🌷حضرت استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی)
▪️ادامهی باب معاصی جوارح
هدایت هفدهم،
➖ بقیهی خوف و امید به خداوند
➖ مقدّماتِ خوف
🌸 ۱- اولی از آنها یادآوریِ گناهان گذشته و دشمنیهای زیادی که قبلاً بوده، در حالیکه تو در مظالم به صورت رهن گرفته شده بودی که هنوز راه خلاصی برایت آشکار نگردید.
🍀 ۲- یادآوریِ شدّتِ عقوبتِ خدا که طاقت آن را نداری.
🌸 ۳- یادآوریِ ضعفِ نَفْسِ تو، از تحمّل آن عقوبت.
🍀 ۴- یادآوریِ قدرتِ خداوند، بر تو به هر نحوی که بخواهد.
➖ و امّا مقدّماتِ رجاء
🌸 ۱- یادآوریِ سابق بودنِ فضلِ خدا بر تو بدونِ هیچ اقدام و شفیع.
🍀 ۲- یادآوریِ وعدههای خداوند برای پاداشِ فراوان و بزرگی کرامتِ او به حَسَب فضل و کرَم خودش، نه اینکه تو استحقاقِ آن را به وسیلهی عمل داشته باشی؛
🌸 وگرنه اگر آن پاداش فراوان، و کرامت بزرگ به جهتِ عمل تو میبود، باید آن پاداش خیلی کم میبود.
🍀 ۳- یادآوریِ نعمتهای زیاد خداوند بر تو در امر دین و دنیای تو در همین الان از انواع کمک دادنها و الطاف، از استحقاق و خواستن.
🌸 ۴- یادآوریِ وُسعتِ رحمتِ خداوند، و سبقت گرفتنِ رحمتِ او غضبش را. که او رحمان، رحیم، غنی و کریم است و نسبت به بندگان مؤمنش رئوف است.
🍀 اگر بر این دو نوع از مقدّمات و یادآوریها مواظبت کنی، تو را این مقدّمات به ادراکِ خوف و رجاء در هر حال میکشاند. و خداوند به فضلِ خود، ولیّ توفیق است.
📗 منبع: #راه_نجات ، صفحه ۲۹۹ و ۳۰۰ ، راه نجات ، ترجمه متن کتاب شریف « منهاج النّجاة » ملامحسن فیض کاشانی
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش
https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🍃🌺🌸🍃🌸🌺🍃)
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️
♦️ #نهجالولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️
♦️ جلسه بیست و ششم - شبِ بیست و نهمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق)
♦️ ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
✳️ قسمت اوّل ⬇️⬇️ از ابتدا تا دقیقه ۱۳
🔸 در جلسات قبل بیان شد که طلوع آفتاب از مغرب، یکی از علائم قیام و ظهور حضرت بقيةالله (عج) است.
🔹 حضرت علّامه حسنزاده آملی (ره) راجع به عبارت "طُلوعُ الشَّمس مِن مَغرِبِها" تفسیری را ارائه فرمودند به این صورت که شاید مراد از شمس، حضرت بقيةالله (عج) و مراد از طلوع، قیام ایشان و "مِن مَغرِبِها" نیز جهت مغرب نسبت به سائل باشد.
🔸 چه اینکه در حال حاضر نیز در بعضی از مکانها و نسبت به برخی از افقها و اشخاص، ستارههایی هستند که به جای اینکه در حرکت اُولی، از مشرق به طرف مغرب حرکت کنند، از سمت مغرب به طرف مشرق میآیند.
🔹 منتها طلوعشان از مغرب، چون تأثیرِ تکوینیِ خاصّی روی زمین و به خصوص سطح خشکی آن ندارد و همچنین مشهود ما نیست و اکثر مردم عالم نیز از چنین حادثهای بیاطلاع هستند، لذا این حادثه، برای ما مهم و به تعبیری عزیزُ الوجود نیست.
🔸 امّا اگر روزی فرا برسد که آفتاب به جای مشرق، از سمت مغرب طلوع کند، به دلیل حجم عظیم و نور شدید و وسیعی که نسبت به زمین دارد و همچنین تأثیرات فراوانی که بر زمین میگذارد، این حادثه به طور طبیعی، حادثهای مهم و عزیز الوجود تلقّی خواهد شد.
🔹 به همین دلیل است که طلوع از مغرب، در خصوصِ آفتاب بسیار مهم است.
🔸 یا مثلاً در بحثهای مربوط به رتق و فتق آمده است که اگر روزی فرا برسد که دایرهی مِنطقةالبُروج که منطقهی ستارههای ثوابت یا به تعبیری، منطقهی حرکت ثانیه است، با معدّلالنّهار، یکی و متّحد شوند، آنگاه آفتاب که در سطح دایرهی مِنطقةالبُروج، حرکت خاصّه داشت، به طور کلّی فقط در سطح دایرهی معدّلالنّهار، دور خواهد زد و دیگر نه به طرف شمال و نه به طرف جنوب خواهد رفت و صرفاً در همین یک مدار، طلوع و غروب میکند که این هم یک حادثهی بسیار با اهمیّت خواهد بود.
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️
♦️ #نهجالولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️
♦️ جلسه بیست و ششم - شبِ بیست و نهمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق)
♦️ ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
✳️ قسمت دوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۱۳ تا دقیقه ۲۵
🔸 بر اساس معادلاتی که در علم هیئت مطرح شده است، حدود صد و هشتاد و شش هزار سال دیگر طول میکشد تا مِنطقةالبُروج با معدّلالنّهار متّحد شوند که در این صورت، آفتاب و ماه، هر دو در سطح همان دایرهی مِنطقةالبُروج و معدّلالنّهار، طلوع و غروب خواهند داشت.
🔹 یعنی ماه، از همان نقطهی مشرق حقیقی که آفتاب شبانهروز طلوع میکند، طلوع خواهد کرد و در همان نقطهی مغرب حقیقی نیز که آفتاب غروب میکند، غروب خواهد کرد.
🔸 لازمهی این امر آن است که مسیر حرکت ماه و آفتاب، بر اساس حرکت وضعی زمین، یکی شود و هر دو در یک مدار قرار بگیرند و باهم جمع شوند که "وَ جُمِعَ الشّمسُ وَ القَمَر"
🔹 در حال حاضر آفتاب و ماه در یک مسیر قرار ندارند و یکجا جمع نمیشوند. از اوّل فروردین آفتاب به طرف شمال میرود و ماه به سمت جنوب. که همین امر موجب تعادل در تابش نور آنها میگردد.
🔸 در نتیجه، سطح خشکی زمین برقرار میمانَد و زمین، سرسبز میشود. انواع درختان و سبزیجات روییده میشوند و حیوانات بر سطح خشکی، زندگی خواهند کرد.
🔹 امّا اگر آفتاب و ماه در یک مدار قرار بگیرند، بسیاری از مناطق، ذوب و خشک خواهند شد و از بین خواهند رفت و در طرف مقابل نیز تمامی مناطق، یخ میزنند و از بین میروند.
🔸 حضرت علّامه حسن زاده آملی (ره) این بحثها را در کتب هَیَوی، نجومی و ریاضیشان مطرح فرمودند. در طول تاریخ نیز دانشمندان و علما به این مباحث پرداختند.
🔹 غرض، طلوع آفتاب از مغرب، همچون برخی حوادث دیگر، حادثهی عزیز الوجود و مهمی است.
🔸 بخش دیگری از حدیث امام صادق (ع) نیز که بسیار حائز اهمیّت است، آن است که اگر روزی فرا برسد که آفتاب به جای مشرق، از مغرب طلوع کند، مردم در امنیّت قرار خواهند گرفت. این بخش از حدیث، انسان را تهییج میکند که به دنبال بحثهای طبیعیّات برود.
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️
♦️ #نهجالولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️
♦️ جلسه بیست و ششم - شبِ بیست و نهمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق)
♦️ ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
✳️ قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۲۵ تا دقیقه ۳۷
🔸 اخلاقی که در حوزههای علمیّه و یا دانشگاهها توسط اساتید اخلاق تدریس میشود، نوعاً اخلاقِ مبتنی بر علم کلام است. اگرچه طرح این نوع مسائل اخلاقی نیز برای تهذیب نفوس و تذکّر و یادآوری انسان سودمند است امّا مهمتر آن است که اجتماع را بر مبنای اخلاق حِکمی یعنی اخلاقی که مبتنی بر حکمت باشد، تهذیب و تطهیر کنیم.
🔹 حکمت، علم به احوالِ اَعیانِ موجودات عَلَی ما هِیَ عَلَیهاست.
🔸 در اخلاق کلامی، نوعاً بر نکوهش دنیا و ارزشمند نبودن آن و لزوم بی اعتنایی به زندگی دنیایی تأکید میشود در حالی که در اخلاق حِکمی، نه تنها دنیا، بیارزش نیست بلکه بر شناخت عالَم و به خصوص خودشناسی، بسیار تأکید میشود که "مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ" و "مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ الاَشیاءَ کُلَّها".
🔹 هر کسی که با دیدِ حکمت و معرفت به اشیاء عالَم نگاه کند، میبیند که هر کجا سلطان وجود قدم گذاشت، همهی عَساکِر اَسماء نیز با او هستند. و لذا چنین شخصی، از جنبهی توحیدی، تمام اسماء الله را در تک تک موجودات نظام هستی، از ذرّه گرفته تا مَجَرّه، مشاهده میکند چرا که "هُوَ" همه جا را فرا گرفته است که "هُوَ الاَوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ الباطِن".
🔸 مباحث مربوط به حضرت بقیّةالله (عج) از جمله قیام، ظهور، فرج، انتظار و ... به موضوعاتی همچون امامت، عصمت، نبوّت اِنبائی و دیگر مقامات سنگین توحیدی برمیگردد. لذا چنین مباحثی را نباید تنها در دایرهی زمانِ به معنای امتداد عَرَضی محدود کرد.
🔹 همچنین نباید روایات مربوط به این بخش را تنها بر اساس معانیِ متعارف و عقایدِ برگرفته از علم کلام معنا کرد زیرا این مقدار، جزء تنزّلیافتهترین مرتبه از مراتب بحث است.
🔸 و لذا اگر میخواهیم به اسرار و لطایف مباحث مربوط به حضرت بقیّةالله (عج) برسیم و یا به طور کلی به فهم مسائلی همچون توحید، نبوّت، امامت، کیفیت نزول وحی، چگونگی تلقّی وحی و امثال آن دست یابیم، باید مبانی حِکمی به خصوص حکمت متعالیه را اساس قرار دهیم.
🔹 در حالی که مباحثی که در حوزههای علمیّهی ما تدریس میشود، نوعاً بر اساس مبانی علم کلام است و لذا مَدار بحثهای بسیاری از روحانیونی که برای تبلیغ به شهرها و روستاهای مختلف میروند، حولِ مسائل کلامی و اخلاق متعارف است که به صورت خطابی برای مردم بیان میشود.
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️
♦️ #نهجالولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️
♦️ جلسه بیست و ششم - شبِ بیست و نهمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق)
♦️ ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
✳️ قسمت چهارم ⬇️⬇️ از دقیقه ۳۷ تا آخر
🔸 نکتهی قابل توجّه این است که ما نباید تمام مسائل دین را منحصر در فهمهای ناقص و محدود کلامی و خطابی خود از دین کنیم امّا متأسفانه این نقص، همیشه در بین ما وجود دارد.
🔹 به همین دلیل بسیاری از کسانی که در علوم متعارف حوزهها مثل فقه و اصول و تفسیرِ بر مبنای کلام، به اجتهاد رسیدند، نتوانستند وجود بزرگانی مثل صدرالمتألهین را که در وادی حکمت و معارف حقّهی الهیّه زحمت کشیدند، تحمّل کنند چه اینکه حکم به تکفیر آنها هم دادند.
🔸 و لذا همان طوری که در روایات آمده است، احادیث و فرمایشات اهل بیت (ع)، صَعبِ مُستَصعَب است و برای همگان قابل فهم نیست.
🔹 درست است که اهل بیت (ع)، احادیث را به نحوی بیان میفرمایند که هر کسی، بتواند از ظاهر حدیث چیزی بفهمد امّا هیچ کس نمیتواند ادّعا کند که با فهم ظاهر احادیث، به اَسرار و حقایق آنها هم دست یافته است.
🔸 این که برخی از افراد، فرمایشات اهل بیت (ع) و بزرگان ما را به استهزاء میگیرند، به دلیل آن است که ما نتوانستیم حقیقت دین را برای مردم تبیین کنیم بلکه تنها، آیات و احادیث را در کِسوت محسوسات تنزّل دادیم و به صورت خطابی برای مردم بیان کردیم و مردم هم این خِطابیات را به عنوان تمامِ دین پنداشتند
🔹 در حالی که این دینی که در بین ما متعارف است، نوعاً دینِ در مرتبهی علم کلام است که حتّی مؤلّفین این علم هم مانند قاضی عضد ایجی، میر سیّد شریف گرگانی و دیگران اذعان کردهاند که علم کلام، برای فهم حقایق اصول عقاید نیست بلکه تنها به عنوان خاکریزی برای حفظ عقاید دینی در برابر شبهات اهل باطل است.
🔸 لذا باید توجّه داشت که از راه علم کلام نمیتوان به حقایق معارف و اصول دین راه یافت چه اینکه مسائل فلسفی به خصوص فلسفهی مشاء هم در حدّی نیستند که بتوان با فراگرفتن آنها به اَسرار و حقایق دین دست پیدا کرد
🔹 البته تمام اینها تا اندازهای ما را در فهم حقایق و مسائل دینی کمک میکنند و بالا میآورند امّا به این معنا نیست که اگر این رشتههای علمی را طی کردیم، میتوانیم به حقایق دین از جمله حقیقت توحید، امامت و... راه پیدا کنیم.
🔸 در مباحث مربوط به حضرت بقیّةالله (عج) هم باید ببینیم با چه مبنایی میخواهیم پیش برویم. آیا مبنای ما در فهم و بررسی مسائلی مثل ظهور، قیام، فرج و انتظار، حرفهای خطابیِ بر مبنای علم کلام است؟ و یا اینکه میخواهیم مبانیِ حِکمی را اساس کار خود قرار دهیم؟ که در هر صورت، نوع نگاه ما به قضایا متفاوت میشود.
وَالْحَمدُ للهِ رَبّ الْعَالَمین
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)