eitaa logo
شجر
1.4هزار دنبال‌کننده
858 عکس
113 ویدیو
1.7هزار فایل
شبکه جهادی رشد ⚡شتاب سابق💡 جهت کسب اطلاعات بیشتر با @ad_shajar در ارتباط باشید. ایتا eitaa.com/tahlil_shjr بله ble.ir/tahlil_shjr روبیکا rubika.ir/tahlil_shjr سروش splus.ir/tahlil_shjr تلگرام t.me/tahlil_shjr
مشاهده در ایتا
دانلود
رسیدن به رشد ۸ درصد اقتصادی با تأمین مالی و رفع ناترازی‌ها.pdf
حجم: 97.1K
رسیدن به رشد ۸ درصد اقتصادی با تأمین مالی و رفع ناترازی‌ها 🔶 رسیدن به رشد ۸ درصد برای اقتصاد ایران کاملاً امکان‌پذیر است. ما ظرفیت‌های بالقوه‌ی بسیار خوبی در اقتصاد ایران داریم که هنوز به‌طور کامل مورد استفاده قرار نگرفته‌اند. البته، هر یک از این ظرفیت‌ها با چالش‌هایی مواجهند و بالفعل نشدن آن‌ها ریشه در مسائل نهادی دارد. اگر بتوانیم این ظرفیت‌ها را فعال کنیم، حتی ممکن است رشد اقتصادی فراتر از ۸ درصد نیز تحقق یابد. بااین‌حال، واقعیت این است که در سال‌های گذشته چنین اتفاقی رخ نداده است. 🔸 : آقای دکتر مهدی طغیانی، نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس 🆔 @tahlil_shjr
دلایل فشار اقتصادی رئیس‌جمهور آتی آمریکا بر کشورهای رقیب و هم‌پیمان اقتصادی 🔰 قسمت اول 🔶 فشار اقتصادی ترامپ به کشور‌های هم‌پیمان نشان‌دهنده راهبرد جدید دولت جدید در آمریکاست. این موضوع نشان می‌دهد که همه کشور‌های جهان باید بر اساس منافع ملی آمریکا رفتار کنند. این اتفاقات دقیقا نشان‌دهنده رویکرد ترامپ است برای اینکه همه کشور‌های دنیا را فدای آمریکا کند. این موضوع تنها با محوریت منافع داخلی است و عملا کشور دوست و دشمن برای او تفاوت چندانی ندارد، بنابراین اولویت او تقویت اقتصاد آمریکاست. در چنین شرایطی احتمال دارد دولت ترامپ با آزادسازی استفاده از بیت‌کوین و تسهیل قوانین مرتبط با زیرساخت‌های آن، درآمد آمریکا را افزایش دهد. این اقدامات ترامپ در راستای تحقق شعار «آمریکا اول» انجام می‌شود که در کمپین‌های انتخاباتی بر آن تاکید ویژه داشته است. 🔶 با این حال اعمال تعرفه‌های ۶۰ درصدی بر کالا‌های چینی و افزایش تعرفه ۱۰ تا ۲۰ درصدی بر کالا‌های سایر کشور‌ها از جمله کانادا و مکزیک و همچنین اتحادیه اروپایی، نگرانی‌هایی را درباره تأثیرات منفی او بر اقتصاد جهانی ایجاد کرده است، اما از آنجا که ترامپ قصد دارد مهاجران را از این کشور اخراج کند و برآورد‌ها نشان می‌دهد هزینه اخراج مهاجران از آمریکا می‌تواند به صد‌ها میلیارد دلار برسد، او به دنبال سیاست‌های تمرکزگراست تا با کاهش واردات و افزایش صادرات، مشکلات تولیدکنندگان را کاهش دهد، چرا که خروج مهاجران منجر به کمبود نیروی کار و افزایش قیمت‌ها بویژه در بخش کشاورزی که وابسته به نیروی کار مهاجر است، خواهد شد. 🔶 ترامپ در مبارزات انتخاباتی خود وعده کاهش مالیات برای شرکت‌ها، کارگران و ذی‌نفعان تأمین اجتماعی را داده و همچنین گفته است تعرفه‌های بالاتری بر واردات اعمال خواهد کرد. از طرف دیگر رسانه‌های آمریکا اعلام کردند بدهی دولت به رکورد جدید ۳۶ تریلیون دلار رسیده است. همچنین آتش‌سوزی عظیم لس‌آنجلس به مشکلات ترامپ خواهد افزود. به همین دلیل احتمالا به سیاست تقابل بیشتری بینجامد، هرچند در بازسازی این شهر به حضور مهاجران نیاز دارد؛ بنابراین احتمال دارد فشار به مهاجران را به تاخیر بیندازد، اما برای اینکه بتواند اعتبارات مورد نیاز برای بازسازی زیرساخت‌ها را تامین کند به کشور‌های دیگر فشار خواهد آورد. 🔶 چالش‌های اجرای سیاست‌های ترامپ با وجود اشتیاق ترامپ به اجرای این سیاست‌ها، دولت وی با چالش‌های بزرگی مواجه خواهد شد. اعمال تعرفه‌های عمومی مستلزم تأیید کنگره است و جمهوری‌خواهانی که از تجارت آزاد حمایت می‌کنند، احتمالا با این سیاست‌ها مخالفت خواهند کرد. از طرف دیگر اگرچه بازار‌های مالی نسبت به کاهش مالیات و لغو قوانین سخت‌گیرانه واکنش منفی نشان نداده‌اند، اما در بلندمدت پیامد‌های تورمی و اختلال در تجارت جهانی را به همراه خواهد داشت. 🔶 یکی از رویکرد‌های ترامپ در دوره جدید افزایش ارزش دلار است. این مساله می‌تواند به نرخ‌های بهره بالاتر برای اقتصاد منجر شود و بار اضافی بر اقتصاد‌های درحال‌توسعه که متکی به بدهی دلاری هستند، بیفزاید. از طرف دیگر کشور‌های آسیایی با حضور چین، روسیه، هند، ایران و... به دنبال تقویت پول بریکس هستند که این موضوع می‌تواند ترامپ را از سیاست‌های یکجانبه‌گرایانه خود دور کند تا نتواند ارزش دلار را حفظ کند؛ بنابراین اقتصاد جهان با حضور ترامپ چشم‌انداز شفافی ندارد و باید منتظر واکنش کشور‌ها به موضع‌گیری‌های او بود. 🔶 تحلیل‌ها نشان می‌دهد سیاست‌های ترامپ در دوره دوم ریاست‌جمهوری وی ممکن است تأثیرات گسترده‌ای بر اقتصاد‌های جهانی داشته باشد و مکزیک، چین و اروپا از جمله مناطقی هستند که بیشترین آسیب را خواهند دید. این کشور‌ها به دلیل همراهی با سیاست‌های تجاری، مهاجرتی و دفاعی آمریکا در معرض تغییرات اساسی خواهند بود. مکزیک به دلیل وابستگی به صادرات به ایالات متحده آسیب‌پذیرترین کشور در برابر پیامد‌های سیاست‌های ترامپ محسوب می‌شود و انتظار می‌رود با تشدید سیاست‌های مهاجرتی و تجاری، فشار‌های بیشتری را تجربه کند. 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#اقتصاد #آمریکا #تورم #ارز #تحریم ✅ دلایل فشار اقتصادی رئیس‌جمهور آتی آمریکا بر کشورهای رقیب و هم
دلایل فشار اقتصادی رئیس‌جمهور آتی آمریکا بر کشورهای رقیب و هم‌پیمان اقتصادی 🔰 قسمت دوم 🔶 در واقع ترامپ از تعرفه‌ها به عنوان ابزاری برای اعمال سیاست‌های خود در برابر چین، کانادا و مکزیک استفاده خواهد کرد. او وعده داده است تعرفه بر تمام کالا‌های وارداتی از مکزیک و کانادا و تعرفه اضافه بر کالا‌های چینی اعمال کند. این تعرفه‌ها تا زمانی که مشکلات مربوط به بدهی آمریکا و کاهش درآمد دولت حل نشود، باقی خواهند ماند؛ بنابراین این اقدامات می‌تواند منجر به افزایش قیمت‌ها برای مصرف‌کنندگان آمریکایی و ایجاد تنش‌های تجاری با این کشور‌ها شود. 🔶 با انتصاب چهره‌هایی نظیر مارکو روبیو و مایک والتز در دولت جدید آمریکا در سمت‌های بانفوذ، تنش‌های تجاری بیشتری با چین ایجاد خواهد شد و شرکت‌های آمریکایی مجبور به دور کردن زنجیره‌های تأمین خود از چین خواهند شد. اتحادیه اروپایی نیز به دلیل کسری تجاری بزرگ با ایالات متحده و انتقادات مداوم ترامپ از ناتو، سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تری را انتظار می‌کشد. تخمین زده می‌شود رهبران اروپا برای ارزیابی مجدد سیاست‌های دفاعی و اقتصادی خود با فشار بیشتری مواجه شوند. 🔶 با اجرای سیاست‌های ترامپ، اقتصاد‌های در حال توسعه ممکن است به دلیل هزینه‌های بالای بدهی دلاری، درخواست‌هایی برای اجتناب از سیاست‌های تعرفه‌ای متقابل و تمرکز بر افزایش رقابت از طریق اصلاحات اقتصادی داشته باشند. هند و برزیل به دلیل تمرکز بر تقاضای داخلی، در موقعیت بهتری برای مقابله با این تغییرات قرار دارند، در حالی که اتحادیه اروپایی از تأخیر در توسعه بازار داخلی و پذیرش فناوری‌های هوش مصنوعی رنج می‌برد؛ بنابراین به نظر می‌رسد کشور‌ها سریعا با این تغییرات سازگار شوند و به جای تشدید تنش‌های تجاری، بر اصلاحات داخلی تمرکز کنند. افزایش کارایی اقتصادی بهترین راه برای مقابله با چالش‌های پیش‌رو با دولت ترامپ خواهد بود. 🔶 سیاست ترامپ در قبال ایران و تحریم‌های جدید برخی سیاستمداران آمریکایی اعلام کرده‌اند ترامپ در دور دوم ریاست‌جمهوری خود، سیاست «فشار حداکثری» را علیه ایران ادامه خواهد داد. این سیاست شامل اعمال تحریم‌های شدیدتر بر صادرات نفت ایران و قطع دسترسی ایران به بازار‌های جهانی است. هدف از این تحریم‌ها، محدود کردن توانایی ایران در تأمین مالی است، اما از آنجا که در دوره قبل این سیاست ترامپ نتوانست اقتصاد ایران را از پا دربیاورد، در این دوره نیز اثرگذاری نخواهد داشت. حتی نسبت به قبل این سیاست ناکارآمدتر شده، چرا که ایران با رویکرد نگاه به شرق، توانسته بازارسازی و تجارت دوطرفه‌ای را با برخی کشور‌های آسیایی تقویت کند. با این حال ترامپ همچنین قصد دارد با افزایش فشار‌های اقتصادی و تهدید، ایران را پای میز مذاکره بکشاند. 🔶 با توجه به اینکه ترامپ علیه همه کشور‌ها موضع دارد، احتمالا کشور‌های دیگر نیز به سیاست‌های ترامپ واکنش نشان دهند و اقدامات متقابلی را اتخاذ کنند. در واقع چین، کانادا و مکزیک ممکن است تعرفه‌های مشابهی بر کالا‌های آمریکایی اعمال کنند و به دنبال تقویت روابط تجاری با دیگر کشور‌ها باشند. این اقدامات می‌تواند منجر به تشدید تنش‌های تجاری و کاهش تجارت جهانی شود. همچنین کشور‌های اروپایی ممکن است به دنبال تقویت همکاری‌های اقتصادی و دفاعی خود با یکدیگر باشند تا بتوانند در برابر فشار‌های آمریکا مقاومت کنند. 🔶 آتش‌سوزی‌های اخیر در لس‌آنجلس خسارات سنگینی برای آمریکا به بار آورده و هزینه‌های زیادی را به دولت آمریکا تحمیل کرده است. این هزینه‌ها می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر سیاست‌های ترامپ داشته باشد، زیرا او به دنبال افزایش درآمد برای جبران خسارات و پرداخت بدهی‌هاست. ترامپ ممکن است برای جبران این هزینه‌ها و افزایش درآمد، سیاست‌های اقتصادی خود را تشدید کند. این شامل افزایش تعرفه‌ها بر واردات از کشور‌هایی مانند چین، کانادا و مکزیک می‌شود. همچنین او ممکن است به دنبال کاهش هزینه‌های دولتی و افزایش مالیات‌ها باشد تا بتواند بدهی‌های ملی را کاهش دهد؛ بنابراین سیاست‌های ترامپ برای افزایش درآمد آمریکا و رسیدن به اقتدار از طریق فشار به کشور‌های دیگر، می‌تواند تأثیرات گسترده‌ای بر اقتصاد جهانی داشته باشد و واکنش‌های متقابل کشور‌های دیگر را به همراه داشته باشد. 🆔 @tahlil_shjr
ظرفیت‌های خروج از «تله درآمد متوسط».pdf
حجم: 112.1K
ظرفیت‌های خروج از «تله درآمد متوسط» 🔶 اقتصاد ما به تعبیر آکادمیک در «تله درآمد متوسط» افتاده است. درحال حاضر ما کشوری با درآمد سرانه متوسط هستیم. رشد بالای کشورهای در حال توسعه را نداریم و نرخ رشد اقتصادی ما شبیه کشورهای توسعه‌یافته است. در نتیجه فاصله‌ی ما با این کشورها حفظ شده و از کشورهای در حال توسعه در حال عقب ماندن هستیم. اگر بخواهیم با همین رویه ادامه دهیم و تغییر پارادایم سیاست‌گذاری اقتصادی نداشته باشیم، در همین وضعیت درآمد متوسط خواهیم ماند و حتی رو به پایین‌تر نیز حرکت خواهیم کرد. 🔸 : آقای دکتر سیدعلی مدنی‌زاده؛ رئیس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف 🆔 @tahlil_shjr
دلایل افزایش نرخ دلار در چند ماه اخیر چیست؟؟؟ 🔶 افزایش نرخ دلار در ایران تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که برخی از آنها شامل موارد زیر است: 1⃣ تحریم‌های بین‌المللی - تحریم‌های اقتصادی علیه ایران، به ویژه از سوی ایالات متحده، دسترسی ایران به بازارهای جهانی و سیستم بانکی بین‌المللی را محدود کرده است. این موضوع باعث کاهش درآمدهای ارزی و افزایش تقاضا برای دلار شده است. 2⃣ کاهش درآمدهای ارزی - کاهش صادرات نفت به دلیل تحریم‌ها و نوسانات قیمت نفت در بازارهای جهانی، درآمدهای ارزی ایران را کاهش داده است. این کاهش درآمدها باعث کمبود عرضه دلار در بازار شده است. 3⃣ تورم داخلی - تورم بالا در ایران باعث کاهش ارزش پول ملی (ریال) شده است. وقتی ارزش ریال کاهش می‌یابد، تقاضا برای ارزهای خارجی مانند دلار افزایش می‌یابد. 4⃣ عدم تعادل در بازار ارز - سیاست‌های ارزی دولت و کنترل نرخ ارز توسط بانک مرکزی گاهی منجر به ایجاد شکاف بین نرخ رسمی و نرخ بازار آزاد می‌شود. این شکاف باعث افزایش تقاضا در بازار آزاد و در نتیجه افزایش نرخ دلار می‌شود. 5⃣ انتظارات تورمی و روانی - انتظارات تورمی و نگرانی‌های مردم از آینده اقتصادی کشور باعث می‌شود که افراد و کسب‌وکارها به دنبال حفظ ارزش دارایی‌های خود با خرید ارزهای خارجی باشند. این افزایش تقاضا نیز به افزایش نرخ دلار دامن می‌زند. 6⃣ سیاست‌های اقتصادی داخلی - سیاست‌های اقتصادی نادرست، مانند کسری بودجه دولت، افزایش نقدینگی و عدم تعادل در تراز پرداخت‌ها، می‌تواند به افزایش نرخ دلار منجر شود. 7⃣ نوسانات سیاسی و امنیتی - ناآرامی‌های سیاسی، اعتراضات داخلی و تنش‌های منطقه‌ای می‌توانند بر ثبات اقتصادی تأثیر بگذارند و باعث افزایش نرخ دلار شوند. 8⃣ قاچاق ارز و خروج سرمایه - قاچاق ارز و خروج سرمایه از کشور نیز به کاهش عرضه دلار در بازار داخلی و افزایش نرخ آن کمک می‌کند. 9⃣ وابستگی به واردات - وابستگی بالای ایران به واردات کالاهای اساسی و واسطه‌ای باعث افزایش تقاضا برای دلار شده است، زیرا واردکنندگان برای خرید کالاهای خارجی نیاز به ارز دارند. 🔟 عوامل خارجی - نوسانات نرخ دلار در بازارهای جهانی و تغییرات در سیاست‌های پولی بانک‌های مرکزی کشورهای بزرگ مانند فدرال رزرو ایالات متحده نیز می‌تواند بر نرخ دلار در ایران تأثیر بگذارد. 🔶 این عوامل در کنار هم باعث شده‌اند که نرخ دلار در ایران روند صعودی داشته باشد. برای کنترل این وضعیت، نیاز به اصلاحات ساختاری در اقتصاد، کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، بهبود فضای کسب‌وکار و کاهش تنش‌های بین‌المللی است. 🔸 : آقای رحمتی؛ کارشناس راهبردی اقتصاد 🆔 @tahlil_shjr
دولتی‌ها زیرساخت‌های رشد تولید را به دلیل بزرگ شدن دولت فراهم نمی‌کنند 🔶 رهبر معظم انقلاب اسلامی، هر سال، در پیام نوروزی، شعاری را برای سال نوی شمسی بر می‌گزینند تا توجه مردم و مسئولان را بر یک موضوع مهم و اساسی در کشور متمرکز کنند. روندی که بیش از سه دهه در حال انجام است. اما آنچه بخصوص در حوزه اقتصادی موضوع طرح شعار را برجسته می‌کند نگاه ایشان به مفاهیمی است که به توسعه اقتصاد می‌انجامد یعنی جهش و رونق یافتن تولید. در پیام نوروزی و انتخاب شعار سال ۱۴۰۳، ناخدای کشتی انقلاب، شعاری را به گوش ملت ایران رساندند که اگر زیر ساخت‌های آن فراهم می‌گردید قطع به یقین براساس آنچه متخصصان و کارشناسان اقتصادی از آن یاد می‌کنند رشد و جهش تولید به بهبود وضعیت اقتصادی، اشتغال آفرینی و کاهش فشار اقتصادی و به تبع آن کاهش نرخ تورم منتهی می‌شد. 🔶 در این موضوع تردیدی وجود ندارد که رشد و جهش تولید را می‌توان وجه مشترک و مورد تایید همه کارشناسان و فعالان اقتصادی دانست. هم صدایی و تاکیدی که بر رشد و جهش تولید وجود دارد بیانگر آن است که اگر تولید کلید زده شود بسیاری از مشکلات اقتصادی جامعه به پایان می‌رسد، اما سوال مهم این است که چرا جامعه ایران درگیر تولید نمی‌شود و کار به صورت میدانی برای جهش حداکثری تولید رقم نمی‌خورد و شاهد گسترش فعالیت بخش مردمی و خصوصی در امر رونق و جهش تولید نیستیم؟ با اینکه امسال سال جهش تولید با مشارکت مردم نامگذاری شد و سال‌های گذشته نیز شعار رشد تولید بسیار برجسته شد، اما شاهد هستیم بنا به دلایلی این شعار محقق نشد و آنگونه که انتظار می‌رفت به منصه ظهور نرسید، زیرا زیر ساخت‌های لازم برای این منظور در نظر گرفته نشد. 🔶 برای تحقق جهش یافتن و رونق گرفتن تولید باید عملگرایی در میان مسئولین زنده شود یعنی نباید صرف به مطرح کردن شعار گمان کنیم تولید رونق می‌گیرد بلکه در وهله اول مسئولین باید به این باور برسند شعار جهش و رونق تولید که رهبر انقلاب عنوان می‌کنند خط و مشی سال جدید است بنابراین باید زیر ساخت‌های رسیدن به این‌منظور و تحقق این خط و مشی را فراهم کنند. چون این زیر ساخت‌ها توسط مسئولین با سیاست گذاری‌های درست آماده نشده لذا مردم نیز در امر جهش تولید مشارکت نداشته‌اند بلکه آمار‌ها مؤید آن است که مشارکت مردم هر سال در بخش فعالیت‌های تولیدی نسبت به سال‌های گذشته کاهش یافته است. 🔶 به دلیل افت ارزش ریال، سرمایه‌ها به سمت خرید دارایی‌هایی می‌رود که ارزش ریال را حفظ کند به این خاطر در بخش تولید سرمایه‌گذاری تولیدی کاهش یافته است. حتی مجوز‌های رسمی برای فعالیت‌های تولیدی که منجر به فعالیت در این بخش شود امسال از سال گذشته پایین‌تر بوده است، بنابراین متاسفانه به دلیل آماده نبودن زیر ساخت‌ها سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در تولید به نسبت ثابت در سال‌های گذشته حتی روندی کاهشی یافته است. ناترازی یا کمبود آب، برق، گاز، گازوئیل و ... نیز بخش قابل توجهی از فعالیت‌های اقتصادی را تحت الشعاع اثرات منفی خود قرار داده لذا کاهش تولید و عدم فعالیت‌های بخش تولید با تمام ظرفیت خود نیز مانعی در برایر رشد تولید است. در صورتی که ناترازی انرژی و کاهش قدرت خرید مردم ادامه داشته باشد نمی‌توان مانع فرار سرمایه بنگاه‌ها و سرمایه داران از فعالیت‌های مولد شد. 🔶 به نظر می‌رسد آمار‌های فعالیت‌های اقتصادی و واقعیت‌های جامعه حاکی از آن است که مشارکت مردم در فعالیت اقتصادی کاهش یافته و از طرف دیگر توسعه حوزه دولت به طور نسبی افزایش یافته است، بدین معنا که نه تنها بستر‌های لازم از سوی دولت برای افزایش خصوصی‌سازی واقعی فراهم نشده بلکه بنگاه‌های وابسته به دولتی سرمایه‌گذاری خود را مختصری اضافه کرده‌اند، یعنی دولتی‌ها به نسبت گذشته بزرگتر شده‌اند. در حالی که سال‌هاست بر کوچک‌سازی دولت و مردمی‌سازی اقتصاد تاکید می‌شود. بزرگ شدن بخش دولتی که متاسفانه همچنان ادامه دارد و کوچک شدن بخش خصوصی مانع بسیار بزرگی در برابر مشارکت مردم در بخش تولید است. تا زمانی کم مشارکت دولتی همچون گذشته ادامه داشته باشد و راه برای بازگشت سرمایه‌های مردمی و بخش خصوصی توانمند به اقتصاد کشور باز نشود قطع به یقین نمی‌توان روی جهش و رونق تولید حساب ویژه‌ای باز کرد. 🔸 : آقای مرتضی عزتی؛ اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس 🆔 @tahlil_shjr
راهکار‌های بانک مرکزی در جمع‌آوری نقدینگی سرگردان جامعه موثر واقع می‌شود؟ 🔶 با توجه به اینکه اعلام شده نرخ رشد نقدینگی متاسفانه افزایش یافته در حالی که پیش از این بانک مرکزی موفق شده بود نرخ رشد نقدینگی را به ۲۵ درصد برساند افزایش ۳ درصدی رشد نقدینگی و بالا رفتن حجم پایه پولی می‌تواند منجر به افزایش تورم شود به این خاطر بانک مرکزی برای جلوگیری از افزایش نقدینگی که تورم زاست به عنوان وظیفه ذاتی خود راهکار‌هایی را مد نظر قرار داده است. یکی از راهکار‌های روز‌های اخیر بانک مرکزی کنترل هیجانات نرخ طلاست، با توجه به اینکه هیجانات نوسانی نرخ طلا روی بالا رفتن نرخ‌ها در سایر بازار‌ها تاثیر می‌گذارد لذا بانک مرکزی برای کنترل این هیجان برای اینکه مردم نگران کاهش ارزش دارایی خود نباشند با توجه به خرید‌های عمده طلا توسط بانک مرکزی در ماه‌های گذشته اقدام پیش فروش سکه کرد. 🔶 بانک مرکزی با استفاده از ذخایر طلای خود تلاش کرد تا با پیش فروش سکه از هیجانات بازار استفاده می‌کند، به نظر می‌رسد این اقدام در حال حاضر اثر بخش بوده و تا حدودی توانسته است اثر تکانه‌ها و هیجانات بازار طلا را خنثی کند؛ ولی در کل با توجه به اینکه حجم عرضه پیش فروش یک میلیون سکه بوده اگر این طرح در آینده ادامه پیدا کند می‌تواند به کنترل رشد نقدینگی و جمع آوری نقدینگی از کف جامعه کمک شایان توجهی کند. به نظر می‌رسد عرضه یک میلیون قطعه سکه‌ای که توسط بانک مرکزی انجام شد نزدیک ۳۰ همت پول را از کف بازار جمع‌آوری کرد. هر چند بانک مرکزی موفق به جمع‌آوری این رقم شد، اما به نظر می‌رسد آنچنان که انتظار می‌رود نتوانسته اثر ویژه‌ای روی تورم و جمع آوری کامل نقدینگی داشته باشد. 🔶 برای اینکه رشد نقدینگی کاهش بیابد بانک مرکزی باید راهکار‌های این‌چنینی برای جمع آوری نقدینگی سرگردان کف جامعه را در دستور کار قرار دهد و بر این روش‌ها مداومت داشته باشد تا نقدینگی سرگردان از این بازار به آن بازار نرود و انتظارات تورمی ایجاد نکند. بدین خاطر بر تداوم اعمال سیاست جمع آوری نقدینگی توسط بانک مرکزی تاکید می‌کنم، زیرا در این صورت بازار متوجه دست پُر بانک مرکزی در خصوص ارز و طلا می‌شود لذا با این ابزار است که بانک مرکزی می‌تواند بازار را کنترل کند و مانع نوسانات و هیجاناتی شود که نرخ‌ها را صعودی می‌کند. 🔶 با توجه به اینکه مرکزی دارایی با کیفیت خوبی مثل ذخایر طلا را داراست؛ عرضه طلا در بازار و جمع آوری پول‌های مردم می‌تواند در میان مدت بخش کوچکی از نقدینگی را جمع کند و مانع تورم‌های بیشتر شود که مردم را خسته کرده است. معمولا در کشور‌های مختلف جهان بانک‌های مرکزی برای جمع آوری نقدینگی دست مردم اوراق منتشر می‌کنند مثل اوراق خزانه و اوراق دولتی‌های بلند مدت، بانک مرکزی به عنوان سیاست گذار پولی برای تامین مالی دولت از طریق انتشار اوراق اسناد خزانه پول را برای تاثیر گذاری بر نرخ بهره جمع می‌کند و نقدینگی را بدین شکل کنترل می‌کند. 🔶 در ایران به واسطه اینکه بانک مرکزی اختیار انتشار اوراق به این معنا را ندارد که اوراق قرضه چاپ کند این موضوع خود مانع جمع آوری نقدینگی سرگردان شده است. از این جنبه باعث شده بانک مرکزی برای کنترل هیجانات اقدام به عرضه سکه و طلا کند بنابراین بانک مرکزی با این روش‌ها عرضه ارز و طلا را در بازار در دستور کار خود در راستای جمع آوری نقدینگی گذاشته است. 🔸 : آقای حجت‌اله فرزانی؛ کارشناس و تحلیلگر اقتصادی 🆔 @tahlil_shjr
افزایش نرخ ارز مانع توان‌افزایی سرمایه‌گذاری در بخش خصوصی می‌شود 🔶 این موضوع تردیدی نیست بحث تقویت پول ملی از چند حیث حائز اهمیت است، زیرا افزایش قدرت خرید مردم به منزله افزایش رفاه، عرضه و تقاضای بیشتر کالا و به جریان افتادن پول و گردش مالی در عرصه تولید و به تبع آن رشد و رونق اقتصادی است. به همین دلیل مقام مظعم رهبری مسئولان امر را به قدرت دادن پول ملی و ارتقای قدرت خرید مردم دعوت کردند. وقتی ارزش پول کاهش می‌یابد عملاً قدرت واقعی خرید مردم از بین می‌رود، اما نکته مهم‌تر این است که در چند سال گذشته به خصوص از سال ۹۶ به بعد با کاهش ارزش پول ملی عملاً این موضوع اصلی‌ترین عامل افزایش تورم در کشور شد. 🔶 این مسائل زنجیروار دست به دست هم دادند تا معیشت مردم را تضعیف کنند. آنچه در این موضوع یعنی تقویت ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم بسیار حائز اهمیت است تثبیت نرخ ارز با بهترین راهکارهاست نه با سیاست‌های دستوری. در صورتی که بتوانیم قیمت ارز را حفظ کنیم توانسته‌ایم عوامل اثرگذار در افزایش تورم را خنثی کنیم این موضوع سبب می‌شود معیشت مردم به خطر نیفتند و بیش از این سفره مردم کوچک نشود، زیرا تورم ۴۰ درصدی عملا به ضعیف شدن هر چه بیشتر مردم بخصوص اقشار ضعیف و آسیب‌پذیر جامعه که معمولاً اموال و دارایی‌هایی مثل ملک یا وسیله نقلیه مناسبی ندارند می‌انجامد و قدرت خرید و توان تامین معیشتی آنها را نسبت به سال قبل از بین می‌برد. 🔶 متاسفانه یک تفکر غلط در کشور بر این نکته تاکید دارد که با بالا رفتن قیمت ارز عملاً صادرات افزایش پیدا می‌کند شاید این حرف روی کاغذ در شرایط عادی سخن درستی باشد آن هم در حد درصد مشخصی و اقتصاد‌های ویژه‌ای که اقتصاد آنها صادرات محور است و تاب آوری افزایش نرخ ارز را دارد، زیرا در چنین اقتصاد‌هایی درخواست واردات کاهش می‌یابد و صادرات افزایش پیدا می‌کند. اگر رشد قیمت ارز از حدی بیشتر می‌شود یعنی از عرف بیشتر شود تولید نیز به تبع آن کاهش می‌یابد، زیرا تولید کننده‌ای که تولید می‌کند و بخشی از مواد اولیه تولید را وارد می‌کند بعد از فروش کالای خود وقتی نرخ ارز بالا رفته دیگر قادر به خرید و تامین مواد اولیه مورد نیاز کالای خود نیست، زیرا نیازمند سرمایه در گرمش بیشتری است و چون نمی‌تواند سرمایه‌ای در گردش را از محل سود طبیعی خود تامین کند روز به روز میزان تولید کاهش پیدا می‌کند و متاسفانه ظرفیت تولید از بین می‌رود. 🔶 در این صورت شاهد افزایش ظرفیت خالی کارخانه جات خواهیم بود البته متاسفانه این اتفاق اینک رخ داده است، زیرا در حال حاضر به هر کارخانه‌ای مراجعه کنید مشکل کارخانه دار را جویا می‌شویم نسبت به عدم تامین سرمایه در گردش گلایه دارد چو نمی‌تواند خطوط طبیعی و عادی تولید را بچرخاند. بسیاری از کارخانه‌های ما در حال حاضر با ۲۰ تا ۳۰ درصد ظرفیت خود کار می‌کنند به این علت که کارخانه‌دار امکان و توان اینکه بتواند نهاده‌های تولید را تامین کند ندارد. موضوع دیگری که ناشی از بالارفتن قیمت‌ها بسیار موثر است و عامل افزایش تورم می‌شود ناشی از کاهش سرمایه ثابت است. یکی از مؤلفه‌های رشد اقتصادی که به شدت در رشد اقتصادی موثر است میزان سرمایه‌گذاری ثابت است. متاسفانه طی چند سال گذشته سرمایه‌گذاری در کشور به شدت کاهش یافته است به این علت که بخش عمده‌ای از تجهیزات کارخانجات و خطوط تولید و ماشین‌آلات کشور وارداتی است. افزایش نرخ ارز مانع توان‌افزایی سرمایه‌گذاری در بخش خصوصی می‌شود بنابراین در یک جمع‌بندی می‌توان گفت افزایش قیمت ارز اگر بی‌رویه و خارج از عرف باشد منجر به تضعیف پول ملی و در میان‌مدت به شدت تولید را کاهش می‌دهد و باعث افزایش بیکاری، کاهش ثروت جامعه و حتی کاهش درآمد‌های دولت می‌شود. 🔸 : آقای محسن زنگنه؛ نایب رئیس کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی 🆔 @tahlil_shjr
خزان اقتصاد آمریکا در جنگ تعرفه‌ها 🔶 خواه ناخواه «ترامپ» نماینده جامعه سرمایه‎داری آمریکاست و انتظار می‌رفت سیاست‎گذاری‌های او نیز در راستای تأمین منافع سرمایه‎داران آمریکایی باشد؛ اما سقوط چهار تریلیون دلاری ارزش سهام آمریکا در روز دوشنبه این هفته به مثابه آب سردی بود بر پیکره اقتصاد متزلزل آمریکا. 🔶 کمی به قبل برگردیم، ترامپ در روزهای ابتدایی دور دوم ریاست جمهوری خود از لزوم اعمال تعرفه برای کالاهای وارداتی از چین و اروپا و مکزیک و کانادا و کشورهای عضو بریکس می‌گوید، وعده آغاز عصر طلایی آمریکا (USA Golden Age) می‌دهد، هزینه‌های مازاد و اضافی دولت فدرال را احصا می‌کند و مدعی مبارزه با هر گونه هزینه‎کرد اضافی است، سیاست آمریکا کار می‌کند (America Works) را اجرا می‌کند، قانون اخراج مهاجران را امضا می‌کند، ایلان ماسک را که نماینده جامعه سرمایه‎داری است، به سِمَت نخستین رهبر وزارت کارآمدی دولت (DOGE) منصوب می‌کند و چند مورد دیگر، تا اقتصاد آمریکا را توسعه داده و ثروت‎آفرینی کند؛ اما پیامد چنین سیاست‌هایی جز سقوط سهام بازار بورس آمریکا و افزایش بیکاری‌ها و تعطیلی شرکت‌ها و کارخانجات آمریکایی و نهایتاً تورم و گرانی نیست. 🔶 بسیاری معتقدند آغاز جنگ تعرفه‌ای آمریکا عامل اصلی سقوط بورس است؛ چرا که اولاً اقتصاد سرمایه‎داری آمریکایی در هم تنیده با اقتصاد اروپا و مکزیک و کاناداست و در ثانی این جنگ تعرفه‌ای باعث واکنش کشورهای دیگر شده و منجر به حمله متقابل اقتصادی از سوی ایشان می‌شود. مُسَکِّن درمانی ترامپ با ایجاد پویش حمایت از شرکت‌های بزرگ متضرر از سقوط اخیر بورس آمریکا همانند تسلا که در پیام‎رسان ایکس شروع شده است هم به نظر می‌رسد توانایی لازم برای جلوگیری از ضرر هنگفت این شرکت‌ها را نداشته باشد و در نهایت وعده بهار اقتصادی ترامپ به خزان اقتصادی تبدیل شود. در کنار تسلا، مایکروسافت، اَلفابت، متا و آمازون هم سهام‎شان با سقوط چند درصدی همراه بوده است. 🔶 به گزارش «سی‌ان‌ان»، سیاست‌های تعرفه‌ای ترامپ به‌ویژه به دلیل ماهیت غیرقابل پیش‌بینی و تغییرات مکرر، موجب سردرگمی در میان مشاغل، مصرف‌کنندگان و سرمایه‌گذاران شده است. این وضعیت در شرایطی رخ داده که تورم با سرعت بیشتری در حال افزایش است و اعتماد مصرف‌کنندگان نیز کاهش یافته است. افزایش اخراج‌ها و کاهش روند استخدام از دیگر پیامدهای این سیاست‌ها به شمار می‌رود که نگرانی‌ها در مورد رکود اقتصادی را تشدید کرده است. عملاً بازی تعرفه‌ای ترامپ، به‌جای تقویت اقتصاد، مشکلات ساختاری بیشتری ایجاد کرده و هزینه‌های زندگی را برای آمریکایی‌ها بالا برده است. بازی تعرفه‌ها موضوعی است که بسیاری در آمریکا همچنان نمی‌دانند چرا باید در ارتباط با متحدان سنتی و نزدیک آمریکا مثل کانادا و اروپا و مکزیک پی گرفته شود؟ 🔸 : آقای رامین نصیری 🆔 @tahlil_shjr
"سرمایه گذاری برای تولید" 🔶 تولید همچنان مهمترین راهبرد برای بهبود اقتصاد ایران در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب است. سال ۱۴۰۴ نیز رهبر معظم انقلاب به مانند سالهای اخیر، شعار سال را با موضوع تولید انتخاب کردند و انتظار این است همه مسیر کشور برای تحقق این شعار بسیج شود. اما سوال مهم اینجاست که تولید چه نقشی میتواند در اقتصاد داشته باشد؟ 🔶 اکثر کارشناسان اقتصادی بر این گذاره تاکید دارند که تولید مهمترین معیار و مفهوم اقتصادی است که در صورت رشد مثبت آن می تواند تاثیر خود را در همه شاخص های اقتصادی به صورت ملموس نشان دهد. به صورت مشخص در چند مورد می توان از نقش مستقیم تولید در اقتصاد سخن گفت: 1⃣ کاهش نرخ تورم: در صورتی که شاخص تولید یک در اقتصاد مثبت شود، منجر به افزایش عرضه و برابری شاخص عرضه و تقاضا در اقتصاد می شود و می تواند قیمت ها را تنظیم کند و نرخ تورم را کاهش دهد. 2⃣ کاهش نرخ بیکاری: در صورت افزایش شاخص تولید، به دلیل به کارگیری نیروی کار بیشتر، نرخ بیکاری کاهش خواهد یافت و نرخ اشتغال افزایش خواهد و در نتیجه آن بسیاری از مشکلات اجتماعی موجود از میان خواهد رفت. 3⃣ کنترل بازارهای مخرب مانند طلا و ارز: در صورت سرمایه گذاری برای تولید، پول و نقدینگی موجود در جامعه به جای ورود در بازارهای مخرب و هزینه ساز مانند طلا و ارز و... وارد کار تولیدی خواهد شد و از افزایش بی دلیل قیمت ها در بازارهای موازی و مخرب جلوگیری خواهد کرد. 4⃣ مقابله با تحریم های اقتصادی: تولید که در اقتصاد کلان از آن به عنوان رشد اقتصادی یاد می کنند می تواند اقتصاد یک کشور را در برابر تکانه ها و فشار و تحریم اقتصادی حفظ کند و راه بسیار خوبی برای مقابله با فشارهای اقتصادی باشد. 5⃣ کاهش نرخ ارز در بازار و تقویت پول ملی: تولید گسترده منجر به افزایش کالاهای غیرنفتی خواهد شد و در نتیجه صادرات افزایش خواهد یافت. در نتیجه ی افزایش صادرات، ارز گسترده به کشور وارد خواهد شد و در نتیجه نرخ ارز در بازار کاهش پیدا خواهد کرد و پول ملی تقویت خواهد شد. 🔶 جمع بندی اینکه سرمایه گذاری برای تولید میتواند تاثیر مثبت اقتصادی خود را در کاهش نرخ تورم، کاهش نرخ بیکاری، کنترل بازارهای مخرب، افزایش توان اقتصادی کشور، تقویت پول ملی و‌‌‌ ده ها تاثیر مثبت اقتصادی دیگر برای کشور داشته باشد. امید که همه توجه و تلاش مسئولان، تصمیم گیران و سرمایه گذاران بر تحقق این شعار متمرکز شود و بتواند منجر به بهبود اقتصاد و معیشت مردم شود. 🔸 : آقای سید محمد علی فروتن 🆔 @tahlil_shjr
واقعیت‎های یارانه پنهان 🔶 شاید بتوان ریشه ماجرای یارانه پنهان را به سال ۱۳۸۴ و تصویب سیاست‌های کلی اصل ۴۴ ارجاع داد؛ نقطه‌ای که نظام تصمیم گرفت از اقتصاد دولتی فاصله گرفته و با خصوصی‌سازی، مسیر جدیدی برای توسعه ترسیم کند. این روند از سال ۱۳۸۶ با واگذاری صنایع بزرگ تسریع یافت. هرچند ساختار معیوب اجرایی، پدیده‌ای به‌نام «خصولتی‌سازی» را به‌وجود آورد، اما تغییری بنیادی در نقش دولت در اقتصاد رقم خورد. پیش از این تحولات، دولت خود منابع را تولید و با قیمت پایین به مردم عرضه می‌کرد؛ مدلی که با وجود مزایای کوتاه‌مدت، موجب هدررفت گسترده منابع و ایجاد مانع در مسیر رشد اقتصادی می‌شد. با تغییر وضعیت، مسئله‌ مهم، نحوه تنظیم رابطه بین دولت و شرکت‌های خصوصی بود تا هم کارآمدی اقتصادی تضمین شده و هم رفاه مردم حفظ شود. 🔶 بر این اساس، برای بهره‎وری بیشتر و ارتقای رفاه مردم قانون هدفمندی یارانه‌ها تدوین شد؛ قرار بود انرژی به قیمت منطقه‌ای محاسبه و یارانه به مصرف‌کننده نهایی پرداخت شود؛ اما در عمل، یارانه‌ها ثابت ماندند و قیمت انرژی برای صنایع هم‌راستا با رشد دلار افزایش یافت، بدون آنکه سازکاری برای تطبیق آن با درآمد مردم وجود داشته باشد. از همین‌جا، یارانه‎ها ثابت ماند، ولی با افزایش تورم، قیمت انرژی نیز افزایش یافت و عملاً مفهوم «یارانه پنهان» شکل گرفت؛ دولتی که خود در ایجاد تورم و کاهش ارزش پول نقش دارد، حال مدعی است مردم از یارانه‌ای بهره‌مندند که در حقیقت، اصل ماجرا نوعی از سوءمدیریت اوست. 🔶 از نگاه منطقی، یارانه به معنای تفاوت میان قیمت تمام‌شده کالا و قیمت فروش آن به مصرف‌کننده، پدیده‌ای واقعی است که  وجود آن در اقتصاد ایران انکارناپذیر است، اما نحوه محاسبه و تفسیر آن اغلب دچار خطا و ساده‌انگاری است. یکی از ایرادات اصلی، اتکا به قیمت‌های جهانی به‌جای هزینه‌های واقعی تولید داخلی است؛ در حالی که ایران در برخی حوزه‌ها، مانند انرژی، مزیت تولید ارزان دارد. همچنین، با مقایسه قیمت دلاری کالاها با درآمدهای ریالی مردم، تصویری اغراق‌آمیز از میزان یارانه پنهان ارائه می‌دهد. استفاده از قیمت‎های متفاوت ارز (نیمایی یا آزاد) نیز موجب نتایج متناقض و ناپایدار می‌شود. تناقض عجیب آنجاست که دولت نرخ آزاد را قاچاق می‌داند، اما در محاسبات رسمی به آن استناد می‌کند. افزون بر این، بی‌توجهی به ابعاد اجتماعی و رفاهی یارانه‌ها، سبب می‌شود سیاست‌های اصلاحی به زیان طبقات ضعیف تمام شود. 🔶 در این خصوص سخن بسیار است، اما در مجموع دولت باید توجه داشته باشد که اگر چه یارانه پنهان وحود دارد اما نباید گرفتار محاسبات اشتباه شود؛ اصلاح نظام یارانه‌ای باید با محاسبات شفاف، معیارهای بومی و در نظر گرفتن عدالت اجتماعی همراه باشد تا اجرای آن منجر به ضد رفاه نشود. 🔸 : آقای علی محمدی؛ تحلیلگر 🆔 @tahlil_shjr
چاره کار اینجاست! 💢ما در اقتصاد دو مسئله اساسی داریم: 🔸رشد کم اقتصادی (۲/۸٪ در سال) و تورم (حدود ۷ سال تورم مزمن داشته‌ایم که در تاریخ اقتصاد ایران بی‌سابقه است) 🔸در مسئله تورم پیش‌بینی می‌شود که این عدد از یک جایی به بعد دیگر پائین نمی‌آید که یکی از مهم‌ترین عواملش، ناترازی نظام بانکی است. 🔶انواع ناترازی نظام بانکی، به سه نوع است: 1⃣ درآمد ـ هزینه: بانک آینده در این موضوع ماهانه ۵/۵ همت ناترازی منفی دارد 2⃣ جریان وجوه نقد 3⃣ دارایی ـ بدهی 🔸بانک آینده در سال ۱۴۰۲، ۶۰- همت سود ناخالص داشته است. ٪۵۰ زیان انباشته نظام بانکی مربوط به بانک آینده است. ⅓ کل اضافه برداشت از بانک مرکزی توسط بانک‌ها، مربوط به بانک آینده است. 🔸٪۸۱ تسهیلات بانک آینده، تسهیلات غیرجاری بوده است. اگر با همین وضعیت ادامه پیدا کند، در سال ۱۴۰۸،بانک آینده دارای ۲۰۴۵- سود زیان انباشته خواهد بود. 🔶اکنون سه کار جدی پیش‌روی ما وجود دارد: 1⃣ دارایی ـ بدهی: زیان قبلی باید چاره‌اندیشی شود (۴۲۰ همت زیان انباشته وجود دارد) 2⃣ سودآوری: خاموش کردن موتور تولید زیان و خارج کردن سرمایه‌های ارزشمند بانک آینده از تملک بانک (۱۱- همت ماهانه زیان به وجود می‌آید) 3⃣ جریان وجوه نقد: ایجاد جریان نقد برای بانک و تسویه بدهی‌ها به بانک مرکزی 🔸برای بانک مرکزی، هزینه انحلال ۲۰ همت ارزان‌تر است از اصلاح (اصلاح ۱۷۰ همت هزینه دارد و انحلال ۱۵۰ همت) لذا اولویت اول ما، باید اصلاح نظام بانکی باشد. ✍ : مهدی بنی طبا؛ کارشناس مرکز پژوهش‌های مجلس 🆔 @tahlil_shjr