سه دقيقه در قيامت 07.mp3
20.13M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه هفتم
📅98/09/22
#مشهد
#حرم_مطهر_رضوی ع
#مسجد_صدیقی_ها
🍃
❤️🍃 @takhooda
سه دقيقه در قيامت 08.mp3
21.61M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه هشتم
📅98/09/29
#مشهد
#حرم_مطهر_رضوی ع
#مسجد_صدیقی_ها
🍃
❤️🍃 @takhooda
سه دقيقه در قيامت 09.mp3
23.23M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه نهم
📅98/10/06
#مشهد
#حرم_مطهر_رضوی ع
#مسجد_صدیقی_ها
🍃
❤️🍃 @takhooda
سه دقيقه در قيامت 10.mp3
15.91M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه دهم
🎙سخنران: حجت الاسلام امینی خواه
📅98/10/13
#مشهد
#حرم_مطهر_رضوی ع
#مسجد_صدیقی_ها
منبع: امینی خواه مدیا
🍃
❤️🍃 @takhooda
سه دقيقه در قيامت 11.mp3
25.57M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه یازدهم
🎙سخنران: حجت الاسلام امینی خواه
📅98/10/20
#مشهد
#حرم_مطهر_رضوی ع
#مسجد_صدیقی_ها
منبع: امینی خواه مدیا
🍃
❤️🍃 @takhooda
سه دقيقه در قيامت 12 (2).mp3
28.78M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه دوازدهم
🎙سخنران: حجت الاسلام امینی خواه
📅 98/11/11
#مشهد
#حرم_مطهر_رضوی ع
#مسجد_صدیقی_ها
منبع: امینی خواه مدیا
🍃
❤️🍃 @takhooda
4_5904635826389648738.mp3
22.79M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه سیزدهم
🎙سخنران: حجت الاسلام امینی خواه
داستان اول
* شوق مرگ و آرزوی مرگ؛ خوب یا بد؟
* شرح ملاقات با حضرت عزرائیل
* نکاتی قابل تامل پیرامون ملائکه
* دیدن آینده در خواب
* نکاتی پیرامون عالم ذَر
📅98/11/18
#مشهد
#حرم_مطهر_رضوی ع
#مسجد_صدیقی_ها
منبع: امینی خواه مدیا
🍃
❤️🍃 @takhooda
سه دقيقه در قيامت 14.mp3
26.88M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه چهاردهم
داستان دوم: ماجرای مجروحیت
🔹ماده در عالم دنیا و مجردات
🔸چطور هم خون مقدس است و هم خون نجس؟
🔹مظاهر اسما الله در دنیا
🔸کیفیت پر وبال ملائکه و ما انسان ها
🔹من کیستم؟ نسبت بدن و حقیقت ما
🔸چیستی تکنولوژی و علم
🔹کیفیت ملائکه خدا، حورالعین و...
📅98/11/25
#مشهد
#حرم_مطهر_رضوی ع
#مسجد_صدیقی_ها
منبع: امینی خواه مدیا
🍃
❤️🍃 @takhooda
4_5908895154047027356.mp3
19.11M
4_5913540448940460334.mp3
20.85M
🔴کرامت عجیب امام رضا(ع) در شفای بیمار آلمانی
خاطره ای بسیار زیبا و خواندنی
از خادم امام رضا(علیه السلام)
برنامه زنده "زنده رود" روز جمعه ۱۴ شهریور ۱۳۹۳ شبکه اصفهان، به مناسب دهه کرامت و در آستانه میلاد امام رضا(ع) با حضور چهار نفر از خادمان حرم مطهر ثامن الحجج(ع) برگزار شد.
در این برنامه، هر یک از خادمان به ذکر خاطرهای از روزها و شبهای حضور خود در حرم پرداختند. یکی از آنها خاطره بسیار زیبا و تکان دهندهای را بازگو کرد که ناخودآگاه اشک را از چشمان هر مسلمان و غیر مسلمانی جاری میکرد.
وی خاطره خود را این گونه روایت کرد: در یکی از شبها، متوجه سروصدایی در یکی از بخشهای نذورات حرم شدم. برای پیگیری موضوع به آنجا رفتم. با فردی غیرایرانی که مبالغی دلار در دست داشت مواجه شدم. وی اهل یکی از شهرهای آلمان بود.
موضوع دلارها را جویا شدیم. شروع به توضیح دادن کرد و گفت: تنها پسرم به بیماری سختی گرفتار بود و قادر به حرکت نبود. تمامی پزشکان خبره آلمانی از درمانش قطع امید کرده بودند و گفتند دیگر امیدی به زنده ماندن او نیست و باید با واقعیت از دست دادن فرزندتان کنار بیایید....
بسیار ناراحت و غمگین و ناامید بودیم. در شهر محل زندگی با خانوادهای ایرانی آشنایی داشتیم. در همین ایام سخت، طی دیداری که با این خانواده داشتیم آنها از دلیل ناراحتی من و خانوادهام سوال کردند و برای آنها توضیح دادم که با چه مشکلی روبرو هستیم.
این خانواده ایرانی گفتند در ایران یک نفر هست که میتواند پسر شما را درمان کند. از او بخواهید تا این کار را انجام دهد. بسیار خوشحال شدم و از آنها آدرس مطب و چگونگی مراجعه به وی را خواستم.
آنها با کمال تعجب گفتند این آقای ما مطب خاصی ندارند باید دلت را به ایشان وصل کنید و خالصانه و با اعتقاد از او بخواهید تا پسرتان را درمان کند.
من گفتم چگونه این کار را انجام دهم؟ گفتند آقای ما امام رضا(ع)، #امامهشتم شیعیان است که حرم آن در #مشهد قرار دارد و شما برای پسرتان نذر کنید و از همین #آلمان رو به #حرم بایستید و از ایشان طلب #شفا و درمان کنید.
گفتم اما من #مسلمان و معتقد به دین شما نیستم. گفتند ایشان به #همه کمک میکنند. در منزل رو به سوی حرم نذر کردم و با گریه به ایشان گفتم: "ای آقایی که من شما را نمیشناسم اما میگویند به همه کمک میکنید، من تنها یک پسر دارم که تمامی پزشکان از وی قطع امید کردهاند... از شما میخواهم درمانش کنید تا از دستش ندهم. تنها امیدم به شماست کمکم کنید".
۲۴ ساعت از این موضوع نگذشته بود که خانمم با عجله آمد و شگفت زده گفت
"سریع بیا، پسرمان در حال راه رفتن است".
با عجله و شگفت زده رفتم و دیدم پسرم از جایش بلند شده و با سلامت کامل راه میرود. باورم نمیشد...!!!
گفتم پسرم چه اتفاقی افتاده؟
گفت: پدر زمانی که خواب بودم. دیدم که در اتاقم باز شد و آقایی وارد اتاق شد.
با ورودش، نوری تمام اتاق را فرا گرفت.
کنارم آمد و گفت "از جایت بلند شو"
گفتم من #بیمار هستم و قادر به حرکت نیستم نمیتوانم بلند شوم.
گفت "شما میتوانی حرکت کنی، #بلندشو...
پدر و مادرت خیلی ناراحت و نگران شما هستند. بلند شو".
پسرم میگفت احساس کردم دست و پایم قادر به حرکت هستند و میتوانم راه بروم و بلند شدم و شروع به حرکت کردم. پس از شفا و درمان پسرم، برای ادای نذر خود تصمیم گرفتم به ایران و شهر مشهد بیایم و اکنون آمدهام تا مبلغی را که نذر کردهام به حرم تحویل دهم.
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨