🏴 *روضه با صفای منزل علی آقا*
🚩#روضه_خانگی
🚩 #تجربه_نگاری
🔸 نزدیک بیست سالی بود که علی آقا را میشناختم. در بازار اصفهان بود و شغل آزاد داشت، متدین و اهل حلال و حرام، ولی در نگاه اول خیلی نشون نمیداد. ظاهر معمولی و مرتب، خوش برخورد، خوش اخلاق و معمولا خنده به صورت، با یه ته ریش کوتاه.
🔹 چند سالی هست که هر هفته شنبه صبح منزلشون #روضه داره، #بین_الطلوعین.
با اذان صبح شروع میشه و آفتاب که بزنه سفره صبحانه را جمع میکنند؛ نماز جماعت، زیارت عاشورا، سخنرانی، روضه و صبحانه.
🔸 چهار پنج سال از این روضه میگذشت که یک هفته اصفهان بودم و از سر کنجکاوی رفتم منزلشون.
مناسبت خاصی نبود، اما تمام زیرزمین، پارکینگ و حیاط منزل پر شده بود. توقع این جمعیت را در این وقت صبح نداشتم.
روضه با صفا و نورانی ای بود.
🔹 در تمام این سالها، ندیده بودم در مورد مجلسشون صحبتی بکنه. بعد از روضه و صبحانه، وقتی جمعیت رفتند و خلوت شد، باب صحبت را باز کردم و به حرف کشوندمش؛
🔸 میگفت اولین باری که تصمیم گرفتم منزلمون روضه بگیرم، فقط با خانمم صحبت کردم و بعد از همراهی ایشان و تصمیم قطعی بر روضه خانگی هفتگی، یه سخنران و مداح دعوت کردم و بدون اینکه هیچ تبلیغی کنم و حتی به فامیل اعلام کنم، اذان صبح درب منزل را باز کردم. حاج آقا برای نماز آمدند و فقط من و خانمم با ایشان نماز جماعت خواندیم. موقع منبر و روضه دو سه نفر که صدای بلندگو را از بیرون شنیده بودند، آمدند داخل و به تدریج هفته به هفته چند نفر به این روضه اضافه شدند تا الان که هر هفته حدود هشتصد نفر را صبحانه میدادند.
🔹 موقع صبحانه خیلیها مشغول کمک بودند، جالب بود که علی آقا میگفت اینها هر هفته میاند کمک، همگی خودشون اومدند و از قبل هیچ آشنائیتی بینمون نبوده. میگفت چندتاشون قبل اذان صبح میرند نانوایی و نونی که سفارش دادم را میگیرند و پشت در منتظر میمونند تا اذان بشه و در را باز کنم.
🔸 از خانواده و بچهها و شغلش میگفت که چطور همگی متأثر از این روضه هفتگی هستند. روضهای که یک تنه، #تربیت خانواده و اصلاح #سبک_زندگی شون را برعهده گرفته بود.
و من که هیئتهای بزرگ زیادی شرکت کرده بودم، حقیقتا به حال و هوای این روضه خانگی غبطه میخوردم.
💠 علی آقا با روضه خالص و بی ریایی که برگزار کرده بود، بستر سلوک خیلیها را مهیا کرده بود و از همه مهمتر اینکه خانواده خودش بیمه شده بود ...
☑️ کانال تنها علاج ☑
♻ سروش ↙
https://sapp.ir/tanhaelaj
♻ تلگرام و 📱ایتا ↙
@tanhaelaj
💠 هوالشافی
🔰 شفاخانه هیات
🔹آروم و قرار نداشت. انگار #مسموم شده بود. به هم میپیچید. هر چند لحظه یهبار با خودش میگفت: #غذای_هیأت و مسمومیت... نه! ...عجیبه... محاله...
🔸رسیدیم درمونگاه. #دکتر کشیک اومد و یه گپی با بچههای پذیرش زد و رفت توی اتاق. گفت یکی یکی بفرستین داخل. نوبت ما که رسید، رفتیم توی مطب.
🔹 دکتر گفت: بگین، ... گفتم: سلام آقای دکتر، امشب دوستم تو هیأت غذا رو که خورد، #دل_درد شدید گرفت. دکتر گفت: چند نفر این طور شدند؟ گفتم: فکر کنم فقط ایشون. از روی حالاتش، خودمون حدس مسمومیت میزنیم. بعد رو کرد به رضا دوستم و گفت: بخوابین روی تخت تا شکمتون رو #معاینه کنم... هرجا دست میذارم، #درد دارین بگین.
🔸چشم آقای دکتر
🔹غذای هیأت رو توی ظرفای پلاستیکی و یه بار مصرف میریزن. همش مضره. خود این مسمومیت میاره.
🔸ولی آقای دکتر، ما همچنان سنتی و تر و تمیز پَز وتر و تمیز خوریم. همچنان تو دوری های سنتی غذا می خوریم.
🔹پس خوب رعایت #بهداشت پخت و پز نشده حتما؟
🔸خدمت تون که گفتم آقای دکتر... معتقدیم غذای روضه رو با دقت فراوون باید بار آورد و پخت... اگه از غذای خونه مون بهتر مواظبتش نکنیم، حتما کمتر نیس.
🔹به هر صورت یه ایرادی اینجا ها هست... مگر نه دل درد نداشتی!
🔸چرا این طور می گین آقای دکتر! من معتقدم که گیر از خودمه، نه از هیأت و غذا و پخت و پزش...
🔹برای چی؟
🔸آخه فقط من اینطور شدم.
🔹خب، اینم #دلیل_پزشکی داره. بدن شما آماده بروز بوده، ریخته بیرون. (همونطور که داشت معاینه میکرد، دستش اومد روی صفرا. تا دست گذاشت، فریادی از ته دل در اومد)
🔹یه سونو براتون مینویسم، برین انجامش بدین...
🔸رفتیم سونوگرافی که طبقه بالای #مطب بود. یک سونوی کامل شکم از معده و روده و صفرا و کبد ... گفت: هیچی نیست. یه #التهاب ساده س که با چند تا #آنتی_بیوتیک خوب میشه.
🔹بلند شدیم و جواب سونو رو برای دکتر آوردیم. دکتر با دقت عکسای سونو رو دید و روی برخی از اونا مکث معنی داری می کرد... انگار چیزی دیده باشه. بعدش، دوباره معاینه کرد و همونجاهای قبلی رو دست گذاشت و با همون عکس العمل مواجه شد. تلفن رو برداشت و زنگ زد به سونوگرافی: دقیق تر سونو کنین، من فکر میکنم که ...
🔸من دقیق دیدم جناب دکتر، چیزی نبود، حالا دوباره هم چک میکنم. بگین بیان بالا.
🔹این دفعه دقتش رو چند برابر کرد. از نوع نشستن و تمرکزش معلومه که میخواد با چند برابر دقت، حرف قبلی خودش رو تکرار و تائید کنه. یهو گفت: آها دیدم؛ اینجا یه چیزیه ...
****
❇️امروز دو هفتهس که دوستم #عمل کرده و #توده_مخفی که حالا پیدا شده بود رو درآوردیم. دکتر میگفت: نباید به این زودیا این توده خودش رو نشون میداد و البته از نوعیه که وقتی که هم بروز میکرد دیگه راهی برای مقابله نبود و مریض رو زود #متاستاز میکرد. مادرش میگفت: دائم میگه «من که گفتم غذای هیات، مسمومیت که نمیاره هیچ، آدمو صاف و صوف هم می کنه...»
****
📝بعد التحریر: همیشه هیات و حال و هوای هیات #بهجت_آفرین و #دلگشا بوده است. با اینکه ظاهر هیات، ذکر مصیبت است اما باطن آن، #معنا دادن به زندگی زیر پرچم حق گرائی و حقیقت طلبی است. این معنا، دل انسان هیاتی را قرص و محکم کرده و استواری، ایستادگی و استقامت بیشتری را در خود ذخیره می کند. وقتی در این ایام که به واسطه ضرورتهای بهداشتی توفیق #اجتماع_حضوری زیر #خیمه_حضرت_سید_الشهدا علیه السلام از ما سلب شده، توفیق دیگری نصیب مان شده و آن احیای هیاتها و #روضه_های_کوچک_خانوادگی است. هر خانواده ای می تواند دور سفره امام حسین علیه السلام جمع شود و با گفتن و خواندن چند دقیقه ای از کتابهای اخلاقی و دینی و تاریخی و استفاده از کتابهای مقاتل و #لهوف، خود را از حظ یک #روضه_خانگی بهره مند کرده و با #توسل به آن بزرگان، خانه خود را معطر به نام و یادشان کند و دل و جان خود و خانواده اش را به حکمت خدا، محکم و استوار نماید تا در کوران حوادث و وقایع، صبور و شکور باشد که این دو از بهترین وسیله های عبور از حوادث و ان شاءالله قوت و ارتقاء روحی هستند. این فرصت کم نظیر را غنیمت شماریم برای قوی شدن. ایران قوی از خانه و خانواده قوی حاصل می آید...
🖊 به قلم #دکترمصباح_الهدی_باقری_کنی پژوهشگر #مرکز_رشد
https://b2n.ir/657586
🌿 #هسته_احیاء_امر
@tanhaelaj