#یا_ابا_عبدالله_الحسین_ع
✔️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ (۸)
〰〰🕌〰〰🐫🐪🌤
#عزم_لشکراموی_برای_کشتن_امام
✍بعد از رسیدن نامه تند ابنزیاد توسط شمر بن ذیالجوشن که در آن به عزل و کنارهگیری او از سپاه اشاره شده بود،
عمر بن سعد احساس کرد که اوضاع به نفع او نیست و به هراس افتاد که فرصت از دست برود و فرماندهی لشکر از او گرفته شود و از حکومت ری برکنار گردد؛ لذا میبینیم که با شدت فراوان،
به قتل امام کمر بست.
🌤عصر روز نهم محرم، در حالیکه امام بعد از نماز عصر در مقابل خیمه نشسته و تکیه بر شمشیر زده و سر مبارکشان را بین دو زانو گذاشته بودند ، عمر بن سعد فریاد زد:
❌ ای سواران خدا سوار شوید! به بهشت مژده به آن باد.
مردان با او سوار شدند و رو به خیمههای امام حسین سرازیر گشتند.
(المجالس الفاخرة/ شرفالدین۹۹ - مقتل الحسین/امین ۹۹)
در حالی که امام حسین علیه السلام سر را بر زانوان گذاشته بودند ؛ زینب کبری سلام الله علیها به برادر نزدیک شده و فرمودند:
آیا صدا را نمیشنوید که نزدیک میشود؟
🕌امام به ایشان توجه نموده و فرمودند:
پیامبر را در خواب دیدم، به من فرمود: تو به سوی ما میآیی....
(همان ص۳۱۸)
...قمر بنیهاشم علیهالسلام ، جناب زهیر و جناب حبیب بن مظاهر با لشکر اموی صحبت میکنند و علت آمدن سپاه را میپرسند، آنان پاسخ میدهند:
❌ امیر به ما دستور داده که راه بر شما ببندیم، یا به فرمان او درآیید یا شما را به فرمان او در خواهیم آورد و با شما خواهیم جنگید.
وقتی حضرت عباس علیه السلام خبرها را برای امام آورد، به او فرمودند:
🌤 برادرم به سوی آنها بازگرد؛ اگر میتوانی امشب را از آنها فرصت بگیر و جنگ را به فردا بینداز، تا ما امشب نماز بخوانیم و پروردگارمان را ندا کنیم و استغفار نماییم. او میداند که من، نماز برای او و تلاوت کتابش و کثرت دعا و استغفار را دوست میداشتهام.
امویان درخواست امام علیه السلام رامیپذیرند....
(مقتل الحسین/امین۱۰۴- تاریخ طبری ۳۲۰/۴)
🕌در پی این مهلت ، وقتی اصرار جنگ بر همگان مشخص شد،امام حسین علیه السلام اصحاب خود را میآزمایند و خطبهای بیان میفرمایند و بیعت خود را از اصحاب برمیدارند و امر میکنند هر کدام از شما، دست یک نفر از خانواده مرا بگیرد و فرار کند....
(تاریخ طبری ۳۲۱/۴-مقتل الحسین ۱۰۵)
پس از این خطبه، اهل بیت علیهم السلام و اصحاب هر کدام در مقام دفاع از امام خود کلماتی بیان داشتند؛
👈 ...پس از سربلندی اصحاب، امام اینگونه در مورد یاران خویش گواهی دادند::
🌤 خواهرم، به خدا سوگند آنها را آزمودم و در ایشان جز شجاع نیافتم؛ با مرگ در راه من آنقدر مأنوسند که طفل به شیر مادرش.
(همان۹۳)
امام حسین علیه السلام و یاران، شب را به مناجات گذراندند. آن شب، شب دهم محرم بود....آنان با تمام وجود در حالات رکوع و سجود، قیام و قعود، تلاوت قرآن و استغفار، به خدای روی آوردند.
زمزمهای چون همهمهء زنبوران.
(تاریخ طبری ۳۴۴/۴- مقتل الحسین/امین ۱۰۶)
آنچنان که یکی از سپاهیان اموی با مشاهدهء این وضعیت، و این جو آکنده از ایمان و تقوا، هدایت یافت.
🕌به هنگام سحر ، امام علیهالسلام سر را به زیر انداخته و لختی خوابیدند؛ سپس بیدار شده و فرمودند:
سگانی را دیدم که به شدت میخواستند مرا بگزند. در میان آنها سگ پیسی بود که بیشتر حمله میکرد. فکر میکنم آن کس که مامور قتل من است، مردی باشد که مرض پیسی دارد. سپس جدم رسول الله و عدهای از اصحابش را دیدم که میفرمود: پسرم، تو شهید آل محمدی اهل آسمان به تو بشارت میدهند.
(مقتل الحسین/امین ۱۰۷)
🌤امام به اصحاب دستور دادند تا در پشت خیمهها خندقی بکَنند و هیزم در میان آن بیندازند و آن را صبح هنگام آتش بزنند تا دشمن از ورای خیمهها حمله نکند...
نتیجه :
حضرت از شهادت خود در این سفر آگاه بودهاند؛ و امر خاص الهی به ایشان این بود که:
إن الله شاء أن یراك قتیلاً.
👈 امر خاص خدا در #باطن و
👈 عدم بیتفاوتی نسبت به دعوت کوفیان در #ظاهر ،
سبب حرکت امام علیهالسلام است.
کسانی که به لغزش ، انگیزه #تشکیل_حکومت را برای حرکت سیدالشهداء بیان میدارند؛
این سوال را پاسخ دهند که::
⁉️⁉️ چرا حضرت در مدت اقامت ۵ماهه در مکه ، به تجهیز سپاه نپرداخت و هیچ اقدامی نفرمود؟
⁉چگونه آن حضرت انگیزه خلع #یزید را دارد در حالیکه در طول مسیر بارها شهادت را به عناوین مختلف اعلام داشت و بارها بیعت خود را از همراهان برداشته و با این حال در برخورد با هر فردی از او یاری طلبیدند؟!
جز آنکه در این مسیر ، که انتهایش #تنها شهادت است و وظیفه، دفاع از حجت خدا و تنها نگذاشتن ایشان است،
مردمان محک بخورند و غربال شوند؟؟
جناب زهیر در ضمن احتجاجی به کوفیان فرمود:
خدا ما و شما را با خاندان پیامبر امتحان نموده تا واکنش ما و شما معلوم شود؛ ما شما را به یاری اهل بیت پیامبر دعوت مینماییم.
@tanhatarinmonji
#یا_ابا_عبدالله_الحسین_ع
✔️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ (۱۸)
〰〰🕌〰〰🐫🐪🌤
✍... پس از آنکه امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید امتناع فرمود، ماندن در مدینه دیگر به صلاح ایشان نبود؛
خطر جدی حضرت را تهدید میکرد و ایشان #مجبور بودند برای حفظ جان خویش از #مدینه خارج شوند.
چرا که آنها یا حضرت را مجبور به بیعت میکردند و یا ایشان را به قتل میرساندند، و چون حضرت حاضر به بیعت نبودند،
چارهای جز خروج از مدینه نداشتند ؛
❌یزید به حاکم مدینه نوشته بود:
هر چه زودتر پاسخ نامه را همراه با سر بریدهء حسین بن علی به من برسان؛
(امالی صدوق/۱۵۱- مقتل خوارزمی۱۸۵/۱)
🌤لذا امام مصمم شدند که از مدینه خارج شوند.
این ظاهر قضیه بود، اما #باطن آن مربوط میشود به انجام امر الهی؛
لذا سیدالشهداء سلام الله علیه طلوع فجرِ ۲۸ رجب از مدینه ، از #شاهراه اصلی و #جاده_عمومی به همراه خانواده خود خارج گردیدند و به سمت مکه به راه افتادند.
💢نتیجه:
👈 جالب است بدانید عبدالله بن زبیر لع ، که او نیز از بیعت با یزید امتناع نمود، از مدینه خارج شد ولی از طریق راههای فرعی از مدینه گریخت و حتی به امام حسین علیه السلام توصیه نمود که ایشان نیز از طریق راههای فرعی خود را به مکه برسانند؛ اما امام با نظر عبدالله بن زیبر - فرزند شوم زبیر - مخالفت فرمودند.
👈همین رویکرد حضرت ، راهنمای ماست در تشخیص انگیزه خروج ایشان،
اگر امام قصد انجام کارهای غافلگیرانه برای خلافت #یزید را داشتند و قصد گرفتن قدرت، عاقلانه آن بود که #مخفیانه عمل فرمایند.
برای بررسی دقیقتر علل #خروج آن حضرت از مدینه، به مدلول برخی از آثار تاریخی و کلمات آن حضرت در این زمینه توجه کنید 👇
🔗 قرائت آیهء شریفهء ۲۱/قصص، در هنگام خروج از مدینه و ورود به مکه،
و اشاره به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیهالسلام و خوف و هراس او از فرعونیان که به روشنی دلالت دارد بر خطر جدی که حضرت را تهدید میکرده، که ناچار برای حفظ جان از مدینه خارج شده اند.
(مناقب۲۴۱/۳-فتوح ابن اعثم۲۲/۵)
🔗 حضرت به ابن عباس فرمودند:
چه میگویی دربارهء کسانی که فرزند دختر پیامبر را از خانه و آشیانه و زادگاهش ، از حرم پیامبر بیرون کرده، آسایش و امنیت را از او سلب نموده، میخواهند خونش را بریزند و او را به قتل برسانند؟
(فتوح ابن اعثم۲۴/۵)
🔗 از حضرت پرسیدند چرا به مکه آمدید؟ فرمودند: به خدا و خانهء خدا پناهنده شدم.
(تذکرة الخواص٢١٤)
👈 امام سوم شعبان وارد مکه شدند، در مدت اقامت چند ماهه حضرت در مکه، پیشنهاد افرادی مانند محمد حنفیه و ابن عباس این بود که ماندن در مکه باعث حفظ احترام آن حضرت میشود؛
اما حضرت به آنان از توطئهء دشمنان خبر دادند ،
حضرت میدانستند که نقشهء عوامل یزید این است که ایشان را در مناسک حج به قتل برسانند،
لذا برای #حفظ جان خویش و محفوظ ماندن #حرمت خانه خدا از مکه خارج شدند و
اینجا نیز پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله در رویا به آن حضرت دستور فرمود تا از مکه خارج شوند.
در ادامه به مدلول برخی دیگر از آثار تاریخی مرتبط با این مطلب دقت فرمایید 👇
🔗 امام حسین علیه السلام به محمد حنفیه فرمودند:
خوف آن دارم که [ماموران] یزید مرا غافلگیر کرده، به قتل برسانند و حرمت حرم به کشته شدن من در آن شکسته شود....
(لهوف۳۹ و..)
🔗 فرزدق پرسید: چرا برای مراسم حج در مکه نمانید و بار سفر بستهاید؟
حضرت فرمودند: زیرا میخواستند مرا دستگیر کنند.
(ارشاد۶۶/۲ و...)
و بنا به نقلی فرمودند: من از شر آنان در امان نبودم.
(ترجمة الامام الحسين من طبقات ابن سعد٦٣)
🔗 ابن عباس در نامهای به یزید متذکر شد که: تو باعث شدی امام حسین از مدینه به مکه برود و افرادی را فرستادی تا ایشان را در مکه به قتل برسانند و چنان در کار خویش پایداری نمودی که ایشان مجبور شد مکه را به قصد عراق ترک نماید و ایشان با خوف و هراس از مکه بیرون رفت.
(بحارالانوار ۳۲۳/۴۵ و...)
🔗 یزید لشکری عظیم ترتیب داده بود که بین حاجیان باشد و اگر توانستند امام حسین علیه السلام را در مکه دستگیر کنند و گرنه او را غافلگیر کرده و به قتل برسانند.
حتی او جداگانه ۳۰ نفر از شیاطین بنیامیه را بین حجاج فرستاده بود تا به هر کیفیتی شده حضرت را ترور کنند.
(بحارالانوار ۹۹/۴۵)
🔗 عمرو بن سعید با لشکری انبوه ۱ روز قبل از عرفه به مکه رفت، او از طرف یزید به قتال و مبارزه با امام حسین علیه السلام مامور شده بود، حضرت همان روز از مکه خارج شدند.
(بحارالانوار۹۹/۴۵ و...)
〰〰🕌〰〰🐫🐪🌤
⁉️اهل انصاف پاسخ دهند:
🕌به راستی با توجه به مشی سالار شهیدان و این همه دلایل واضح و روشن، صرفنظر از علم قطعی حضرتش به شهادت در سرزمین کربلا،
ادعا و اصرار امثال نویسنده کتاب شهید جاوید - صالحی نجف آبادی -
مبنی بر انگیزه #قیام و #تشکیل_حکومت ، برای خروج آن حضرت
چگونه توجیه میشود؟؟
@tanhatarinmonji
#حرکت_حسینی [13]
#محرم
✔️ هدف سیدالشهدا از #خروج چه بود؟؟
〰〰▪️〰〰〰〰
#عزم_لشکراموی_برای_کشتن_امام
✍..بعد از رسیدن نامه تند ابنزیاد توسط #شمر بن ذیالجوشن که در آن به عزل و کنارهگیری عمر از سپاه اشاره شده بود،
عمر بن سعد احساس کرد که اوضاع به نفع او نیست و به هراس افتاد که فرصت از دست برود و فرماندهی لشکر از او گرفته شود و از حکومت ری برکنار گردد؛ لذا میبینیم که با شدت فراوان،
به قتل امام کمر بست.
عصر روز نهم محرم، در حالیکه امام بعد از نماز عصر در مقابل خیمه نشسته
و تکیه بر شمشیر زده و سر مبارکشان را بین دو زانو گذاشته بودند ، عمر بن سعد فریاد زد:
❌ ای سواران خدا سوار شوید! به بهشت مژده به آن باد.
مردان با او سوار شدند و رو به خیمههای امام حسین سرازیر گشتند.
(المجالس الفاخرة/ شرفالدین۹۹ - مقتل الحسین/امین ۹۹)
⬅️در حالی که امام حسین علیه السلام سر را بر زانوان گذاشته بودند ؛ زینب کبری سلام الله علیها به برادر نزدیک شده و فرمودند:
آیا صدا را نمیشنوید که نزدیک میشود؟
امام به ایشان توجه نموده و فرمودند:
⬅️ پیامبر را در خواب دیدم، به من فرمود: تو به سوی ما میآیی....
(همان ص۳۱۸)
...قمر بنیهاشم علیهالسلام ، جناب زهیر و جناب حبیب بن مظاهر با لشکر اموی صحبت میکنند و علت آمدن سپاه را میپرسند، آنان پاسخ میدهند:
❌ امیر به ما دستور داده که راه بر شما ببندیم، یا به فرمان او درآیید یا شما را به فرمان او در خواهیم آورد و با شما خواهیم جنگید.
وقتی حضرت عباس خبرها را برای امام آورد، به او فرمودند:
⬅️ برادرم به سوی آنها بازگرد؛ اگر میتوانی امشب را از آنها فرصت بگیر و جنگ را به فردا بینداز، تا ما امشب نماز بخوانیم و پروردگارمان را ندا کنیم و استغفار نماییم. او میداند که من، نماز برای او و تلاوت کتابش و کثرت دعا و استغفار را دوست میداشتهام.
....امویان درخواست امام علیه السلام را میپذیرند....
(مقتل الحسین/امین۱۰۴- تاریخ طبری ۳۲۰/۴)
در پی این مهلت ، وقتی اصرار جنگ بر همگان مشخص شد،
امام حسین علیه السلام اصحاب خود را میآزمایند و خطبهای بیان میفرمایند و بیعت خود را از اصحاب برمیدارند و امر میکنند هر کدام از شما، دست یک نفر از خانواده مرا بگیرد و فرار کند....
(تاریخ طبری ۳۲۱/۴-مقتل الحسین ۱۰۵)
پس از این خطبه، اهل بیت علیهم السلام و اصحاب هر کدام در مقام دفاع از امام خود کلماتی بیان داشتند؛
👈 ...پس از سربلندی اصحاب، امام اینگونه در مورد یاران خویش گواهی دادند::
⬅️ خواهرم، به خدا سوگند آنها را آزمودم و در ایشان جز شجاع نیافتم؛ با مرگ در راه من آنقدر مأنوسند که طفل به شیر مادرش.
(همان۹۳)
امام حسین علیه السلام و یاران، شب را به مناجات گذراندند. آن شب، شب دهم محرم بود....آنان با تمام وجود در حالات رکوع و سجود، قیام و قعود، تلاوت قرآن و استغفار، به خدای روی آوردند.
زمزمهای چون همهمه زنبوران.
(تاریخ طبری ۳۴۴/۴- مقتل الحسین/امین ۱۰۶)
آنچنان که یکی از سپاهیان اموی با مشاهدهء این وضعیت، و این جو آکنده از ایمان و تقوا، هدایت یافت.
به هنگام سحر، امام علیهالسلام سر را به زیر انداخته و لختی خوابیدند؛ سپس بیدار شده و فرمودند:
⬅️ سگانی را دیدم که به شدت میخواستند مرا بگزند.در میان آنها سگ پیسی بود که بیشتر حمله میکرد. فکر میکنم آن کس که مامور قتل من است، مردی باشد که مرض پیسی دارد. سپس جدم رسول الله و عدهای از اصحابش را دیدم که میفرمود: پسرم، تو شهید آل محمدی اهل آسمان به تو بشارت میدهند.
(مقتل الحسین/امین ۱۰۷)
....امام به اصحاب دستور دادند تا در پشت خیمهها خندقی بکَنند و هیزم در میان آن بیندازند و آن را صبح هنگام آتش بزنند تا دشمن از ورای خیمهها حمله نکند...
〰〰〰〰〰〰〰
حضرت از شهادت خود در این سفر آگاه بودهاند؛ و #امرخاصالهی به ایشان این بود که: إن الله شاء أن یراك قتیلاً.
👈 امرخاص خدا در #باطن و
👈 عدم بیتفاوتی نسبت به دعوت کوفیان در #ظاهر ، سبب حرکت امام علیهالسلام است.
کسانی که به لغزش ، انگیزه تشکیل حکومت را بیان میدارند و ادعا میدارند کارها آنگونه که امام میخواست پیش نرفت!😳 پاسخ دهند که:
⁉️ چرا حضرت در مدت اقامت ۵ماهه در مکه ، به تجهیز سپاه نپرداخت و هیچ اقدامی نفرمود؟
⁉چگونه ایشان انگیزه خلع #یزید را دارد در حالیکه در طول مسیر بارها شهادت را به عناوین مختلف اعلام داشت و بارها بیعت خود را از همراهان برداشته و با این حال در برخورد با هر فردی از او یاری طلبیدند؟!
⬅️جز آنکه در این مسیر ،که انتهایش #تنها شهادت است و وظیفه، دفاع از حجت خدا و تنها نگذاشتن ایشان است،
مردمان محک بخورند و غربال شوند؟؟
جناب زهیر در ضمن احتجاجی به کوفیان فرمود:
خدا ما و شما را با خاندان پیامبر امتحان نموده تا واکنش ما و شما معلوم شود؛ ما شما را به یاری اهل بیت پیامبر دعوت مینماییم.
📝🔍 @tanhatarinmonji