eitaa logo
تربیت معنوی
6.9هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
94 فایل
﷽ 💌 همراه ما باشید در مسیر رشد معنوی ✅ با یک سبک زندگی قرآنی ❤️با دستورالعمل‌های مجرب علما 🙏 تبلیغات نداریم 👇ارتباط با ادمین جهت مشاوره وسؤالات @naserysaad 👇لینک عضویت در گروه هدایای معنوی https://eitaa.com/joinchat/1690239827C278acfec15
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 ششم ربیع‌الأول، سالروز وفات رحمة‌الله‌علیه 📿انس با در 🔹آیت‌الله میرزا علی به مرحوم آیت‌الله شیخ علی محمد بروجردی فرموده بودند: «هیچ گاه از قرآن جدا مشو» و ایشان تا آخر عمر بر این سفارش آقای قاضی وفادار و پایبند بود. 🔸هر وقت از کارهای ضروری و روزمره فارغ می‌شد، قرآن می‌خواند و با قرآن بود. ▪️هدیه‌ محضرشان سوره یاسین تلاوت نماییم. 📚 اسوه عارفان ص ٣٢ به نقل از آیت‌الله نجابت @tarbiatemanavi
| ⬅️ مراقبت از خود در @tarbiatemanavi
حیای امام رحمة‌الله‌علیه محضر خدا 🤔 چطور تو جمع هم از خدا کنیم ؟! ببینیم سیره‌ی امام خمینی رحمه‌الله چطور بوده :👇 از مسائلی که دوستان امام بر آن اتفاق داشتند ، این بود که مطلقاً غیبت نمی‌کردند. از همان ایام جوانی ، به هیچ وجه اجازه نمی‌دادند کسی غیبت کند و اگر کسی می‌خواست شروع به غیبت کند، فوراً ایشان مطلب را برمی‌گرداندند و رشته‌ی سخن را تغییر می‌دادند. پس نشون میده هر کس از خدا حیا کنه و در این راه جهاد کنه، خدا هم کمکش می‌کنه... 📙 برگرفته از سیمای فرزانگان، ص٩٢ @tarbiatemanavi
✨ 🔍میدونید اثر سحر داشتن چیه؟ پاسخ حضرت آیت‌الله رحمة‌الله‌علیه رو حتما بخونید👇 🌌 بزرگان وقتی می‌خواستند مطلبی و فیضی را از خدواند بگیرند، از شب و سحر استفاده می‌کردند؛ زیرا در ، با خدا خلوت کردن و با خدا پیدا کردن اثر خاصی دارد. 📗برگی از دفتر آفتاب، ص١۴٢ @tarbiatemanavi
هدایت شده از تربیت معنوی
💠 عرفه‌ای در کنار مادرم... 🎙آیت‌الله حفظه‌الله: 🔸یادم است هنوز بالغ نبودم که اعمال روز عرفه را به جا آورم. 🔸مادرم خیلی اهل دعا و و مستحبی بود. 🔸می‌رفتیم یک گوشه حیاط منزل و ساعت‌های متمادی اعمال روز عرفه را انجام می‌دادیم. مادرم می‌خواند، من و بعضی از برادرها و خواهرها هم بودند، می‌خواندیم. ✅ دوران جوانی و نوجوانی من این‌گونه بود؛ دوره‌ی با و با و نیایش. (١٣٧۶/١١/١۴) @tarbiatemanavi
حتما بخونید 👇 👌ما همه بندگان خدائیم!حیای علامه در تعامل با شاگردان✨ آیت الله ابراهیم امینی یکی از شاگردان علامه طباطبایی رحمة‌الله‌علیه می‌گوید: 💬 «در هر مجلسی که در خدمت علامه طباطبایی می رسیدم، آنقدر افاضه رحمت و علم داشت و به اندازه ای سرشار از وجد و سرور و توحید بود که از شدت حقارت، در خود احساس شرمندگی می‌کردم و معمولا هر دو هفته یک بار به قم شرفیاب می شدم و زمان زیارت و ملاقات ایشان برایم بسیار ارزنده بود... 🔸 هر موقع که خدمتشان می رسیدم، بدون استثنا برای بوسه زدن بر دستان علامه طباطبایی خم می شدم ولی آن حکیم و فیلسوف متواضع دست خود را لای عبای خویش پنهان می نمود و حالتی از و شرم در ایشان هویدا می‌شد که مرا منفعل می‌کرد. 🔸 یک روز عرض کردم ما برای برکت و فیض دست شما را می بوسیم، چرا مضایقه می فرمایید❓ آقا آیا شما این روایت را که از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است: «من علمنی حرفاً فقد صیرنی عبداً: هر کس مرا نکته ای آموزد، مرا بنده خویش ساخته است.»، به خاطر دارید❓ 🔸 علامه طباطبایی فرمودند: «بلی روایت مشهوری است.» عرض کردم: شما این همه معارف و مکارم به ما آموخته اید و کراراً مرا بنده خود ساخته اید، آیا از ادب بنده این نمی باشد که دست مولای خود را ببوسد و تبرک جوید❓ 👌ایشان با تبسم فرمودند: «ما همه بندگان خدائیم.» 📲 پایگاه اطلاع رسانی حوزه @tarbiatemanavi
✨ 👌🏻 از دست ندهید! 💌 حکایتی دلنشین از عشق و انگیزه‌ی علما به مطالعه 💠 مرحوم آیت اللّه العظمی نجفی برای خرید کتاب مجبور می‌شدند ماهها نماز و روزه استیجاری بخوانند. خود ایشان می‌فرمودند: یکبار ترسیدم که کتابی که در صدد خریدش بودم از دست برود و کتابفروش آن را بفروشد، از طرفی پولی 💵 هم نداشتم. فوراً قبایم را که تازه تهیه کرده بودم فروختم و رفتم آن کتاب را خریدم. ✅ پس مطالعه‌ی تاریخ بزرگان و آشنایی با رنج‌هایی که شخصیت‌های بزرگ در طول تاریخ متحمّل شده‌اند، حس تلاش و کوشش را در آدمی برمی‌انگیزد. مطالعه در تاریخ، عبرت آموز و برانگیزاننده است. 📚برگرفته از کتاب راهکارهای ایجاد انگیزه و نشاط ص۴۱، محسن قرائتی @tarbiatemanavi
👌 یک حرکت ویژه 🎙حجت الاسلام والمسلمین حاج شيخ ✅ یکی از سیره ‌های بزرگان علمای نجف، آنها که اهل زهد و ورع و تقوا و معنا بودند، این بوده است که یک حرکت ویژه، در ماه رجب، شعبان و رمضان، شروع می‌کرده‌اند و خود را برای بیرون آمدن از تشتت خیال و توجه به ذکرالله و اسم‌الله و اسماءالله و توسلات فارغ می‌کرده‌اند. @tarbiatemanavi
👇حتما بخونید 👌بعد از بیست و پنج سال... 🔻علامۀ بحر العلوم بیست و پنج سال خنده نکرد و شاگردان آن بزرگوار در همه حال وی را ‌غمگین می دیدند، پس از بیست و پنج سال تبسّمی بر لبان مبارکشان نقش بست، 🔻یکی از شاگردان که محرم سرّ بود از سبب آن تبسّم پس از بیست و پنج سال پرسید؛آن جناب جواب داد: 🔻بیست و پنج سال برای ریشه کن کردن ریا از خانه قلب در تلاش بودم تا امروز به توفیق خدا و به کمک عنایت و رحمت او متوجه شدم که ریشۀ این رذیلت از قلبم کنده شده،بدین سبب از شدّت خوشحالی خندیدم. 📚برگرفته از عرفان اسلامی استادحسین انصاریان، ج۱۰ ص۱۵۱ @tarbiatemanavi
🧐 ارتباط کارهای خیر و توفیقات الهی چیه؟ 💬 مرحوم آیت اللّه می فرمود: 🔸اگر هفتاد سال از عمر انسان گذشت و اعمال خیری از او صادر شد، بداند که این کار های خیر از خودش نیست. 🔸 اگر کار خیر انجام گرفته باشد، به توفیقات الهی انجام گرفته است و اگر توفیقات از او سلب شود، اوضاع خراب است؛ از همین نماز و روزه هم خبری نیست؛ همین آمدن به مساجد هم تعطیل می شود. 📚کشکول فرحزاد۳ حبیب الله فرحزاد، ص۲۵۸ @tarbiatemanavi
💎 توفیقات همیشه رفیق نیست! 💬علّامه حسن زاده رحمه‌الله : 🔻یکی از اساتید ما می گفت: «تا زمانی که در محضر بعضی اساتیدمان بودیم، حالات خوشی داشتیم، اما پس از ارتحال آن بزرگ، این حالات هم از دست رفت، فهمیدیم به برکت ایشان بوده است.» 📚به سوی او(دائرالمعارف سیروسلوک) سیدحسین مهدوی ص۸۷ @tarbiatemanavi
نقش اخلاق در پیمودن راه سیر و سلوک 🔻آیت الله حسن زاده رحمه‌الله: 🔸در جلسه ای که در روستای ایرا (از توابع آمل در جاده هراز) در خدمت آیت الله حسن زاده آملی بودیم، ایشان قصۀ کوتاهی در مورد خودشان فرمودند که بسیار آموزنده است.👌 🔻یک شب در منزل داخل کتابخانه ام مشغول مطالعه بودم در اطاقی دیگر بچه ها بازی میکردند و سرو صدای آنها مزاحم مطالعۀ من بود. چندین بار تذکر دادم که آهسته باشید من مطالعه میکنم ولی اثر نکرد و بچه ها همچنان با سر و صدای زیاد مشغول بازی بودند. 🔸من به اطاق آنها رفته و با داد زدن بر سرشان از آنها خواستم ساکت باشند؛ بچه ها ترسیدند و ساکت شدند. 🔻فردای آن روز وقتی به کلاس درس واردشدم استاد بدون اینکه بنده مطلبی بگویم، گفتند: آقای شیخ حسن به این صورت نمیشود راه را پیمود. دیشب بچه ها را ناراحت کردی چندین ماه عقب افتادی! 😳من تعجب کردم که چگونه استاد از قضیهٔ دیشب من و بچه ها کاملاً مطلع میباشند از ایشان عذر خواهی کردم و عرض کردم جبران خواهم کرد. 🔸ظهر در سر راه منزل مقداری تنقلات خریدم و با خود به منزل آوردم بچه ها را جمع کردم از یک یک آنها عذر خواهی کردم و به هر کدام مقداری تنقلات دادم و از آنها اقرار گرفتم که از بابت دیشب من را ببخشند. بچه ها خوشحال شدند و تا اندازه‌ای جبران مافات شد. 📚خاطرات آموزنده،سیدمهدی طباطبایی ص: ۴۰ و۴۱ @tarbiatemanavi