خلاصه ۱۰
از کتاب #تفسیر_المیزان
🔹دقت در آیات نامبرده به دست میدهد: که هر یک از سبیل ها با مقدارى نقص و یا حداقل با امتیازى جمع میشود، به خلاف صراط مستقیم ، که نه نقص در آن راه دارد و نه صراط مستقیم زید از صراط مستقیم عمرو امتیاز دارد، بلکه هر دو صراط مستقیم است ،
🔸 به خلاف سبیل ها، که هر یک مصداقى از صراط مستقیم است ، ولکن با امتیازى که به واسطه آن از سبیل هاى دیگر ممتاز میشود و غیر او مى گردد، اما صراط مستقیمى که در ضمن این است ، عین صراط مستقیمى است که در ضمن سبیل دیگر است و خلاصه صراط مستقیم با هر یک از سبیل ها متحد است .
🔹همچنانکه از بعضى آیات نامبرده و غیر نامبرده از قبیل آیه : ((و ان اعبدونى هذا صراط مستقیم ))
و آیه : ((قل اننى هدانى ربى الى صراط مستقیم ، دینا قیما ملة ابراهیم حنیفا))،
(بگو به درستى پروردگار من ، مرا بسوى صراط مستقیم که دینى است قیم و ملت حنیف ابراهیم ، هدایت فرموده ) نیز این معنا استفاده میشود.
🔸مثل صراط مستقیم نسبت به سبیل هاى خدا مثل روح است نسبت به بدن،
چون هم عبادت را صراط مستقیم خوانده و هم دین را، با اینکه این دو عنوان بین همه سبیل ها مشترک هستند، پس میتوان گفت مثل صراط مستقیم نسبت به سبیل هاى خدا، مثل روح است نسبت به بدن ، همانطور که بدن یک انسان در زندگیش اطوار مختلفى دارد و در هر یک از آن احوال و اطوار غیر آن انسان در طور دیگر است ، مثلا انسان در حال جنین غیر همان انسان در حال طفولیت و بلوغ و جوانى و کهولت و سالخوردگى و فرتوتى است ، ولى در عین حال روح او همان روح است و در همه آن اطوار یکى است و با بدن او همه جا متحد است .
🔹و نیز بدن او ممکن است به احوالى مبتلا شود، که بر خلاف میل او باشد و روح او صرفنظر از بدنش آن احوال را نخواهد و اقتضاى آن را نداشته باشد، به خلاف روح که هیچوقت معرض این اطوار قرار نمى گیرد، چون او مفطور به فطرت خدا است ، که به حکم ((لا تبدیل لخلق اللّه ))، فطریاتش دگرگون نمى شود و با اینکه روح و بدن از این دو جهت با هم فرق دارند، در عین حال روح آن انسان نامبرده همان بدن او است و انسانیکه فرض کردیم مجموع روح و بدن است .
🔸همچنین سبیل بسوى خدا همان صراط مستقیم است ، جز اینکه هر یک از سبیل ها مثلا سبیل مؤ منین و سبیل منیبین و سبیل پیروى کنندگان رسولخدا (ص ) و هر سبیل دیگر، گاه میشود که یا از داخل و یا خارج دچار آفتى مى گردد، ولى صراط مستقیم همانطور که گفتیم هرگز دچار این دو آفت نمیشود،
🔸چه ، ملاحظه فرمودید: که ایمان که یکى از سبیل ها است ، گاهى با شرک هم جمع میشود همچنان که گاهى با ضلالت جمع میشود، اما هیچ یک از شرک و ضلالت با صراط مستقیم جمع نمى گردد، پس معلوم شد که براى سبیل مرتبه هاى بسیارى است ، بعضى از آنها خالص ، و بعضى دیگر آمیخته با شرک و ضلالت است ، بعضى راهى کوتاه تر، و بعضى دیگر دورتراست ، اما هر چه هست بسوى صراط مستقیم مى رود و به معنائى دیگر همان صراط مستقیم است ، که بیانش گذشت .
🔹صراط مستقیم راهى است بسوى خدا، که هر راه دیگرى که خلایق بسوى خدا دارند، شعبه اى از آنست و هر طریقى که آدمى را بسوى خدا رهنمائى مى کند، بهره اى از صراط مستقیم را دارا است ، به این معنا که هر راهى و طریقه اى که فرض شود، به ان مقدار آدمى را بسوى خدا و حق راهنمائى مى کند، که خودش از صراط مستقیم دارا و متضمن باشد،
🔹اگر آن راه به مقدار اندکى از صراط مستقیم را دارا باشد، رهرو خود را کمتر بسوى خدا مى کشاند، و اگر بیشتر داشته باشد، بیشتر مى کشاند، و اما خود صراط مستقیم بدون هیچ قید و شرطى رهرو خود را بسوى خدا هدایت مى کند و مى رساند.
ادامه دارد ...
مشاهده سایر خلاصه ها 👈
✨ @bairanii
خلاصه ۱۱
از کتاب #تفسیر_المیزان
🔹صراط مستقیم عبارت میشود از صراطى که در هدایت مردم و رساندنشان بسوى غایت و مقصدشان ، تخلف نکند و صد در صد این اثر خود را به بخشد، همچنانکه خدایتعالى در آیه شریفه : (فاما الذین آمنوا باللّه و اعتصموا به ، فسید خلهم فى رحمة منه و فضل ، و یهدیهم الیه صراطا مستقیما،
و اما آنهائیکه به خدا ایمان آورده و از او خواستند تا حفظشان کند، بزودى خدایشان داخل رحمت خاصى از رحمت هاى خود نموده و بسوى خویش هدایت مى کند، هدایتى که همان صراط مستقیم است )،
آن راهى را که هرگز در هدایت رهرو خود تخلف ننموده ، و دائما بر حال خود باقى است ، صراط مستقیم نامیده .
🔸خداوند سنت و طریقه مستقیم خود را دائمى و غیرقابل تخلف و تغییر معرفى مى کند و نیز در آیه : ((فمن یرد اللّه ان یهدیه ، یشرح صدره للاسلام ، و من یرد ان یضله یجعل صدره ضیقا حرجا، کانما یصعد فى السماء، کذلک یجعل اللّه الرجس على الذین لا یؤ منون ، و هذا صراط ربک مستقیما))، (کسیکه خدایش بخواهد هدایت کند، سینه اش را براى اسلام گشاده مى سازد و کسیکه خدایش بخواهد گمراه کند، سینه اش را تنگ و بى حوصله مى سازد، بطوریکه گوئى بآسمان بالا مى رود، آرى این چنین خداوند پلیدى را بر آنان که ایمان ندارند مسلط مى سازد و این راه مستقیم پروردگار تو است )
🔹طریقه مستقیم خود را غیر مختلف و غیر قابل تخلف معرفى کرده ، ونیز در آیه : (قال هذا صراط على مستقیم ، ان عبادى لیس لک علیهم سلطان ، الا من اتبعک من الغاوین ، فرمود این صراط مستقیم من است و من خود را بدان ملزم کرده ام ، به درستى بندگان من کسانیند، که تو نمى توانى بر آنان تسلط یابى ، مگر آن گمراهى که خودش به اختیار خود پیروى تو را بپذیرد)، سنت و طریقه مستقیم خود را دائمى و غیر قابل تغییر معرفى فرموده و در حقیقت مى خواهد بفرماید: ((فلن تجد لسنة اللّه تبدیلا، و لن تجد لسنة اللّه تحویلا))، (براى سنت خدا نه تبدیلى خواهى یافت و نه دگرگونى )
ادامه دارد ...
مشاهده سایر خلاصه ها 👈
✨ @bairanii
خلاصه ۱۲
از کتاب #تفسیر_المیزان
اهدنا (هدایت)
🔹هدایت عبارتست از دلالت و نشان دادن هدف ، به وسیله نشان دادن راه و این خود یک نحو رساندن به هدف است و کار خدا است ، چیزی که هست خدایتعالى سنتش بر این جریان یافته که امور را از مجراى اسباب به جریان اندازد و در مسئله هدایت هم وسیله اى فراهم مى کند، تا مطلوب و هدف براى هر که او بخواهد روشن گشته و بنده اش در مسیر زندگى به هدف نهائى خود برسد.
🔸 این معنا را خداى سبحان بیان نموده ، فرموده : ((فمن یرد اللّه ان یهدیه ، یشرح صدره للاسلام ))،
(خداوند هر که را بخواهد هدایت کند، سینه او را براى اسلام پذیرا نموده و ظرفیت میدهد)،
🔹و نیز فرموده : (ثم تلین جلودهم و قلوبهم الى ذکر اللّه ، ذلک هدى اللّه یهدى به من یشاء، سپس پوست بدن و دلهایشان بسوى یاد خدا نرم میشود و میل مى کند، این هدایت خدا است ، که هر که را بخواهد از آن موهبت برخوردار میسازد).
🔹همانطور که سبیل ها مختلفند، هدایت نیز به اختلاف آنها مختلف میشود، چون هدایت بسوى آن سبیل ها است ، پس براى هر سبیلى هدایتى است ، قبل از آن ، و مختص به آن .
🔸آیه شریفه : (و الذین جاهدوا فینا، لنهدینهم سبلنا، و ان اللّه لمع المحسنین ،
و کسانیکه در ما جهاد مى کنند، ما ایشان را حتما به راه هاى خود هدایت مى کنیم و به درستى خدا با نیکوکاران است )،
نیز به این اختلاف اشاره مى کند، چون فرق است بین اینکه بنده خدا در راه خدا جهاد کند، و بین اینکه در خدا جهاد کند،
در اولى شخص مجاهد سلامت سبیل و از میان برداشتن موانع آن را میخواهد، به خلاف مجاهد در دومى ، که او خود خدا را میخواهد، و رضاى او را مى طلبد و خدا هم هدایت بسوى سبیل را برایش ادامه میدهد، البته سبیلى که او لیاقت و استعدادش را داشته باشد، و همچنین از آن سبیل به سبیلى دیگر، تا آنجا که وى را مختص بذات خود جلت عظمته کند.
🔹صراط مستقیم از آنجائیکه امرى است که در تمامى سبیل هاى مختلف محفوظ میباشد، لذا صحیح است که یک انسان هدایت شده ، باز هم بسوى آن هدایت شود، خدایتعالى او را از صراط بسوى صراط هدایت کند، به این معنا که سبیلى که قبلا بسوى آن هدایتش کرده بوده ، با هدایت بیشترى تکمیل نموده به سبیلى که ما فوق سبیل قبلى است هدایت فرماید.
مزیت اصحاب صراط مستقیم به علم است
🔸مزیت اصحاب صراط مستقیم بر سایرین ، و همچنین مزیت صراط آنان بر سبیل سایرین ، تنها به علم است ، نه عمل ، آنان به مقام پروردگارشان علمى دارند که دیگران ندارند و گر نه در سابق هم گفتیم ، که در سبیل هاى پائین تر صراط مستقیم ، اعمال صالح کامل و بدون نقص نیز هست ، پس وقتى برترى اصحاب صراط مستقیم به عمل نبود، باقى نمى ماند مگر علم و اما اینکه آن علم چه علمى و چگونه علمى است ؟ انشاء اللّه در ذیل آیه : ((انزل من السماء ماء فسالت اودیة بقدرها)) درباره اش بحث خواهیم کرد.
🔹در اینجا تنها مى گوئیم آیه : ((یرفع اللّه الذین آمنوا منکم ، و الذین اوتوا العلم درجات ))، (خدا کسانى از شما را که ایمان دارند و کسانى که علم داده شده اند، به درجاتى بلند مى کند) و همچنین آیه : ((الیه یصعد الکلم الطیب ، و العمل الصالح یرفعه ))،
(کلمه طیب خودش بسوى خدا بالا مى رود و عمل صالح آن را بالا مى برد) به این مزیت اشعار دارد، چون مى رساند آنچه خودش بسوى خدا بالا مى رود، کلمه طیب و علم است ، و اما عمل صالح ، اثرش کمک در بالا رفتن علم است.
ادامه دارد ...
مشاهده سایر خلاصه ها 👈
✨ @bairanii