🎥 خاطره سردار حاجی‌زاده از مخالفت رهبر انقلاب با خرید موشک‌های اسکاد از شوروی 🖋 مدیریت رهبر انقلاب واقعا عجیب است. بیایید صحنه را ترسیم کنیم. 1⃣ نظام نوپای اسلامی، پس از تجربه یک جنگ بزرگ که در آن تماشاگر بمباران مناطق مسکونی و بی دفاع بوده، احتیاج شدید به جنگ افزارهایی دارد که بتواند در مقابل خطرات مشابه بازدارندگی ایجاد کند. در مقطعی موشک با قیمت نازل در دسترس است. 2⃣ مدیران در تصمیم گیری ها، وابسته به گزارشات و نظرات کارشناسان و مشاوران خبره هستند. #جسارت خاصی میخواست که رهبری با درخواست مُصرّانه و هماهنگ همه مسئولین وقت نظامی مخالف کند و تصمیمی چنین خطیر بگیرد که در ظاهر کشور را از به دست آوردن موشک به شکل فوری محروم می‌کند. 3⃣ حال بیش از ۳۰ سال از فروپاشی شوروی و پیشنهاد فروش اسکاد های ۳۰۰ کیلومتری می‌گذرد! جمهوری اسلامی نه تنها با موشک های پیشرفته تر مستغنی شده، بلکه متّحدان منطقه‌ای خود را نیز از این موشک ها بهره‌مند می‌کند و حتی متهم به تاثیرگذاری در بحران های فرامنطقه‌ای مانند جنگ اوکراین با ارسال پهپاد و موشک و... است! ▪️ امروز کاملا هوایدست فاصله پذیرش و عدم پذیرش نظر و اصرار مسئولین نظامی توسط رهبری چقدر زیاد بوده، و ایشان چه تصمیم سرنوشت ساز و عزت آفرینی گرفته اند. 📌 جا دارد به این سوال فکر کنیم، #رمز مدیریت فوق العاده رهبری در چیست؟ چطور ممکن است یک نفر به این مرحله از #درایت، #حکمت و #شجاعت همزمان برسد؟ (فقط خوش مان نیاید که چنین رهبری داریم! واقعا به این سوالات فکر کنیم و اگر جوابی یافتیم سعی کنیم پاسخ ها را در خود محقق کنیم) 📥 @talaqqi

🆔 virasty.com/Talaqqi 📥 @talaqqi

🆔 virasty.com/Talaqqi 📥 @talaqqi

📥 @talaqqi

#یادداشت_وارده 📌 از تَک و تا نیفتید! شاید دیده باشید کسی راه میرفته و زمین می‌خورَد اما برای اینکه از تَک و تا نیفتد، طوری رفتار می‌کند که انگار اوضاعش تحت مدیریتش است و هرکه نفهمد، خیال کند که به عمد روی زمین دراز کشیده... روزنامه‌ی «شرق» که گند پیش نویسی‌اش درآمده بود و با توافق اخیر یکه خورده بود و (فکر کنم در مجلد مرسوم آخر سالش) به تحلیل دلایل عدم تمایل سعودی برای توافق با ایران در سال ۱۴۰۱ پرداخته بود، حالا توافق شکل گرفته را تلویحاً به اسم قبیله‌ی خودشان سند می‌زند، هم چنان که آمریکایی‌ها قیافه‌ی صلح جویانه و خیرخواهانه گرفته‌اند و همزمان که از درون می‌سوزند و دود تعجب از کله‌هاشان بلند است، اظهار رضایت از توافق اخیر می‌کنند. باشد! برفرض که دیپلماسی شخصی و «فراقوه‌ای» شمخانی کار را پیش برده و اصلا خیال کنید هاشمی رفسنجانی به خوابش آمده و راه رقم زدن چنین تحول عظیمی را به او الهام کرده و شمخانی تمام موانع را در این سه قوه‌ی ضد دیپلماسی کنار زده و خود را به مقصود رسانده و اصلا موقع بالا رفتن از سکوی قهرمانی عکس خاتمی را بوسیده و بالای سر برده و کنار گود مذاکرات پکن هم، روحانی بوده که او را روی صندلی نشانده و مربی‌گری کرده و لاریجانی هم با حوله بادش زده و هورااااا... قهرمان دیپلماسی جدید برای انتخابات ۱۴۰۴ آماده باشد (ببخشید خیلی فرض طولانی‌ای بود، البته کمتر از طول خیال‌پردازی غربگرایان) حالا برفرض صحت این خیالات، چرا جناب شمخانی در دوران روحانی (که لابد همه‌ی اسباب فراهم بود و نیازی به دور زدن قوا نبود) چنین افتخاری را رقم نزد؟! راستش، مسئله‌ی توافق اخیرا ایران با سعودی‌ها آنچنان اتفاق مهمی در عرصه‌ی بین‌المللی‌ست که آدم دلش نمی‌آید با خاله زنک بازی‌های این چنینی خرابش کند. قدر مسلّم، این توافق، نه پایانِ راه تلاش جمهوری اسلامی ایران برای نقش آفرینی در مدیریت آینده‌ی منطقه و جهان است، نه پایانِ مشکلات بین ما و سعودی‌ها، اما دستاوردی بسیار مهم در میانه‌ی راه است که اگر بخواهیم تبارشناسی کنیم، چشم و ابرو و قیافه و قد و بالایش بیشتر میخورَد فرزند سیاست «دیپلماسی منطقه‌ای و سیاست تعامل با همسایگان» آیت الله رئیسی و «اصالت بخشی به آسیا و جهان اسلامِ» امام خامنه‌ای باشد تا آنکه از رحمِ یائسه‌ی برجام‌ها و گلوبالیزاسیون و خاورمیانه‌ی جدید و نظم نوین جهانیِ غربی‌ها و غرب پرستان زاده شده باشد. #ایران_قوی #توافق #عربستان #چین #افول_آمریکا 📥 @talaqqi

💡پاسخگویی به مطالبات، گام اول تحقق مشارکت مردمی 1⃣ مدتی قبل زائر حضرت رضا (ع) بودیم. پدرم که علاقه زیادی به معارف قرآن دارد، گلایه داشت که سهم برنامه های قرآنی حرم نسبت به سایر برنامه ها کم است. هم نامه ای در صندوق انتقادات و پیشنهادت انداخت و هم به شکل اتفاقی با آیت الله مروی (تولیت آستان قدس) که امام جماعت یکی از رواق ها بود دیدار و گفتگو کرد (وقتی کسی پیگیر باشد خدا راهش را باز می‌کند!) به تازگی آستان قدس پاسخی برای ایشان ارسال کرده و در مورد برنامه های آستان پیرامون معارف قرآنی در حرم مطهر توضیح داده است. جدای از خود پاسخ که متین و قانع کننده است، روحیه ارزشمند #پاسخگویی به مطالبات مردمی که در این نهاد وجود دارد، جالب توجه است. 2⃣ مدتی قبل عازم سفر بودم. در مبدا هر چقدر تلاش کردم به شکل آنلاین بلیت بخرم ظرفیت را تکمیل نشان می‌داد. وقتی به ترمینال مبدا رسیدم از تعاونی ها پرس و جو کردم آنها هم گفتند بلیت نداریم. اما وقتی به محوطه ترمینال رفتم دیدم اسم مقصد را صدا میزنند و ظرفیت تکمیل نبوده! جالب اینکه بلیت نمی فروختند و به قیمت بالاتر مسافر سوار میکردند. دیر وقت هم بود و نظارتی نبود. در اتوبوس‌ برای مبلغ گران تر کارت کشیدم و رسید خواستم ولی کمک راننده از دادن رسید امتناع کرد و گفت دوست نداری پولت را برگردانیم به سلامت! جالب اینکه بیش از یک اتوبوس به مقصد وجود داشت، اما همگی همدست شده بودند که گران تر بفروشند و بازار گرمی می‌کردند که نیم ساعت دیگر ماشین نیست یا گران تر است و... به ناچار با همان اتوبوس راهی شدم. بقیه مسافران هم که بدون بلیت و با مبلغ گران تر سوار شده بودند شاکی بودند. قبل طلوع آفتاب رسیدیم. شماره پلاک اتوبوس و نام تعاونی را برداشتم. کسی از مسافران شاکی را ندیدم تا وقت اداری منتظر بماند و این گران‌فروشی را پیگیری کند. مسئولین ترمینال که آمدند اول گفتند به ترمینال مبدا مربوط است. بعد گفتند با شماره ۱۴۱ راهداری تماس بگیر و ثبت شکایت کن. تماس گرفتم و مفصلا توضیح خواستند و ثبت کردند. بعد راهنمایی و سفارش کردند و رفتم با مدیر راهداری ترمینال صحبت کردم. استقبال خوبی کرد و گفت مسئله را مکتوب کن. مکتوب کردم و گفتم برای آن مبلغ اضافی که گرفتند اینجا نیستم، برای سوء استفاده از نیاز مردم و فقدان نظارت اینجا هستم. گفت حق با شماست و باید رسیدگی کنیم. با شماره پلاک، ماشین را پیدا کرد و دستور داد مجوز تردد ماشین تا زمان رسیدگی باطل شود. شماره کارتم را هم گرفتند که اضافه دریافتی را برگردانند. مدتی بعد مبلغ اضافی به حسابم برگشت و صاحب ماشین تماس گرفت و عذرخواهی کرد که کمک راننده ها هر روز یک برنامه درست میکنند، اگر ماشین را بفروشم بگذارم بانک سودش را بگیرم راحت ترم و...😄. مجدداً از ترمینال تماس گرفتند و پرسیدند آیا رضایت شما را جلب کرد؟ اجازه می‌دهید ماشین به کارش برگردد؟ گفتم راضی نیستم کسی از نان خوردن بیفتد. اما لطفا رسیدگی کنید چنین رفتاری تکرار نشود. قول پیگیری دادند. 🖋 این ها نمونه هایی خُرد از نقش آفرینی مردمی برای حل مشکلات است. شکل گیری و تقویت این تعاملات و رفت و برگشت ها بین عناصر دغدغه مند مردمی و نهاد های حاکمیت، می‌تواند به مرور باعث ایجاد الگوهایی برای نقش آفرینی مردم در چالش های کلان شود، نقشه ای که در حال حاضر دنبالش میگردیم ولی فعلا به روشنی نیافته ایم. در این نقشه عناصر مردمی، واقعیت های میدانی، مشکلات موجود و راه حل های احتمالی را پیشنهاد می‌دهند، نهاد های حاکمیتی نیز محدودیت ها و اقتضائات و پیچیدگی های کار را تبیین می‌کنند. از رهگذر اين تعاملات، می‌توان به یافتن راه حل مشکلات امیدوار بود. در این صورت دیگر دلسوزان و دغدغه مندان صرفاً مشغول انتقاد و بعضاً غُر زدن نیستند، چون #مسیرهای_عملیاتی برای ایشان برای کمک به حاکمیت در حل مشکلات تعریف شده. مشابه همان مسیری که در #دفاع_مقدس گشوده شد و نقش آفرینی نیروهای مردمی منجر به آزاد شدن خرمشهر و سایر مناطق شد. الان هم باید به دنبال الگوهایی برای #نقش‌_آفرینی_مردمی برای آزادسازی خرمشهرهای اقتصادی، فرهنگی و... باشیم. الگویی که در آن نیروهای مردمی #نقشه_راه روشنی برای کمک به حل مسائل کشور پیش رو داشته شده باشد. 📌 پ.ن.۱: يك لشكرى از #جوانهاى_مؤمن_و_انقلابى لازم است كه وارد ميدان بشوند، مطالبه كنند آرمانها را و 👈 خودشان كمك كنند به تحقّق اين آرمانها. ۱۳۹۷/۰۳/۰۷ 📌 پ.ن.۲: جوانهای عزیز! بچه‌های عزیز من! فردا مال شما است، آینده مالِ شما است؛ شما هستید که باید این تاریخ را با عزّتش محفوظ نگه دارید؛ شما هستید که این بارِ مسئولیّت را بر دوش دارید؛ خرّمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، [بلکه‌] در یک میدانی که از جنگ نظامی سخت‌تر است. البتّه ویرانی‌های جنگ نظامی را ندارد؛ بعکس، #آبادانی به دنبال دارد، امّا سختی‌اش بیشتر است. ۱۳۹۵/۰۳/۰۳ 📥 @talaqqi

📌 یکی از دوستان عزیز بخشی از سخنرانی حضرت آقا مربوط به ۸ سال قبل را که با امشب و فردا تناسب دارد یادآوری کرده اند: من مطلبی را یادداشت کرده‌ام که عرض بکنم؛ همین‌جا آن را بگویم: جوان ایرانی خوشبختانه جوان پرانگیزه و پرشوری است؛ درست نقطه‌ی مقابل آن چیزی است که بعضی از مراکز مغرض آماری و غالباً با منشأ خارجی یا اساساً خارجی اعلام میکنند. آنها میگویند جوان ایرانی افسرده است؛ یک طبقه‌بندی هم میکنند و میگویند جوان ایرانی در فلان درجه‌ی از افسردگی -یک درجه‌ی خیلی بالایی- قرار دارد. این یک دروغ محض و خباثت‌آمیزی است که دارد امروز انجام میگیرد و بهانه‌ی یک سلسله کارهای خلاف دیگر است؛ جوان ایرانی افسرده است، پس بایستی برایش محیط نشاط درست کنیم؛ چه‌جوری؟ با کنسرت موسیقی، با جلسات و اردوهای مختلط جنسی، و آزادی‌هایی از این قبیل؛ این دنباله‌ی آن حرف است. نخیر، بعکس، جوان ایرانی امروز جزو بانشاط‌ترین و فعّال‌ترین و سرزنده‌ترین جوانها است. شما نگاه کنید در دنیای غرب، جوان اروپایی افسرده است؛ این‌قدر آمار خودکشی‌ها در آنجا بالا است. افسردگی آنجایی است که یک جوانی بر اثر فشارهای روحی، تفنگ دست میگیرد، میرود در یک ساحل امن و بظاهر آرام و حدود هشتاد کودک را با رگبار میکشد؛ اتّفاقی که دو سه سال پیش در یکی از کشورهای اروپا اتّفاق افتاد که همه مطّلع شدند و در دنیا منعکس شد؛ افسردگی این است. افسردگی عبارت است از اینکه جوان اروپایی برای خودکشی کردن می‌آید در سِلک داعش. گزارشهایی که ما داریم نشان میدهد که تعداد بالایی از عناصر انتحاری داعش، جوانهای اروپایی‌اند؛ میخواهد خودکشی کند، فکر میکند این خودکشی یک هیجانی دارد و بهتر از غرق کردن خود مثلاً در رودخانه‌ی فلان کشور اروپایی است، [پس] می‌آید اینجا؛ بر اثر افسردگی کامل دنبال هیجان میگردند؛ افسرده آنها هستند. 👈 جوان ایرانی که روز بیست‌وسوّم ماه رمضان که شب قبل را با احیاء گذرانده، با دهان روزه، در گرمای شدید تابستان، می‌آید در خیابان راه‌پیمایی میکند، بعد می‌نشیند زیر آفتاب و نمازجمعه را برگزار میکند، او فرسنگها از افسردگی دور است، او سرزنده است، او بانشاط است. ۱۳۹۴/۰۴/۲۰ #رمضان #شب_قدر #روز_قدس #فلسطین 📥 @talaqqi

#یادداشت_وارده 📌 حاج قاسم و قلّه‌ی توزیع نرمال نموداری که مشاهده می‌کنید، نمودارِ توزیع نرمال (normal distribution) است. مثلا اگر قامت افراد یک جامعه را در نظر بگیریم اکثریت، حول یک محدوده‌ی عددی میانگین هستند و اقلیت‌های خیلی کوتاه قد و خیلی بلند قد هم در حاشیه‌ی نمودار نمایان است. این نمودار در مورد بسیاری از مسائل اجتماعی، از جمله مسائل اخلاقی و دینی هم کمابیش صادق است. یعنی عمده‌ی مردم، میانگینی از مؤمن‌ترین افراد جامعه و فاسق و فاجرترین آنها هستند... نکته‌ی مهم در این نمودار، عدم سکون آن در محور افقی‌ست. یعنی توزیع، ظاهراً به همین شکل (زنگوله‌ای) باقی می‌ماند اما در ادوار مختلف به سمت چپ و راست (در مورد دینداری مردم یعنی به سمت کفر و ایمان عمومی) حرکت می‌کند. اما نیرو محرکه‌ی این حرکت چیست؟ «خلوص و اصرارِ دو اقلیتِ در حاشیه» اینجا به قول حاج قاسم باید گفت: «انسانهای منزّه، جامعه را منظم می‌کنند» و برعکس این حرف هم صادق است. سیاست استکباری این است که اقلیت فاسق و فاجر را ابتدا با مظلوم نمایی مقبول کند و سپس به صورت نظام‌مند، برای فسق و فجور بستر مناسب فراهم آورد تا نمودار به سمت منفی حرکت کند و طبیعتا میانگین و اکثریت مردم نیز... بعد هم چماق اکثریت را بر سر اقلیت مومن بزند و تدریجا ماهیت ایمانی جامعه را مستحیل کند. در جامعه شناسی و سیاستگذاری غربزده‌ی جوامع مسلمان، مبنا را قله‌ی این نمودار می‌گیرند (البته اگر لطف کنند به سبک اربابان خود اقلیت سمت چپ نمودار را به جامعه تحمیل نکنند) و با تقدسِ برساخته‌ی اکثریت، بر سر اقلیتِ سمت راست و آنان که نمودار را می‌خواهند به سمت راست حرکت دهند، می‌کوبند که «به مردم برگردید»... حاج قاسم اما از قله‌های دیگری حرف می‌زند. حاج قاسم پرورده‌ی مکتب قرآن است. شاید چنین نموداری را در وصف السابقون و اصحاب یمین و شمال دیده... او دفاع مقدس را دیده... قله‌های حاج قاسم سابقونی هستند که در شرح نمودار توزیع نرمال به سبک علوم غربزده‌ی راکدِ گندیده، به آنها تندرو می‌گویند... راستی، هنر امام خمینی رحمه‌الله این بود که در برهه‌ای تاریخی، توانست فریاد برآوَرَد و برخلاف استکبار، چماق اکثریت متدین (هرچند شکسته بسته) را بر سرِ پیشتازانِ شقاوت و اصحاب شمال (چپ) بزند که «به ملت برگردید»... و کسی چه می‌داند شاید از همان ابتدا «ملت ابراهیم» را در نظر داشت... ✔️ خلاصه: اگر از وضع اکثریت جامعه ناراضی هستید، شتابِ حرکت خود به سوی خیرات و خودسازی‌تان را بیشتر کنید که اقلیتِ مقابل دارد برای کشاندنِ نمودار به سمت خودش، به هر کثافتی دست می‌زند... 📥 @talaqqi