eitaa logo
طنزک
400 دنبال‌کننده
431 عکس
143 ویدیو
4 فایل
محتوای کانال تولیدی است. از این که عضو می‌شوید، عضو می‌مانید و عضو می‌کنید ممنونیم. برای نقد و نظر، تبادل، پیشنهاد و انتقاد: @alibahari1373 نخستین پست کانال: https://eitaa.com/tanzac/1267
مشاهده در ایتا
دانلود
تاکسی داد زدم: «سه راه بازار.» گفت: «بپر بالا جِگَرِم.» فهمیدم بچه ناف آذره. ماشین که راه افتاد گفت: «میبینی چه وضعی واسه ملت راه انداختن؟ آدم نباس فحش بده، ولی به قرآن سگ تو روح‌شون!» لبخند کم‌جونی زدم و گفتم: «بگذریم حاجی. چه خبر؟» بی‌معطلی جواب داد: «خبر بدبختی، خبر بیچارگی، خبر یه مشت مسئول که به قرآن سگ تو روح اول و آخرشون» دیدم بنده خدا قفلی زده رو اون حیوون باوفا و بی‌خیال نمیشه. یکهو یکی داد زد: «بازار» زد رو ترمز. یه مرد سی و چند ساله بود. با لباس‎های کثیف و نامرتب. سوار که شد فهمیدم شیرین می‌زنه. راننده از توی آینه جلو یه نگاه بهش انداخت و گفت: «کُجی بودی؟» پسره با لحنی که فهمیدنش سخت بود جواب داد: «هیئت بودم. تخم مرغ دادن. الان میرم یه هیئت دیگه. اونجا پنیر خامه‌ای میدن» راننده پقی زد زیر خنده و داد زد: «زریلی (1) هستیو» همون طور که می‌رفتیم دیدم یه دختر تپل داره از تو پیاده‌رو رد میشه. سمت راننده بود. کله‌اش رو از تو پنجره کرد بیرون و داد زد: «گوشتالو بی‌بالا» دختره هم نگاه بدی کرد و گفت: «گوشتالو خالته» دیگه راننده نتونست جواب بده. چند متری فاصله گرفته بودیم. تو ماشین جوابشو داد: «خاله من پوست استخون بود بدبخت. پارسال عمرشو داد به این گوشتالو!» (1): زریلی به کسانی گفته می‌شود که با انگیزه خوردن غذا، تنها موقع شام به هیئت می‌روند. @tanzac