eitaa logo
طریق عرفان
4.2هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
892 ویدیو
32 فایل
📿 مراحل و مطالب عرفانی به صورت موضوع بندی 📌انتشار مطالب تحریر کانال فقط با لینک 🗂 فهرست مطالب eitaa.com/tareagheerfan/11223 📲 طریق عرفان در دیگر پیامرسان ها zil.ink/tareagheerfan2 🟢 مسئول کانال @Sayyed_mahdi_h 🟢 ادمین تبادل @MahdiZolfaghary1371
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت زهراعلیها السلام هر دو سه روز یک بار، به زیارت قبر حمزه شهید می رفت و بر سر مزار او می گریست حضرت امام محمد باقرعلیه السلام فرموده است: «بر ستون عرش الهی نوشته است: حمزه، شیر خدا و شیر پیامبر و سرور شهیدان است.» @tareagheerfan
طریق عرفان
اين مطلب رو خوب توجه كنيد می خواهيم ببينيم اختيار يعنی چه؟ ميگن انسان باید اختيار داشته باشه، اختيار
عرض کردیم که انسان از دو جهت قابل بررسی است يكی از لحاظ نوعيت كه ظرف است يكي از لحاظ مظروف، كه شخصيت اكتسابی اوست، بعد عرض كرديم كه ارزش انسان‌ها و تفاوت انسان‌ها در آن چيزي است كه كسب مي‌كنند،از لحاظ ظرف، خدای تبارك و تعالي همه انسان‌ها را در احسن تقويم بهترين شكل آفريده است تفاوت‌ها برمي‌گردد به اون مظروفی كه داخل اين ظرف قرار داده عرض كرديم يك عواملي هست كه به واسطه اون عوامل شخصيت انسان ساخته ميشود يعني اون مظروف تشكيل ميشود كه يا از مقوله شناخت و علم است يا از مقوله عمل هست تشكيل شخصيت انسان اجباری نيست كه كسي بگه چون من اين قضيه برام پيش آمد اينجور شدم چون اون قضيه پيش نيامد اونجور نشدم تمام اين گزينه‌ها تأثير دارد ولي به نحو علت ناقصه نه علت تامه، یعنی تمامش مؤثر هست اون شش عاملي كه گفتيم صحبت مي‌كنيم در شخصيت انسان ولی به تنهایی شكل دهنده شخصيت يك فرد نيست عوامل ديگر هم شريكه، تمام اين‌ها با هم ميتواند يك شخصيت را تشكيل بدهند مطلبي كه اخیرا عرض کردیم اين بود كه فعلی از انسان قابل ارزش هست كه دارای دو گزينه باشد يعني دو مشخصه باشد، يك اینکه در برابر انسان گزينه‌های مختلف باشد يعنی انسان مجبور نباشه يكي رو انتخاب كنه دو اینکه انسان با اختيارش اون گزينه را انتخاب كند پس اگر كسي مجبور بود يك گزينه را انتخاب كند اختياری نداشت اين فعلش و اين عملش از جهت فعليتی كه اين آقا انجام داد قابل بررسی نيست در بحث ما، و اگر كسی گزينه‌های مختلفی در برابرش نباشد و یک گزينه را انجام بدهد او هم عملش و انتخابش ارزش نداره چون او هم به نوعي انتخابش جبری بوده، من وقتی كور باشم نميتونم بين ديدن و نديدن نامحرم انتخاب كنم وقتی بينا بودم ونامحرمی هم بود و قوه شهويه هم بود و اختياري هم بود و نگاه نكردم ارزش داره اين نكته را خوب توجه كنيد،شخصيت انسان در بين انتخاب‌های مختارانه او ساخته ميشود، اين كه خداي تبارك و تعالي مي‌فرمايد شما فكر كرديد ما قبلی ها را امتحان كرديم شما رو امتحان نمی كنيم؟ يعني چه؟ اصلاً تكوين بهم ميخوره تشريع بهم ميخوره حتی تكوين هم بهم ميخوره يعني اون خلقت بی ثمر ميشه اگر انسان گزينه‌هاي مختلفی جلوش نباشه گزينه‌های متفاوت، و با اختيارش آنچه كه خدا می پسندد رو انتخاب نكنه این چه ارزشی و چه جايگاهی در اين عملشه؟ اين مطالبی را که تا الان خدمتتون عرض كردم تمام اينها را بايد كنار هم بچينی تا بيايم برسيم به اينجا كه ببينم شخصيت انسان چيست شما اينا رو در عرض يك دقيقه در ذهنتون بچينيد كنار همه چی گفتيم؟ گفتيم ظرف ملاك نيست مظروف ملاكه، انسان‌ها مثل هم هستند ولی انچه كه شخصيت‌ها را می سازد چيه؟ مظروف هاس، اون چيزايي كه كسب كرده دو، انسان با انتخاب گزينه‌هاي متفاوت، با اختيار، شخصيتش ساخته ميشه اين خلاصه مطالبی بود که تا الان عرض كردم، خوب حالا اينها هر کدامش يك علت ناقصه هست، اگر يك كسی پدر و مادر خوبی نداشت نميتونه بگه كه مثلاً روز قيامت به خدا بگه خدايا من پدر و مادرم خوب نبودن من بد شدم ميگن خوب همين يك گزينه كه مقابلت برای تشكيل شخصيت تو نبود، توحالا يكیشو نداشتی می تونستی از مابقی استفاده كنی بله وقتي او هم بود راه برات هموارتر بود میگه آقا جامعه خراب بود میگن خوب جامعه خراب بود آيا اگر كسي در جامعه خرابی بود حتماً خراب ميشه؟ خب حضرت يوسف در جامعه ی خراب بود ديگه، فقط كه بحث زن عزيز مصر كه نبود، تمام زن‌های بزرگان مصر طمع به حضرت يوسف داشتند، اگه بحث خانواده باشه كه خوب جناب آسيه همسر فرعون شوهر بدی داشت، از اون طرفش هم بوده زن حضرت لوط مثلاً زن كافری بود از اون طرف زن بعضي از انبيا بد بودند بچه‌های بعضی از انبيا بد بودن، بچه‌های بعضی از افراد بد، خوب بودن، پس همه اينها راه فرار برای ما درست نميكنه كه من بگم خدایا اين نبود برای همين نشد، نه اگر همين يك گزينه در برابر تو بود و تو مجبور به انتخاب همين بودی بله، ولی عوامل متفاوتی بود كه تو با اختيارت و با كمك اونها می تونستی يكي از گزينه‌هاي متفاوت را انتخاب كنی و نكردی، اينكه ميگن روز قيامت خدای تبارك و تعالی با بنده احتجاج مي‌كنه حالا نميدونم اون احتجاج كه روز قيامت صورت مي‌گيره اينه كه حالا بنده می ایسته جلو خدا یکی میگه یکی مي‌شنود و با هم بحث مي‌كنند و مناظره مي‌كنند و اين‌ها است كه خب این خيلي خنده دار باید باشه، یوم الجزا نگاه مي‌كنند به اون چیزی که آورد شخصيتی كه آورد تا به اونی كه آورد نگاه ميكنه خودش احتجاج ميشه، تو اينو آوردی اصلا قابل انكار نيست، 🪴ادامه دارد..‌ @tareagheerfan
1.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فکری به حال پاسخ این بی جواب کن @tareagheerfan
هدایت شده از طریق عرفان
حاج اقا رحیم ارباب : آسيد جمال نامه‌اي براي من نوشته اند و در آن نامه سفارش كرده اند که: در طول هفته هر عمل مستحبي را يادت رفت،اين را يادت نرود كه عصر جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخوانی @tareagheerfan
طریق عرفان
عرض کردیم که انسان از دو جهت قابل بررسی است يكی از لحاظ نوعيت كه ظرف است يكي از لحاظ مظروف، كه شخصي
اينو بدونيد كه مثلاً اگر من يه ليوان آب دستمه بعد بيام دليل بيارم و بحث كنم كه اين هست؟ اين چيزی كه هست كه قابل احتجاج نيست كه، موجوده،چيو ميخوای بحث كنی ؟لذا در روز قیامت، اونجا چيزي قابل انكار نيست چرا چيزي قابل انكار نيست؟ چون اونی كه هست اونجا حاضر شد نه اونی كه مورد ادعا است، اونی كه هست ديگه قابل احتجاج نيست. قرآن میفرماد من جاء بالحسنة،حسناتش رو بياره، چي ميخواي بياری اون طرف، اصلاً نامه عمل رو نمیخوایم انکار کنیم شاید نامه عملی هم باشه، ولی نامه عمل اون شخصيتيه كه وارد اونجا ميشه يعني چی ساختی چی شدی؟ تو استعداد محض بودی تبديل به چی شدی؟حالا اومدی اينجا ديگه چیو ميخوای انكار كنی؟ كه خدا بخواد با تو احتجاج بكنه بخواد با تو دعوا كنه، بگي آقا من این نيستم، میگن اینه ها دیگه چیو میخوای انکار کنی؟مي‌فرمايد هر عملي كه انجام دادي روز قيامت محضرا يعني حاضر مي‌بينيم اون عمل را مثل كسی كه جو كاشته تو زمين بعد ميگه خدايا چرا گندم در نياورد؟ میگن که خوب جو كاشتی چی رو‌ میخوای انکار کنی؟ گندم از گندم برويد جو ز جو تو چيو ميخوای انكار كنی؟ اينكه ميگن اهل باطن مثلاً باطن طرف رو مي‌بينن بعضيا فكر میکنند داره این رو نگاه مي‌كنه مي‌بينه الان گناه كرده‌ یا....، اينكه نيست، او هست رو ميبينه نه ادعا را، من و شما هم باید همینجور باشيم، بايد ديد واقع بين پيدا بكنيم اگه نيستيم ايراده، اگه من نميتونم حقايق رو ببينم ايراد داره، اين و فلاني باطن مي‌بينه يا نه چه باطن ببين ما ظرف داريم شب اول گفتم و مظروف ظرف‌هاي كه همه مي‌بينن اگر مثلاً اين كبوتر هم كه تو آسمون داره پرواز مي‌كنه زبان داشت ازش مي‌پرسيدی مي‌گفتی این چيه؟ میگفت این آدمه، اين كه همه دارن ميبينن كه هنر نيست، اون مظروفي كه در اين ظرف ريخته شده اون شخصيت اكتسابي رو ديدن اون مهمه كه اون را بايد ببينی، ظرف رو که همه مي‌بينند، چي توی ظرفه مهمه، كسي كه هست رو مي بينه هنر كرده، اونی که توهما منو مي بينه اون اشتباه کرده، فرض کنید یه نفر الان اینجا نمیخوام بگم اهل باطنه، اهل حقیقته داره باطن منو میبینه،میگن این اقا کرامت داره، نه این کرامت نداره، تو که نمیبینی کوری، اون چیزی جز حقیقت رو نمیبینه، اون داره واقعیت و هست را میبینه 🪴ادامه دارد از بیانات @tareagheerfan
💢آیت الله ؛ محبت و ولایت اهل بیت(علیهم السلام) خود یک عمل است و واجب ، بلکه از اعظم طاعات و واجبات . محبت هر قدر رتبه اش بیشتر ، اثر آن در اعمال بیشتر. @tareagheerfan
امام باقر علیه السلام فرمودند: لَعَنَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي اَلْخَمْرِ عَشَرَةً: غَارِسَهَا وَ حَارِسَهَا وَ عَاصِرَهَا وَ شَارِبَهَا وَ سَاقِيَهَا وَ حَامِلَهَا وَ اَلْمَحْمُولَ إِلَيْهِ وَ بَائِعَهَا وَ مُشْتَرِيَهَا وَ آكِلَ ثَمَنِهَا (ثواب‌ الاعمال شیخ صدوق، ج ۱، ص ۲۴۴) رسول الله (صلی‌ الله علیه و آله) ده نفر مرتبط با شراب را لعن فرمودند: ۱. کسی که درخت (انگور) را (به انگیزه تولید شراب) بکارد. ۲. نگهبان آن. ۳. تولیدکننده. ۴. کسی که شراب را بنوشد. ۵. تقسیم کننده شراب. ۶. آنکه شراب را (برای دیگران) می‌آورد. ۷. آنکه شراب را برایش می‌آورند ( و نهی نکند یا ...). ۸. فروشنده شراب. ۹. خریدار شراب (حتی اگر خود ننوشد، اما برای شرب دیگران تهیه کند). ۱۰. هر که از پول شراب استفاده کند (حتی اگر فروشنده، شخص دیگری باشد). ✍🏻محسن انبیائی 🔴نقل از کانال بیداری ملت @tareagheerfan
طریق عرفان
اينو بدونيد كه مثلاً اگر من يه ليوان آب دستمه بعد بيام دليل بيارم و بحث كنم كه اين هست؟ اين چيزی ك
داره واقعيت رو ميبينه وقتی هم كه واقعيت رو ميبينه شما فكر نكن كه امروز رو مبینه فردا رو ميبينه، از آينده بگه از گذشته بگه، نخير، اون چه هست رو ميگه، يعني گاهي اوقات ظرايفی را مي‌گويد كه خود شما هم متوجه نبودی،قصد نداریم مصداقی صحبت کنیم، بحث علميه هيچ دخل و تصرفي هم به هيچ دينی نداره و به اصطلاح بحث فلسفيه، ولی حالا این مثالو عرض کنم،من اين رو از خود آیت الله فاطمی نيا ره شنيدم، ايشون میفرمودکه ميل داشتند كه ببينن نسل سيادتشون به كی ميرسه؟ فهميدن كه شجره نامشون دسته یه نفريه، رفتن شجره نامه رو بگيرن و خلاصه بحثشون شده بود و اون بد خلقي كرد، آقاي فاطمی نيا كه اصلاً بلد نبود بدخلقی بکنه بلد نبود عصبانی بشه،یه مقدار اون طرف بد خلقی كرده، حاج آقا هم فرموده بودن خب شجره نامه رو نمیدی که نده،کسی که ایشون رو میشناخت میدونست که عصبانی نمیشه،من از اقازادشون شنيدم كه ايشون ميفرمود كه رفته بوديم جايي منبر و مادرم هم با ما بود وقتي سوار ماشين شديم بريم ديدم كه حاج آقا بدون عبا اومده، گفتم آقا میخوای منبر بری عبا کو؟گفت مادرت خواب بود عبا رو انداخته بود روی خودش، اگه برمیداشتم بیدار میشد، گفتم اقا بدون عبا بری منبر كه آبرومون ميره، گفت آبرويي كه به واسطه از خواب پريدن مادرت باشه من اين آبرو رو نمي‌خوام، یه آدم اينجوري اصلاً ايشون بلد نبود عصبانی بشه. خلاصه گفت كه بي‌خيال شديم ديگه و گفتم شجره نامه رو نميدي كه نده خداحافظ، گفت رفتم و یه مدت بعد رفتم پیش آیت الله بهجت یه چند موردی بود صحبت کردیم ، وقتی خواستم بیام بیرون آقا فرمود آقای فاطمی نيا شاید قریب به این مضامین که قضيه سيادت مهم است شجره نامه رو پيگيري كن، حالا اصن چند روز پيش بحث شده بود و من بي‌خيال بحث شده بودم و تمام شد،اقای فاطمي نيا كه تعجب نميكنه، كسي كه خودش اهلِ تعجب نميكنه ولی وقتی برای يه نفر بگی میگه شما میخواین کرامت بسازید. بيچاره اینها مال بچه مكتبیهاست،این حقايق رو داره ميبينه تو كه نميبيني حقايق رو باید یه فكری به حال خودت بكنی، او كه خورشيد رو ظهر تو آسمون نميبينه كوره، او كه ميبينه كه هنر نكرده، ما اگر واقعيات را مي‌بينيم واقعيت همان واقعيتیه که روز قيامت خدای تبارك و تعالی ميگه تو اينی، اينو آوردی، چيو میخوای انكار كنی، تو هر چی كاشتی همون دراومد، نمي‌تونی كه بيای انکار کنی كه آقا من این رو نكاشتم كه، لذا گفت كه اگر كسی مثلاً شما ديديد اهل اين چيزها شده اين خودش را آلوده نكرده فكر نكن شق‌القمر كرده، تو الوده شدی که نمیبینی، یکی از بزرگان بود میفرمود اين چيزها كه شما ميگيد كرامت، اينها نخودچی كشمش جيب اولياالله است، شما فكر نكن اون شق‌القمر كرده، من خودم را آلوده كردم، اصلا كفر يعني چه؟ كه ميگن فلانی كافر شده؟ به آقاي قاضی اعلي الله مقامه الشريف گفته بودن آقا شما امام زمان را ديديد فرمود كور باد هر چشمی كه امام زمان را نمی بينه. حقايق كه ديدنش هنر نيست واقعيات كه ديدنش هنر نيست كفريعنی پوشاندن يعني پوشاندن حقيقت، اگه یه كسی گفت من خدا رو نميبينم اين بنده خدا حقيقت برایش پوشيده شده كه نمي‌بينه، اگر يك كسي گفت امام زمان را نميبينم این حقيقت برای او پوشيده شده، آقا من باطن رو نمي‌بينم، باطن چيه؟ اصلاً باطن كجا بود؟ باطن كجا بود كه ببينه یا نبينه، واقعيت رو بايد ببينه 🪴ادامه دارد از بیانات @tareagheerfan
طریق عرفان
داره واقعيت رو ميبينه وقتی هم كه واقعيت رو ميبينه شما فكر نكن كه امروز رو مبینه فردا رو ميبينه، از آ
🔰مطلب بعدی اينكه شخصيت ما يعني چی؟ يعني واقعيت ما، اون چيزي كه هستيم، اينو كه ما نمي تونيم انكارش كنيم! لذا بيشترين تنفر را نسبت به آدم‌های رياكار خودشون نسبت به خودشون دارن، بيشترين تنفر را يعني آدمي كه داره ظاهر سازی می كنه آدمي كه داره عرض كنم ريا كاری ميكنه، بيش از اين كه مردم ازش بدشون بياد خودش از خودش بدش مياد، چرا؟ چون داره واقعيتی را براي خودش تصور مي‌كنه و نشون ميده كه در واقع اون نيست يعني از اين نبودش داره احساس تنفر ميكنه حالش بهم بخوره بيش از همه اينكه مردم از رياكار حالشون بهم بخوره خودش از خودش حالش بهم ميخوره، منتها نمايان نيست، نمايان نيست كه بياد نشون بده چقدر از خودش حالش بهم ميخوره، اين كه فرمودند در باب معرفت النفس گاهی اوقات تجرد براشون حاصل ميشه خودشون رو ميبينن كه آقای قاض ره فرمود كه من خودم را ديدم و چيزهايي در وجودم ديدم كه تا قبل از این خبر نداشتم اين يعنی چه؟ يعنی من خودم بلند ميشم ميرم اونجا ميشينم يكي مثل من اونطرفه و ما دوتا ميشم؟ يا نه اين از مقوله اون علم شهودی و علم لدنیه كه انسان حقيقت خودش برای خودش مكشوف ميشه، واقعيت خودش بر خودش مكشوف ميشود و ما خيلي از اين چيزها دور افتاديم انقدر گرد و غبار رو اين آينه نشسته ديگه خودمون رو توي آينه نميبينيم، هر چی مي‌بينيم گردوغبار مي‌بينيم هر چي مي‌بينيم گرد و غباره، اينكه حضرت مولانا ره میفرماد صيقلی كن صیقلی کن صيقلی يعني چه؟ يعني اين دستمال تقوا را بردار اين گرد اين آينه را پاك كن هرچه گردها بره كنار حقايق رو بيشتر میبينم. پس انسان يعني استعداد محضه، اين انسان، يعني شدن، تبديل شدن به چي؟ به اون چيزي كه خودش ميسازد با اختيار خودش، كور اگه نديد كسي نمیگه آفرین، ولی اونی كه مي‌بيند اگه نامحرم جلوش بود مي تونست ببينه مي تونست نبينه مي‌گن نامحرم نديدی باريكلا، ولي اگه يه جايي بود كه خودش تنها بود ديدن و نديدن هم باز تفاوتي ندارد بايد گزينه‌هاي متفاوت باشه شما قدرت انتخاب داشته باشي با قدرت انتخاب و اختيارت يكي از اينا رو انتخاب بكنی، وقتی شخصيتت ارزش گذاری بشه که بگن بخاطر اين انتخاب، تو اين ارزش رو داري. حالا در اين سلسله عللي كه شخصيت انسان را تشكيل مي‌دهد يعني بر اختيار انسان تأثير ميگذاره شش تاش رو گفتن مهم‌تر از همه این شش تاست، از لحاظ عملي خيلي مهم و البته بعضیش بعد علمي داره كه قبلا اشاره کردیم،فردا شب ان‌شاءالله بعد اين مقدمات این شش تا را توضيح خواهيم داد 🪴ادامه دارد.... از بیانات @tareagheerfan