💢سلوک عرفانی در دفاع مقدس
🔰مقام معظم رهبری
┄┅┅═❅❅❄️❅❅═┅┅┄
🔅پیرمردهای ما؛ اساتید سلوک و عرفان، سی، چهل یا پنجاه سال زحمت کشیدند، ریاضت کشیدند، عبادت کردند، تا در آخر عمرشان آن #حالت_فنا در آنها بهوجود آمد و وجهالله را رؤیت کردند؛ توانستند #لقاءالله را کسب کنند.
🔅یکی از عرفای معروف سلاک که از علمای بزرگی بود که من زیارتش کرده بودم، در این چند سال آخر زندگیاش تنها در نجف زندگی میکرد؛ آقازادهاش که در تهران بود، به من گفت که ایشان از نجف به من نوشته که آن چیزی که سالهای متمادی در انتظارش بودم، همین روزها خدا نصیبم کرد و آن را به دست آوردم. او بعد از چهل، پنجاه سال ریاضت، گناه نکردن، عبادت کردن، مستحبات را انجام دادن، روزه گرفتن، سختیها را تحمل کردن، گرسنگی و فقر نجف را به جان خریدن، از عناوین و القاب و ریاستها کناره گرفتن و به اینها چشم ندوختن، زندگی را زاهدانه گذراندن و با توجه دایم به خدا، این حالت برایش پیدا شده؛
🔅اما من میدیدم که یک جوان هجده، نوزده یا بیست ساله که نه ریاضت آنچنانی کشیده و نه پنجاه سال عمرش را صرف این کار کرده و نه استاد دیده، و فقط یک کار کرده؛ از جانش گذشته، خدای متعال این موهبت معنوی را در ظرف و در کیسهی او گذاشته و این جوان نورانی طوری حرف میزند که آخوند «ملا حسینقلی همدانی» حرف میزده؛ مرحوم «حاج میرزاعلی آقای قاضی» حرف میزده؛ مرحوم «آقا میرزا جواد ملکی» حرف میزده. حرف این جوان، بوی حرفهای آنها را میدهد؛ در حالیکه شاید این جوان اسم آنها را هم نشنیده است.
📚دیدار وزیر و مدیران وزارت اطلاعات ۸۳/۷/۱۳
#دفاع_مقدس #عرفان
#کلام_ولی #قله_های_تهذیب
🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد
@almorsalat
♨️شاخصه های جهان بینی عرفانی حافظ
🔰رهبر معظم انقلاب، ۶۷/۸/۲۸
┄┅┅═❅❅❄️❅❅═┅┅┄
🔅بنده جهانبینی حافظ را جهانبینی عرفانی میدانم. بلاشکّ حافظ یک عارف است. حافظ، عارف به وصال حق رسیده و از دنیا رفته.
🔅ممکن است سؤال کنید که اگر ایشان عارف بوده، چرا به این زبان حرف زده؟ پاسخ این است که این زبان، زبان رائج عرفا و متذوّقین اسلام است. از زمان محی الدین عربی تا امروز، تا زمان حافظ و از زمان حافظ تا امروز. یعنی محی الدین عربی هم از شراب و محبوب و یار حرف زده، فخرالدین عراقی هم با همین زبان حرف زده، مولوی در دیوان شمس هم با همین زبان حرف زده، همه کسانی که در عرفان آنها هیچ شکّی نیست، با همین زبان صحبت کردهاند. این زبان رائج عرفان بوده، در آن روزگار دلائلی هم دارد. ابنفارض، شاعر عارف معروف عرب قبل از حافظ، او هم با همین زبان حرف زده.
🔅من ادعا نمیکنم که همه شعر حافظ در سرتاسر دیوانش، شعر عارفانه است. نه، بلکه به عکس، من این را هم یک افراط میدانم. اینی که ما بگوئیم تمام اشعار حافظ به یک تأویلی بالأخره به دین و عرفان و قرآن مربوط میشود، این مبالغه است.
💠جهانبینی حافظ، جهانبینی عرفانی است بلاشک. آن کسی که اشعار عرفانی ای را میگوید که نظیر او در باب عرفان تاکنون گفته نشده او نمیتواند جهانبینی ای غیر از جهانبینی عرفانی داشته باشد. اگر چه ممکن است در مدتی از دوران عمرش به این جهانبینی هنوز نرسیده باشد. در باره جهانبینی عرفانی حافظ من چند جملهای عرض میکنم:
1⃣ عشق
🔸اوّلاً بارزترین مظهر این جهانبینی در کلام حافظ عشق است و این بدین خاطر است که بشر در راه طولانی ای که دارد، در این مراحل طولانی سلوک انسان تا برسد به لقاءالله که از منزل یقظه شروع میشود، این منازل گوناگون جز با شهپر عشق امکان ندارد که حرکت بکند. بدون محبّت و بدون عشق و جذبه عاشقانه، هیچ سالکی نمیتواند این طریق را حرکت کند. لذا در جهانبینی عرفا و در مکتب عارفان، عشق و محبّت جایگاه بسیار برجستهای دارد و در دیوان حافظ هم، این موج میزند.
🌿بکوش خواجه و از عشق بینصیب مباش
🌿که بنده را نخرد کس به عیب بی هنری
2⃣ وحدت وجود
🔸وحدت وجود که یکی از اصلیترین مباحث عرفان است، در کلمات حافظ فراوان دیده میشود.
3⃣ وحدت تجلی
🔸مسأله وحدت تجلّی از مباحث معروف عرفان و میان عرفاست، در مقابل نظریه فلاسفه اسلامی که قائل به کثرت فاعلیت حق هستند، عرفا قائلند به وحدت فاعلیت و وحدت تجلّی.
🌿عکس روی تو چو در آینهی جام افتاد
🌿صوفی از خنده مِی در طمع خام افتاد
4⃣ حیرت
🔸یکی دیگر از مباحث عرفانی موجود در بساط عرفا، مسأله حیرت است. همان چیزی که متأسّفانه به شک تعبیر شده در کلام کسانی که معنای حیرت عارف را درک نکردند، و آن را تفسیر کردند یا تعبیر کردند به شک. شکّ یعنی تردید در ریشهی قضایا، در اصلِ قضیّه تردید دارد. این غیر از حیرت عارف است که هر چه عرفان او و معرفت او بیشتر میشود، حیرت او هم بیشتر میشود که: «زدنی فیک حیرة» از دعاهایی است که نقل شده و مأثور است. «و ما عرفناک حقّ معرفتک» که از رسول اکرم نقل شد.
5⃣ بی اعتنایی به دنیا
🔸بی اعتنائی به دنیا، دید عارفانه است. اینی که ما بیائیم این تعبیرات مربوط به بی اعتنائی را مربوط به رندی او بدانیم این درست نیست. بی اعتنائی به دنیا مال آن انسان مستغنی است. کی مستغنی است؟ آن کسی که دلش با خدا آشناست.
🌿غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
🌿ز هر چه رنگ تعلّق پذیرد آزاد است
6⃣ سوء ظن به استدلال
🔸از جمله خصوصیّات عارفانه حافظ در دیوانش، سوء ظنّ او به استدلال است. که این مال عرفاست که:
🌿پای استدلالیان چوبین بود
🌿پای چوبین سخت بیتمکین بود
🔸میگوید استدلال تمکین نمیکند و نمیتواند تو را به همه جا برساند. حافظ هم همین مضمون را در غزلهای متعددی گفته است: «که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معمّا را» یعنی از راه حکمت نمیشود فهمید.
7⃣ سالوس ستیزی
🔸بحث سالوسستیزی حافظ هم از همین قبیل بحث عرفانی است. یکی از بیتالغزلهای دیوان حافظ، سالوس ستیزی است. دشمن نفاق و دورنگی است و تزویر در هر که که باشد؛
🌿گرچه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود
🌿تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود
8⃣ آزادگی
🔸آزادگی ای که در حافظ مشاهده میشود، ناشی از همین بینش عرفانی است.
9⃣ اخلاقیات
🔸اخلاقیات حافظ هم بخشی از جهانبینی حافظ است.
#عرفان #کلام_ولی
@almorsalat