در قضاوت تنها به علم خود تكيه نكنيم، بلكه از مجرم نيز اقرار بگيريم و با سؤال و جواب، منشأ جرم و روحيّات مجرم را براى همه روشن كنيم. «يا إِبْلِيسُ ما لَكَ» 2- اگر روحيّه تكبّر در شخصى پيدا شد، محيط وعواملِ ديگر، در هدايت او كارساز نيست. (ابليس در لابلاى فرشتگان و در محيط ملكوتى بود ليكن بخاطر لجاجت و تكبر آنگونه شد) «أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ» 3- برترى نژادى، يك فكر ابليسى است. خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ‌ ... 4- بدتر از سجده نكردن، غرور وتكبّر در برابر فرمان خداست. «لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ» 5- بدتر از گناه‌كردن، توجيه گناه است. «خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ» (شيطان، گناه خود را توجيه كرد) 6- غرور و تكبر كه آمد، نور و روح الهى را در انسان نمى‌بيند. شيطان جسم خاكى بشر را ديد و حاضر به سجده نشد، در حالى كه دستور خداوند به سجده، به خاطر روح الهى او بود. «خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ» 7- دستور و فرمان‌هاى الهى سبب اجبار نيست. «لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ» 8- تكبر، بزرگى نمى‌آورد، بلكه سبب تحقير مى‌شود. «فَاخْرُجْ» سبب نابودى و محو عبادات قبل مى‌شود. «فَإِنَّكَ رَجِيمٌ» 9- اجتهاد و اظهار نظر در برابر فرمان و دستور روشن الهى، جايز نيست. در مقابل فرمان: «فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ» جايى براى گفتار «خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ» نيست. 10- يك لحظه نافرمانى و تكبّر، سبب خروج ابدى شد. «إِلى‌ يَوْمِ الدِّينِ» 11- متكبّر همواره مورد لعنت الهى است. «عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلى‌ يَوْمِ الدِّينِ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 459" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى‌ يَوْمِ يُبْعَثُونَ «36» (ابليس) گفت: پروردگارا! پس مرا تا روزى كه مردم برانگيخته شوند، مهلت بده (و زنده بدار) قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ «37» (خداوند) فرمود: پس همانا تو از مهلت يافتگانى. إِلى‌ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ «38» (امّا نه تا روز قيامت، بلكه) تا روزى كه وقت آن معلوم است. نکته ها وقتى شيطان فهميد تا روز قيامت مورد لعن است، از خداوند خواست تا آن روز به او مهلت داده شود، ولى نگفت كه براى چه مهلت مى‌خواهد. از آنجا كه سنّت خداوند بر مهلت دادن است، لذا به او مهلت داده شد، امّا نه تا روز قيامت كه او درخواست كرد، بلكه تا روزى كه زمان آن نزد خدا مشخص است و به گفته برخى از مفسران تا روزى كه بشر باشد و تكليف باشد. پیام ها 1- سنّت خداوند بر مهلت دادن به گنهكاران است. «فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ» 2- دعا و درخواست گنهكاران نيز اگر مصلحت باشد، مستجاب مى‌شود. شيطان گفت: «فَأَنْظِرْنِي» پاسخ آمد: «فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ «39» (ابليس) گفت: پروردگارا! به سبب آنكه مرا گمراه ساختى، من هم در زمين (بدى‌ها را) برايشان مى‌آرايم و همه را فريب خواهم داد. إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ «40» مگر بندگان اخلاص‌مند (و برگزيده تو را) از ميان آنان. جلد 4 - صفحه 460 نکته ها خداوند كسى را گمراه نمى‌كند، ليكن اگر كسى با اراده خود راه انحراف را برگزيند، خدا او را به حال خود رها مى‌سازد و اين رهاكردن بزرگترين كيفر و قهر الهى است. ابليس نيز چون بااراده خود تكبر ولجاجت كرد، خداوند او را به حال خود رها كرد ومراد از جمله‌ «أَغْوَيْتَنِي» نيز همين معناست؛ يعنى اكنون كه بخاطر لجاجتم مرا از مَدار لطف خود خارج كردى وبه حال خودم واگذاردى من چنين و چنان خواهم كرد. ابليس مى‌داند كه گروهى از مردم، از برگزيدگان الهى خواهند بود، (يعنى او نبوّت و امامت را نيز پذيرفته است همان گونه كه از «رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي» معلوم مى‌شود، خدا را پذيرفته است و از دعايش كه مرا تا قيامت مهلت بده، روشن مى‌شود معاد را نيز قبول داشته است. بنابراين، ابليس اصول عقائدش درست بود، ليكن عيب او تكبّر ونداشتن روحيّه‌ى تسليم و عبوديّت بود. پس علم و ايمان به تنهايى كافى نيست، عمل وتسليم وعبوديّت لازم است. پیام ها 1- ابليس و ابليس صفتان عيب خود را به خدا نسبت مى‌دهند. «أَغْوَيْتَنِي» 2- ابزار انحراف شيطان، زيبا جلوه دادن زشتى‌هاست. «لَأُزَيِّنَنَّ» 3- پاكان و مخلصان از دام شيطان درامانند. «الْمُخْلَصِينَ» (البتّه اخلاص داشتن كافى نيست، عنايت خداوند لازم است. زيرا «مخلص» به معناى برگزيده الهى است)" ‏‏‏‏٠جز۱۴ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالَ هذا صِراطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ «41» (خداوند) فرمود: اين (اخلاص و نجات مخلصان) راه مستقيمى است كه خود برعهده دارم. إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ «42» همانا براى تو بر بندگان (برگزيده) من تسلطّى نيست، مگر از گمراهانى كه تو را پيروى كنند. جلد 4 - صفحه 461 نکته ها در آيه قبل، ابليس گفت: من همه را گمراه مى‌كنم جز افراد برگزيده و مخلص را. خداوند در اين آيه مى‌فرمايد: اين كه تو حريف بندگان برگزيده‌ام نمى‌شوى، راه مستقيم و سنّت من است، يعنى سنّت من آن است كه خودم ضامن حفظ آنان باشم، نه آنكه تو به آنان كارى ندارى، بلكه نمى‌توانى به آنان كارى داشته باشى. سؤال: اگر ابليس حريف بندگان برگزيده نمى‌شود، پس وسوسه آدم بر خوردن از درخت ممنوعه چه بود؟ پاسخ: ابليس در آنان طمع دارد و وسوسه هم مى‌كند و گاهى به ترك اولى نيز وادار مى‌كند ليكن آنان را گمراه و منحرف نمى‌كند. پیام ها 1- شيطان بر آنان كه بنده خدا و تسليم او هستند، سلطه‌اى ندارد. «عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ» 2- انسان به اختيار خود، ابليس را پيروى مى‌كند. «اتَّبَعَكَ» 3- اگر با عبادت و تقوا در مَدار بندگان خدا درآمديم، بيمه مى‌شويم. عِبادِي لَيْسَ لَكَ‌ ... 4- كار شيطان وسوسه است، نه سلطه. «لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ» (در قيامت نيز ابليس در پاسخ اعتراض مردم مى‌گويد من تنها شما را دعوت كردم، ولى تسلّط و اجبارى بر شما نداشتم)" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ «43» و البتّه دوزخ وعده‌گاه همگى آنهاست. لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ «44» براى آن هفت در است، براى هر در بخشى از آن گمراهان تقسيم شده‌اند. جلد 4 - صفحه 462 نکته ها هفت درب دوزخ، شايد اشاره به تعداد زياد آن باشد. يعنى عوامل بسيارى سبب جهنمى شدن انسان مى‌شود. نظير آيه 27 لقمان كه مى‌فرمايد: اگر درختان قلم وهفت دريا مركب شوند، «وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ» نمى‌توانند كلمات خدا را بنويسند. كنايه از اينكه مخلوقات الهى به قدرى زيادند كه قابل شماره و حساب نيستند. پیام ها 1- هر يك از بهشت و دوزخ راههايى دارد. «لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ» (در نهج‌البلاغه مى‌خوانيم كه مجاهدان درب خاصى براى بهشت دارند) 2- دوزخ همچون بهشت، طبقات و مراتبى دارد وهركس مطابق جرمش كيفر مى‌شود. «لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As