🔰کانون تبلیغ مدرسه علمیه معصومیه به همت هسته تبلیغی تهران برگزار می نماید.
🔹دوره «#کارگاه_های_تبلیغ_فاطمی»
*استاد قنبریان ( محتوای تبلیغ فاطمیه )
*استاد واضحی ( کلیات فن رثاء )
*استاد سلمه ای (کلیات مخاطب شناسی)
*استاد امینی نژاد ( تبلیغ و هویت طلبگی )
🕖 سوم الی پنجم آذرماه 1403
✅ مزایای شرکت در دوره:
💢 آشنایی با بایسته های تبلیغ فاطمی
💢امکان اعزام به صورت گروهی و تشکیلاتی به همراه اساتید راهنما
💢ثبت پرونده تبلیغی و مصاحبه سامانه های سماوات و سمتا در قبل و بعد از دوره
⬅️ جهت ثبت نام از طریق لینک زیر وارد شده و فرم مورد نظر را تکمیل نمایید.
🔗 فرم ثبت نام
#معاونت_تبلیغ
✊ بسیج مدرسه معصومیه قم
@basij_masoumieh
این شب ها مجالس روضه مشرف میشید دعامون بفرمایید...
خواستید این بیت رو هم زمزمه بفرمایید و اشک بریزید...
من عفن بودم و در آب نجس جایم بود
مادر آورد در این روضه ی رضوان حسین
یا حضرت مادر...
@talabegitaejtehad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کمک کنید ... ولو صد هزارتومن ...
عکس کمکها رو هم بفرستید بذارم.🌸🙏
https://www.leader.ir/fa/monies
29.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🇮🇷🏴
اللّهم استَعمِلنی لِما خَلَقتَنی لَه
خدایا : من را خرج کاری کن که مرا به خاطرش آفریدی.
(فرازی از دعای حضرت زهرا سلام الله علیها)
بنده حوائج یک ساله ی خود و رزق سال کشور را از ایام فاطمیه میگیرم.(مقام معظم رهبری)
کلاس کامپیوتر(برنامه اسکرچ)
التماس دعا🏴
https://eitaa.com/H_Salmani8
🚩 بسم الله الرحمن الرحیم 🚩
⚡️ برهنگیها همه تابع برهنه شدن سر است، و تا دست به ترکیب جمجمه نزنند اعضاء دیگر حاضر نیستند ترکیبشان به هم بخورد، بلکه با تصرف جمجمه است که همه چیز به استثمار و استعمار پایان میپذیرد ⚡️
🌷تحلیل جالبی از پزشک شهید سید رضا پاکنژاد 🌷
🔦 آری فساد از برهنگی سر آغاز می شود و برهنگی سر سرآغاز برهنگیها است و به تدریج به اعضاء دیگر سرایت مینماید، و مگر میتوان زنی را دید که سر خود را در حجاب داشته اما اعضای دیگرش برهنه باشد؟ ... . همینکه بخواهند ملتی را عریان کنند از سرش شروع مینمایند، مثلا نزد زنان ابتدا سر برهنه میشود و سپس مینیژوب و آنگاه مرد در لباس زن و زن به شکل مرد در میآید و سرانجام هوس تغییر جنسیت دادن و خود را بدست جراحان متخصص سپردن است، چنانکه می بینید بشریت روز هم اکنون به این مرحله رسیده و روزبهروز بر تعداد متقاضیانی که برای تغییر جنسیت مراجعه مینمایند افزوده میشود. آری تا سر آدمی در اختیار خودش باشد مختار است، و در غیر این صورت بلا اراده و مجبور.
🔦 سالهای اول دبستان بودم. خانه و مدرسه نزدیک و پس از طی سه کوچه و چند پیچ و خم که مجموعاً کمتر از نیم کیلومتر بود به آنها میرسیدم. در میان راه دو سه دکان بود که اغلب مشتریهایش را دانشآموزان تشکیل میدادند و یکی از آنها عکسهای برگردان فراوانی داشت و فروش خوبی هم مینمود و از جمله مشتریهایش من بودم. عکسی میخریدم به مدرسه یا خانه آورده آنرا مرطوب نموده به گوشه کتاب میچسباندیم. از بالای آن شروع میکردیم به جدا کردن لایه نازک که عکس بر آن بود و هم اکنون باید آن را از عکس برداشت، خیلی آهسته و ملایم با دو انگشت گرفته جدایش میکردیم، اما هنوز به وسطها نرسیده میدیدیم نزدیک است پاره شود. از پائین شروع میکردیم بسیار با دقت و رقت و آهستگی دامنها را بالا میبردیم و لایه را شروع به جدا ساختن مینمودیم. نزدیک به وسطها که میرسیدیم ناگهان پاره و خراب و در آن اوضاع و احوال بچگی من ناراحت میشدم ولی دیگر همه چیز از دست رفته بود.
🔦 برای تساوی و هر چه نزدیکتر شدن زن به مرد و از جمله شکل ظاهر آمدند ابتدا سرها را برهنه کردند و بهتدریج گردنها و قسمتی از سینه پیدا شد، ... دیدند دارد پاره میشود از پائین شروع کردند ...، ماکسی، مینی، میکرو و نزدیک است پاره شود، اما هنوز زن به مرد و مرد به زن نزدیک نشده، چه باید کرد؟ مردان هم باید به زنان شباهت ظاهر پیدا کنند. موها بگذارند، پیراهن زنانه و گلدار بپوشند و کفش زنانه داشته باشند و در برابر، زنان شلوار و کفش مردانه و اداهای مردانه از سیگار کشیدن و ...
🔦 باز هم دهان گشاد هوا و هوس در ظل عنایت شهوت باز است. هنوز مرد به زن و زن به مرد نزدیک نشده است، چه باید کرد؟ تغییر جنسیت! که مرد را عمل میکنند زن شود و زن را جراحی که مرد گردد، و هر روز شاهد مندرجات روزنامهها که چگونه روزبهروز بر تعداد مشتریان جراحان که برای تغییر جنسیت مراجعه مینمایند افزوده میشود و چرا اسلام به برهنگی سر زنان حساسیت نشان ندهد که پایهگذاری تغییر دادن جنسیت از آنجا آغاز میگردد و چه حساسیت عجیب و ناراحتکنندهای که ملاحظه فرمودید.
🔦 دختر امام علیه السلام و خواهر امام علیه السلام از «رُؤُسنا المکشوفه» شکایت داشتند، و خود امام علیه السلام هم در اغلب فرمایشات مربوط به علائم موجود در آخر الزمان به برهنگی سر و وضع آشفته آن اشاره میفرماید، و هنوز مدرک و سندی بدست نیامده که برای برهنه کردن زنان از پائین شروع کرده باشند. و با وجود آنکه تاکنون چندین نوبت زنان را در برخی کشورها برهنه کرده و دوباره پوشاندهاند، هرگز برای اقدام جز به برهنه کردن یا پوشیدن سر دستوری نمیرسیده است، گویا تاریخ نیز گواهی میدهد برهنگیها همه تابع برهنه شدن سر است، و تا دست به ترکیب جمجمه نزنند اعضاء دیگر حاضر نیستند ترکیبشان به هم بخورد، بلکه با تصرف جمجمه است که همه چیز به استثمار و استعمار پایان میپذیرد.
🔦 آره، برهنه کردن از اعضاء دیگر امکان ندارد: آنها را برهنه کنند بدن به دفاع بر میخیزد، چربی زیر پوستی زیاد میشود، موها فراوان میگردد، رانها بدترکیب و پشمالود شده زشت میشود، و کدام قانون میتواند زن را از آرایش و پیرایش دور سازد بلکه به زشت ساختن خود وا دارد؟ این است که در زمان خودمان دیدیم دختران جهان پس از چندی برهنگی ساقها و رانها، به شلوارهای سرتاسری و فراخ روی آوردند، اما سرشان که برهنه است نمیفهمند چه زشتیای به بار میآورد که اقدام کنند، و لذا لبه تیز اصرار قانونی خود پوشیدن اسلام به پوشیدن سر است.
#هویت_مستقل #حجاب
#استدلال_تربیتی
📚 اولین دانشگاه و آخرین پیامبر صلی الله علیه و آله - جلد 20
@talabegitaejtehad
هدایت شده از محسن قنبریان
💠 حجاب بمثابه مقاومت
❓ چرا زنان فلسطین با حجاب اند؟! با وجودی که بعد از بیروت لیبرال ترین جامعه عرب بوده است؟!
#دیوید_گریبر مردم شناس یهودی اهل نیویورک در یادداشتی برای ایتنرنشنال تایمز بنام مرگی بنام زندگی به توصیف مشاهدات خود از زندگی مشقت بار مردم کرانه باختری پرداخته و به وضعیت زنان هم توجه کرده است؛ که چرا هیچ آرایشگاه زنانه ای در شهر به چشم نمی خورد و زنان نابلس علیرغم زیبایی و بلوند بودن، همه پوشیده اند؟!!
قسمتی از آن یادداشت که به این سئوالات مربوط است:
ظاهراً هر خیابانی در نابلس یک آرایشگاه مردانه دارد. واقعاً هزاران آرایشگاه آنجاست. بیشتر آنها حداقل تا ساعت ۲ نیمهشب بازند؛ اگر مسجدها را در نظر نگیریم، غالباً تنها جاهایی هستند که چراغشان در ساعت ۲ نیمهشب روشن است و درشان باز است؛ و از قرار معلوم، هر وقت که از کنار یکی از آنها رد شوید، احتمالاً چهار یا پنج مرد جوان را میبینید که با سر و وضع آراسته جمع شدهاند و دارند کوتاهشدن موهای مرد دیگری را تماشا میکنند.
نکتۀ عجیب آن است که انگار هیچ آرایشگاه زنانهای وجود ندارد. هرازگاهی ممکن است پوسترهای تأثیرگذاری را ببینید که وسایل آرایشی یا محصولات مربوط به موی زنان را نشان میدهند؛ بیشتر زنان بلوندند (در واقع، تعداد شگفتانگیزی از فلسطینیهای نابلس بلوند هستند، حتی بچههایشان)، اما خبری از آرایشگاههای زنانه نیست.
از یکی از دوستانم دلیلش را پرسیدم. توضیح داد که جامعۀ فلسطین را از نظر تاریخی، بعد از بیروت، لیبرالترین جامعۀ عرب میدانستند، و زنان جوان هیچگاه عادت نداشتند که موهایشان را بپوشانند، اما با قدرتگرفتنِ سیاسیِ حماس در دهۀ ۹۰، اوضاع تغییر کرد. اما در ماجرای آرایشگاههای زنانه، مسئلۀ خیلی عاجلتری مطرح بود.
در سالهای دهۀ ۸۰، مأموران امنیتی اسرائیل، از حضورشان در منطقه سؤاستفاده کردند تا مخفیانه در چای شیرین زنها داروی بیهوشی بریزند و از آنها عکسهای برهنه بگیرند تا شوهرانشان را مجبور کنند که به همکار یا خبرچین سرویس اطلاعاتی اسرائیل تبدیل شوند. بههمیندلیل، حالا هم آرایشگاههای زنانه وجود دارد، اما در خیابان اثری از آنها نیست و زنها هم دیگر از دست غریبهها چای شیرین نمیگیرند.
اولین واکنش من به این داستان این بود: واقعاً چنین اتفاقی افتاده؟ آخر خیلی شبیه خیالپردازیهای پارانوئیدی است. اما فلسطینیهای نابلس در محیطی زندگی میکنند که اتفاقات دیوانهوار واقعاً رخ میدهد. واقعاً آدمهایی دور و برشان هستند که علیهشان توطئه میکنند: جاسوسها، خبرچینها، انواع و اقسام نیروهای امنیتی که بسیاری از آنها در روانشناسی و نظریۀ اجتماعی مدارک عالی دارند. اینها وجود دارند و فعالانه تلاش میکنند تا از هر راهی که ممکن باشد اعتماد اجتماعی را نابود کنند و بافت جامعه را از هم بگسلند. داستانهای بیشماری دهان به دهان میچرخد، فقط بعضی از آنها واقعیت دارند. اما چطور میشود فهمید کدامشان؟
و البته، در چنین وضعیتهایی، این تمام ماجرا نیست. اشتازی، پلیس مخفی آلمان شرقی، جایی به این تکنیک روی آورده بود که وارد خانۀ مخالفان میشد و جای اسباب و اثاثیه را تغییر میداد. چنین کاری قربانی را در وضعیتی ناممکن رها میکرد. اگر به بقیه میگفتید که جاسوسها به زور وارد خانهتان شدهاند و جای وسایلتان را عوض کردهاند، خیلیها فکر میکردند که دیوانه شدهاید، اگر آن حرفها را پیش خودتان نگه میداشتید، کم کم شک میکردید که نکند خودتان دیوانه شدهاید.
بعضی اوقات، در فلسطین، احساس میکنید در کشوری هستید که با همۀ مردمش چنین رفتاری کردهاند.
اما در این مورد خاص، معلوم شد که شایعهها حداقل تا حدودی واقعیت دارند. یک نفر وبسایتی ساخته است برای آن دسته از مأموران موساد که احساس گناه میکنند تا بتوانند آنجا به صورت ناشناس اعتراف کنند. و یکی از آنها، در واقع، اعتراف کرده بود که در آرایشگاهها در چای داروی بیهوشی میریخته است.
دوستم، امین، گفت: «من همیشه احساس میکردم که چرخش به سمت محافظهکاری مذهبی، حجاب و برقع، نمیتواند فقط به دلیل خیزش سیاسی حماس در دهههای ۸۰ و ۹۰ باشد. فکر میکنم تا حدی واکنشی است به این واقعیت که میدانید همیشه آدمهایی به شما چشم دوختهاند.
منظورم این است که خُب، نگاهی به اطراف بیانداز. عملاً روی تک تک تپهها، یک شهرک یهودینشین ساختهاند. نگاهتان را که بالا میآورید، فقط ساختمان میبینید، و سیمای بیروح اجتماعاتی ازپیشبرنامهریزی شده و بسته، مردم را نمیبینید. و همیشه در کنار آنها یک پایگاه نظامی مستقر شده است، با سیم خاردارهای دورادورش و برجهایی که معلوم نیست از بالای آنها کسی به شما خیره شده است یا نه؟...
#نگاه_دیگران
#حجاب_عفاف
#فلسطین
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از احمدحسین شریفی
◻️محمدعلی فروغی و نهادینهسازی خودتحقیری
🔻ضرورت وجود دست انگلستان در آستین ایران!
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
محمدعلی فروغی (۱۲۵۶-۵ آذر۱۳۲۱) از مشهورترین نویسندگان و سیاستمداران عصر قاجار و پهلوی بود. او در دوران دوران قاجار چند بار وزیر شد و دوبار نماینده مجلس شورای ملی شد و یک بار هم رئیس دیوان عالی کشور شد. و در دوران پهلوی نیز سه نوبت نخستوزیر شد.
مرحوم محمدتقی بهار (ملکالشعراء)، وی را یهودی میدانست! او در آغاز سلطنت محمدرضا شاه پهلوی این رباعی را درباره محمدعلی فروغی سرود:
شاها، کنم از خبث فروغی خبرت
خون میکند این جهود ناکس جگرت
خطبه شهی و عزل تو را خواهد خواند
زانگونه که خواند از برای پدرت
(ملکالشعراء، دیوان اشعار، تهران، نشر علم، ۱۳۸۱، رباعیات ، ص۱۱۰۲)
اسماعیل رائین در کتاب «فراموشخانه و فراماسونری در ایران»، مینویسد که پدر محمدعلی فروغی، از مریدان میرزا ملکمخان و از مروجان فرهنگ غرب در ایران بود و محمدعلی فروغی نیز در جوانی به واسطه پدر، فراماسون شد و حتی از بنیانگذارن لژ بیداری(!) بود و بعدها به عنوان استادی اعظم فراموشخانه رسید!
یکی از راهبردهای اساسی محمدعلی فروغی، برای تحکیم پایههای سلطنت ستمشاهی و زدودن اندیشههای دینی و اسلامی، ترویج خودتحقیری در ابعاد و لایههای مختلف نخبگانی و عمومی جامعه بود.
«احمد خان ملک ساسانی»، از دیپلماتهای عصر #قاجار و #پهلوی، صد سال قبل درباره فضای تربیتی در آغاز دوره رضا خان مینویسد:
«خوب به خاطر دارم یک روز درس تاریخ داشتیم و گفتوگو از مستعمرههای انگلیس بود که آیا خود اهالی، قادر به اداره ممالک خود هستند یا نه؟
ذکاء الملک (محمدعلی فروغی) گفت: «آقایان شما هیچ وقت سرداری (لباس مردانه بلند که در میان مردان مرسوم بود) برای دوختن به خیاط دادهاید؟»
همه گفتند: «آری».
گفت: «خیاط برای سرداری شما آستین گذارده؟»
همه گفتند: «البته».
گفت: «وقتی سرداری را از مغازه خیاطی به خانه آوردید، آستینش تکان میخورد؟»
گفتند: «نه».
گفت: «پس چه چیزی لازم بود که آستینها را به حرکت در آورد؟»
گفتند: «لازم بود دستی توی آستین باشد تا تکان بخورد.»
جناب فروغی فرمودند: «مقصود من هم همین بود که بدانید ایران مثل آستین بیحرکت است که تا دست دولت انگلیس در آن نباشد، ممکن نیست تکان بخورد»
#فراماسونری
#فروغی
#خودتحقیری
#روشنفکری
🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
◻️آسیبشناسی دروس و تحقیقات حوزوی
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔸یکی از مهمترین آسیبهای دروس و پژوهشهای فقهی و اصولی و حتی تفسیری و فلسفی در حوزههای علمیه این است که کمتر به گشودن و مشاهده آفاق جدید، سرزمینهای تازه و افقهای نو توجه دارند؛ فضای عمومی آموزش و پژوهش در حوزههای علمیه به گونهای است که اغلب قریب به اتفاق استادان و محققان به فرو رفتن در عمق، شکافتن لایههای زیرین مسأله و دستیافتن به لایههای ناپیدای مسائل سنتی علاقمندی بیشتری دارند.
فیالمثل، مسألهای به نام «علم اجمالی» در اصول فقه مطرح شده است؛ اما بعد از شیخ انصاری هر کسی آمده، فرعی بر فروعات آن افزوده است و تاکنون دهها فرع برای آن ذکر کردهاند! و این تحقیقات کماکان با قوت ادامه دارد! یا درباره نماز مسافر، تاکنون دهها فرض و فرع و فتوا مطرح شده و افراد دیگر نیز سعی میکنند همین مسأله را بیش از گذشتگان بشکافند و لایههای عمیقتری از آن را به دست آورند.
♦️اما بسیار انگشتشمارند کسانی که دنبال کشف راههای جدید و گشودن افقهای نو و تازه رفته باشند. بسیار اندکاند کسانی که به دنبال امتداد بنیانهای الهیاتی و انسانشناختی و ارزششناختی با استفاده از روش اجتهادی در مسائل نوپدید باشند! در حالی که حیات یک مرکز علمی پیشرو و پیشبرنده به این است که دائماً دنبال کشف افقهای نو و پیدا کردن راههای جدید باشد. نه آنکه همه همّ و غمّ خود را مصروف تزیین و تنظیم «راههای طی شده» پیشین کند.
🔹نیمنگاهی به فهرست بلند بیش از ۷۰۰ درس خارج که در سال جاری (۱۴۰۳) در حوزه علمیه قم ارايه میشود، نشان میدهد که معالاسف در مجموع دروس فقه و اصول، کمتر از ۳ درصد آنها ناظر به مسائل نوپدید است! این وضعیت در حوزه درس اصول فقه یعنی روش اجتهاد و استنباط آموزههای دینی، بسیار اسفبارتر است. به گونهای که از ۲۶۱ درس خارج اصول (یعنی روششناسی اجتهاد) که در حوزه علمیه قم در سال جاری تدریس میشود، ۲۵۹ درس تکرار همین اصول فقه رایج با محوریت رسائل شیخ انصاری یا کفایه آخوند خراسانی است! و بعضاً با یک یا دو شاگرد! و فقط دو درس مربوط به «روش استنباط اخلاق» است. بقیه آنها همگی همان اصول فقه رایج است!
رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی ۲۴ سال قبل در تاریخ ۴ تیر ۱۳۷۹ در دیدار مرحوم آیتالله امینی و برخی از محققان مجلس خبرگان، این آسیب بزرگ را گوشزد کرده و فرمودند:
«عیب کار ما در حوزههای علمیه این بوده است که در زمینه مسائل فقهی یا اصولی هم که تحقیق کردهایم غالبا آفاق جدید را کمتر مورد نظر قرار دادهایم و همین طور عمیق، پایین رفتهایم. کارهایی را که فقهای بزرگ کردهاند، میبینید دیگر؛ گاهی اوقات شگفتاور است اما همه همین طور عمقی به طرف پایین است هیچ سعه افاقی ندارد و انسان سرزمینهای جدید را مشاهده نمیکند.»
#حوزه_علمیه
#فقه
#پژوهش
#الهیات_کاربردی
🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
♦️انتقاد به مثابه جراحی
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انسانها غالباً (جز وارستگان و فرزانگان) از انتقاد میرنجند و آزرده میشوند.
به همین دلیل، «انتقاد»، هنری بسیار ظریف و دقیق است؛ به تعبیر گوردن آلپورت، روانشناس مشهور آمریکایی، انتقاد به مثابه جراحی شخصیت است.
همانطور که یک جراح جسم، به هنگام جراحیِ عضو آسیبدیده به شدت مواظب رگ و پیهای اطراف آن است که مبادا آنها نیز دچار آسیب شوند، یک منتقد منصف و خیرخواه نیز به هنگام انتقاد نسبت به یک فکر یا رفتار، باید مواظب بخشهای سالم شخصیت انتقادشونده باشد.
به عنوان مثال، اگر از درس نخواندن فرزندمان انتقاد میکنیم، باید به گونهای باشد که سایر ابعاد مثبت شخصیت او را خدشهدار نکنیم؛ فیالمثل نگوییم «بالکل از تو ناامید شدم». و یا اگر از «کُندکاری» همکارمان انتقاد میکنیم، نباید به گونهای باشد که «محکمکاری» او را نیز بیاهمیت جلوه دهیم. و ....
#انتقاد
#نقد
@Ahmadhoseinsharifi
🌹