تحلیل استراتژیک سینما
واژه مجعول و موهن فاتی کماندو را اولین بار در دهه شصت در بحبوحه جنگ تحمیلی در سفری به تهران شنیدم زمانی که دانش آموزی بیش نبودم
سالها بعد در جریان رصد تبلیغات منفی فضای مجازی و بررسی سینمای سیاهنمای سفارشی سفارتی بر علیه زنان با حجاب تصویر ذهنی من و هم نسلانم از این واژه کاملتر شد
و اکنون میتوانیم سیاه ترین تصویر جعلی و مخدوش از حجاب و زن محجبه را در سریال سقوط در طراحی لباس و شخصیت زنان داعشی مشاهده کنیم و ناخودآگاه به یاد عبارت فاتی کماندو بیوفتیم
شاید بسیاری ندانند که سریال ضعیف و سخیف سقوط یک کپی برابر اصل از سریال خارجی خلافت است که ملیت آدمهایش برای اهدافی خاص دستکاری شده است
این سریال در سیاهنمایی هموطنان مرزنگهدار و غیور کردزبان سنگ تمام میگذارد و از آنان انسانهایی ضد زن و خشن و دلارپرست میسازد همچنان که قبلاً فیلم تلخ شبی که ماه کامل شد در ارائه تصویری هراسناک از مردمان کوشا و صبور و مهربان سیستان و بلوچستان کم نگذاشت
گویا بلوچ هراسی و کرد هراسی یک دستور نانوشته در سینمای سفارشی سفارتی در ایران است
اغتشاشاتِ گره زده شده به فوت خانم مهسا امینی با هشتگ گشت ارشاد و بلافاصله تولید شتابزده سریال سقوط این ذهنیت را ایجاد میکند که گویا این سریال ماموریت دارد به بهانه نمایش اقامتگاه زنان داعشی تصویری مخوف و تلخ از حجاب ایجاد کند
استفاده زنان چادرسیاه داعشی از آیات قرآن در تکفیر و تحریم دیگر زنان که در نقطه مقابلشان هستند تکمیل کننده همان تصویرسازی استعمار از شخصیت زن محجبه مسلمان است
سازندگان سریال چندلایه سقوط در پشت نقاب انقلابی پسند مثلاً افشای جنایات داعش سعی میکنند برای خودشان حریم امنی ایجاد کنند تا بتوانند هر کسی که منتقد روایت موهن آنها باشد را تکفیر کنند
ولی اکنون معلوم شده است این سریال با اسم سقوط که همان اسم رمز هدایت کننده حامیان غربی اغتشاشات است تکه ای از پازل بهم ریخته همان جنگ شناختی است که از شهریور گذشته بر علیه مردمان مؤمن و هوشیار و همیشه در صحنه این مرز و بوم شروع شده است
هم مردم و هم مسوولان باید تا اطفای کامل حریق این جنگ چند وجهی نرم و سخت در هوشیاری و آگاهی صددرصدی قرار داشته باشند
همچون رزمندگان هشت سال دفاع مقدس که اسلحه به دست لحظه ای از خاکریز دشمن و تحرکات او چشم برنمیداشتند
#تحلیل_فیلم
#تحلیل_سینما
#سینمای_سیاسی
#سیاه_نمایی_ایران
#سریال_سقوط
#حمید_فرخ_نژاد
#شبی_که_ماه_کامل_شد
#جنگ_شناختی
#جنگ_هیبریدی
#گشت_ارشاد
#مهسا_امینی
تحلیل استراتژیک سینما
پادشاه لخت است
تحلیل فیلم همه چیز همه جا به یکباره
فیلم همه چیز همه جا به یکباره یک آش شله قلمکار از آب در آمده است تا فقط یک حرف را به کرسی بنشاند و آن این است که نسل قدیم شرق جهان باید فرهنگ غربی نسل جدیدش یعنی ازدواج با همجنس را بپذیرد
همه چیز همه جا به یکباره با انتخاب یک خانواده چینی در هسته مرکزی فیلم در واقع یک بمب هستهای فرهنگی را به سرزمین تمدن کهن چینی پرتاب میکند که در واقع سانتریفیوژهای شتاب دهنده این بمب اتمی همان جایزه های رنگارنگ اسکار و غیر اسکار می باشند
داستان فیلم از این قرار است که شخصیت اصلی یک زن میانسال چینی است که توسط دو زن دیگر در معرض تهدید شغلی و تهدید خانوادگی است
تهدید شغلی او زنی همجنسگرا است که ازقضا بازرس مالیاتی میباشد و تهدید خانوادگی دختر همجنسبازش است که به دلیل عدم درک از طرف مادرش قصد ترک خانواده را دارد که این هر دو زنا قصد دارند دنیای او را ویران کنند
قهرمان نمایِ فیلم در فضای ناپرداخته جهانهای موازی به این پی میبرد که با پذیرش و درک دنیای همجنس بازان و ورود به آن میتواند هم شغلش را حفظ کند و هم دخترش را در کنار خانواده نگه دارد
فیلم همه چیز همه جا به یکباره یک پرچم کثیف و چروکیده رنگین کمانی از همه چیز است بطوریکه این فیلمِ بدون ژانر معروف شده است به چرخش هرج و مرج ژانرهای سینمایی مانند فانتزی علمی تخیلی درام خانوادگی رزمی اکشن پویا نمایی و و و
فیلم پوچگرای همه چیز همه جا به یکباره یک فیلم بسیار ضعیف از لحاظ تکنیکی و بسیار سخیف از لحاظ موضوع و بسیار از هم پاشیده از لحاظ داستان پردازی است و همه اینها در کنار بهره گیری از کمترین امکانات سینمایی نشان از اوج دست کم گرفتن سابقه صدساله سینما و تمسخر مخاطب جهانی دارد
به نظر میرسد دو کارگردان جوان یعنی دانیل کوان و دانیل شاینرت شرط بسته اند که به صِرف بالا بردن پرچم رنگین کمانی همجنس بازان بتوانند با تولید ضعیف ترین فیلم همه کاره و هیچ کاره تاریخ سینما جوایز اسکار را درو کنند
این دو کارگردان جوان و زبل با ساخت این فیلم به مردم دنیا نشان دادند که میشود پادشاه خودخوانده و خودکامه سینمای جهان یعنی آکادمی اسکار را لخت مادرزاد در پیش چشم مردم عالم در کوچه و بازار بگرداند و چه کسی جرأت میکند بگوید پادشاه لخت است
#همه_چیز_همه_جا_به_یکباره
#EverythingEverywhereAllatOnce
#اسکار
#نقد_فیلم
#تحلیل_سینما
#سینمای_سیاسی
#همجنس_بازها
#همجنس_گراها
#قوم_لوط
#جنگ_شناختی
#جنگ_هیبریدی
#جنگ_نرم
#چین
تحلیل استراتژیک سینما
دو فیلم با یک فیلمنامه ساخته میشود یکی به زبان انگلیسی و یکی با زبان روسی
هر دو فیلم ماجرای دو کهنه سرباز ناتو با جنسیت مونث را بازگو میکند که تغییر هویت دادهاند تا بتوانند به زندگیشان ادامه دهند
در این دو فیلم یکسان اتفاقاً هر دو کهنه سرباز زن به واسطه حضور در اشغال نظامی افغانستان توسط ناتو با مردانی از نژاد دیگر ممزوج شدهاند و فرزندی دورگه به دنیا آورده اند
باز هم اتفاقاً فرزندان هر دو مادر بنا به مصلحت توسط یک خانواده دیگر سرپرستی میشود
در فیلمهای دوگانه مادر و روز مادر هر دو سرباز زن که حالا بهتر است بگوییم هر دو مادر ناچار میشوند از گوشه امن خود بیرون بیایند تا بتوانند فرزندشان را از خطر و تهدید افراد شرور محافظت کنند
میتوان گفت مرجع عموم قصه های بازگشت ققنوسوار کهنه سربازها به جامعه در واقع فیلم رمبو است که داستان یک کهنه سرباز آمریکا در جنگ ویتنام را بازگو میکند
سری فیلمهای رمبو در دهه هشتاد میلادی با بازیگری سیلوستر استالونه بر روی پرده سینماها رفت
این قصهی پر تکرار بازگشت منجی گونه بازماندگان جنگهای به شکست منتهی شدهی آمریکا در واقع ایدئولوژی رویاگونه آمریکای همیشه بازنده است
ایدئولوژی آمریکا چنین میگوید تنها مدافع حقوق بشر این کشور دلسوز و دلسوخته است
و امروز آمریکای در حال احتضار تلاش میکند از خود چهرهی یک مادر مهربان و دلسوز و عاشق به نمایش بگذارد تا با ماموریت مثلا نجات نسل جوان و نوجوان بتواند انسانهای بیشتری را به ورطه نابودی بکشاند
و این ادای مادرها را درآوردن توسط گرگ پیر و ناتوان استعمار غرب چقدر شبیه داستان گرگ گرسنه داستان شنگول و منگول و حبه انگور است
فیلم های مادر و روز مادر داستان آشوب آفرینیهای آمریکا در کشورهای مختلف به بهانه نجات نسل زِد یا همان جوانان و نوجوانان دهه هفتاد تا نود خودمان است
خروج مفتضحانه آمریکا از افغانستان و عراق یا در واقع اخراج از خاورمیانه یک آبروریزی و یک شکست تمام عیار برای این گرگ فرتوت بود لیکن حالا در واپسین رمقهای باقیمانده اش تلاش می کند جنگ نرم خودش را در پوستهای مادرانه به پیروزی خیالی برساند
مطابق فیلم مادر میتوان گفت امروز جنگ نرم جبهه استعمار با سردمداری آمریکا از مسیر شبکه های مجازی و از روش تهاجم فرهنگی و نفوذ مخربانه به نرمی لالایی یک مادر همچون جنیفر لوپز تداوم مییابد
در آغاز قرن بیست و یک جنگ ترکیبی یا هیبریدی به بهانه حادثه ساختگی یازده سپتامبر با تهاجم سخت در عراق و افغانستان و حضور فیزیکی دو دهه در این بخش از خاورمیانه اسلامی شروع شد
آن جنگ و سپس اشغال بیستساله عراق و افغانستان زمینهساز همین جنگ نرم کنونی است که خط مشی اصلی آن در فیلم های مادر و روز مادر قابل رویت و قابل بازخوانی میباشد
#تحلیل_سینما
#نقد_فیلم
#جنگ_نرم
#جنگ_سرد
#جنگ_هیبریدی
#جنگ_ترکیبی
#جنیفر_لوپز
#سیلوستر_استالونه
#فیلم_مادر
#فیلم_روز_مادر
#themother
#mothersday