طنزک نیوز
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍁 🍁🍂🍁🍂🍁 🍂🍁🍂 🍁 #هم_نفس_با_داعش پارت_24 دوست داشتم با اون لباسا برم پیش بچه ها که می د
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍁
🍁🍂🍁🍂🍁
🍂🍁🍂
🍁
#هم_نفس_با_داعش
#پارت_25
بلند شدم و لباسامو و عوض کردم و بی توجه به حس و حال محمد امین رفتم سمت در
_ کجا...
_ میرم بیرون کار دارم...
سریع رفتم بیرون تا سوالاتش ادامه دار نشه...
دوست داشتم تمرکزمو بذارم رو عملیاتی که به عهده گرفتم.
من همه ی ۶٠ تا عکسو خوب شناخته بودم و ٣٠ تای بقیه رو به پیشنهاد رضا همون جا حفظ کردم که بچه ها سوال پیچم نکنن، بعدش رضا گفت وسایلاتو جمع کن دیگه صلاح نیس بمونی پیش بقیه ... با بچه هام خداحافظی کن و اگه لازمه زنگ بزنی برا حلالیت زنگ بزن... اگه عملیات درست پیش رفت و تو به جای ابوهاجر جا افتادی اولین ماموریتت اینه که مدل گوشیشو اطلاع بدی و یه موقعیت مناسب ایجاد کنی که یکی از بچه ها عین اونو واست بفرسته تا جابه جاش کنی و ما بتونیم اطلاعاتشو دربیاریم البته قبلش یاد می گیری که چطوری این جور چیزا رو جابه جا کنی که رد یابی نشن...
*
زنگ زدم و با خانوادم حرف زدم و با دوستام خداحافظی کردم و بهشون گفتم تصمیم گرفتن جابه جام کنن... توضیح اضافیم ندادم ...
چن روز آموزش فشرده داشتم و شبا یکی دو ساعت بیشتر فرصت خوابیدن نداشتم... اما آموزش ها خیلی خوب بودن و اعتماد به نفس زیادی داشتم...
زمان مثل برق و باد گذشت و شب قبل عملیات رسید
*
تو اتاق فرمانده بودم و کمی باهام حرف زدن تا مطمئن شن اعتماد به نفس کافی دارم یا نه بعدشم از زیر قرآن ردم کردن و شبونه حرکت کردیم سمت رقه.. تو ماشین بر عکس همیشه کمی استرس و هیجان داشتم. من واقعا دارم میرم پیش داعشیا؟ با پای خودم دارم میرم پیش کسایی که به خون من و امثال من تشنن؟ .. یعنی واقعا برگشتی از این عملیات در کار هست؟ تو مسیر داشتم به ستاره ها نگاه می کردم... به هر حال من جنگ با داعشو به قیمت جونم پذیرفته بودم چه فرقی داشت که چطوری بجنگم... با یادآوری دلایلی که، اومدن به سوریه رو انتخاب کرده بودم، کمی از هیجانم کم تر شد
سه تا تیم بودیم... یه تیم برای عملیات ترور نصف و نیمه ابو هاجر... یه تیم که قرار بود ابوهاجرو انتقال بده و نهایتا تیمی که تو بیمارستان مسئول کنترل اوضاع و جابه جایی بودن و من همراه این تیم بودم و از اتفاقاتی که در حال وقوع بود خبری نداشتم
من تو یکی از اتاقای جراحی با یه لباس آبی که مخصوص پزشکا بود منتظر بودم و یه ماسک بزرگ و یه عینک زده بودم که صورتم رو بپوشونه هر چند پزشکا کاملا هماهنگ بودن...
نزدیک صبح بود و نمی دونستم عملیات موافقت آمیز بوده یا نه
فرماندمون که با لباس پزشک گاهی دیده میشد، میومد و از حالم پرس و جو می کرد و بیشتر از من نگران بود.. و بهم گفت که دو تا عملیات موفقیت آمیز بوده و تا چن دقیقه ی دیگه میرسن..
***'
. صدای داد و هوار چن مرد به گوشم می رسید... صدا نردیک تر میشد و یه برانکارد با چن تا پزشک وارد اتاق شدن و یه داعشی پیششون بود... پزشک به زور داعشی رو بیرون می کرد و داعشی با تهدید به اسلحه می خواست تو اتاق بمونه... اما پزشک با صدای بلند گفت اینجا بیمارستانه اگه حین عمل دست من به خاطر اسلحه ی تو بلرزه یا ویروسی وارد بدن این بیمار بشه، اولین کسی که کشته میشه همین مردیه که تو تخت افتاده..
داعشی رفت بیرون
#ادامه_دارد
📌#طنزک_نیوز👇
🇮🇷@tanzaknews🇮🇷
آرزوی امشبم🌷🙏
خدا تنها روزنه امید است
که بسته نمیشود
خدا کسی است که
با دهان بسته هم میشود صدایش کرد
و با پای شکسته سراغش رفت
و با دل شکسته صدایش کرد
اوخریداری است که
اجناس شکسته را بهتر میخرد
آرزو میکنم غیر از
خـــدا محتاج کسی نشوید....
شبخیر🌟
🍃🌸🍃🌸🍃
📌#طنزک_نیوز👇
🇮🇷@tanzaknews🇮🇷
سلام طنزکیا روزتون بخیر☀️
آغاز رمضان✨
چه فرخنده است🌺
ان شاءالله با پایان ماه شعبان
هرآنچه قلبتان را می آزارد
پایان یابد
و شادے رمضان
بر شما طلوع كند
و هرگز پايانے برآن نباشد🙏🏻
📌#طنزک_نیوز👇
🇮🇷@tanzaknews🇮🇷
🔴 مدیرکل بنیاد شهید کرمان گفت ۱۲۳ جانباز انفجار تروریستی کرمان زیرپوشش ایثارگری قرار گرفتن
📌#طنزک_نیوز👇
🇮🇷@tanzaknews🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حمله پهپادی مقاومت عراق به فرودگاه تلآویو😀
🔺️مقاومت اسلامی عراق در بیانیهای اعلام کرد فرودگاه «بن گوریون» تلآویو رو در پاسخ به جنایات رژیم صهیونیستی ترکوندیم 💥
📌#طنزک_نیوز👇
🇮🇷@tanzaknews🇮🇷
🔴 وکیل اولیای دم مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی: تمام مدیران محیط زیست و ستاد احیا در پرونده واژگونی اتوبوس خبرنگاران تبرئه شدن🤔
📌#طنزک_نیوز👇
🇮🇷@tanzaknews🇮🇷
🌍افسر سگیونی که خونه ویران شده فلسطینیارو تمسخر میکرد اخیرا توسط قسام با غیرت به درک واصل شده و به جهنم شتافته است.
سگ تو روحش بباره😂
🇮🇷 @tanzaknews 🇮🇷