eitaa logo
معاونت تهذیب حوزه علمیه کرمان
718 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
7هزار ویدیو
725 فایل
جهت ارتباط با معاون تهذیب @Amomen313 جهت ارتباط در مورد فعالیتها و شبهات قرآنی @ghadirmohyi جهت ارتباط با ادمین محتوایی کانال @boreshha_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فاصله و بود و فرماندهان ترس این داشتند که اگر رزمندگان به مرخصی بروند، جبهه ها خالی شود و عراق حمله کند. (ره) به رزمنده ها پیام دادند که «عید شما زمانی است که پیروز شوید. در کنار فرماندهان و هم رزمان تان بمانید و منطقه را خالی نکنید». در همین زمان، عبد العلی به همراه دو نفر از دوستانش به خاطر مجروحیت در بیمارستان بستری بودند. خبر آمد که مرخص شده اند. حال و روز شان را که دیدم، حال مساعدی نداشتند و لباس های شان خونی بود. وقتی از چگونگی ترخیص از بیمارستان می پرسیدم، طفره می رفتند. بهشان تکلیف کردم که برگردند . گفتم: شما خود مجروحید و چند نفر باید مراقب شما باشند. هر چه اصرار کردند قبول نکردم. آخر سر عبدالعلی گفت: ما وقتی پیام امام را شنیدیم از بیمارستان کردیم. بگذارید بمانیم اگر عملیات نشد بر می گردیم. گفتم: امام به سالم ها پیام داده اند نه شما. عبد العلی گفت: حرف آخرم را می زنم. فردای روی پل صراط جلوی شما را می گیرم که چرا نگذاشتید بمانم؟ این را که گفت، حقیقتا کم آوردم و تسلیم شدم. راوی: صادق طالب باغبانی و رضا استادیان ؛ خاطرات شهید عبد العلی مرادی. نویسنده: انجمن فرهنگی هنری شهید بهروز محمدی. ناشر: دفتر نشر معارف. نوبت چاپ: اول-۱۳۹۲٫ صفحات 34-36.