eitaa logo
« طهورا و صفورا و صبورا »
11.5هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) 💠 تفسیر ابوالفتوح رازی در ضمنِ کریمه‌‌ی: "يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّک"(مائده/۷۱) ♻️ در بیان واقعه‌‌ی غدیر خم، تا آن‌که فرمود: آنگه اِشارت کرد؛ یعنی پیغمبر اکرم (صَلّی الله عَلیهِ وَآلهِ وَسلّم) به امیرالمؤمنین علی (عَلیهِ السّلام) و او را بخوانْد و با خود بر آن منبر برُد 💠 {منبری که از پالان‌‌های شتران جمع کردند و برهم نهادند} و دو بازویِ وی گرفت و او را برداشت بگردانید و بر مردمان عرض کرد، چنان‌که عروس را جلوه کنند. ♻️ "حَتَّى رأیَ النَّاسُ بَيَاضِ إِبْطَيْهِما" (دستها را تا آنجا بالا برد که سفیدی زیر بغل‌‌شان را دیدیم) و ساعتی خاموش می‌‌بود. 💠 چنین گویند که شبلی در روز غدیر نزدیک یکی از معروفان شد از علویان، و او را تهنیت کرد‌. ♻️ آنگاه گفت: یا سیدی تو دانی تا اشارات در آن چه بود که جدّت دستِ پدرت گرفت و برداشت و سخن نگفت؟ 💠 گفت: ندانم. گفت: اِشارت بود به آن‌که زنانی که از جمالِ یوسف بی‌‌خبر بودند، زبانِ ملامت در زلیخا دراز کردند و گفتند: ♻️ "امْرَأَتُ الْعَزِيزِ تُراوِدُ فَتاها عَنْ نَفْسِهِ قَدْ شَغَفَها حُبًّا إِنَّا لَنَراها فِی ضَلالٍ مُبِين" (یوسف/۳۱) 💠 او خواست تا طرفی از جمال یوسف به ایشان نماید، مهمانی ساخت و آن زنان را بخوانْد و در خانه‌‌ی دو در بُرد و بنشانْد؛ ♻️ و یوسف را جامه‌‌های سفید در پوشید و گفت برای دل من، از این خانه در رو، و به آن در بیرون شو. 💠 و ایشان را گفت: من می‌‌خواهم تا این دوستِ خود را یک بار بر شما عرض کنم. برای دلِ من، بر او مبرتی(= نیکی) کنید. ♻️ گفتند: چه کنیم؟ گفت: هریک را کاردی و تُرَنجی بدست می‌‌دهم، چون آید هریک پاره‌‌ی ترنج بِبُرید و به او دهید. گفتند: چنین کنیم. 💠 چون (یوسف) از در درآمد و چشم ایشان بر جمالِ او افتاد، خواستند که ترنج ببرند، دست‌‌ها بِبُریدند. ♻️ و حیرت چون برفت، گفتند: "حَاشَ لِلَّهِ مَا هَذَا بَشَرًا إِنْ هَذَا إِلَّا مَلَكٌ كَرِيمٌ"(یوسف/ ۳۲) 💠 گفت(زلیخا) دیدید این، آن است که شما زبانِ ملامت بر من دراز کردید به سبب این: "فَذَلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيه" (یوسف/۳۳) ♻️ رسول(عَلیهِ‌‌السّلام) هم این اشارت کرد و گفت: این، آن مرد است که اگر وقتی در حقّ او، سخنی گفتم شما را خوش ننماید و زبانِ ملامت دراز کردید. 💠 امروز بنگرید تا خدای تعالی در حقّ او، چه گفت، او را چه پایه نهاد و چه منزلت داد؛ ♻️ آنگاه گفت: "ألَسْتُ أوْلَى بِكُمْ مِنْ أنْفُسِكُمْ" الخ 📘 منبع: هزار و یک نکته، ۵۸۱ صفحه ۳۲۸ و ۳۲۹ 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🍃🌷🌹🍃🌹🌷🍃
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه): 💠 سبحان الله که فرمود: "إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ ..." (توبه/۳۷) ♻️ خودِ کلمه‌‌ی "شهر" نیز در قرآن مجید دوازده بار آمده است. که همه‌‌ی حروف و کلماتِ کتاب تکوینی و تدوینی چقدر حساب شده نگاشته شده است. از اینگونه سخن در اَسرارِ حروف و عجایبِ حساب در قرآن بسیار است. ( ۵۸۰) 💠 حقّ سبحانه در چند جای قرآن کریم، خود را به علم شریفِ حساب وصف فرموده است: ♻️ "وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبينَ" (الانعام/۶۳) "اِنَّ اللهَ سَریعُ الحِساب" (آل‌عمران/۱۹۹) "وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفى‌ بِنا حاسِبِين" (انبیاء/۴۷) 💠 و در تحریص و ترغیب به فراگرفتنِ عدد و حساب فرمود: ♻️ "هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ" (انبیاء/۴۷) ( ۵۸۳) 💠 شجره‌‌ی طوبی، صورتِ تمثُّلِ ایمان است؛ که، اَصلُها ثابِتٌ فِی قَلب‌ِالْخاتَم، وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها (ابراهیم/۲۴،۲۵) ♻️ هر مؤمنِ الهی، شاخه‌‌ای است از آن شجره‌‌ی طوبی، چه به حَسَبِ زمانِ قبل از آن حضرت و چه بعد از آن. 💠 و بالجمله شاخه‌‌های آن، صورتِ ارتباط ایمانیِ هر مؤمن است به خاتم(ص). ♻️ ثقةالاسلام کلینی (رضوان الله تعالی علیه) در بابِ المؤمن و علامات و صفات او، از امام صادق (عَلیهِ‌‌السّلام) روایت کرده که: قالَ امیرالمؤمنين (علیهِ‌‌السّلام): 💠 شجَرةِ الْجَنّة، اَصلُها فِی دارِالنَّبی (صَلّی الله عَلیهِ وَآلهِ وَسلّم) و لیسَ مِنْ مؤمن اِلّا وَ فِی دَارهِ ...... ♻️ امام (علیه السّلام) در ذیلِ بیانِ شجره طوبی، معقول را به محسوس تشبیه کرد تا عظمتِ این شجره‌‌ی طیبه‌‌ی طوبی معلوم گردد. ( ۵۸۵) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۳۲۸ الی ۳۳۲ 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🍃🌷🌹🍃🌹🌷🍃
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه) : 💠 آن‌‌که برای مبداءِ عالَم شریک قائل شد، مبداء را ناقص دانست. زیرا کُفْوْش را کمالی است که لامحاله فاقِد آن است. چنان‌‌که کُفْوْ هم، فاقدِ کمالِ اوست. ♻️ چه قائل به اَصالتِ وجود باشی؛ که هُوَ الصّواب، یا قائل به اَصالت ماهیّت باشی. ( ۵۸۶) 💠 آنچه از فیضِ اَزلی عائدِ هر موجودی شده است، نور اَقدسِ وجود است. و آن نورِ سَره (= خالص) چون به لحاظ حدود، ملحوظ گردد(= لحاظ شود)، اَسماءِ اَعیان بر آن‌ها نهاده می‌‌شود و کَثرت پدید می‌‌آید. ♻️ و به این حدود، که همان تَعَیُّناتِ آنها است، از یکدیگر به ظاهر مُتَمَیِّز می‌‌گردند. و اختلاف در خواص پیدا می‌‌شود: 💠 که این بنفشه است، آن گل گاوزبان .... و این حدود را در لِسانِ حکماء ماهیّات گویند. و در لِسانِ عُرفا، اَعیانِ ثابته. ♻️ پس هر موجودی، را عِینِ ثابتِ خاصّی است. و آن عینِ ثابتش، منشاءِ پیدایشِ آثارِ وجودیِ اوست. و محلِّ قابلِ گرفتنِ هِبات (= جمع هِبه، بخشش) و فیوضاتِ باری تعالی. 💠 و مبداء وهّابِ فیّاض، به لِسانِ هر عینی، که همان استعداد و تقاضا و سؤالِ ذاتی او است، اِفاضه می‌فرماید. ♻️ و اِسنادِ اِمساک و بُخل در اِعطاءِ خواسته‌‌های اَعیان، به واجبِ مطلق، و غنیّ بِالذّات، که "يَداهُ مَبْسُوطَتان"، راه ندارد. 💠 و آنچه که از او است، اِفاضه‌‌ی وجود است بِالذّات. و حدود، ناشی از اعیان است. ♻️ و به اصطلاح مجعولِ بِالذّات، وجودِ آنهاست نه ماهیّاتِ آنها که همان اَعیان باشد. ( ۵۸۷) [ ادامه دارد .....] 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۳۳۲ و ۳۳۳ 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🍃🌷🌹🍃🌹🌷🍃
💢 حضرت علامه حسن زاده آملی(رضوان الله تعالی علیه) 🌺 مقام معلّم و معلّم حقیقی 🌼 سمَت مقدس تعلیم و تربیت، سیرتِ حَسنه‌‌ی سُفرای الهی است که برای تشکیل مدینه‌ی فاضله و اعتلای نفوس، به فهم معارف ملکوتی و ارتقای عقول، به مَعارج قدس ربوبی مبعوث شده اند؛ آن چنان که در حالات خاص خودشان در مقام دعا، ارسال معلّم ربّانی را برای تزکیت و تعلیم مسألت می‌‌نمودند. 📗 ربّنا و ابعَث رسولاً مِنهُم یَتلو علیهم آیاتِکَ و یُعلّمُهُم الْکتاب و الْحکمة و یُزَکّیهِم اِنّک أنتَ العزیزُ الحکیم(بقره/۱٣۰) 🌸 پروردگارا فرزندان ما را شایسته آن گردان که برانگیزی از میان آنان رسولی که بر مردم تلاوت آیاتِ تو کند و آنان را علمِ کتاب و حکمت بیاموزد و روان‌‌شان را از هر نادانی و زشتی پاک و منزّه سازد که هر کار خواهی بر آن قدرت و علم کامل داری. که در مقام استجابت فرمود: 📘 کما أرسَلنا فِیکُم رسولاً مِنکُم یَتلُو علیکُم آیاتِنا(بقره/۱۵٢) 🌼 چنان که رسول گرامی خود را فرستادیم که آیات ما را برای شما تلاوت کند. 📚 هزارو یک نکته/٢۱۱/ص۱٣٢ 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🍃🌷🌹🍃🌹🌷🍃
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) : 💠 همه‌‌ی شرور و نقائص از حدود برمی‌‌خیزد و نسبتِ شرّ به جاعِل دادن، بِالْعَرَض است و مجاز. ♻️ چه از خیرِ محض، جز نکویی ناید. و چون هر موجودی به اِقتضای عِینِ ثابت‌‌اش می‌‌گیرد، لاجرَم سرنوشتِ هر موجودی به عِینِ ثابتِ او است. 💠 و این همان است که حکماء می‌‌گویند که ماهیّت، مجعول، به جعلِ جاعِل نیست. یعنی ذات و ذاتی، علّت نمی‌‌خواهند. ♻️ الذّاتی، لَا یُعلّل، وَالْعَرَضی یُعَلّل. مثلاً وجود که عارِض بر ماهیّت است، در موجود شدن، علّت می‌‌خواهد. نه (اینکه) خودِ ماهیّت، در ماهیّت شدن علّت بخواهد. 💠 لسان الغیب (قدّس سِرّه) می‌‌فرماید: گفتم که بسی خطِّ خطا در تو کشیدند، گفتا که همان بود که بر خطِّ جُبین بود ♻️ این بیت اشارت به (حدیث رسول الله ص) اَلشّقیُّ شَقیٌ فِی بَطنِ اُمّه، است. و نقش جُبین، همان سرنوشت است. 💠 در مصراع دوم این بیت گوید: که آن خطّ خطا را کسی در تو نکشید؛ که شرّ از ناحیه‌‌ی مبداء تعالی نیست. ♻️ بلکه این خطّ خطا از نقشِ جُبین و سرنوشت و اقتضای عِینِ ثابتِ تو است.(ادامه‌‌ی ۵۸۷) 💠 ماهیّت، خیالِ وجود است؛ که حَظّ ضعیفی از وجود دارد. نه ماهیّت به کلّی باطل است، زیرا که اگر ماهیّت، اصلاً باطل باشد، عالَم تحقّق پیدا نمی‌‌کرد. ♻️ چه ماهیّات، حدودِ وجودات، و خیالاتِ آنهایند. و نه ماهیّت اصلاً حقّ است؛ چه به تَبَعِ وجود، تحقّق دارد. ( ۵۸۸) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۳۳۳ و ۳۳۴ 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🍃🌷🌹🍃🌹🌷🍃
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه): 💠 دوره‌‌ی اَسفار صدرالمتألّهین، در دو قِسم، علومِ اِلهیّه‌‌ی اَعَم و اَخَص است. و آن را یازده مرحله، و دَه موقِف، و یازده باب است. ♻️ مجلَّد اوّل، ده مرحله، و (مُجلّدِ) دوم که (شامل) جواهِر و اَعراض است، یک مرحله، و پس از آن، مراحل سپری می‌‌شود. 💠 مجَلّد سوم در الهیّات، دَه موقِف است. و (مجلّدِ) چهارم آن، در نَفْس، و اَطوار و اَحوال و معادِ آن، یازده باب است. که از مراحِل به مَواقِف، و از آن، به اَبواب منتهی می‌‌شود. ♻️ جناب صدرالمتألّهین، کتاب کبیرش را گاهی به حکمت متعالیه نام می‌‌برد و بسیاری به اَسفارِ اَربَعه. 💠 از افاداتِ حضرت آیت الله رفیعیِ قزوینی (رضوان الله تعالی علیه) این‌که: کتابِ مذکور را مقامِ اِجمال است؛ که به این لحاظ، مُسَمّی به حکمتِ متعالیه است. و مقامِ تفصیل است، که به این نظر، مُسمّی به اَسفار اربعه است. ♻️ ذوق در لغت، (به معنیِ) چشیدن، و در اصطلاحِ اهل تحقیق، اَعنی الْعارفین بالله، به معنی دارا شدنِ انسان، اِسمی از اَسماءِ تعالی را است؛ 💠 که مَظهَر آن اسم می‌‌گردد و تواند به اِذنُ‌‌الله مطابقِ سلطانِ آن اسم، کارِ خدایی کند. ♻️ مثلاً در غیر، تصرّف کند. چنان‌که عیسی روح‌‌الله (عَلیه‌‌السّلام) ذائق، یعنی واجِدِ اسم شریفِ مُحیی و شافی بود که مرده زنده می‌‌کرد، و اَکمه و اَبرص را شفاء می‌‌داد. 💠 این اسم، معنای اسمِ لفظی است که عِینِ مُسمّی است به لحاظی؛ و غیرِ مسمّی است به اعتباری. و این دارایی غیر از داناییِ به مفاهیمِ اَسماء است. ♻️ مرحوم آخوند، به این معنیِ حکمت متعالیه، نام کتاب عظیمش را که اَمُّ‌‌الْکتاب اوست، و به اَسفار اِشتهار دارد، حکمت متعالیه نامیده است. 📘 منبع: هزار و یک نکته، ۵۸۹ ، صفحه ۳۳۴ الی ۳۳۶ 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🍃🌷🌹🍃🌹🌷🍃
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) 💠 در آغاز فصل دوم باب ششم اَسفار، پس از اقامه‌‌ی براهین بر تجرّد عقلیِ نَفْس، به نقلِ ادلّه‌‌ی سَمعیّه از آیات و روایات عنوان کرده و فرموده است: ♻️ چون در این مطلب که اثبات تجرّد عقلیِ نَفْسِ ناطقه‌‌ی انسانی است، (بعد از براهینِ عقلی در فصول قبل) چند دلیلِ سَمعی از آیات و روایات ذکر کنیم؛ 💠 تا دانسته شود که عقل و شرع در این مسئله‌‌ی تجرّدِ نَفْس، مانند دیگر مسائل حِکمیّه باهم مُتطابق‌‌اند و از هم جدایی ندارند. ♻️ و حاشا که شریعتِ حقّه‌‌ی الهیّه، که خورشید درخشان است، احکامِ آن، مُصادِم (= صدمه زننده) معارف یقینیّه‌‌ی ضروریّه باشند و هلاک بر آن فلسفه‌‌ای که قوانین آن مطابق کتاب و سنّت نیست. () 💠 انسان و حیوان، بلکه نبات، بلکه همه‌‌ی موجودات، عشقِ غریزی و محبّت ذاتی به حیات و بقای ذاتِ خود دارند. ♻️ چون انسان مانند دیگر موجودات، محبّت جِبِلّی به حیات و بقاءِ ذاتیِ خود دارد؛ لذا هر چیزی را که حیات و بقایش را نافع است، جالِب و جاذِب (جلب کننده ، جذب کننده) و عاشق است. 💠 در حقیقت عشق و علاقه‌‌ی به آن‌ها، به واسطه‌ی عشق و علاقه به ذاتِ خودش است. و از آن‌چه که ضارّ (ضرر زنده، مُضر) به حیات و بقایش است، نفرت دارد و دافعِ آن است. ♻️ خداوند عالم به مصلحتِ کامله‌‌اش، دو قوّه‌‌ی شهوت و غضب به "انسان" عطاء کرد تا به یکی جلبِ نافع کند، و به دیگری دفعِ مانع. 💠 شهوت، در حقیقت و واقع، عشق و تمایل و محبّت است. و تا ناملایم پیش نیامده قوّه‌ی غضب مُنبَعِث نمی‌گردد. ♻️ پس غضب، فرعِ شهوت است. و اصل، عشق و محبت است: "یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ" 💠 خواجه طوسی در شرح نکته‌‌ای از نَمَط هشت اِشارات فرمود: پس از آن‌‌که ثبوتِ عشق برای جواهرِ عاقله، و ثبوتِ شوق برای بعضی از آن‌‌ها به وقوع پیوست و تقریر یافت، تنبیه بر ثبوتِ عشق و شوق برای باقیِ نفوس و قوای جسمانیّه فرمود.( ) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۳۳۷ و ۳۳۸ 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🍃🌷🌹🍃🌹🌷🍃
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) 💠 رساله‌‌ی عشقِ شیخ، (بوعلی سینا) با شش رساله‌‌ی دیگر وی، و سه نَمَط آخر اشارات با ترجمه‌‌ی به فرانسه در لندن به طبع رسیده است و مجموعه‌‌ای بسیار مفید و مُغتَنم است. ♻️ شیخ در این مسئله (عشق) از مَشّاء فاصله گرفته است، چه همه‌‌ی آن‌‌ها (مَشّاء) قائل نیستند که همه‌‌ی اشیاء را ادراکات است. 💠 صدرالْمتألّهین از فصل هفدهم موقِف هشتم الهیّاتِ اسفار تا آخر آن، در هفت فصل به تفصیل در عشق و محبِت بحث فرموده است. ♻️ و همه‌‌ی مطالبِ رساله‌‌ی عشقِ شیخ، در آن هفت فصل مُندرج است. و فصلِ بیستمِ آن، مُعَنْوَن (=عنوان، مقدمه) به عنوانِ فصلِ پنجم رساله‌‌ی عشقِ شیخ است. 💠 و در آخر این فصل، بحثی بسیار محقّقانه در اتّحاد دارد که افرادِ ظاهربینِ مُتَقَشِّف (= زاهد مسلک)، از مغز و معنیِ آن، آگاهی ندارند و غرضِ اصلیِ آن جناب را؛ در این‌‌که وِصالِ نَفسانی و روحانی، اتّحاد است، و این معنی در جسمانی حاصل نمی‌‌شود، متوجه نمی‌‌شوند و به ژاژخوایی (= بیهوده‌‌گویی، سخن بی‌‌معنی) و یاوه‌‌سرایی دهان می‌‌گشایند. ♻️ و گفتار آخوند همان است که خواجه زین‌‌الدّین فرمود و در رسائلِ باباافضل، با تعبیر دیگر آمده است: 💠 هر محبوب که بُوَد، در نَفْسِ مُحِبّ باشد و هیچ مُواصِلَت (= اتّصال، پیوستگی) قوی‌‌تر از آن نیست. ♻️ این مُواصلَت که در صورت طلبیده شود، آن است که جَسدِ محبوب، با جَسدِ مُحِب مُتجاوِر شود و مُتداخِل نتواند شد. 💠 و در نَفْس چه جای مُتداخِل، که متّحد گردند؛ و چون اتّحاد، خرسند و خشنود نمی‌‌کند، به مجاوِرَتِ اجساد کِی قناعت اُفتد؟! ♻️ و این اسباب که از بیرون می‌‌جویند، سببِ زیادتیِ بی‌‌خبری و بی‌‌خودی و تَفرَقَت، و غایتِ ضِلالَت است. 💠 این کلامِ خواجه در غایتِ اِستواء و متانت است. و فرمایش جناب صدرالْمتألّهین بر این اساسِ رَصین (=محکم، استوار) و قَویم (=نیکو، درست) است ♻️ برای توضیح و تبیینِ بیشتر، به کتاب دروس اتّحاد "عاقل به معقول" بخصوص درس هفدهمِ آن، رجوع شود. 📘 منبع: هزار و یک نکته، ، صفحه ۳۳۹ 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🍃🌷🌹🍃🌹🌷🍃
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🔆🔆 🌷🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃🌷 🌷 - اولین شب محرم سال ۱۴۱۸ قمری 📒2️⃣ طهارت فقهیه (صفحه ۲۹) ✍️"طهارت" حاویِ یک معنای ظاهری و یک معنای باطنی است. معنای ظاهری ِطهارت ، "پاکی" است. طهارت ِظاهری، در سه بخش « وضو، غسل، و تیمم » حاصل می‌شود و این طهارتی است که در فقه مطرح است. 🔸طهارت فقهیه را برای این در فقه، مطرح فرموده‌اند که بدن انسان را از نجاست‌های ظاهری پاك کند که فقهِ شریف، مربوط به بدن و اعمال غالبیه آن است همانند « نماز و روزه و احکام شرعی» ، که با انجام آن، انسان در مرتبه بدن به مقام تجلیه می‌رسد. 🔸تجلیه مربوط به ظاهر انسان است که مطابق قوانین شرع و احکام شرعیِ آن، آراسته می‌شود. لذا فقه شریف، باید در متن انسان و اجتماع پیاده شود تا هر دو را تجلیه نماید. 📒3️⃣ حقیقت نورانی وضو (صفحه ۳۰) ✍️شاخصۀ مرتبۀ طهارت را "وضو" تشکیل می‌دهد. در یک روایت آمده است که «الوضوء نور» وضو گرفتن نور است. در روایتی دیگر آمده: اگر شخصِ با وضویی، قبل از این‌که وضویش را باطل کند، وضوی دیگری بگیرد ، او نور بر نور افزوده است که «الوضوء علی الوضوء نور علی نور» 📚در هزار و یک نکته حضرت مولای مکرّمم آمده است: شیخ رئیس در فصل دوم مقاله أولی قانون در حفظ صحّت عین گوید : «از جمله چیزهایی که جلا می‌دهد چشم را و حفاظتش می‌کند؛ فرو رفتن در آبِ صافی و گشودن چشم در داخل آن است.» 📚در تفسیر نورالثقلین حدیث ۱۲۷ آمده است: « در حین وضو چشمان‌تان را بگشائید تا بدین طریق چشمان‌تان از آتش جهنم برحذر باشد. » ✨جهنّم عین، رمد و عمی و سایر امراض آن است✨ 📚در هزار و یک نکته حضرت مولی (روحی فداه) آمده است: پیامبر صلی االله علیه و آله و سلم فرمود: « امت من روی سپید و دست و پای سپید باشند از اثر دست و روی شستن. بدان که ایزد تعالی چون نماز را واجب کرد نخواست که بندگان وی به دنیا آلوده، به خدمت آیند، ایشان را فرمود که وضو کنند و با این چهار عضو، مخصوص کرد زیرا که آدم(ع) اول روی به درخت گندم کرد و به پای رفت و با دست از درخت گندم باز کرد و بر سر نهاد و بر حوّا(س) آمد. ایزد - عزّ اسمه - این چهار عضو گناهکار را بفرمود: «شستن به‌گاه خدمت». ✴️ - صفحه ۲۹ و ۳۰ ✴️ استاد صمدی آملی( حفظه الله ) 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) 💠 قرآن کریم، سِیرِ کواکِب را چنین تعبیر فرمود: "هُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ فِی فَلَکِِ يَسْبَحُونَ" (انبیاء/۳۴) ♻️ "کُلّ فِی فَلَک" از هر دو طرف "کُلّ فِی فلَک" است‌. که در اِشارت به حرکتِ اِستداری و سِیرِ دوریِ کواکب، تعبیری شگفت است. 💠 جمع به "واو" و "نون" در لغتِ فصیحِ عرب، برای عقلاء است؛ که در اینجا "یَسبَحون" فرموده است. ♻️ در سوره‌‌ی یوسف: "وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِی سَاجِدِينَ" (یوسف/۵) 💠 در حکمت متعالیه مُبرهَن است که اَجرامِ عِلْوی را نفوسِ ناطقه است و چون انسان در تَشَبُّه به عقولِ مُفارقه، در حرکت‌‌اند. ♻️ به قول متألّه سبزواری: وکُلّ ما هُناکَ حَیّ ناطِق و لِجمال الله دوماً عاشق 💠 و قولِ حکیم سنائی غزنوی: عرش‌‌و کُرسیّ‌‌و جِرم‌‌های کُرات کمترند از بهائم‌‌و حشرات؟ خَنْسَفا و مگس حِمارقَبان همه با جان‌‌‌ و ، مهر‌و مَه بی‌‌جان؟! (خَنسَفا= حشره‌‌ای بدبو) (حِمارقَبان= حشره‌‌ای کوچک که به آن خَرَک هم می‌‌گویند) ♻️ منوچهری دامغانی: من و تو، غافلیم از ماه و خورشید! براین گردونِ گردان، نیست غافل! 💠 و این کمترین (جناب علامه ره) مَه‌‌‌و خورشیدو اِستاره براین گردون، گردانَند، به حُکمِ حجّتِ قاطع، به راهِ عاشقی پویا، زِ ذرّه تا مَجَرّه ، از رَقیقت تا حقیقت را، بیابی راکِع و ساجِد، به حمدو مدحِ حق گویا، دوعالَم یک مُصلّی هست‌‌‌و دائم در صلات ستند. همه اَشباح در اینجا ، همه اَرواح در آنجا 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۳۴۲ 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🍃🌷🌹🍃🌹🌷🍃
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) 💠 موضوعِ مسائل حکمت متعالیه، همان موضوعِ مسائلِ عرفانِ اصیل است. جز این‌‌که عارف آن را حقیقتِ واحده‌‌ی ذات مَظاهر می‌‌داند و از آن تعبیر به وحدتِ شخصیّه‌‌ی وجود می‌‌کند؛ ♻️ و صدرالْمتألهین آن را حقیقتِ واحده‌‌ی ذات مراتب می‌‌داند که از آن تعبیر به تشکیکِ وجود می‌‌کند. عارف هم قائل به تشکیک هست اما نه بدان معنی. زیرا تشکیک در اصطلاح عارف، سِعِه و ضیقِ مَظاهر است. 💠 به حقیقت اگر مسئله‌ی وجود، به تحقیق معلوم نگردد، اصول و اُمّهاتِ معارف الهی و انسانی که اِعتلای به فهم خِطابِ محمّدی (صَلّی الله عَلیهِ وَآلهِ وَسَلّم) مَنوطِ به آن است، معلوم نمی‌‌شود. () ♻️ هر یک از تَمهیدُالْقواعِد و مِصباحُ‌‌‌الْاُنس بر دو اصلِ اصیلِ عرفانی است؛ یکی مسئله‌‌ی توحید، و دیگر مسئله‌‌ی مَظهریّتِ تامّه که انسان کامل است. 💠 در هر دو اصل، آن به ایجاز، و این به اِستیفاء، بحث کرده‌‌اند. نسبتِ تَمهیدُالقواعِد با مِصباحُ‌‌الاُنس، نسبتِ شواهِد ربُوبیّه با اَسفار است. () ♻️ عبدالوهّاب شَعرانی، متوفی ۹۷۳ هجری در چند جای کتابِ کبریت اَحمر، و کتابِ یواقیت و جواهر، تنصیص نموده است که معاندین در فصوص و فتوحات دَسّ (=پنهان) نموده‌‌اند تا شیخ محی‌‌الدّین عربی را بدنام کنند. 💠 و چندین موارد مدسوس (= دسیسه شده، پنهان شده) را نام برده است. و در ابتدای یواقیت در این موضوع به تفصیل بحث کرده است و گوید: ♻️ تا نسخه‌‌ای یافتیم که از روی نُسَخ شیخ اِستنساخ (=نسخه‌‌برداری) شده بود که موارد مشکوک را در آن ندیده‌‌ایم. () 💠 (کبریت اَحمر، کتابی است که خانم کلود عدّاس نویسنده فرانسوی در شرح حال ابن عربی نوشته است.) ♻️ (یواقیت والْجَواهر، نویسنده عبدالْوهّاب شَعرانی، در بررسی عقاید محی‌‌الدین بن عربی و کتاب فتوحات او ) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۳۴۳ الی ۳۵۰ 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🍃🌷🌹🍃🌹🌷🍃
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) 💠 تفسیر ابوالفتوح رازی در ضمنِ کریمه‌‌ی: "يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّک"(مائده/۷۱) ♻️ در بیان واقعه‌‌ی غدیر خم، تا آن‌که فرمود: آنگه اِشارت کرد؛ یعنی پیغمبر اکرم (صَلّی الله عَلیهِ وَآلهِ وَسلّم) به امیرالمؤمنین علی (عَلیهِ السّلام) و او را بخوانْد و با خود بر آن منبر برُد 💠 {منبری که از پالان‌‌های شتران جمع کردند و برهم نهادند} و دو بازویِ وی گرفت و او را برداشت بگردانید و بر مردمان عرض کرد، چنان‌که عروس را جلوه کنند. ♻️ "حَتَّى رأیَ النَّاسُ بَيَاضِ إِبْطَيْهِما" (دستها را تا آنجا بالا برد که سفیدی زیر بغل‌‌شان را دیدیم) و ساعتی خاموش می‌‌بود. 💠 چنین گویند که شبلی در روز غدیر نزدیک یکی از معروفان شد از علویان، و او را تهنیت کرد‌. ♻️ آنگاه گفت: یا سیدی تو دانی تا اشارات در آن چه بود که جدّت دستِ پدرت گرفت و برداشت و سخن نگفت؟ 💠 گفت: ندانم. گفت: اِشارت بود به آن‌که زنانی که از جمالِ یوسف بی‌‌خبر بودند، زبانِ ملامت در زلیخا دراز کردند و گفتند: ♻️ "امْرَأَتُ الْعَزِيزِ تُراوِدُ فَتاها عَنْ نَفْسِهِ قَدْ شَغَفَها حُبًّا إِنَّا لَنَراها فِی ضَلالٍ مُبِين" (یوسف/۳۱) 💠 او خواست تا طرفی از جمال یوسف به ایشان نماید، مهمانی ساخت و آن زنان را بخوانْد و در خانه‌‌ی دو در بُرد و بنشانْد؛ ♻️ و یوسف را جامه‌‌های سفید در پوشید و گفت برای دل من، از این خانه در رو، و به آن در بیرون شو. 💠 و ایشان را گفت: من می‌‌خواهم تا این دوستِ خود را یک بار بر شما عرض کنم. برای دلِ من، بر او مبرتی(= نیکی) کنید. ♻️ گفتند: چه کنیم؟ گفت: هریک را کاردی و تُرَنجی بدست می‌‌دهم، چون آید هریک پاره‌‌ی ترنج بِبُرید و به او دهید. گفتند: چنین کنیم. 💠 چون (یوسف) از در درآمد و چشم ایشان بر جمالِ او افتاد، خواستند که ترنج ببرند، دست‌‌ها بِبُریدند. ♻️ و حیرت چون برفت، گفتند: "حَاشَ لِلَّهِ مَا هَذَا بَشَرًا إِنْ هَذَا إِلَّا مَلَكٌ كَرِيمٌ"(یوسف/ ۳۲) 💠 گفت(زلیخا) دیدید این، آن است که شما زبانِ ملامت بر من دراز کردید به سبب این: "فَذَلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيه" (یوسف/۳۳) ♻️ رسول(عَلیهِ‌‌السّلام) هم این اشارت کرد و گفت: این، آن مرد است که اگر وقتی در حقّ او، سخنی گفتم شما را خوش ننماید و زبانِ ملامت دراز کردید. 💠 امروز بنگرید تا خدای تعالی در حقّ او، چه گفت، او را چه پایه نهاد و چه منزلت داد؛ ♻️ آنگاه گفت: "ألَسْتُ أوْلَى بِكُمْ مِنْ أنْفُسِكُمْ" الخ 📘 منبع: هزار و یک نکته، ۵۸۱ صفحه ۳۲۸ و ۳۲۹ 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🍃🌷🌹🍃🌹🌷🍃