eitaa logo
معاونت تهذیب حوزه علمیه کرمان
720 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
7هزار ویدیو
725 فایل
جهت ارتباط با معاون تهذیب @Amomen313 جهت ارتباط در مورد فعالیتها و شبهات قرآنی @ghadirmohyi جهت ارتباط با ادمین محتوایی کانال @boreshha_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب جهاد اکبر ؛ قسمت 1 قسمتی از پیشگفتار یا مبارزه با نفس‏‏ عنوان کتاب حاضر و اثر گرانقدر عارفی است‏‎ ‎‏که خود سالها با سیر و سلوک و عبادت و معرفت این مسیر پر مُخاطره را‏‎ ‎‏پیمود. امام خمینی(س) پیش از آنکه عَلَم مبارزۀ سیاسی را آشکارا به‏‎ ‎‏دست گیرد و همچنین در بحبوحۀ مبارزات خویش همواره با تکیه بر‏‎ ‎‏مباحثی از این قبیل به رهروان راهش می آموخت که مسیر او از جنبشهای‏‎ ‎‏سیاسی معمول و سیاستمداران حرفه ای جداست و پیروزی واقعی در‏‎ ‎‏جهاد سیاسی و نظامی و اقتصادی جز با جهاد اکبر و مبارزۀ با نفس حاصل‏‎ ‎‏نخواهد شد.‏‏‏ مطالب این کتاب، تقریر بیانات امام خمینی در اشرف است که‏‎ ‎‏در آستانۀ ماه مبارک رمضان و ایام دیگر‏‎ خطاب به حوزه های علمیه ایراد‏‎ ‎‏فرمودند و به همّت یاران امام تنظیم و بارها پیش از پیروزی انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی در داخل و خارج کشور چاپ و منتشر گردید. هشدارهای‏‎ ‎‏دردمندانه و رهنمودهای اخلاقی حضرت امام در آن ایام سخت و‏‎ ‎‏توانفرسا، شور ایمان و انگیزه های الهی را در طلاب و دانشجویان متعهد‏‎ ‎‏برمی انگیخت و مسیر نهضت را از راه آنان که با تزکیۀ نفس بیگانه بودند،‏‎ ‎‏جدا می ساخت و بذر اخلاص و ایمان در قلوب جویندگان حقیقت‏‎ ‎‏می کاشت؛ بذری که سرانجام به مدد الطاف الهی به بار نشست و جهانیان‏‎ ‎‏صحنه هایی از اعجاز آن را در روزهای آتش و خون و پیکار مشت و سلاح‏‎ ‎‏در سال 57 و سبقت خیل جوانان مؤمن در پیمودن مسیر شهادت و‏‎ ‎‏جلوه های وصف ناشدنی لحظه های پیکار و مناجات بسیجیان در‏‎ ‎‏جبهه های نبردِ پس از آن را شاهد بودند.‏‏‏ اینک توفیق یار شد و بار دیگر این اثر ماندگار آن عبد صالح را همراه با‏‏‎ ‎‏پانوشته های توضیحی و بخش پایانی (تحت عنوان فرازهای برگزیده) به‏‎ ‎‏رهپویان طریق الهی اش تقدیم می داریم.‏‏‏ ‏‏‏مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)‏ ‎ ‎یادآور می شود مباحث کتاب جهاد اکبر برگرفته از رهنمودهای حضرت امام در مقاطع مختلف در ایام اقامت در نجف اشرف می باشد که به وسیلۀ حضرت حجت الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی تقریر و تنظیم گردیده است. .
کتاب جهاد اکبر ؛ قسمت 2 سفارش به حوزه های علمی ‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏‏‏ ‏‏‏ یک سال دیگر از عمر ما گذشت. شما جوانان رو به پیری و ما پیران رو به‏‎ ‎‏مرگ پیش می رویم. در این یک سال تحصیلی شما به حدود تحصیلات و‏‎ ‎‏اندوخته های علمی خود واقفید؛ می دانید چقدر تحصیل کرده و تا چه‏‎ ‎‏اندازه پایه های علمی خود را بالا برده اید؛ لیکن راجع به اخلاق،‏‎ ‎‏تحصیل آداب شرعیه، معارف الهیه و تزکیه نفس چه کردید؟ و چه قدم‏‎ ‎‏مثبتی برداشتید؟ هیچ به فکر تهذیب و اصلاح خود بودید؟ و در این زمینه‏‎ ‎‏برنامه ای داشتید؟ متأسفانه باید عرض کنم کار چشم گیری نکردید، و در‏‎ ‎‏جهت اصلاح و تهذیب خود قدم بلندی برنداشتید.‏‏‏ صفحه 1. .
کتاب جهاد اکبر ؛ قست 3 ‏‏‏[سفارش به حوزه های علمی]‏‏‏ حوزه های علمیه همزمان با فراگرفتن مسائل علمی، به تعلیم و تعلم‏‎ ‎‏مسائل اخلاقی و علوم معنوی نیازمند است. راهنمای اخلاق و مربی‏‎ ‎‏قوای روحانی و مجالس پند و موعظه لازم دارد. برنامه های اخلاقی و‏‎ ‎‏اصلاحی، کلاس تربیت و تهذیب، آموختن معارف الهیه، که مقصد‏‎ ‎‏اصلی بعثت انبیا ـ علیهم السلام ـ می باشد، باید در حوزه ها رایج و رسمی‏‎ ‎‏باشد. متأسفانه در مراکز علمی به اینگونه مسائل لازم و ضروری کمتر‏‎ ‎‏توجه می شود. علوم معنوی و روحانی رو به کاهش می رود، و بیم آن‏‏‎ است که حوزه های علمیه در آتیه نتوانند علمای اخلاق، مربیان مهذب و‏‎ ‎‏آراسته و مردان الهی تربیت کنند؛ و بحث و تحقیق در مسائل مقدماتی‏‎ ‎‏مجالی برای پرداختن به مسائل اصلی و اساسی، که مورد عنایت قرآن‏‎ ‎‏کریم و نبی اعظم(ص) و سایر انبیا و اولیا ـ علیهم السلام ـ است باقی‏‎ ‎‏نگذارد. خوب است فقهای عظام و مدرسین عالی مقام ـ که مورد توجه‏‎ ‎‏جامعۀ علمیه می باشند ـ در خلال درس و بحث به تربیت و تهذیب افراد‏‎ ‎‏همت گمارند و به مسائل معنوی و اخلاقی بیشتر بپردازند. محصلین‏‎ ‎‏حوزه ها نیز لازم است در کسب ملکات فاضله و تهذیب نفس کوشش‏‎ ‎‏کرده، به وظایف مهم و مسئولیتهای خطیری که بر دوش آنان است،‏‎ ‎‏اهمیت دهند.‏‏‎ ‎‏‎ صفحه 1 و 2. .
کتاب جهاد اکبر ؛ قست 4 سفارش به طلاب شما که امروز در این حوزه ها تحصیل می کنید و می خواهید فردا رهبری و‏‎ ‎‏هدایت جامعه را به عهده بگیرید، خیال نکنید تنها وظیفۀ شما یاد گرفتن‏‎ ‎‏مشتی می باشد، وظیفه های دیگری نیز دارید. شما باید در‏‎ ‎‏این حوزه ها خود را چنان بسازید و تربیت کنید که وقتی به یک شهر یا ده‏‎ ‎‏رفتید، بتوانید اهالی آنجا را هدایت کنید و مهذب نمایید. از شما توقع‏‎ ‎‏است که وقتی از مرکز فقه رفتید، خودْ مهذب و ساخته شده باشید تا‏‎ ‎‏بتوانید مردم را بسازید و طبق آداب و دستورات اخلاقی ـ اسلامی، آنان را‏‎ ‎‏تربیت کنید. اما اگر خدای نخواسته در مرکز علم خود را اصلاح نکردید،‏‎ ‎‏معنویات کسب ننمودید، به هر جا که بروید العیاذ بالله مردم را منحرف‏‎ ‎‏ساخته، به اسلام و روحانیت خواهید کرد.‏‏‏ شما وظایف سنگینی دارید. اگر در حوزه ها به وظایف خود عمل‏‎ ‎‏نکنید و در صدد تهذیب خود نباشید و فقط دنبال فراگرفتن چند اصطلاح‏‎ ‎‏بوده مسائل اصولی و فقهی را درست کنید، در آتیه خدای نخواسته برای‏‏‎ اسلام و جامعه اسلامی مضر خواهید بود؛ ممکن است. العیاذ بالله ؛‏‎ ‎‏موجب انحراف و گمراهی مردم شوید. اگر به سبب اعمال و کردار و رفتار‏‎ ‎‏ناروای شما یک نفر گمراه شده از اسلام برگردد، مرتکب اعظم کبائر‏‎ ‎‏می باشید؛ و مشکل است توبۀ شما قبول گردد. چنانکه اگر یک نفر‏‎ ‎‏هدایت یابد، به حسب روایت «بهتر است از آنچه آفتاب بر آن می تابد».‏ ‎ مسئولیت شما خیلی سنگین است. وظایف شما غیر از وظایف عامه‏‎ ‎‏مردم می باشد؛ چه بسا اموری که برای عامه مردم است، برای شما‏‎ ‎‏جایز نیست، و ممکن است حرام باشد. مردم ارتکاب بسیاری از امور‏‎ ‎‏مباحه را از شما انتظار ندارند، چه رسد به اعمال پست نامشروع، که اگر‏‎ ‎‏خدای نخواسته از شما سر بزند، مردم را نسبت به اسلام و جامعۀ‏‎ ‎‏روحانیت بدبین می سازد. درد اینجاست، اگر مردم از شما عملی که‏‎ ‎‏برخلاف انتظار است مشاهده کنند، از دین منحرف می شوند؛ از‏‎ ‎‏روحانیت برمی گردند، نه از فرد. ای کاش از فرد بر می گشتند و به یک فرد‏‎ ‎‏بدبین می شدند؛ ولی اگر از یک روحانی عملی ناشایست و برخلاف‏‎ ‎‏نزاکت ببینند، تجزیه و تحلیل نمی کنند. همچنان که در میان کسبه افراد‏‎ ‎‏نادرست و منحرف وجود دارد و در میان اداریها اشخاص فاسد و زشتکار‏‎ ‎‏دیده می شود، ممکن است در میان روحانیون نیز یک یا چند نفر ناصالح و‏‎ ‎‏منحرف باشد؛ لذا اگر بقالی خلاف کند، می گویند فلان بقال خلافکار‏‏‎ است. اگر یک عطار عمل زشتی مرتکب گردد، گفته می شود فلان عطار‏‎ ‎‏زشتکار است. لیکن اگر عمل ناشایسته ای انجام دهد، نمی گویند‏‎ ‎‏فلان آخوند منحرف است، گفته می شود آخوندها بدند!‏‏‏ صفحه 4-2.
کتاب جهاد اکبر ؛ قست 5 وظایف اهل علم خیلی سنگین است؛ مسئولیت علما بیش از سایر‏‎ ‎‏مردم می باشد. اگر به «اصول» ‏‏کافی‏‎، کتاب ‏‏وسائل‏‎، به ابواب مربوط به‏‎ ‎‏وظایف علما مراجعه کنید، می بینید تکالیف سنگین و مسئولیتهای‏‎ ‎‏خطیری برای اهل علم بیان شده است. در روایت است که وقتی جان به‏‎ ‎‏حلقوم می رسد، برای عالِمْ دیگر جای توبه نیست و در آن حال، توبۀ وی‏‎ ‎‏پذیرفته نمی شود؛ زیرا خداوند از کسانی تا آخرین دقایق زندگی توبه‏‎ ‎‏می پذیرد که جاهل باشند.‏ و در روایت دیگر آمده است که هفتاد گناه از‏‎ ‎‏جاهل آمرزیده می شود پیش از آنکه یک گناه از عالِم مورد آمرزش قرار‏‎ ‎‏گیرد.‏ زیرا گناه عالِم برای اسلام و جامعۀ اسلامی خیلی ضرر دارد. عوام‏‎ ‎‏و جاهل اگر معصیتی مرتکب شود، فقط خود را بدبخت کرده، بر خویشتن ضرر وارد ساخته است؛ لیکن اگر عالمی منحرف شود و به عمل‏‎ ‎‏زشتی دست زند، عالَمی را منحرف کرده، بر اسلام و علمای اسلام زیان‏‎ ‎‏وارد ساخته است.‏ اینکه در روایت آمده که اهل جهنم از بوی ‏‎ ‎‏عالمی که به علم خود عمل نکرده، متأذی می شوند،‏‎[ برای همین است که‏‎ ‎‏در دنیا بین عالم و جاهل در نفع و ضرر به اسلام و جامعۀ اسلامی فرق‏‎ ‎‏بسیار وجود دارد. اگر عالمی منحرف شد، ممکن است امتی را منحرف‏‎ ‎‏ساخته به عفونت بکشد. و اگر عالمی مهذب باشد، اخلاق و آداب‏‎ ‎‏اسلامی را رعایت نماید، جامعه را مهذب و هدایت می کند. در بعضی از‏‎ ‎‏شهرستانهایی که تابستانها به آنجا می رفتم، می دیدم اهالی آن بسیار‏‎ ‎‏مؤدب به آداب شرع بودند. نکته اش این بود که عالِم صالح و پرهیزکاری‏‎ ‎‏داشتند. اگر عالِمِ وَرِع و درستکاری در یک جامعه یا شهر و استانی زندگی‏‎ ‎‏کند، همان وجود او باعث تهذیب و هدایت مردم آن سامان می گردد، اگر‏‎ ‎‏چه لفظاً تبلیغ و ارشاد نکند.‏ ما اشخاصی را دیده ایم که وجود آنان مایه ‎پند و عبرت بوده؛ صرف دیدن و نگاه به آنان باعث تنبه می شد. هم اکنون‏‎ ‎‏در تهران ـ که فی الجمله اطلاع دارم ـ محلات آن با هم فرق دارد. در‏‎ ‎‏محله ای که عالِم منزه و مهذبی زیست می کند، مردمان صالح با ایمانی‏‎ ‎‏دارد. در محلۀ دیگر که یک نفر منحرف فاسد معمم شده، امام جماعت‏‎ ‎‏گردیده، درست کرده است، می بینی طایفه ای را فریب داده، آلوده و‏‎ ‎‏منحرف ساخته است. همین آلودگی است که از بوی تعفن آن اهل جهنم‏‎ ‎‏اذیت می شوند. این تعفنی است که عالم سوء، عالم بی عمل، عالم‏‎ ‎‏منحرف، در همین دنیا به بار آورده، و بوی آن در جهان دیگر شامۀ اهل‏‎ ‎‏جهنم را می آزارد نه اینکه در آنجا چیزی به او افزوده باشند؛ آنچه در عالم‏‎ ‎‏آخرت واقع می شود، چیزی است که در این دنیا تهیه گردیده است. به ما‏‎ ‎‏چیزی خارج از عمل ما نمی دهند، وقتی بنا باشد عالمی مفسده جو و‏‎ ‎‏خبیث باشد، جامعه ای را به عفونت می کشد؛ منتها در این دنیا بوی تعفن‏‎ ‎‏آن را شامه ها احساس نمی کند؛ لیکن در عالم آخرت، بوی تعفن آن درک‏‎ ‎‏می گردد؛ ولی یک نفر عوام نمی تواند چنین فساد و آلودگی در جامعه‏‎ ‎‏اسلامی به بار آورد. عوام هیچ گاه به خود اجازه نمی دهد که داعیۀ امامت و‏‎ ‎‏مهدویت داشته باشد، ادعای نبوت و الوهیت کند؛ این عالم فاسد است‏‎ ‎‏که دنیایی را به فساد می کشاند: ‏‏اذا فَسَدَالعالِمُ، فَسَدَالعالَم.‏ صفحه 6-4. .