eitaa logo
معاونت تهذیب حوزه علمیه کرمان
721 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
728 فایل
جهت ارتباط با معاون تهذیب @Amomen313 جهت ارتباط در مورد فعالیتها و شبهات قرآنی @ghadirmohyi جهت ارتباط با ادمین محتوایی کانال @boreshha_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب جهاد اکبر ؛ قسمت 1 قسمتی از پیشگفتار یا مبارزه با نفس‏‏ عنوان کتاب حاضر و اثر گرانقدر عارفی است‏‎ ‎‏که خود سالها با سیر و سلوک و عبادت و معرفت این مسیر پر مُخاطره را‏‎ ‎‏پیمود. امام خمینی(س) پیش از آنکه عَلَم مبارزۀ سیاسی را آشکارا به‏‎ ‎‏دست گیرد و همچنین در بحبوحۀ مبارزات خویش همواره با تکیه بر‏‎ ‎‏مباحثی از این قبیل به رهروان راهش می آموخت که مسیر او از جنبشهای‏‎ ‎‏سیاسی معمول و سیاستمداران حرفه ای جداست و پیروزی واقعی در‏‎ ‎‏جهاد سیاسی و نظامی و اقتصادی جز با جهاد اکبر و مبارزۀ با نفس حاصل‏‎ ‎‏نخواهد شد.‏‏‏ مطالب این کتاب، تقریر بیانات امام خمینی در اشرف است که‏‎ ‎‏در آستانۀ ماه مبارک رمضان و ایام دیگر‏‎ خطاب به حوزه های علمیه ایراد‏‎ ‎‏فرمودند و به همّت یاران امام تنظیم و بارها پیش از پیروزی انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی در داخل و خارج کشور چاپ و منتشر گردید. هشدارهای‏‎ ‎‏دردمندانه و رهنمودهای اخلاقی حضرت امام در آن ایام سخت و‏‎ ‎‏توانفرسا، شور ایمان و انگیزه های الهی را در طلاب و دانشجویان متعهد‏‎ ‎‏برمی انگیخت و مسیر نهضت را از راه آنان که با تزکیۀ نفس بیگانه بودند،‏‎ ‎‏جدا می ساخت و بذر اخلاص و ایمان در قلوب جویندگان حقیقت‏‎ ‎‏می کاشت؛ بذری که سرانجام به مدد الطاف الهی به بار نشست و جهانیان‏‎ ‎‏صحنه هایی از اعجاز آن را در روزهای آتش و خون و پیکار مشت و سلاح‏‎ ‎‏در سال 57 و سبقت خیل جوانان مؤمن در پیمودن مسیر شهادت و‏‎ ‎‏جلوه های وصف ناشدنی لحظه های پیکار و مناجات بسیجیان در‏‎ ‎‏جبهه های نبردِ پس از آن را شاهد بودند.‏‏‏ اینک توفیق یار شد و بار دیگر این اثر ماندگار آن عبد صالح را همراه با‏‏‎ ‎‏پانوشته های توضیحی و بخش پایانی (تحت عنوان فرازهای برگزیده) به‏‎ ‎‏رهپویان طریق الهی اش تقدیم می داریم.‏‏‏ ‏‏‏مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)‏ ‎ ‎یادآور می شود مباحث کتاب جهاد اکبر برگرفته از رهنمودهای حضرت امام در مقاطع مختلف در ایام اقامت در نجف اشرف می باشد که به وسیلۀ حضرت حجت الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی تقریر و تنظیم گردیده است. .
🔰 زندگی‌نامه بزرگان و ستاره درخشان هدایت است در ظلمات بیابان دنیا. آموزشگاه راه و رسم زندگی بر مدار الله است. با این ستاره‌ها می‌توان راه را پیدا کرد. کتاب «کهکشان نیستی» رمانی است که حیات ۸۱ ساله کوه اخلاق و عرفان، آیت‌الله را روایت می‌کند. رمانی به قلم که بیش از آنکه یک رمان باشد یک داستان مستند تاریخی است. نویسنده سعی نموده که زندگی را از بدو ورود به و آشنایی ایشان با اساتیدشان و همچنین نحوه تربیت و سیر و سلوک و تربیت شاگردان ایشان را به تصور بکشد. البته باید گفت که این کتاب تنها به زندگی مرحوم خلاصه نمی‌شود، بلکه فضای اشرف در آن سده و همچنین زندگی عرفایی دیگر هم‌چون و را به تصویر می‌کشد. 💠قیمت کتاب: ۸۸٬۰۰۰ تومان
🔴امام خمینی در پاسخ به سوالی مبنی بر حمایت از سیدمهدی هاشمی: می‌خواهید از یک قاتل حمایت کنید؟! 🔻18فروردین سالروز قتل مرحوم آیت‌الله شمس‌آبادی به دست باند تروریستی سیدمهدی هاشمی ♦️حمایت منتظری از رئیس باند تروریستی ♦️ مرحوم آیت‌الله شمس‌آبادی به دست ایادی سیدمهدی هاشمی به قتل رسید و با توجه به جوّ پلیسی و خفقان‌آور آن زمان برخی از مبارزین گمان داشتند که قتل ایشان توسط ساواک و به منظور بدنام‌سازی مبارزات انقلابی ملت ایران صورت گرفته است و به همین منظور برای آزادی سیدمهدی هاشمی از زندان‌های پهلوی تحصنی در کلیسای سنت‌مری ترتیب دادند اما امام ، یعنی سید مهدی هاشمی را به خوبی می‌شناخت و به واسطه عاملیّت در قتل آیت اللّه شمس آبادی و برخی اقدامات ناروای دیگر، نسبت به وی ذهنیتی کاملاً منفی داشت. ♦️حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در خاطره ای در خصوص این جریان می گوید: «...به امام گفتم: محمّد آقای منتظری می گوید که برویم و در آنجا[کلیسا] متحصّن شویم. امام پرسیدند برای چه متحصّن شوید؟ گفتم: سید مهدی هاشمی را محکوم به اعدام کرده اند و برای دیگر مبارزین مشکلاتی پیش آمده است.[برای اعتراض به این موارد می‌خواهیم تحصّن کنیم]. ♦️امام گفتند: می خواهید بروید برای یک «قاتل» تحصّن کنید! ♦️ نیز مرحوم آقای انصاری که از طلبه های خیلی خوب بود و تأثیر خوبی روی جوان ها و فرزندان علما در نجف داشت و بعد از انقلاب نماینده آقای در زندان ها شد، ایشان هم به نرفت. رفت خدمت امام و همین سؤال را در مورد تحصّن کلیسا از امام داشت. امام جواب داده بودند که می خواهید بروید از یک «قاتل» حمایت کنید!؟ ♦️من این مطلب را در زمان قائم مقامی آقای منتظری هم به ایشان گفتم، وقتی که ایشان می گفت امام در قضیّه مهدی هاشمی تحت تأثیر اطرافیان می باشد. به ایشان گفتم که موضع امروز امام، مربوط به امروز نیست که بگویید تحت تأثیر کسی قرار گرفته است! در نجف این موضع امام بود و شما می توانید از آقای انصاری که الآن در خدمت شما هست، سؤال کنید. ایشان در پاسخ به من فقط سکوت کرد.»(روزگار قائم‌مقامی ص81-80)
فرازی از وصیت نامه شهید محمد هادی ذوالفقاری: بچه های ایران و عراق! من دیر فهمیدم و خیلی گناه و کارهای بیهوده انجام دادم . یکی از دلایلی که به آمدم همین بود که پیشرفت کنم. نجف شهری است که مثل است که گناه ها را به سرعت از آدم می گیرد و جای گناهان ثواب می دهد. این مولای ما خیلی مهربان است. مرا در دفن کنید. دوست دارم نزدیک امام باشم. (ع)
بودیم. صدای آی دزد که بلند شد، رفتم داخل کوچه. دزدی ای از منزل سید علی اکبر زیر بغل داشت که به تور مردم افتاد. مرحوم ابوترابی با عجله خود را کوچه رساند. دست سارق را گرفت و گفت: آقا جان! چرا بدون خوردن رفتی؟! به آن افراد هم گفت: این شخص ماست و من خودم قالیچه را به او دادم. کاری به او نداشته باشید. با هم به منزل آمدند. سارق شرمنده نشسته بود و منتظر بود که آقای ابوترابی تحویل پلیسش دهد. همسر سید، صبحانه ای از بهترین سر شیرهای نجف تهیه کرده بود. اما خبری از پلیس نبود. موقع رفتن آقای ابوترابی قالیچه را زد زیر بغلش، قبول نمی کرد. گفت: اگر نبری همسایه ها می فهمند، شما صاحب این قالیچه نبوده ای. با شرمندگی قالیچه را برد. صبح روز بعد با گریه و شرمندگی آمده بود در خانه سید. توبه کرده بود. می گفت: شما هدایتم کردید. می خواهم دستم را بگیرید. راوی: اسماعیل یعقوبی قزوینی کتاب فرزند ابوتراب (ع)؛ برگ هایی از زندگی مرحوم سید علی اکبر ابوترابی، پدید آورنده: مؤسسه فرهنگی خاکریز ایمان و اندیشه، ناشر: خیزش نو، نوبت چاپ: اول-۱۳۹۵؛ صفحه ۳-۲