گزیده معراج السعاده (21):
جایگاه عدالت
نخ تسبیح آفرینش، #عدالت و #وحدت است. اساس خلقت، خداوند است که واحد حقیقی است و هر وحدتی در عالم، سایه وحدانیت اوست.
افضل صفات حسنه، عدالت است که مستلزم جمع همه صفات نیکو و تبلور آنهاست. و شأنش ایجاد #الفت میان امور مخالف و رساندن افراط و تفریط به حد وسط و اعتدال ست.
#اعتدال لازمه همه امور است؛ حتی در جسم انسان. بدن انسان هم باید #اعتدال_مزاجی داشته باشد تا #نفس_ناطقه به او تعلق گیرد و اگر این اعتدال به هم بریزد، روح از آن جدا می شود.
#عادل کسی است که در هر امری از #افراط_و_تفریط به دور باشد و بر مدار #حد_وسط استقرار یابد.
میزان در شناخت حد وسط امور، #شریعت _الهی است. پس #عادل واقعی حکیمی است که دانا به قواعد شریعت باشد.
گزیده معراج السعاده صفحه 39-38.
#کتاب_معراج_السعاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
✍️سخنرانی آیت الله مجتهدی(ره)
🎬موضوع: جلا دهنده عجیب قلب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
✍️سخنرانی حاج آقا عالی
💠موضوع: چگونه درِ خانه خدا برویم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
✍️سخنرانی استاد قرائتی
🎥موضوع: چرا باید نماز بخوانیم؟
اگر نخوانیم چه میشود
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
32.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استاد صنعتی زاده
استفاده درست از رسانه
با توهین به شهدا کنار نمی آمد.
روزِ همان شبی که قرار بود مجلس عقدش برگزار شود، از تربت حیدریه عازم مشهد بودیم. قرار بود در رباط سنگ تربت حیدریه منتظرش باشیم. با همان لباس کارش آمد.
حاج آقای امیریان هم با ما با بود؛ اما ناراحتی از سر و رویش می بارید. سید از علت ناراحتی اش پرسید.
حاج آقا گفت در خوابگاه جهاد یکی عکس #شهید_بهشتی را پاره کرده است. سید خیلی ناراحت شد. همانجا ما را پیاده کرد و گفت: من تا تکلیف این شخص را مشخص نکنم، مجلس عقد نمی روم.
سی کیلومتر راه راه برگشت.
رفته بود و آن شخص را پیدا کرده بود و گفته بود: همکاری شما با جهاد همین جا تمام می شود. ما نیازی به کسی که عکس شهید بهشتی را پاره کند، نداریم.
#شهید_سید_محمد_تقی_رضوی
#سیره_فرهنگی_شهدا
#زنده_نگه_داشتن_نام_و_یاد_شهدا
راوی: سید حسین نمازی؛ هم رزم شهید
#کتاب_سیرت_رضوانی؛ زندگی نامه و خاطرات سردار جهادگر شهید محمد تقی رضوی، نویسندگان: عیسی سلمانی لطف آبادی و همکاران، ناشر: انتشارات سلمان، نوبت چاپ: اول – ۱۳۸۸؛ صفحه 24.
#معرفی_کتاب_شهدایی
کتاب :
#راز_نگین_سرخ
موضوع :
زندگینامه داستانی سردار شهید مهندس #محمود_شهبازی ، فرمانده سپاه همدان و جانشین لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) به قلم حمید حسام است.
کتاب حاوی خاطرات شهید از زبان خانواده و همرزمانش است. حوادث این داستان گوشهای از فراز و نشیبهای دفاع مقدس از آغازین روز جنگ تا هنگام آزادی خرمشهر را نشان میدهد. «کاش یه بارم که شده، لب باز کنی و به من بگی چکارهای؟ معلم قرآنی، درس مهندسی میخوانی یا یه بسیجی هستی؟ مادر در خیالش با محمود حرف میزد. میپرسید؛ اما جواب نمیشنید. هر بار که او را میدید، چشمانش نور میگرفت، لبش به خنده وا میشد؛ اما گوشهٔ دلش همچنان نگران او بود. فکر بدرقه عذابش میداد. دستپاچه میشد و میزد به حیاط یا زیر سر در میایستاد؛ با قرآن و اسپند؛ اما این دفعه دل و دماغ دفعات قبل را نداشت. نشست کنار حوض. این پا و آن پا کرد و منتظر محمود ماند. باز طاقت نیاورد. چشمش به آبپاش پلاستیکی افتاد. بلند شد و دستهای لرزانش را دور دستهٔ پلاستیکی آن حلقه کرد و گلدانهای قد و نیمقد حیاط را یکییکی آب داد؛ اما باز غرق در خیال محمودش بود. ذهن ناآرام او زندگی نوجوانی و جوانی فرزندش را در بستر زمان مرور میکرد... تا شرشر آبی که از دهانهٔ گلدان سرریز شده بود و روی پلهها میریخت، او را به خود آورد.»