eitaa logo
طرائف
5.6هزار دنبال‌کننده
107 عکس
123 ویدیو
19 فایل
ارتباط با ادمین @mh_vakili
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️استاد وکیلی؛اصالت وجود صدرایی(1) 💠مقدمه بحث اصالت وجود 🌀 در بحث اصالت وجود و اعتباریت ماهیت دو مسئله مطرح است: ۱.بحث اصالت وجود که باید جدا بحث شود. ۲.نحوه تحقق یا عدم تحقق ماهیت است که نتیجه ش می شود اصالت یا اعتباریت ماهیت 🔸از قضا در مسئله اصالت وجود در بین حکماء صدرایی اختلافی هم وجود ندارد بلکه معتقد هستند مسئله اصالت وجود از بدیهیات است حتی حضرت استاد فیاضی مدظله هم بر این مسئله تاکید دارند که اگر اصالت وجود را کسی درست تصور کرده باشه احتمال شک و تردید در آن نیست و مرحوم شهید مطهری رضوان الله علیه فرموده اند که مسئله اصالت وجود از مسائلی است که تصور اطرافش برای تصدیقش کافی است. 🔹اگر مسئله اصالت وجود فی الجمله مورد توافق قرار بگیرد بعد میشود نقل کلام کنیم به نحوه تحقق ماهیت و اعتباری بودن یا نبودن ماهیت یا تفسیر خاص مان را از آن اعتباریت ماهیت را عرض کنیم. بنابراین ما باید اول وارد بحث اصالت وجود شویم و برای اینکه مسئله مقداری ترسیم بشود چند کلمه ای از پیشینه این بحث عرض کنیم که تصور عمومی قبل از اظهار نظر مرحوم ملاصدرا رضوان الله علیه چه بوده و بعد مرحوم ملاصدرا چه ابتکاری در این مسئله به خرج دادند. 🎙صوت استاد با موضوع اصالت وجود صدرایی https://eitaa.com/taraef110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️استاد وکیلی؛شهیدان عشق(5) 💠عشق و دلدادگی به امام و خصوصیت اصحاب امام حسین علیه السلام 🔶در بین همۀ امور قلبی ای که انسان را به خداوند متعال متصل میکند آن چیزی که بیشـــتر از همه اثر دارد، عشـــق و دلدادگی است که منجر به محو شـــدن و از خود بیخود شدن میشود. وجود امام علیه السلام به مثل دالانی میماند که یک سر آن در این عالم است و سر دیگر آن در عالم بالا و همه را در خود کشیده و در خودش به طرف خداوند متعال میبرد. 🔷اگر کســـی بخواهد در این عالم در امور معنوی موفق شود، راهش این است که خودش را در امام علیه السلام محو و فانی کند و آنقدر دلدادۀ حجّت خدا بشود تا حجت خدا که آینۀ خدا و متصل به خداســـت او را هم با خودش ببرد و الا اگر هیچ اتصال و ارتباطی برقرار نشـــود، هر چه انســـان زحمت بکشد به مقصد نمیرسد. لذا فرمود: قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ 🔸خصوصیت اصلی اصحاب سید الشهداء همین دلدادگی است که این دلدادگی محصول عشق و محبت است؛عشق و محبت از یک طرف انســـان را می کشـــاند و می کشـــاند تا جایی کـــه دیگر از خود بیخود میشود و محو می گردد. اصحاب سیدالشهداء علیه السلام محب بودند و در مراتـــب بعدی عاشـــق نیز شـــدند؛ اما آن درجـــات و مقامات مربوط بـــه وقتی بود که خودشـــان را در وجود سیدالشـــهداء علیه السلام گـــم کردند و در آنجا محو شدند.لذا مرحوم علامه طهرانی فرمودند ((اصحاب حضرت در عصر عاشورا همگی به فنا رسیدند و رفتند.)) 🔹جَوْن آن موقع که به محضر سیدالشهداء آمد هنوز به فنا نرسیده بود،ولی وقتی در راه سیدالشهداء خودش را فانی کرد و از همه چیزش گذشت،سیدالشهداءهم او را به حریم خصوصی خود راه داده و پذیرفتتند؛آنجا بود که رسید و ((منا اهل بیت ))شد. عده ای از اولیای خدا در همین دار دنیا، در همین اواســـط حیاتشان((منا اهل بیت))می شوند؛سلمان علیه السلام از این دسته بود.عده ای از اصحاب سیدالشهداء نیز از همین دسته بودند.عده ای دیگر نیز همان عصر عاشورا رسیدند و رفتند. 📚شهیدان عشق ص۲۳و۲۴ https://eitaa.com/taraef110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام شناسی استاد وکیلی جلسه اول .MP3
24.56M
✨هو العلیم درس اول: 🔸اختلاف اساسی بین شیعه و سنی 🔸امام به منزله قلب در پیکر انسان است 🔸لزوم امام معصوم در جامعه 🔸عصمت پیامبران دارای سه مرحله است 🔸عصمت در تلقی و تبلیغ وحی،عصمت از گناه 🔸مناظره هشام بن حکم با عمرو بن عبید درباره لزوم وجود امام در جامعه 🔸گریه تمام موجودات در سوگ شهادت سیدالشهداء درس دوم: 🔹اصل وراثت از سنن غیر تبدیلی الهی است 🔹پیامبر اکرم مظهر تام و تمام تجلی آن نورالهی است که در باطن آدم ابوالبشر به ودیعت نهاده شده بود 🔹نورالهی و حقیقت محمدی پس از پیامبر اکرم به امیرالمؤمنین و به واسطه ایشان به سائر ائمه طاهرین انتقال یافت 🔹احادیث راجع به حقیقت نورانیه پیامبر اکرم و امیر المؤمنین قبل از خلقت حضرت آدم 🔹تفسير آيه « ثم اورثنا الكتاب الذين اصطفينا من عبادنا » 🔹روایات علمای معروف اهل سنت در مقام امیرالمؤمنین علیه السلام 🔹عزاداری پرندگان و وحوش بر سیدالشهداء علیه السلام https://eitaa.com/taraef110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️استاد وکیلی؛انسان شناسی (8) ⁉️ آیا من همین تن هستم یا من، حقیقتی ورای‌ این تن دارم که از دریچۀ‌ این تن، نظاره‌گر‌ این عالمم؟: ⁉️🤔 (قسمت دوم) ادعای ما‌ این نکته است که انسان محصور در همین تن نیست بلکه انسان مرتبۀ دیگری غیر از‌ این تن هم دارد؛ برای این ادعا، شش دلیل در کتاب ذکر شده است: 1️⃣دلیل اول: طبقه بندی ادراکات انسان 2️⃣ و 3️⃣ دلیل دوم و سوم: این دو دلیل محکم‌تر و عمیق‌تر از دلیل اول هستند و طبیعتاً از نظر فلسفی هم پیچیده‌‌ترند. لذا‌ این دو برهان تجرّد از جسم و جسمانی را اثبات می‌کند. اصل استدلال در قالب شکل دوم قیاس منطقی به‌ این شکل است: عالم اجسام‌ این خصوصیات را دارد. ما‌ این خصوصیات را نداریم. پس ما از جنس عالم اجسام نیستیم. ⬅️خصوصیات عالم اجسام: 1. امتداد زمانی: عالم اجسام دارای حرکت و امتداد زمانی است. در فلسفه خواندیم که کمیت متصل یا قار و یا غیرقار است. کمیت متصل غیرقار، همان زمان است. چرخۀ زمان رو به جلو حرکت می‌کند و در اثر جلورفتن، گذشته را از‌ آینده جدا می‌کند. کار زمان‌ این است که همواره گذشته‌ها و‌ آینده‌ها را از یکدیگر بریده و جدا می‌کند و در نتیجه‌ این دو نمی‌توانند در کنار یکدیگر حضور داشته باشند. 2. امتداد مکانی: عالم دنیا عالم اجسام است و اجسام، ملازم مکان و امتداد مکانی‌اند. مکان و امتداد مناط غیبت است. از خصوصیات مکان‌ این است که هیچ موجود مکانی با موجود مکانی دیگر نمی‌تواند رابطۀ حضوری داشته باشد بلکه همه از یکدیگر غائبند. ⬅️خصوصیات نفس انسانی: وقتی به خودمان رجوع می‌کنیم متوجه می‌شویم که «من» موجودی دارای دو ساحت هستم: 1. یک ساحت وجود من همین طبقه و مرتبۀ ادراکات حسی (بینائی، شنوائی، چشایی...) است که در گذر زمان قرار دارد و تغییر می‌‌کند. 2. ساحت دیگر وجود من در مرتبه‌ای عالی‌‌تر قرار دارد که گذشته و حال و‌ آینده را در کنار هم و باهم داراست و همه در نزدش حاضر هستند. برای کشف‌ این ساحت وجودی خود، باید در برخی از خصوصیات درونی‌مان تأمل کنیم. مثلاً «من» واقعاً‌ این‌گونه‌ام که می‌توانم دیروز را با امروز مقایسه کنم و مثلاً بگویم «دیروز از امروز بهتر بود» یا «امروز از دیروز سرد‌تر بود». یعنی «در حال حاضر» می‌توانم راجع به گذشته اظهارنظر کنم و‌ این نشان می‌دهد که من در زمان حال، گذشته را نزد خود دارم و گذشته و حال با هم نزد من حاضر است. هرکس مقایسه‌ای می‌‌کند باید هر دو طرف را در دست داشته باشد تا میان آن دو، مقایسه نماید و هرکس دربارۀ گذشته قضاوتی می‌‌کند باید به گذشته ‌‌‌‌‌‌دسترسی داشته باشد. 🔰پس من ساحتی دارم که در چرخۀ زمان قرار ندارد. 📚انسان شناسی (خلاصه چندین صفحه) https://eitaa.com/taraef110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
TaAseman09_6.mp3
1.06M
💠استاد وکیلی؛(62) ❓چیکار کنیم که رزق و روزی ما زیاد شود؟ https://eitaa.com/taraef110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️استاد وکیلی؛ کتاب عزیز(4) 💠شبهه:قرآن قلب را مرکز ادراک میداند‼️ https://eitaa.com/taraef110
⭕️استاد وکیلی؛پاسخ شبهه(4) 📌در معنای قلب در این آیه دو احتمال و به تبع دو پاسخ وجود دارد: ---------------------------- 🟢 پاسخ اول 💠 مراد از قلب معنای مجازی آن است.‼️ ✅ ما در گفت و گوهای خود و بیش از همه در متون ادبی کلمات زیادی را در غیر معنای خود به کار میبریم که به این نحوه استعمال {استعمال مجازی} می گویند. گاهی استعمال مجازی درباره کلمه ای آن قدر شایع می شود که می توان آن کلمه را بدون هیچ قرینه و شاهدی در آن معنا به کار برد. 🔶یکی از این کلمات «قلب» است که در زبان عربی و فارسی و بسیاری از زبانهای دیگر از دیرباز در معنای عقل روح مرکز ادراک و احساس و.... به کار رفته و این استعمالات حتی در بین کسانی که برای قلب هیچ نقشی در ادراک قائل نیستند نیز بسیار شایع است و کسی به آنها نسبت خطا نمی دهد؛ 🔸مثلاً در زبان فارسی هم اکنون نیز به کسی که توان فهم حقایق را آن گونه که هست ندارد «کوردل» می گوییم نه «کور مغز» یا برای ابراز محبت میگوییم «از صمیم قلب دوستت دارم» و هنگام به کاربردن كلمه قلب به سینه و قلب درون آن اشاره میکنیم و کسی ایراد نمی گیرد که قلب صرفاً عضله ای برای پمپاژ خون است و نقشی در احساسات ما ندارد. 🔷 با کمی تأمل موارد زیادی از این نمونه ها پیدا می کنیم که در آن واقعاً ادراک و احساس به قلب و بلکه همین قلب درون سینه نسبت داده شده است. 🔹در زبان عربی و در عصر نزول قرآن هم قلب در هر دو معنا به کار می رفته و نمونه های آن در کتب لغت موجود است و مفسران قرآن نیز از گذشته تا به امروز در بسیاری از موارد در تفسیر آیات قلب را به همین معنا حمل کرده اند؛ از جمله همین آیه محل بحث. پس اولاً اصلاً معلوم نیست که قلب در این آیه معنای قلب صنوبری که قطعه ای گوشت در سینه است باشد. 💠در نتیجه این شبهه که: در آیات قرآن و همچنین در سنت ،تفکر ،ایمان احساس و امثالهم به قلب درون سینه نسبت داده شده است که غلطی فاحش است. کلام بی اساسی است.‼️ 📚کتاب عزیز ص ۴۱و۴۲و۴۳ https://eitaa.com/taraef110