کتاب جهاد اکبر ؛ قسمت 1
قسمتی از پیشگفتار
#جهاد_اکبر یا مبارزه با نفس عنوان کتاب حاضر و اثر گرانقدر عارفی است که خود سالها با سیر و سلوک و عبادت و معرفت این مسیر پر مُخاطره را پیمود.
امام خمینی(س) پیش از آنکه عَلَم مبارزۀ سیاسی را آشکارا به دست گیرد و همچنین در بحبوحۀ مبارزات خویش همواره با تکیه بر مباحثی از این قبیل به رهروان راهش می آموخت که مسیر او از جنبشهای سیاسی معمول و سیاستمداران حرفه ای جداست و پیروزی واقعی در جهاد سیاسی و نظامی و اقتصادی جز با جهاد اکبر و مبارزۀ با نفس حاصل نخواهد شد.
مطالب این کتاب، تقریر بیانات امام خمینی در #نجف اشرف است که در آستانۀ ماه مبارک رمضان و ایام دیگر خطاب به حوزه های علمیه ایراد فرمودند و به همّت یاران امام تنظیم و بارها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در داخل و خارج کشور چاپ و منتشر گردید.
هشدارهای دردمندانه و رهنمودهای اخلاقی حضرت امام در آن ایام سخت و توانفرسا، شور ایمان و انگیزه های الهی را در طلاب و دانشجویان متعهد برمی انگیخت و مسیر نهضت را از راه آنان که با تزکیۀ نفس بیگانه بودند، جدا می ساخت و بذر اخلاص و ایمان در قلوب جویندگان حقیقت می کاشت؛ بذری که سرانجام به مدد الطاف الهی به بار نشست و جهانیان صحنه هایی از اعجاز آن را در روزهای آتش و خون و پیکار مشت و سلاح در سال 57 و سبقت خیل جوانان مؤمن در پیمودن مسیر شهادت و جلوه های وصف ناشدنی لحظه های پیکار و مناجات بسیجیان در جبهه های نبردِ پس از آن را شاهد بودند.
اینک توفیق یار شد و بار دیگر این اثر ماندگار آن عبد صالح را همراه با پانوشته های توضیحی و بخش پایانی (تحت عنوان فرازهای برگزیده) به رهپویان طریق الهی اش تقدیم می داریم. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)
یادآور می شود مباحث کتاب جهاد اکبر برگرفته از رهنمودهای حضرت امام در مقاطع مختلف در ایام اقامت در نجف اشرف می باشد که به وسیلۀ حضرت حجت الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی تقریر و تنظیم گردیده است.
#کتاب_جهاد_اکبر
.
کتاب جهاد اکبر ؛ قسمت 2
سفارش به حوزه های علمی
بسم الله الرحمن الرحیم
یک سال دیگر از عمر ما گذشت. شما جوانان رو به پیری و ما پیران رو به مرگ پیش می رویم. در این یک سال تحصیلی شما به حدود تحصیلات و اندوخته های علمی خود واقفید؛ می دانید چقدر تحصیل کرده و تا چه اندازه پایه های علمی خود را بالا برده اید؛ لیکن راجع به #تهذیب اخلاق، تحصیل آداب شرعیه، معارف الهیه و تزکیه نفس چه کردید؟ و چه قدم مثبتی برداشتید؟ هیچ به فکر تهذیب و اصلاح خود بودید؟ و در این زمینه برنامه ای داشتید؟
متأسفانه باید عرض کنم کار چشم گیری نکردید، و در جهت اصلاح و تهذیب خود قدم بلندی برنداشتید.
#کتاب_جهاد_اکبر صفحه 1.
#امام_خمینی
.
کتاب جهاد اکبر ؛ قست 3
[سفارش به حوزه های علمی]
حوزه های علمیه همزمان با فراگرفتن مسائل علمی، به تعلیم و تعلم مسائل اخلاقی و علوم معنوی نیازمند است. راهنمای اخلاق و مربی قوای روحانی و مجالس پند و موعظه لازم دارد. برنامه های اخلاقی و اصلاحی، کلاس تربیت و تهذیب، آموختن معارف الهیه، که مقصد اصلی بعثت انبیا ـ علیهم السلام ـ می باشد، باید در حوزه ها رایج و رسمی باشد.
متأسفانه در مراکز علمی به اینگونه مسائل لازم و ضروری کمتر توجه می شود. علوم معنوی و روحانی رو به کاهش می رود، و بیم آن است که حوزه های علمیه در آتیه نتوانند علمای اخلاق، مربیان مهذب و آراسته و مردان الهی تربیت کنند؛ و بحث و تحقیق در مسائل مقدماتی مجالی برای پرداختن به مسائل اصلی و اساسی، که مورد عنایت قرآن کریم و نبی اعظم(ص) و سایر انبیا و اولیا ـ علیهم السلام ـ است باقی نگذارد.
خوب است فقهای عظام و مدرسین عالی مقام ـ که مورد توجه جامعۀ علمیه می باشند ـ در خلال درس و بحث به تربیت و تهذیب افراد همت گمارند و به مسائل معنوی و اخلاقی بیشتر بپردازند.
محصلین حوزه ها نیز لازم است در کسب ملکات فاضله و تهذیب نفس کوشش کرده، به وظایف مهم و مسئولیتهای خطیری که بر دوش آنان است، اهمیت دهند.
#کتاب_جهاد_اکبر صفحه 1 و 2.
#امام_خمینی
.
کتاب جهاد اکبر ؛ قست 4
سفارش به طلاب
شما که امروز در این حوزه ها تحصیل می کنید و می خواهید فردا رهبری و هدایت جامعه را به عهده بگیرید، خیال نکنید تنها وظیفۀ شما یاد گرفتن مشتی #اصطلاحات می باشد، وظیفه های دیگری نیز دارید.
شما باید در این حوزه ها خود را چنان بسازید و تربیت کنید که وقتی به یک شهر یا ده رفتید، بتوانید اهالی آنجا را هدایت کنید و مهذب نمایید. از شما توقع است که وقتی از مرکز فقه رفتید، خودْ مهذب و ساخته شده باشید تا بتوانید مردم را بسازید و طبق آداب و دستورات اخلاقی ـ اسلامی، آنان را تربیت کنید.
اما اگر خدای نخواسته در مرکز علم خود را اصلاح نکردید، معنویات کسب ننمودید، به هر جا که بروید العیاذ بالله مردم را منحرف ساخته، به اسلام و روحانیت #بدبین خواهید کرد.
شما وظایف سنگینی دارید. اگر در حوزه ها به وظایف خود عمل نکنید و در صدد تهذیب خود نباشید و فقط دنبال فراگرفتن چند اصطلاح بوده مسائل اصولی و فقهی را درست کنید، در آتیه خدای نخواسته برای اسلام و جامعه اسلامی مضر خواهید بود؛ ممکن است. العیاذ بالله ؛ موجب انحراف و گمراهی مردم شوید.
اگر به سبب اعمال و کردار و رفتار ناروای شما یک نفر گمراه شده از اسلام برگردد، مرتکب اعظم کبائر می باشید؛ و مشکل است توبۀ شما قبول گردد. چنانکه اگر یک نفر هدایت یابد، به حسب روایت «بهتر است از آنچه آفتاب بر آن می تابد».
مسئولیت شما خیلی سنگین است. وظایف شما غیر از وظایف عامه مردم می باشد؛ چه بسا اموری که برای عامه مردم #مباح است، برای شما جایز نیست، و ممکن است حرام باشد. مردم ارتکاب بسیاری از امور مباحه را از شما انتظار ندارند، چه رسد به اعمال پست نامشروع، که اگر خدای نخواسته از شما سر بزند، مردم را نسبت به اسلام و جامعۀ روحانیت بدبین می سازد.
درد اینجاست، اگر مردم از شما عملی که برخلاف انتظار است مشاهده کنند، از دین منحرف می شوند؛ از روحانیت برمی گردند، نه از فرد. ای کاش از فرد بر می گشتند و به یک فرد بدبین می شدند؛ ولی اگر از یک روحانی عملی ناشایست و برخلاف نزاکت ببینند، تجزیه و تحلیل نمی کنند. همچنان که در میان کسبه افراد نادرست و منحرف وجود دارد و در میان اداریها اشخاص فاسد و زشتکار دیده می شود، ممکن است در میان روحانیون نیز یک یا چند نفر ناصالح و منحرف باشد؛ لذا اگر بقالی خلاف کند، می گویند فلان بقال خلافکار است. اگر یک عطار عمل زشتی مرتکب گردد، گفته می شود فلان عطار زشتکار است. لیکن اگر #آخوندی عمل ناشایسته ای انجام دهد، نمی گویند فلان آخوند منحرف است، گفته می شود آخوندها بدند!
#کتاب_جهاد_اکبر صفحه 4-2.
#امام_خمینی
کتاب جهاد اکبر ؛ قست 5
وظایف اهل علم خیلی سنگین است؛ مسئولیت علما بیش از سایر مردم می باشد. اگر به «اصول» کافی، کتاب وسائل، به ابواب مربوط به وظایف علما مراجعه کنید، می بینید تکالیف سنگین و مسئولیتهای خطیری برای اهل علم بیان شده است.
در روایت است که وقتی جان به حلقوم می رسد، برای عالِمْ دیگر جای توبه نیست و در آن حال، توبۀ وی پذیرفته نمی شود؛ زیرا خداوند از کسانی تا آخرین دقایق زندگی توبه می پذیرد که جاهل باشند. و در روایت دیگر آمده است که هفتاد گناه از جاهل آمرزیده می شود پیش از آنکه یک گناه از عالِم مورد آمرزش قرار گیرد. زیرا گناه عالِم برای اسلام و جامعۀ اسلامی خیلی ضرر دارد. عوام و جاهل اگر معصیتی مرتکب شود، فقط خود را بدبخت کرده، بر خویشتن ضرر وارد ساخته است؛ لیکن اگر عالمی منحرف شود و به عمل زشتی دست زند، عالَمی را منحرف کرده، بر اسلام و علمای اسلام زیان وارد ساخته است.
اینکه در روایت آمده که اهل جهنم از بوی #تعفن عالمی که به علم خود عمل نکرده، متأذی می شوند،[ برای همین است که در دنیا بین عالم و جاهل در نفع و ضرر به اسلام و جامعۀ اسلامی فرق بسیار وجود دارد. اگر عالمی منحرف شد، ممکن است امتی را منحرف ساخته به عفونت بکشد. و اگر عالمی مهذب باشد، اخلاق و آداب اسلامی را رعایت نماید، جامعه را مهذب و هدایت می کند.
در بعضی از شهرستانهایی که تابستانها به آنجا می رفتم، می دیدم اهالی آن بسیار مؤدب به آداب شرع بودند. نکته اش این بود که عالِم صالح و پرهیزکاری داشتند. اگر عالِمِ وَرِع و درستکاری در یک جامعه یا شهر و استانی زندگی کند، همان وجود او باعث تهذیب و هدایت مردم آن سامان می گردد، اگر چه لفظاً تبلیغ و ارشاد نکند. ما اشخاصی را دیده ایم که وجود آنان مایه پند و عبرت بوده؛ صرف دیدن و نگاه به آنان باعث تنبه می شد. هم اکنون در تهران ـ که فی الجمله اطلاع دارم ـ محلات آن با هم فرق دارد. در محله ای که عالِم منزه و مهذبی زیست می کند، مردمان صالح با ایمانی دارد. در محلۀ دیگر که یک نفر منحرف فاسد معمم شده، امام جماعت گردیده، #دکان درست کرده است، می بینی طایفه ای را فریب داده، آلوده و منحرف ساخته است. همین آلودگی است که از بوی تعفن آن اهل جهنم اذیت می شوند.
این تعفنی است که عالم سوء، عالم بی عمل، عالم منحرف، در همین دنیا به بار آورده، و بوی آن در جهان دیگر شامۀ اهل جهنم را می آزارد نه اینکه در آنجا چیزی به او افزوده باشند؛ آنچه در عالم آخرت واقع می شود، چیزی است که در این دنیا تهیه گردیده است. به ما چیزی خارج از عمل ما نمی دهند، وقتی بنا باشد عالمی مفسده جو و خبیث باشد، جامعه ای را به عفونت می کشد؛ منتها در این دنیا بوی تعفن آن را شامه ها احساس نمی کند؛ لیکن در عالم آخرت، بوی تعفن آن درک می گردد؛ ولی یک نفر عوام نمی تواند چنین فساد و آلودگی در جامعه اسلامی به بار آورد. عوام هیچ گاه به خود اجازه نمی دهد که داعیۀ امامت و مهدویت داشته باشد، ادعای نبوت و الوهیت کند؛ این عالم فاسد است که دنیایی را به فساد می کشاند: اذا فَسَدَالعالِمُ، فَسَدَالعالَم.
#کتاب_جهاد_اکبر صفحه 6-4.
#امام_خمینی
.