eitaa logo
تربیت معنوی
6.6هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
92 فایل
﷽ 💌 همراه ما باشید در مسیر اخلاق، تربیت و معنویت ✅ با دستورالعمل‌های مجرب علما 👇ارتباط با ادمین، سؤالات و پیشنهادات @naserysaad 👇لینک عضویت در گروه هدایای معنوی https://eitaa.com/joinchat/1690239827C278acfec15
مشاهده در ایتا
دانلود
#حضرت_عباس ‌ ‌ #باب_الحسین @tarbiatemanavi
🗓🏴روز نهم محرم، با یاد حضرت علیه‌السلام و توسل به ایشان 🔻پنج صفت از اوصاف علیه السلام : 🔲حضرت امام صادق صلوات‌الله‌علیه در رابطه با عموی بزرگوارشان حضرت اباالفضل العباس سلام‌الله‌علیه فرمودند: ▫️ «كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ نافِذَ البَصيرَةِ صُلبَ الإيمانِ جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِاللَّهِ و أبلي بَلاءً حَسَناً و مَضي شَهيدَاً» ▪️عموی ما عباس، نافذالبصیر و قوی‌ایمان بود، او همراه امام حسین صلوات الله علیه جهاد کرد، و نعمتی نیک به او داده شد، و به مقام شهادت نائل آمد. ☑️در این روایت، به پنج صفت از اوصاف حضرت عباس اشاره شده است: 1⃣نافذالبصیرة 2⃣ قوی‌ایمان 3⃣جهاد کردن 4⃣ ابتلاء 5⃣ شهادت 🔘صفت اول و دوم از ویژگیهای ذاتی و شخصیتی حضرت قمر بنی هاشم سلام‌الله‌علیه است و سه ویژگی دیگر به ابعاد عملی حضرت عباس سلام‌الله‌علیه اشاره دارد. 📓سقای معرفت، ص 75 و 76 @tarbiatemanavi
🔴 🔴 شهادت علیه‌السلام ♦️زمانی که حضرت تنهایی برادر را مشاهده نمود به نزد برادر آمد و عرضه داشت: «ای برادر، آیا اجازه میدان رفتن میدهی؟» امام حسین به سختی گریست و فرمود: «ای برادر، تو پرچمدار من هستی، اگر بروی شیرازه لشکر از هم گسسته می‌شود.» حضرت عباس عرضه داشت: «سینه ام تنگی می کند و از این زندگانی ملول و دلگیرم و می خواهم از این منافقین خونخواهی نمایم.» امام حسین فرمود: «حالا که میروی برای این کودکان، کمی آب بیاور.» حضرت عباس به میدان رفت و دشمن را موعظه کرد و آنها را از عذاب الهی برحذر داشت؛ اما به حال آنها سودی نبخشید به سوی برادر بازگشت... در این هنگام شنید که کودکان صدا می‌زنند: «العطش، العطش» ♦️سوار بر اسب شد و مشک را برداشت و به سوی فرات راه افتاد. ۵۰۰ سواری که در فرات گمارده شده بودند، او را دوره کرده و تیرباران کردند. صفوف آنها را شکافت و تعداد زیادی از آنان را از پای درآورد تا اینکه وارد شریعه شد، خواست مشتی آب بنوشد که تشنگی امام حسین و اهل بیت ایشان را به یاد آورد، آب را از دستش فرو ریخت و ننوشید و فرمود: «به خدا سوگند هرگز آب نمی نوشم در حالی که حسین و کودکانش تشنه هستند.» ♦️مشک را پر از اب کرد و بر شانه راست خود انداخت و به سوی خیمه‌ها در حرکت شد. راه را بر او بستند و از هر طرف دورش را گرفتند و به او یورش بردند و او نیز بر آنها حمله برد و می فرمود: «از مرگ نمی هراسم، چرا که مرا بالا می‌برد... جان من، فدای جان پاک مصطفی باد.» جمعیت را متفرق نمود، (زید بن ورقاء) پشت درخت نخلی کمین کرد و به کمک (حکیم بن طفیل) ضربه‌ای بر دست راست حضرت زد، حضرت شمشیر را به دست چپ گرفت و مشک را بر دوش چپ قرار داد و به آنها حمله کرد و این گونه رجز می خواند: «قسم به خدا اگر دست راستم را قطع کنید، هیچ‌گاه دست از دین خود بر نخواهم داشت و همچنین دست از حمایت امامی بر نمی دارم که در یقین صادق است و فرزند پیامبر پاک و امین می‌باشد.» جنگید تا اینکه ضعف او را فرا گرفت؛ (حکیم ابن طفیل) پشت نخلی کمین کرد و ضربه ای بر دست چپش زد و دست او را از ساعد قطع کرد؛ مشک را به دندان گرفت و فرمود: «ای نفس، از این مردم کافر نهراس و به رحمت خدای جبار و در کنار پیامبر سرور و برگزیده سرخوش دار.» ♦️تیری به سوی او آمد و به مشک اصابت کرد و آب مشک را ریخت، [گویی همه امید عباس ناامید شد]. تیری دیگر آمد و به سینه‌اش اصابت کرد و در این هنگام (حکیم بن طفیل) با عمود شمشیر بر او زد که از اسب به زمین افتاد و با ندایی بلند برادرش را صدا زد: «مرا دریاب برادر.» ♦️امام حسین مانند باز شکاری به سوی او آمد؛ وقتی رسید، دید که برادرش کنار شریعه فرات افتاده است در حالی که دست راست و چپ او قطع شده و پیشانی‌اش شکسته و تیری چشم او را دریده و شدت جراحت او را از پای درآورده است. با کمر خمیده بر بالین عباس نشست و آنقدر گریست که جان در بدن نماند و می‌فرمود: «اکنون کمرم شکست و چاره‌ام از دست رفت و دشمن از این حادثه خوشحال شد.» حضرت عباس آخرین شهید از اهل بیت امام حسین در مصاف با دشمن بود. 📗چهل منزل با حسین، علی اکبر رنجبران، منزل ١٣، ص ١٣۶ @tarbiatemanavi
🟩«حضرت العباس عليه‌السلام كعبه اولياست. » از آيت الله قوچانى رحمة‌الله‌ چنين نقل شده است: 🔸آيت الله قاضى رحمة‌الله‌ در سخنان خود براى خواص مى‌فرمود: «حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام كعبه اولياست». 🔸در سبب اين تعبير مى‌فرمود: حصول جذبه توحيدى خاص براى من به تأخير افتاد. ايشان مى‌گفت زمان طولانى بر من گذشت و من در انتظار وصول به اين مرتبه و گشايش آفاق قلبم براى اين نورانيت توحيدى بودم، تا آن‏كه روزى بر حسب اتفاق، در اول ورودم به شهر كربلاى معلى، به زيارت حرم حضرت عباس عليه السلام رفتم. همين كه به حرم شريف عباسى رسيدم و به شبكه هاى ضريح مقدس چنگ زدم، ناگهان خود را در وسط انوار توحيد ديدم؛ به طورى كه گذشته و حال و آينده و زمان و مكان و تمام عوالم در برابر من مساوى شد. كاملًا از خودم محو شدم و اين جذبه درونى خاص را درك كردم كه دقايقى چند با من بود و دوام داشت ... 🔸 سپس به خود آمدم و براى تشرف به زيارت عليه السلام به راه افتادم. در نزديكى مرقد آن حضرت، دوباره همان حالت برگشت و ساعتى دوام يافت ... و بعدها به طور مستمر همراه من شد ... به اين دليل بود كه از عليه السلام به كعبه اوليا و صلحا تعبير مى‌كرد. 📗آيت الحق، ص ٣٧٠ @tarbiatemanavi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | عليه‌السلام 🎙حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر 🏴 سقای آب و ادب @tarbiatemanavi
عليه‌السلام ☑️ توسّل به حضرت اباالفضل (سلام الله علیه) 🔻 مرحوم حاج میرزا فخرالدین جزایری نقل می‌کرد: يک‌وقت ناراحتی چشم پیدا کردم. پیش دکتر امین‌الملک (که زمانی وزیر بهداری بود) رفتم. وی متخصّص چشم و اوّلین چشم‌پزشک تهران بود و بعداً به دکتر مرزبان لقب پیدا کرد. دکتر امین‌الملک چشمم را عمل کرد. ✔️ حاج میرزا فخرالدین می‌گفت: من از حاج آقا جمال اصفهانی - برادر حاج آقا نورالله و آقا نجفی اصفهانی - شنیده بودم که خواندن این ابیات برای توسّل خیلی مؤثر است: ای ماه بنی‌هاشم خورشیدْ لقا عباس ای نور دل حیدر شمع شهدا عباس از محنت و درد و غم ما رو به تو آوردیم دست من مسکین گیر از بهر خدا عباس 🔻 در میان اهل دعا معروف است که این شعر تأثیر فوق‌العاده‌ای دارد اگر چه از نظر شعری ارزش چندانی ندارد. ✔️ این شعر را خواندم و خوابیدم. در خواب به من گفتند که به «حاج شیخ» هم متوسّل شوید. «حاج شیخ» در اصطلاح ما به حاج شیخ عبدالكريم حائری - مؤسس حوزه - اطلاق می‌شد. از خواب بیدار شدم و فاتحه‌ای برای آقای حاج شیخ خواندم و دوباره خوابیدم. در خواب دیدم: در دریا افتاده‌ام و در حال غرق شدن هستم. شخصی بیرون آب بود. به من فرمود: دستت را به من بده و اشاره کرد و مرا نجات داد. از او پرسیدم: شما کیستید؟ فرمود: عبّاس! 🔻 این واقعه همان شبی واقع شد که من چشمم را عمل کردم. فردا دکتر امین‌الملک چشمم را معاینه کرد و گفت: آقاسیّد، معجزه کردی؟ گفتم: چطور؟ گفت: آن چشمی که من دیده بودم و عمل کردم، چشم نبود. چه اتفاقی افتاده؟ گفتم: بله، معجزه شده است و ماجرای توسّلم به حضرت اباالفضل (سلام الله علیه) را برایش نقل کردم. 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۳ ص ۵۷۵ @tarbiatemanavi
🗓🏴روز نهم محرم، با یاد حضرت علیه‌السلام و توسل به ایشان 🔻پنج صفت از اوصاف علیه السلام : 🔲حضرت امام صادق صلوات‌الله‌علیه در رابطه با عموی بزرگوارشان حضرت اباالفضل العباس سلام‌الله‌علیه فرمودند: ▫️ «كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ نافِذَ البَصيرَةِ صُلبَ الإيمانِ جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِاللَّهِ و أبلي بَلاءً حَسَناً و مَضي شَهيدَاً» ▪️عموی ما عباس، نافذالبصیر و قوی‌ایمان بود، او همراه امام حسین صلوات الله علیه جهاد کرد، و نعمتی نیک به او داده شد، و به مقام شهادت نائل آمد. ☑️در این روایت، به پنج صفت از اوصاف حضرت عباس اشاره شده است: 1⃣نافذالبصیرة 2⃣ قوی‌ایمان 3⃣جهاد کردن 4⃣ ابتلاء 5⃣ شهادت 🔘صفت اول و دوم از ویژگیهای ذاتی و شخصیتی حضرت قمر بنی هاشم سلام‌الله‌علیه است و سه ویژگی دیگر به ابعاد عملی حضرت عباس سلام‌الله‌علیه اشاره دارد. 📓سقای معرفت، ص 75 و 76 @tarbiatemanavi
☑️ شهادت علیه‌السلام ▪️زمانی که حضرت تنهایی برادر را مشاهده نمود به نزد برادر آمد و عرضه داشت: «ای برادر، آیا اجازه میدان رفتن میدهی؟» امام حسین به سختی گریست و فرمود: «ای برادر، تو پرچمدار🚩 من هستی، اگر بروی شیرازه لشکر از هم گسسته می‌شود.» حضرت عباس عرضه داشت: 🩸«سینه ام تنگی می کند و از این زندگانی ملول و دلگیرم و می خواهم از این منافقین خونخواهی نمایم.» امام حسین فرمود: «حالا که میروی برای این کودکان، کمی آب 💧 بیاور.» ▪️حضرت عباس به میدان رفت و دشمن را موعظه کرد و آنها را از عذاب الهی برحذر داشت؛ اما به حال آنها سودی نبخشید به سوی برادر بازگشت... در این هنگام شنید که کودکان صدا می‌زنند: «العطش، العطش» 🩸سوار بر اسب شد و مشک را برداشت و به سوی فرات راه افتاد. ۵۰۰ سواری که در فرات گمارده شده بودند، او را دوره کرده و تیرباران کردند. صفوف آنها را شکافت و تعداد زیادی از آنان را از پای درآورد تا اینکه وارد شریعه شد، خواست مشتی آب بنوشد که تشنگی امام حسین و اهل بیت ایشان را به یاد آورد، آب 💧 را از دستش فرو ریخت و ننوشید و فرمود: «به خدا سوگند هرگز آب نمی نوشم در حالی که حسین و کودکانش تشنه هستند.» ▪️مشک را پر از اب کرد و بر شانه راست خود انداخت و به سوی خیمه‌ها در حرکت شد. راه را بر او بستند و از هر طرف دورش را گرفتند و به او یورش بردند و او نیز بر آنها حمله برد و می فرمود: «از مرگ نمی هراسم، چرا که مرا بالا می‌برد... جان من، فدای جان پاک مصطفی باد.»🩸 جمعیت را متفرق نمود، (زید بن ورقاء) پشت درخت نخلی کمین کرد و به کمک (حکیم بن طفیل) ضربه‌ای بر دست راست حضرت زد، حضرت شمشیر را به دست چپ گرفت و مشک را بر دوش چپ قرار داد و به آنها حمله کرد و این گونه رجز می خواند: 🩸«قسم به خدا اگر دست راستم را قطع کنید، هیچ‌گاه دست از دین خود بر نخواهم داشت و همچنین دست از حمایت امامی بر نمی دارم که در یقین صادق است و فرزند پیامبر پاک و امین می‌باشد.» جنگید تا اینکه ضعف او را فرا گرفت؛ (حکیم ابن طفیل) پشت نخلی کمین کرد و ضربه ای بر دست چپش زد و دست او را از ساعد قطع کرد؛ مشک را به دندان گرفت و فرمود: «ای نفس، از این مردم کافر نهراس و به رحمت خدای جبار و در کنار پیامبر سرور و برگزیده سرخوش دار.» ▪️تیری به سوی او آمد و به مشک اصابت کرد و آب مشک را ریخت، [گویی همه امید عباس ناامید شد]. تیری دیگر آمد و به سینه‌اش اصابت کرد و در این هنگام (حکیم بن طفیل) با عمود شمشیر بر او زد که از اسب به زمین افتاد و با ندایی بلند برادرش را صدا زد: 🖤«مرا دریاب برادر.»🖤 🩸امام حسین مانند باز شکاری به سوی او آمد؛ وقتی رسید، دید که برادرش کنار شریعه فرات افتاده است در حالی که دست راست و چپ او قطع شده و پیشانی‌اش شکسته و تیری چشم او را دریده و شدت جراحت او را از پای درآورده است. با کمر خمیده بر بالین عباس نشست و آنقدر گریست که جان در بدن نماند و می‌فرمود: «اکنون کمرم شکست و چاره‌ام از دست رفت و دشمن از این حادثه خوشحال شد.» 🕯حضرت عباس آخرین شهید از اهل بیت امام حسین در مصاف با دشمن بود. 📕چهل منزل با حسین، علی اکبر رنجبران، منزل ١٣، ص ١٣۶ @tarbiatemanavi
🟩«حضرت العباس عليه‌السلام كعبه اولياست. » از آيت الله قوچانى رحمة‌الله‌ چنين نقل شده است: 🔸آيت الله قاضى رحمة‌الله‌ در سخنان خود براى خواص مى‌فرمود: «حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام كعبه اولياست». 🔸در سبب اين تعبير مى‌فرمود: حصول جذبه توحيدى خاص براى من به تأخير افتاد. ايشان مى‌گفت زمان طولانى بر من گذشت و من در انتظار وصول به اين مرتبه و گشايش آفاق قلبم براى اين نورانيت توحيدى بودم، تا آن‏كه روزى بر حسب اتفاق، در اول ورودم به شهر كربلاى معلى، به زيارت حرم حضرت عباس عليه السلام رفتم. همين كه به حرم شريف عباسى رسيدم و به شبكه هاى ضريح مقدس چنگ زدم، ناگهان خود را در وسط انوار توحيد ديدم؛ به طورى كه گذشته و حال و آينده و زمان و مكان و تمام عوالم در برابر من مساوى شد. كاملًا از خودم محو شدم و اين جذبه درونى خاص را درك كردم كه دقايقى چند با من بود و دوام داشت ... 🔸 سپس به خود آمدم و براى تشرف به زيارت عليه السلام به راه افتادم. در نزديكى مرقد آن حضرت، دوباره همان حالت برگشت و ساعتى دوام يافت ... و بعدها به طور مستمر همراه من شد ... به اين دليل بود كه از عليه السلام به كعبه اوليا و صلحا تعبير مى‌كرد. 📗آيت الحق، ص ٣٧٠ @tarbiatemanavi
4_5848395480211393695.mp3
4.22M
🎧 بررسی خاستگاه ادب حضرت ابالفضل علیه السلام 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ @tarbiatemanavi
عليه‌السلام ☑️ توسّل به حضرت اباالفضل (سلام الله علیه) 🔻 مرحوم حاج میرزا فخرالدین جزایری نقل می‌کرد: يک‌وقت ناراحتی چشم پیدا کردم. پیش دکتر امین‌الملک (که زمانی وزیر بهداری بود) رفتم. وی متخصّص چشم و اوّلین چشم‌پزشک تهران بود و بعداً به دکتر مرزبان لقب پیدا کرد. دکتر امین‌الملک چشمم را عمل کرد. ✔️ حاج میرزا فخرالدین می‌گفت: من از حاج آقا جمال اصفهانی - برادر حاج آقا نورالله و آقا نجفی اصفهانی - شنیده بودم که خواندن این ابیات برای توسّل خیلی مؤثر است: 🌙 ای ماه بنی‌هاشم خورشیدْ لقا عباس ای نور دل حیدر شمع شهدا عباس از محنت و درد و غم ما رو به تو آوردیم دست من مسکین گیر از بهر خدا عباس 🌙 🔻 در میان اهل دعا معروف است که این شعر تأثیر فوق‌العاده‌ای دارد اگر چه از نظر شعری ارزش چندانی ندارد. ✔️ این شعر را خواندم و خوابیدم. در خواب به من گفتند که به «حاج شیخ» هم متوسّل شوید. «حاج شیخ» در اصطلاح ما به حاج شیخ عبدالكريم حائری - مؤسس حوزه - اطلاق می‌شد. از خواب بیدار شدم و فاتحه‌ای برای آقای حاج شیخ خواندم و دوباره خوابیدم. در خواب دیدم: در دریا افتاده‌ام و در حال غرق شدن هستم. شخصی بیرون آب بود. به من فرمود: دستت را به من بده و اشاره کرد و مرا نجات داد. از او پرسیدم: شما کیستید؟ فرمود: عبّاس! 🔻 این واقعه همان شبی واقع شد که من چشمم را عمل کردم. فردا دکتر امین‌الملک چشمم را معاینه کرد و گفت: آقاسیّد، معجزه کردی؟ گفتم: چطور؟ گفت: آن چشمی که من دیده بودم و عمل کردم، چشم نبود. چه اتفاقی افتاده؟ گفتم: بله، معجزه شده است و ماجرای توسّلم به حضرت اباالفضل (سلام الله علیه) را برایش نقل کردم. 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۳ ص ۵۷۵ @tarbiatemanavi
🩸 پنج صفت از اوصاف علیه‌السلام 🩸 🏴 حضرت امام علیه‌السلام در رابطه با عموی بزرگوارشان حضرت اباالفضل العباس سلام‌الله‌علیه فرمودند: ▫️ «كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ نافِذَ البَصيرَةِ صُلبَ الإيمانِ جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِاللَّهِ و أبلي بَلاءً حَسَناً و مَضي شَهيدَاً» ▪️عموی ما عباس، نافذالبصیر و قوی‌ایمان بود، او همراه امام حسین صلوات الله علیه جهاد کرد، و نعمتی نیک به او داده شد، و به مقام شهادت نائل آمد. ☑️ در این روایت، به پنج صفت از اوصاف حضرت عباس اشاره شده است: 1⃣ نافذالبصیرة 2⃣ قوی‌ایمان 3⃣ جهاد کردن 4⃣ ابتلاء 5⃣ شهادت 🔘صفت اول و دوم از ویژگیهای ذاتی و شخصیتی حضرت قمر بنی هاشم سلام‌الله‌علیه است و سه ویژگی دیگر به ابعاد عملی حضرت عباس سلام‌الله‌علیه اشاره دارد. 📓سقای معرفت، ص 75 و 76 @tarbiatemanavi
2073_شخصیت_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام.pdf
972.7K
📚 علیه‌السلام 📓 شخصیت حضرت ابوالفضل العباس ✍ علی اصغر عطایی خراسانی 📄 تعداد صفحات: ۵۶ زبان: فارسی @tarbiatemanavi