"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ يا إِبْلِيسُ ما لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ «32»
(خداوند) فرمود: اى ابليس! چه شد تو را كه همراه (فرشتگان) سجدهكنان نيستى؟
قالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ «33»
(ابليس) گفت: من اينگونه نيستم كه براى بشرى كه او را از گِلى خشك، از گِلى سياه و بدبو آفريدهاى، سجده كنم.
قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ «34»
(خداوند) فرمود: پس از صف فرشتگان (واين مقام) خارج شو كه همانا تو رانده و مطرودى.
وَ إِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلى يَوْمِ الدِّينِ «35»
والبتّه تا روز جزا بر تو لعنت خواهد بود.
جلد 4 - صفحه 458
پیام ها
1- در قضاوت تنها به علم خود تكيه نكنيم، بلكه از مجرم نيز اقرار بگيريم و با سؤال و جواب، منشأ جرم و روحيّات مجرم را براى همه روشن كنيم. «يا إِبْلِيسُ ما لَكَ»
2- اگر روحيّه تكبّر در شخصى پيدا شد، محيط وعواملِ ديگر، در هدايت او كارساز نيست. (ابليس در لابلاى فرشتگان و در محيط ملكوتى بود ليكن بخاطر لجاجت و تكبر آنگونه شد) «أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ»
3- برترى نژادى، يك فكر ابليسى است. خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ ...
4- بدتر از سجده نكردن، غرور وتكبّر در برابر فرمان خداست. «لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ»
5- بدتر از گناهكردن، توجيه گناه است. «خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ» (شيطان، گناه خود را توجيه كرد)
6- غرور و تكبر كه آمد، نور و روح الهى را در انسان نمىبيند. شيطان جسم خاكى بشر را ديد و حاضر به سجده نشد، در حالى كه دستور خداوند به سجده، به خاطر روح الهى او بود. «خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ»
7- دستور و فرمانهاى الهى سبب اجبار نيست. «لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ»
8- تكبر، بزرگى نمىآورد، بلكه سبب تحقير مىشود. «فَاخْرُجْ» سبب نابودى و محو عبادات قبل مىشود. «فَإِنَّكَ رَجِيمٌ»
9- اجتهاد و اظهار نظر در برابر فرمان و دستور روشن الهى، جايز نيست. در مقابل فرمان: «فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ» جايى براى گفتار «خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ» نيست.
10- يك لحظه نافرمانى و تكبّر، سبب خروج ابدى شد. «إِلى يَوْمِ الدِّينِ»
11- متكبّر همواره مورد لعنت الهى است. «عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلى يَوْمِ الدِّينِ»
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 459"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۳۲_۳۵جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ «36»
(ابليس) گفت: پروردگارا! پس مرا تا روزى كه مردم برانگيخته شوند، مهلت بده (و زنده بدار)
قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ «37»
(خداوند) فرمود: پس همانا تو از مهلت يافتگانى.
إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ «38»
(امّا نه تا روز قيامت، بلكه) تا روزى كه وقت آن معلوم است.
نکته ها
وقتى شيطان فهميد تا روز قيامت مورد لعن است، از خداوند خواست تا آن روز به او مهلت داده شود، ولى نگفت كه براى چه مهلت مىخواهد. از آنجا كه سنّت خداوند بر مهلت دادن است، لذا به او مهلت داده شد، امّا نه تا روز قيامت كه او درخواست كرد، بلكه تا روزى كه زمان آن نزد خدا مشخص است و به گفته برخى از مفسران تا روزى كه بشر باشد و تكليف باشد.
پیام ها
1- سنّت خداوند بر مهلت دادن به گنهكاران است. «فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ»
2- دعا و درخواست گنهكاران نيز اگر مصلحت باشد، مستجاب مىشود. شيطان گفت: «فَأَنْظِرْنِي» پاسخ آمد: «فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۳۶_۳۸جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ «39»
(ابليس) گفت: پروردگارا! به سبب آنكه مرا گمراه ساختى، من هم در زمين (بدىها را) برايشان مىآرايم و همه را فريب خواهم داد.
إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ «40»
مگر بندگان اخلاصمند (و برگزيده تو را) از ميان آنان.
جلد 4 - صفحه 460
نکته ها
خداوند كسى را گمراه نمىكند، ليكن اگر كسى با اراده خود راه انحراف را برگزيند، خدا او را به حال خود رها مىسازد و اين رهاكردن بزرگترين كيفر و قهر الهى است. ابليس نيز چون بااراده خود تكبر ولجاجت كرد، خداوند او را به حال خود رها كرد ومراد از جمله «أَغْوَيْتَنِي» نيز همين معناست؛ يعنى اكنون كه بخاطر لجاجتم مرا از مَدار لطف خود خارج كردى وبه حال خودم واگذاردى من چنين و چنان خواهم كرد.
ابليس مىداند كه گروهى از مردم، از برگزيدگان الهى خواهند بود، (يعنى او نبوّت و امامت را نيز پذيرفته است همان گونه كه از «رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي» معلوم مىشود، خدا را پذيرفته است و از دعايش كه مرا تا قيامت مهلت بده، روشن مىشود معاد را نيز قبول داشته است.
بنابراين، ابليس اصول عقائدش درست بود، ليكن عيب او تكبّر ونداشتن روحيّهى تسليم و عبوديّت بود. پس علم و ايمان به تنهايى كافى نيست، عمل وتسليم وعبوديّت لازم است.
پیام ها
1- ابليس و ابليس صفتان عيب خود را به خدا نسبت مىدهند. «أَغْوَيْتَنِي»
2- ابزار انحراف شيطان، زيبا جلوه دادن زشتىهاست. «لَأُزَيِّنَنَّ»
3- پاكان و مخلصان از دام شيطان درامانند. «الْمُخْلَصِينَ» (البتّه اخلاص داشتن كافى نيست، عنايت خداوند لازم است. زيرا «مخلص» به معناى برگزيده الهى است)"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۳۹_۴٠جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ هذا صِراطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ «41»
(خداوند) فرمود: اين (اخلاص و نجات مخلصان) راه مستقيمى است كه خود برعهده دارم.
إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ «42»
همانا براى تو بر بندگان (برگزيده) من تسلطّى نيست، مگر از گمراهانى كه تو را پيروى كنند.
جلد 4 - صفحه 461
نکته ها
در آيه قبل، ابليس گفت: من همه را گمراه مىكنم جز افراد برگزيده و مخلص را. خداوند در اين آيه مىفرمايد: اين كه تو حريف بندگان برگزيدهام نمىشوى، راه مستقيم و سنّت من است، يعنى سنّت من آن است كه خودم ضامن حفظ آنان باشم، نه آنكه تو به آنان كارى ندارى، بلكه نمىتوانى به آنان كارى داشته باشى.
سؤال: اگر ابليس حريف بندگان برگزيده نمىشود، پس وسوسه آدم بر خوردن از درخت ممنوعه چه بود؟
پاسخ: ابليس در آنان طمع دارد و وسوسه هم مىكند و گاهى به ترك اولى نيز وادار مىكند ليكن آنان را گمراه و منحرف نمىكند.
پیام ها
1- شيطان بر آنان كه بنده خدا و تسليم او هستند، سلطهاى ندارد. «عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ»
2- انسان به اختيار خود، ابليس را پيروى مىكند. «اتَّبَعَكَ»
3- اگر با عبادت و تقوا در مَدار بندگان خدا درآمديم، بيمه مىشويم. عِبادِي لَيْسَ لَكَ ...
4- كار شيطان وسوسه است، نه سلطه. «لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ» (در قيامت نيز ابليس در پاسخ اعتراض مردم مىگويد من تنها شما را دعوت كردم، ولى تسلّط و اجبارى بر شما نداشتم)"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۴۱_۴۲جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ «43»
و البتّه دوزخ وعدهگاه همگى آنهاست.
لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ «44»
براى آن هفت در است، براى هر در بخشى از آن گمراهان تقسيم شدهاند.
جلد 4 - صفحه 462
نکته ها
هفت درب دوزخ، شايد اشاره به تعداد زياد آن باشد. يعنى عوامل بسيارى سبب جهنمى شدن انسان مىشود. نظير آيه 27 لقمان كه مىفرمايد: اگر درختان قلم وهفت دريا مركب شوند، «وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ» نمىتوانند كلمات خدا را بنويسند. كنايه از اينكه مخلوقات الهى به قدرى زيادند كه قابل شماره و حساب نيستند.
پیام ها
1- هر يك از بهشت و دوزخ راههايى دارد. «لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ»
(در نهجالبلاغه مىخوانيم كه مجاهدان درب خاصى براى بهشت دارند)
2- دوزخ همچون بهشت، طبقات و مراتبى دارد وهركس مطابق جرمش كيفر مىشود. «لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ»"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۴۳_۴۴جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «45»
همانا پرهيزكاران در باغها و (كنار) چشمه سارانند.
ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ «46»
(به آنان خطاب مىشود:) با سلامت و امنيّت به باغها وارد شويد.
وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ «47»
و ما هرگونه كينهاى در سينههاى آنان را بركندهايم، (در نتيجه آنان) برادرانه بر تختها روبروى يكديگرند.
لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ «48»
در آنجا هيچگونه رنجى به آنان نمىرسد، از آنجا بيرون شدنى نيستند.
نکته ها
«غِلٍّ» به معناى نفوذ مخفيانه است. بنابراين صفات بد در انسان به طور مرموز و مخفيانه ريشه پيدا مىكند. «سرير» از واژه سرور به معناى تخت است، واستفاده مىشود كه تكيه بر
جلد 4 - صفحه 463
تخت سبب سرور است.
در اين آيات، هشت پاداش بهشتى براى اهل تقوا بيان شده است: باغها، چشمهها، سلامتى، امنيّت، كدورت زدايى، اخوّت، تختهاى روبرو، دورى از هرگونه رنج وجاودانگى.
در آيهى قبل خوانديم كه جز برگزيدگان الهى، همه مردم مورد تهاجم وسوسههاى ابليس قرار مىگيرند، در اين آيات مىفرمايد كه اگر انسان به مرحله مخلصين و برگزيدگان نرسيد، ولى به مرحله تقوا گام نهد باز هم مشمول انواع نعمتهاى الهى مىشود.
آنچه مهم است جمع شدن همهى نعمتها در يكجاست، زيرا در دنيا يكجا باغ هست، چشمه نيست و گاهى چشمه هست، باغ نيست وگاهى هر دو هست، سلامتى نيست و گاهى هر سه هست، امنيّت نيست و گاهى همه هست، ولى صفا و صميميّت نيست و گاهى همراه با انواع سختىها ورنجهاست و گاهى كه انواع نعمتها يكجا جمع مىشود بايد همه را رها كرد و رفت. ليكن در قيامت انواع نعمتهاى مادى و معنوى و اجتماعى و روانى همراه با ابديّت است.
پیام ها
1- بشارت، در كنار آيات تهديد كنندهى قبل، يك ضرورت تربيتى است. لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ ... إِنَّ الْمُتَّقِينَ ...
2- دورى از گناه در اين چند روزهى دنيا، كاميابى ابدى را به همراه دارد. إِنَّ الْمُتَّقِينَ ... وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ
3- نعمتهاى بهشتى، متنوع و متعدّد است. «جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ»
4- نعمتهاى بهشتى، بىنقص است. باغ با چشمه، سلامتى با امنيّت، برادرى با صميميّت، راحتى با دوام است. «لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ»
5- نعمتهاى بهشت جامعيّت دارد. هم مادّى است مثل باغ وچشمه، هم روحى است مثل امنيّت و صفا، هم اجتماعى است مثل اخوت و برادرى و از همه بالاتر همراه با رضاى الهى و تبريك و تهنيت است. «ادْخُلُوها بِسَلامٍ»
6- كينه توزى با برادرى سازگار نيست. اول بايد كينهها برطرف شود بعد برادرى
جلد 4 - صفحه 464
محقق مىشود. وَ نَزَعْنا ... إِخْواناً
7- قهر و نارضايتى و عدمتحمّل يكديگر، همه جا نشانه حقّ بودن يكى و باطل بودن ديگرى نيست. إِنَّ الْمُتَّقِينَ ... نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍ (زيرا گاهى دونفر با اينكه اهل بهشت هستند و هدفى مقدّس دارند، ليكن هر كدام از يك زاويه به مسئله مىنگرند و كار ديگرى را باطل مىپندارند و نسبت به او عصبانى مىشوند كه در قيامت همه كدورتها با اراده خداوند زدوده مىشود)
8- براى كدورت زدايى، بايد از خداوند كمك گرفت. «نَزَعْنا»، «لا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا»
9- صفات بد همچون غل و زنجير، انسان را اسير مىكند. «مِنْ غِلٍّ»
10- بهشتيان نسبت به تفاوت درجات خود، مسئلهاى ندارند. «وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ»"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۴۵_۴۸جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ «49»
(اى پيامبر!) به بندگانم خبر ده كه همانا من خودم بسيار بخشنده و مهربانم.
وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ «50»
و البتّه عذاب من نيز همان عذاب دردناك است.
نکته ها
قرآن در اين آيات مردم را به چهار دسته تقسيم كرد: 1. مخلصان (انبيا واوليا) كه ابليس بر آنان سلطه ندارد. 2. متّقين كه اهل بهشت هستند. 3. گناهكارانِ توبهكننده كه پيامبر در اين آيه خبر از عفو آنان مىدهد. 4. گناهكاران ياغى كه به عذاب دردناك بيم داده شدهاند.
پیام ها
1- رحمت الهى، بزرگترين و بهترين پيام است. «نبىء» «نبأ» به خبر مهم گفته مىشود)
جلد 4 - صفحه 465
2- گنهكاران نيز بنده خدا هستند. «عِبادِي»
3- در لطف او شك و ترديدى به خود راه ندهيد. «أَنِّي أَنَا»
4- بخشندگى او همراه با لطف و مهربانى است، نه تنها مىبخشد لطف هم مىكند. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»
5- بخشش و لطف الهى، عميق وپىدرپى است. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (قالب غفور و رحيم، نشانهى عمق و تكرار است)
6- لطف و رحمت الهى بر غضبش مقدّم است. «أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ وَ أَنَّ عَذابِي»
7- به رحمت الهى مغرور نشويم، چرا كه عذابش دردناك است. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ- الْعَذابُ الْأَلِيمُ»"
#تفسیر_سوره_حجر_آیه_۴۹_۵٠جز۱۴
#سوره_مبارکه_حجر
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
هدایت شده از خانه قرآنی کریمه
سلام علیکم
با هدف ترویج و آموزش و گسترش فرهنگ قرآنی
هر هفته یک صفحه از قرآن با صوت استاد پرهیزکار و متن همان صفحه در کانال قرار خواهد گرفت
#صفحه_۲۱_جز۱_بقره_پرهیزکار
#خانه_قرآنی_کریمه_منطقه_۱۸ ارتباط با ادمین @S_K_ahmadi54
https://eitaa.com/kareme18
هدایت شده از خانه قرآنی کریمه
3544546.mp3
884K
سلام علیکم
با هدف ترویج و آموزش و گسترش فرهنگ قرآنی
هر هفته یک صفحه از قرآن با صوت استاد پرهیزکار و متن همان صفحه در کانال قرار خواهد گرفت
#صفحه_۲۱_جز۱_بقره_پرهیزکار
#خانه_قرآنی_کریمه_منطقه_۱۸ ارتباط با ادمین @S_K_ahmadi54
https://eitaa.com/kareme18