eitaa logo
تلخیص الکتب.
1.7هزار دنبال‌کننده
58 عکس
13 ویدیو
3 فایل
خلاصه کُتُب نحوی با روشی ساده و قابل درک.
مشاهده در ایتا
دانلود
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. 🔹زیادةٌ و تفصیل🔹 💥۱.اصل در جمله ای که توسط قول حکایت میشود این است که بدون تغییر و همانطوری که شنیده شده ذکر شود.به عبارت دیگر اصل در جمله محکی،حکایت لفظی و معنوی ست.لکن حکایت آن جمله به معنایش _نه به الفاظش _جایز است. وقتی شنیده میشود" البرد قارس"میشود در حکایت او گفته شود"قال فلان البرد شدید" در "حکایت معنوی"حائز اهمیت است،سلامت اصل معنی،صحت الفاظ و صحت ترکیب است. :اگر اصل جمله محکی مشتمل بر خطای لغوی یا نحوی باشد،حکایت "معنوی"واجب است تا از خطا جلو گیری شود،مگر اینکه هدف،اظهار خطای ناطق اول و تبیین مقصود اوست که در این صورت حکایت"لفظی"واجب است به این صورت که اصل جمله حکایت میشود سپس خطاها و اشکالات بررسی میشود.. 💥۲.آیا کلماتی مثل_نادیت،دعوت،اوحیت،قرات،اوصیت و نصحت_که معنای قول را دارند ملحق به قول در نصب "یک یا دو مفعول" میشوند.؟ :بله،مادامی که دلالت معنویشان بر معنای قول واضح است.مثل"وَنَادَوْا يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ" و "فَدَعَا رَبَّهُ انِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِ" مثالهای فوق با توجه به وضوح دلالت و معنی احتیاجی به تقدیر "قول"نیست اما در جایی که مقام محتاج تقدیر قول بود،باید در تقدیر گرفته شود. "فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَكَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ" که تقدیر چنین است "فیقال لهم أَكَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُم.؟" این مثال برای صحت معنی تقدیر قول واجب است. وافی جلد دوم خلاصه صفحه۴۷ تا ۴۹ https://eitaa.com/joinchat/2729246727C8ff5234cd0
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ اللّهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. 🔹مسأله ۶۷ نائب فاعل🔹 ی نکاتِ در خصوص"فعل مجهول". ✔️۵.اگر فعل،ماضیِ ثلاثی و عین الفعل آن حرف عله باشد،در مجهولش سه وجه جایز است. أ.کسره دادن به فاء الفعل که در این صورت حرف عله تبدیل به"یاء"میشود. "صِیمَ،بِیعَ" ب.ضمه دادن به فاء الفعل که در این صورت حرف عله تبدیل به واو میشود. "صُومَ،بُوعَ" ج.إشمام.که فقط در تلفظ اتفاق می فتد بخلاف دو مورد بالا که هم در تلفظ و هم در نوشتار است. :نطقی است به صوتی که جمع شده است بین ضمه و کسره.(یعنی ابتداء ضمه را نطق کنی و بلافاصه بعد آن ضمه،کسره را نطق کنی) ی این سه وجه فوق در صورتی جایز هستند که اشتباهی پیش نیاد،و در صورت رخ دادن اشتباه،عدول واجب است. مثال:ماده"ساد یسُودُ"فعل ماضی معلومش مثلا وقتی اسناد دهد به ضمیر متکلم وحده،میشود"سُدْتُ"و یکی از وجهای مجهول این فعل نیز"سُدْتُ"است،در این حالت اگر احتمال دهیم ممکن است اشتباهی رخ دهد از همین"وجه"عدول میکنیم ولی دو وجه دیگر(کسر عین الفعل و إشمام)جایز است. :در فعلِ ماضیِ مجهول ثلاثی معتل العین سه وجه جایز است،در صورتی که اشتباه رخ ندهد.پس اگر ضمه واقع شد در اشتباه،دو حالت دیگر(إشمام و کسر) باقی میماند و اگرکسر واقع شد در اشتباه،دو حالت دیگر(ضمه و کسره)باقی میماند و اگر اشتباه از ناحیه ی إشمام باشد،اشمام را ترک میکنیم. :در صورتی که هر سه وجه جایز بود کدام مقدم است.؟ :ابتدا کسره دادن به فاء الفعل سپس إشمام و بعد ضمه دادن که واقعا استعمالش بسیار کم است. دارد إنْ شاءَ اللهُ. وافی جلد دوم خلاصه صفحه ۸۴ تا۸۶ https://eitaa.com/joinchat/2729246727C8ff5234cd0
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ اللّهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. 🔹زیادة و تفصیل🔹 ✔️۱.در کلام عرب افعال ماضی وجود دارد که،همیشه شکلشان به صورت فعل مجهول است ولی معنایشان چنین نیست از این جهت مرفوعشان فاعل است نه نائب فاعل.مشهورترین این افعال"هُزِلَ،دُهِشَ،شُغِفَ بکذا،أُولِعَ به،و أُهَتْرِ به،اسْتُهتِرَ به،و أُغرِیَ به.در اینکه مضارع این افعال به صورت مجهول می آید یا نه به سماع توجه میشود.و چنین نیست هر فعل ماضی که شکلش به صورت مجهول باشد مضارعش هم چنین است. ✔️۲.نائب فاعل مرفوع است به یکی از دو شیئ،فعل مبنی و اسم مفعول. :آیا نائب فاعل مرفوع میشود به مصدر مؤولِ تشکیل شده از"أنْ"و"فعل مجهول".؟ :صحیح ترین این اقوال،جوازش است به شرط أمن لبس. :عَجَبْتُ مِنْ أَنْ أُکِلَ الطعامُ،که تاویلش میشود"عَجَبْتُ مِن أَکلٍ الطعامٌ" مصنف:با وجود جواز،امروزه بهتر است به این قول توجهی نشود چون دارای پیچدگی است. وافی جلد دوم خلاصه صفحه ۸۹ تا ۹۱ https://eitaa.com/joinchat/2729246727C8ff5234cd0