eitaa logo
طراحی مذهبی و توضیحات علمی
105 دنبال‌کننده
237 عکس
0 ویدیو
0 فایل
💻 کانال آواتار (تصویر ♼ پروفایل) سایت ضیاءالصالحین 🎁 کپی طرح ها آزاد و مستحب است 🌐 توضیحات کامل و لیست کامل طرح ها : https://www.ziaossalehin.ir/fa/my-Avatar کانال طراح شوید (طرح های خام) : https://eitaa.com/tarhe14 ☜ارتباط : @tarah14
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا سیدتنا سکینه علیک تحیه والسلام و رحمه الله و برکاته وفات حضرت سکینه (سلام الله علیها) ، دختر گرامی امام حسین (علیه السلام) و حضرت رباب (سلام الله علیها) تسلیت باد.
حضرت سکینه بنت الحسین بن علی بن ابی طالب (علیهم السلام) دختر گرامی امام حسین (علیه‌السلام) و حضرت رباب (سلام الله علیها) است. [1] نام اصلى ایشان آمنه يا اميمه یا امینه بود که مادرش رباب به سبب آرامش و وقاری که داشت او را سكينه ملقب ساخت.[2] حضرت سکینه (سلام الله علیها) در سن ده تا سیزده سالگی واقعه کربلاء را درک نمودند [3] و حدود شصت سال بعد در سن هفتاد سالگی وفات نمودند [4] در کتب ، مصادر روایی و رجالی از ایشان به عنوان راویان و محدثان ثقه و مورد اطمینان یاد شده است ، ایشان از راویان احادیث امام حسین (علیه السلام) و حادثه کربلاء به شمار می رود [5] تاریخ نویسان ایشان از برترین ، باهوش ترین ، و نیکوسرشت ترین زنان عصر خویش دانسته‌اند. ایشان در  فضل و کمال به اندازه‌ای رسیده  بود که امام حسین (علیه السلام) در مورد ایشان می فرماید : غالب (اکثر اوقات) بر سکینه چنین است که با تمام وجود محو جمال ازلی است. ایامش غرق در عبادت و راز و نیاز با پروردگار سپری می گردد.[6] به دلیل همین فضائل است که امام حسین (علیه السلام) در شعری عاطفی خطاب به ایشان و مادر ارجمندشان می فرماید : عمرک انّنی لاُحبّ داراً    تکون بها سکینة و الرّباب أحبّهما و أبذل جلّ مالی  و لیس لعاتب عندی عتاب به جانت سوگند! من به راستى خانه‌ اى كه سكينه و مادرش رباب در آن باشند، دوست دارم. من آن دو را دوست دارم و براى آنان دارايى‌ ام را نثار مى‌ كنم و هيچ ملامت‌ گرى نمى‌ تواند مرا در اين كار سرزنش كند.[7] سرانجام حضرت سکینه (علیه السلام) در پنجم ربیع الاوّل 117 ق بعد از سالها خدمت و دفاع از اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله) و بیان مظلومیت اهل بیت (علیهم السلام) در مدینه یا دمشق وفات نمودند ، آرامگاه ایشان طبق نقلی در قبرستان بقیع (مدینه) است و البته عموم شیعیان آرامگاه ایشان را در مقبره باب الصّغیر (دمشق) می دانند [8] پی نوشت : [1]. الکامل فی التاریخ ج4 ص94 [2]. منتهى الآمال ج1 ص462 [3]. حضرت سکینه ، علاّمه مقرّم ص262 [4]. همان ص263 [5]. الطبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۳۲ [6]. اسعاف الراغبین حاشیه نورالابصار ص 202 [7]. منتهى الامال ج1 ص463 [8]. ریاحین الشریعه ج3 ص281 مطالعه بیشتر در : http://www.ziaossalehin.ir/fa/content/177
امیرالمومنین امام علی (علیه السلام): كتاب ها بوستانهای دانشمندان هستند 📚 غررالحكم و دررالكلم ح ۹۹۱ ۲۴ آبان ماه روز کتاب، کتابخوانی و کتابدار گرامی باد.
طراحی مذهبی و توضیحات علمی
امیرالمومنین امام علی (علیه السلام): كتاب ها بوستانهای دانشمندان هستند 📚 غررالحكم و دررالكلم ح ۹۹۱
هرچند کتاب و مطالعه آن به خودی خود ارزشی نداشته، بلکه سمت و سو و دلیل مطالعه است که موجب ارزش دهی به آن شده و مطالعه کتب مفید است که موجب پیشرفت علمی و معنوی بشر می گردد ، مطالعه، نگریستن با تأمل و دقت نظر در چیزی برای فهمیدن و آگاهی یافتن از آن است. از این رو خواندن هر کتابی که فاقد این ویژگی ها باشد، مطالعه نیست. بدیهی است مطالعه نیز مانند هر عمل دیگری نیازمند به فراهم ساختن شرایط خاصی است تا در سایه آن شرایط بتوان به یک مطالعه مفید و مطلوب دست یافت. شرایط لازم برای مطالعه مطلوب و موفق، عبارت اند از: 1. هدف، انگیزه و اشتیاق 2. نشاط، حوصله و تحمل 3. نظم، برنامه ریزی و آشنایی با روش های صحیح و علمی مطالعه 4. پشتکار، استراحت، تفریح و نرمش 5. انتخاب کتب در خور تخصص و فهم 6. محل آرام و بی سر و صدا با درجه حرارت و دمای مناسب و نور کافی 7. استفاده از ابزار و وسائل ساده مناسب و استاندارد جهت مطالعه و رعایت توصیه های علمی و پزشکی در این باره 8. تلخیص و یاداشت برداری 9. یادسپاری و یادآوری و بکارگیری مطالب خوانده شده 10. تغذیه مناسب 11. طهارت باطنی و معنوی به ویژه دائم الوضوء بودن 12. دعا کردن برای فهم بهتر البته کتاب تنها به عنوان یک وسیله از وسائل اطلاع‌رسانی عمل می‌کند؛ زیرا اگر بتوان از راه شنیدن و دیدن به دانشی دست یافت، نیازی نیست که حتماً کتابی را نیز مطالعه کرد. با این وجود، در قرآن آیاتی وجود دارد که مردم را تشویق به بررسی خلقت خدا و نیز آثار گذشتگان کرده است که مطالعه کتاب، یکی از راه‌های عمل به این توصیه‌ها است. به برخی از این آیات[1] اشاره می‌شود: 1. پیامبر اسلام(ص) از خداى خویش می‌خواهد: «ربّ زِدْنِی عِلْماً»؛[2] پروردگارا! بر علم من بیفزا. در همین راستا، کتاب می‌تواند از راه‌های افزودن به دانش باشد. 2. «قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ»؛[3] در زمین گردش کنید. مطالعه ماجراهای دوران گذشته می‌تواند تا حدودی همان تأثیر را داشته باشد. 3. «وَ کَتَبْنا لَهُ فِی الْأَلْواحِ مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصیلاً لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ فَخُذْها بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَکَ یَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها...‏»؛[4] انواع اندرزها را در الواح نوشتیم و همه چیز را بیان کردیم، آن‌را به جدّ بگیر و به قومت بگو که نیکوترش را عمل کنند. 4. وَ قُلِ الْحَمْدُ للهِ سَیُریکُمْ‏ آیاتِهِ فَتَعْرِفُونَها ...»؛[5]بگو: سپاس خدا را؛ به زودى آیاتش را به شما نشان خواهد داد تا آن را بشناسید. 5. «واتلُ عَلَیهِم نَبَأ الَّذى آتَیناهُ آیاتِنا فَانسَلَخَ مِنها فَاتبَعَهُ الشَّیطانُ فَکانَ مِنَ الغاوین‏»؛[6] و بر آنها بخوان سرگذشت آن‌کس را که آیات خود را به او دادیم؛ ولى [سرانجام] خود را از آن تهى ساخت و شیطان در پى او افتاد، و از گمراهان شد! پی نوشت : [1]. فرهنگ قرآن‏، ج 8، ص 277 [2]. طه، 114. [3]. انعام، 11؛ نمل، 69؛ عنکبوت، 20؛ روم، 42. [4]. اعراف، 145. [5]. نمل، 93. [6]. اعراف، 175. مطالعه بیشتر : https://www.ziaossalehin.ir/fa/tags/هفته-کتابخوانی
شهادت مظلومانه امام حسن عسکری (علیه السلام) تسلیت و تعزیت باد. آجرک الله یا مولانا یا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
طراحی مذهبی و توضیحات علمی
شهادت مظلومانه امام حسن عسکری (علیه السلام) تسلیت و تعزیت باد. آجرک الله یا مولانا یا صاحب الزمان (
امام حسن بن علی بن محمد (علیهم السلام) مشهور به امام حسن عسکری (علیه السلام) یازدهمین امام شیعه اثناعشری پدر گرامی آخرین ذخیره الهی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در سال ۲۳۲ هجری قمری [1] متولد گردید ایشان فرزند امام هادى (علیه السلام) و بانوئى پارسا و فاضله  به نام حُدَیثه است [2] که در برخی منابع نام ایشان را سوسن نیز دانسته اند [3] از جمله القاب حضرت «نقى» و «زکى» است [4] ولی چرا ایشان به نام عسکری (یا به لفظ محاوره فارسی عسگری) مشهور شده است از آنجاست که حضرت را به دستور خلیفه عباسی در محله ای (زندان و منطقه نظامی) به نام عسکر در سامرا سکونت اجباری داده بودند که به همین دلیل حضرت به عسکری معروف شدند. [5] امام حسن عسکری (علیه السلام) در محاصره دشمنان بودند و تمام حرکات حضرت زیر نظر بود ولی این خفقان شدید نتوانست فعالیت های حضرت را محدود نماید ایشان برای مقابله با افکار ضد اسلامی که در دوران ایشان بشدت گسترش پیدا کرده بود و ترویج اسلام واقعی نه اسلامی که خلفاء ظالم از اسلام نشان داده بودند تلاش ها و فعالیت فراوانی انجام دادند. کوشش های علمی ، تبیین اندیشه های ناب اسلامی ، ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان جهان در دورترین نقاط و آماده سازی آنان برای دوران غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از جمله فعالیت های مهم امام حسن عسکری (علیه السلام) در این زمینه به شمار می آید [6] امام حسن عسکری (علیه السلام) در مقام عظمت امامت می فرماید : همانا خداوند متعال ، حجّت و خليفه خود را براى بندگانش الگو و دليلى روشن قرار داد، همچنين خداوند حجّت خود را ممتاز گرداند و به تمام لغت ها و اصطلاحات قبائل و اقوام آشنا ساخت و نساب همه را مى شناسد و از نهايت عمر انسان ها و موجودات و نيز جريات و حادثه ها [و تمامی علوم] آگاهى كامل دارد و چنانچه اين امتياز وجود نمى داشت ، بين حجّت خدا و بين ديگران فرقى نبود.[7] سرانجام معتمد عباسی به دلایل بی شماری از جمله دشمنی که از حضرت به دل داشت و البته محبوبيت و نفوذ معنوى و علمی امام در جامعه و پاسخ ندادن تمام نقشه ها ، زندان و اختناق برای کاهش محبوبیت حضرت تصمیم به قتل حضرت گرفت . معتمد در ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری قمری  دستور داد امام حسن عسکری (علیه السلام) را با زهر مسموم نمایند ، امام در اثر زهر چند روز در بستر بیماری قرار گرفتند و در هشتم ربیع الاول در سن ۲۸ سالگی به شهادت رسیدند. [8] پی نوشت : [1]. اصول كافى، ج 1، ص 503 [2]. الارشاد، شيخ مفيد ، ص 335 [3]. اصول كافى، ج 1، ص 503 [4]. دلائل الامامه، ص 223 [5]. علل الشرايع، صدوق ، ج 1، باب 176 [6]. سیره پیشوایان ، ص 626. [7] اصول كافى ج 1 ص 519 [8]. الارشاد، شيخ مفيد ، ص 345 مطالعه بیشتر در : https://www.ziaossalehin.ir/fa/tags/امام-حسن-عسکری
طراحی مذهبی و توضیحات علمی: نهم ربیع الاول،سالروز آغاز ولایت و امامتِ بشارت ۱۲۴۰۰۰ پیامبر الهی، منتقم آل محمد(صلی الله علیه و آله) حضرت مهدی موعود(روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء) و دیگر اعیاد، تبریک و تهنیت باد.
طراحی مذهبی و توضیحات علمی
طراحی مذهبی و توضیحات علمی: نهم ربیع الاول،سالروز آغاز ولایت و امامتِ بشارت ۱۲۴۰۰۰ پیامبر الهی، منتق
وجود نازنین امام زمان (عليه الافُ التَّحيةِ والثَّناء) در سن پنج سالگی به امامت و ولایت رسیدند [1] و یکی از شبهاتی که بوجود می آید این است که آیا ایشان با این سن می تواند امام و حجت خدا بر روی زمین باشد؟ اولین پاسخی که می توان به این شبهه داد مستندی قرآنی است که در مواجه با شبهه مذاهب دیگر اسلامی می توان  استدلال آورد که در سوره مبارکه مریم داریم که حضرت عیسی در نوزادی فرمودند : قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا ؛ من بنده خدایم، به من کتاب داده و مرا پیامبر گردانیده است [2] از این آیه و آیات دیگر بدست می آید که حضرت عیسى (علیه السلام) در کودکى به مقاوت نبوت رسیده و صاحب کتاب نیز بوده است و همچنین حضرت یحیی (علیه السلام) نیز طبق آیه وَ آتَیْناهُ الحُکْمَ صبِی ، ما به یحیی در کودکی فرمان نبوّت دادیم.[3] در دوران کودکی و صغر سن به مقام نبوت رسیده است ، بنابراین هیچ مانعى ندارد که کودکى در سن پنج سالگى با عوالم غیبى ارتباط داشته باشد و به وظیفه سنگین خزانه داراى و ضبط و تبلیغ احکام منصوب گردد و در انجام وظیفه خویش و اداى این امانت بزرگ کاملاً نیرومند و مقتدر باشد [4] دومین استدلالی که می توان در پاسخ به شیعیان در مورد این شبهه داد تاریخ تشیع است زیرا امام جواد (علیه السلام) در زمان شهادت پدرش ۹ یا ۷ سال داشتند و قبل از بلوغ به امامت رسیدند [5] که اتفاقا امام جواد (علیه السلام) در مواجهه با کسانی که منکر امامت ایشان بودند دو استدلال تاریخی بیان می فرمودند اولا نبوت حضرت عیسی (علیه السلام)  در زمان شیرخوارگی که آن را دلیلی بر ملاک نبودن سن و سال برای چنین جایگاهی می دانستند. [6] ثانیا به داستان جانشینی حضرت سلیمان از حضرت داود (علیهما السلام) اشاره نمودند و فرمودند: حضرت سلیمان هنگامی که هنوز کودکی بیش نبود و گوسفندان را به چرا می‌برد، حضرت داود او را جانشین خود کرد و این در حالی بود که علمای بنی اسرائیل این عمل حضرت داود را انکار می‌کردند. [7] پی نوشت : [1]. سیره معصومان ص 259 [2]. مریم آیه 29 [3]. مریم آیه 12. [4]. دادگستر جهان ، ابراهیم امینى ص121 [5].احقاق الحق، شوشتری ،ج4 ص62 [5]. اثبات الوصیة، ص161 [6]. روضة الواعظین، ص203 [7]. الکافی، ج1، ص383   مطالعه بیشتر در : http://www.ziaossalehin.ir/fa/content/12852
سالگرد ازدواج ملکوتی رحمة للعالمین حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) و ام المومنین حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) تبریک و تهنیت باد
طراحی مذهبی و توضیحات علمی
سالگرد ازدواج ملکوتی رحمة للعالمین حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) و ام المومنین حضرت خدیجه کب
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله)  پانزده سال قبل از بعثت در روز دهم ربیع الاول با حضرت خدیجه (سلام الله علیها) ازدواج نمودند [1] حضرت خدیجه (سلام الله علیها) به دلیل کمالات و فضائل متعدد خواستگاران پر نفوذ فراوانی داشت ، به دلیل کمالات بی شمار حضرت ، هر شخصی به خود اجازه خواستگاری از ایشان را نمی داد و بزرگان و اشرافی چون ابوجهل، ابوسفيان، عقبه بن ابي معيط، صلت بن ابي يهاب از ایشان خواستگاری می نمودند ، لیکن معیارهای ازدواج حضرت چیزی فراتر از ثروت و قدرت بود [2] در تاریخ ثبت شده حضرت خدیجه (سلام الله علیها) به علم آموزی علاقه داشتند به همین دلیل از علماء ادیان ابراهیمی دعوت می نمودند که برایش صحبت نمایند ، در یکی از این جلسات جوانی خوش سیما از مقابل خانه خدیجه (سلام الله علیها) گذشت. دانشمند یهودی از خدیجه (سلام الله علیها) خواست که او را به مجلس دعوت کند. پس از پایان مجلس و در هنگام خداحافظی در حالی که شعف از صورت آن عالم یهودی مشهود بود، رو به خدیجه کرد و گفت: «آن چه من در کتاب های آسمانی گذشته خوانده‌ام، نشان می دهد که او پیامبر آخرالزمان است. خوشا به سعادت بانویی که چنین جوانی شوهرش باشد که در این صورت به شرافت، عزت و شکوه دنیا و آخرت نایل آمده است.» [3] بعد از آن حضرت خدیجه (سلام الله علیها) سرپرستی تجارت خود را به آن جوان سپرد و کمکم از کمالات حضرت یقین نمود سخن آن عالم یهودی صحیح است و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) پیامبر آخرالزمان است پس تصمیم گرفت خود به حضرت پیشنهاد ازدواج دهد ، روز سرنوشت ساز زندگی خدیجه (سلام الله علیها) فرا رسید. پس از سفر تجاری که پیامبر سرپرستی آن را به عهده داشتند ، فرصت ملاقات فراهم شد. خدیجه با حفظ حیا مقابل پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: «ای عموزاده من بر اثر خویشی که میان من و تو برقرار است و عظمت و عزتی که در میان قوم خود داری و امانت و حسن خلقت که شهره همه اهل مکه است، مایلم که با تو ازدواج کنم.» [4] و پیامبر نیز استقبال نمودند. در مورد سن حضرت در هنگام ازدواج اقوال فراوانی وجود دارد از جمله ۲۵ ، ۲۸ ، ۳۰ ، ۳۵ ، ۴۰ و حتی ۴۵ سال [5] که اکثر علمای تشیع ۲۸ را پذیرفته اند ، در میان اهل سنت نیز ابن‌عماد حنبلی از علمای اهل سنت در شذرات الذهب می‌گوید: «ورجح کثیرون أنها ابنة ثمان وعشرین. بسیاری از مورخین قول ۲۸ سال را برای حضرت خدیجه در زمان ازدواج با پیامبر اکرم  ترجیح داده‌اند.» [6] در مورد ازدواج حضرت خدیجه (سلام الله علیها) قبل از ازدواج با رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) ابن شهر آشوب  از چهره های برجسته جهان تشیع و تسنن می فرماید : «احمد بلاذری» درکتاب «انساب الاشراف»؛ «ابوالقاسم کوفی» درکتاب «الاستغاثة فی البدع الثلاثة»؛ «سید مرتضی» در کتاب «الشافی فی الامامة»؛ و «شیخ طوسی» در کتاب «التلخیص»؛ روایت کرده است که: «پیامبر اکرم در حالی با خدیجه کبری ازدواج کرد که وی باکره بود»، و می افزاید: «تاکید این مطلب در دو کتاب «الانوار» و «البدع» آمده است که: «رقیه و زینب دختران هاله، خواهر خدیجه بوده اند.» [7] و اما اینکه بر خلاف نظر اکثر مورخین، چنین القا می کنند که حضرت چند بار ازدواج کرده و سن حضرت در هنگام ازدواج با رسول خدا بالا بوده است ، شاید به دلیل فضیلت سازی برای برخی دیگر از همسران نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) است. والله اعلم ... پی نوشت : [1]. فیض العلام، ص۲۱۱ [2]. تاریخ تحلیلی اسلام، محلاتی ، ج۲ص۱۶ [3]. مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۴۱ [4]. تاريخ تحليلي اسلام، محلاتی ، ج۲، ص۱۹ [5]. الصحیح من السیره ج۱ ص۱۲۶ [6]. شذرات الذهب فی ... ، حنبلی ،ج ۱،ص ۱۴ [7]. مناقب ابی طالب ،ابن شهر آشوب،ج ۱،ص ۱۳۸ مطالعه بیشتر در : http://www.ziaossalehin.ir/fa/content/12980
هفته وحدت اسلامی، هفته تمسک به حبل الله «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ» بر تمامی مسلمانان و دوستداران حبل الله (امیرالمومنین امام علی "علیه السلام") گرامی باد.
طراحی مذهبی و توضیحات علمی
هفته وحدت اسلامی، هفته تمسک به حبل الله «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ» بر تمامی مسلمانان و دوستداران
آیه وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا ، و همگی به ریسمان خدا [قرآن صامت و ناطق در کنار هم]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید! [1] از جمله آیات معروفی است که مسلمانان را به وحدت دعوت می نماید ، البته اینکه وحدت اسلامی به چه معناست باید توضیح داده شود. سید عبدالحسین شرف‌الدین (ره) می فرماید : "سیاست سبب جدایی شیعه و سنی شد، همان (سیاست) نیز باید سبب اتحاد شیعه و سنی شود". [2] آری منظور از وحدت اسلامی ، وحدت اعتقادی نیست که پیروان مذاهب مختلف از اعتقادات خود دست بردارند بلکه منظور وحدت سیاسی است ، سیاست استعمارگران به منظور سلطه و نفوذ بر مسلمانان ایجاد اختلاف و جدائی بین مسلمانان است و از طرفی دیگر سیاست اسلام وحدت مسلمانان بر جلوگیری از سلطه دشمنان و پیشرفت روز افزون مسلمانان است ، وحدتی که مولا امیرالمومنین (علیه السلام) از آن به عنوان نعمت یاد کرده است و می فرماید : نعمتی که هیچ کس نمی تواند بهای آن را تعیین نماید؛ زیرا از هر ارزشی برتر و از هر کرامتی والاتر است. [3] وحدت اسلامی به معنای یکی شدن مذاهب نیست ، بلکه به معنای کنار گذاشتن اختلاف ها و تمسک جستن به نقاط مشترک است ، وحدت یعنی اتحاد و هم بستگی پیروان مذاهب مختلف اسلام با تکیه بر مشترکاتی که در قرآن از آن به حبل الله تعبیر شده ، مسلمانان باید اولا به وسیله وحدت در برابر دشمنان اسلام صف واحدی را تشکیل و بدین وسیله از نفوذ و تسلط دشمنان جلوگیری کرده و ثانیا در پرتو حبل الله از اختلافات داخلی خود صرف نظر کرده و اگر اختلافات علمی و تاریخی نیز وجود دارد در مباحث علمی به آن بپردازند . حبل الله در احادیث و تفاسیر قرآن شیعه و اهل سنت به معانی مختلفی ترجمه و تفسیر شده که می شود آنها را باهم جمع نمود. سلیمان بن ابراهیم قندوزی از علمای اهل سنت به سندش از ابن عباس نقل کرده که گفت: ما نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) بودیم که مردى اعرابى وارد شد و عرض کرد : اى رسول خدا! از شما شنیدم که فرمودید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ»، ریسمان خدا که باید به آن چنگ بزنیم چیست؟ پیامبر(صلى الله علیه وآله) در این هنگام دستش را بر دست على(علیه السلام) زد و فرمود: به این مرد تمسّک جویید که او ریسمان محکم خدا است.»[4] شیخ طوسى(رحمه الله) به سندش از امام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیه «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَلا تَفَرَّقُوا» نقل کرده که فرمود: «ما (اهل بیت) ریسمان خداییم.»[5] سید هاشم بحراني (ره) در تفسیرش روايتي از پيامبر اكرم ( صلي الله عليه و آله و سلم) آورده كه حضرت مي فرمايد: از خواري و ذلت نجات پيدا نمي كنند، مگر با تمسك به ريسمان الهي و ريسماني از مردم»، تفسير كرده است و فرموده است: حبل الله كتاب خدا و حبل الناس وصي من است. [6] با جمع این روایات می توان نتیجه گرفت منظور از ریسمان الهى هرگونه وسیله ارتباط با ذات پاک خداوند است، خواه این وسیله اسلام باشد یا قرآن یا پیامبر (صلی الله علیه و آله) و یا اهل بیت (علیهم السلام).[7] پی نوشت : [1]. آل عمران، آیه 103 [2]. اجتهاد در مقابل نص،ترجمه دوانی، ص8 [3]. نهج البلاغه ،ترجمه دشتی ،خطبه192 [4]. ینابیع المودة، ص 119، باب 39. [5]. صواعق المحرقة، ص 90 [6]. البرهان، بحرانی، ج1،ص669 [7]. تفسیر نمونه، ج 3، ص 29. مطالعه بیشتر در : http://www.ziaossalehin.ir/fa/content/3661
السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الإِمَامُ الصَّادِق ولادت با سعادت امام جعفر صادق (صلواتُ اللهِ و سلامُه عليهِ) مبارک باد.
طراحی مذهبی و توضیحات علمی
السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الإِمَامُ الصَّادِق ولادت با سعادت امام جعفر صادق (صلواتُ اللهِ و سلام
حضرت جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب (علیهم السلام) ششمین امام شیعه بنا به معروف در هفدهم ربیع الاول سال هشتاد و سه هجری قمری [1] متولد گردید . ایشان فرزند گرامی امام محمد باقر (علیه السلام) و بانوی فاضله و جلیله ای به نام فاطمه [2] ( ام فروه ) [3] است. مشهورترین کنیه حضرت ابوعبدالله و مشهورترین لقب ایشان صادق است. [4] در مورد اینکه چرا ایشان به لقب «صادق» معروف شده اند دلائل مختلفی بیان شده ولی مهم ترین آن حدیثی از رسول گرامی (صلی الله علیه و آله) است که می فرماید : چون فرزندم، جعفر بن محمد بن علي بن الحسين ابن علي بن ابي‏طالب زاده شد، او را صادق بنامند [5] بنابراین این لقب از طرف رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) برای ایشان انتخاب شده است. امام صادق (علیه السلام) را رئیس مکتب (یا مذهب) تشیع نیز می نامند ؛ امام صادق (علیه السلام) با توجه به درگیری امویان و عباسیان ، بر خلاف سایر ائمه (علیهم السلام) که دائم تحت فشار طاغوت بودند ، فرصت آن را پیدا نمودند که در حد وسیعی به توسعه اعتقادات مذهب تشیع بپردازند و اکثر احادیث در اصول و فروع دین از ایشان صادر گردیده است والا طبق تاریخ در صدر اسلام، پیروان و دوستان امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) توسط شخص رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) شیعه نامیده شدند. [6] و نمی توان از نام گذاری رئیس مکتب تشیع به این نتیجه رسید که شیعه از زمان امام جعفر صادق (علیه السلام) تاسیس شده است و نام گذاری حضرت به رئیس مکتب تشیع بدین جهت است که فقه شیعه نیز  عمدتاً بر روایات به‌جای مانده از امام صادق (علیه السلام) مبتنی‌ است ، به همین جهت مکتب فقهی شیعیان دوازده امامی را مذهب جعفری نیز می‌نامند. [7] طبق شواهد تاریخی تعداد شاگردان امام صادق از ۴۰۰۰ نفر می گذشت [8] و این شاگردان محدود به شیعیان نبودند بلکه افراد زیادى همچون «ابوحنیفه» رئیس مذهب حنفى [9] ، «مالک ابن انس» [10] رئیس مذهب مالکى نیز شاگرد حضرت بوده اند و به این شاگردی افتخار می کردند ، ابوحنیفه بارها مى گفت: «اگر آن دو سال که نزد امام صادق (علیه السلام) درس خواندم نبود، من هلاک مى  شدم.» [11] و البته شافعی و احمد بن حنبل نیز از شاگردان شاگردان امام بودند بنابرین پیشوایان مذاهب اهل سنت مستقیم یا غیر مستقیم شاگرد حضرت بوده اند بطوری که عبد الحليم الجندي، محقق بزرگ معاصر اهل سنت مي نويسد : اين ها امامان چهارگانه اهل سنت هستند كه دانش آموخته گان مستقيم و غير مستقيم امام صادق [سلام الله عليه] بودند.[12] پی نوشت : [1]. جلالعیون ، ص870 [2]. بحارالانوار، ج 47، ص 1 [3]. اصول کافی، ج۱، ص۴۷۲ [4]. مناقب آل ابی طالب ،ابن شهر آشوب،ج3 ص400 [5]. علل الشرايع، محمد بن بابويه، ج 1، ص 223. [6]. الأمالی، شیخ صدوق ،ص 361 [7]. فضایل ۱۴ معصوم، حسن‌زاده آملی،ص354 [8]. الإرشاد، شیخ مفید ،ص271 [9]. امام الصادق و المذاهب الاربعه،حیدر اسد،ج1،ص70 [10]. همان، ج 1، ص 53 [11]. سیر اعلام النبلاء،ذهبى، ج 6، ص 257 [12]. الإمام جعفر الصادق ،الجندي ،ص3 ، دار المعارف مصر - قاهره مطالعه بیشتر : http://www.akhlagh.ziaossalehin.ir/content/9186
ولادت با سعادت رحمة للعالمین حضرت محمد مصطفی (صَلَّی اللهُ عليهِ و آلهِ و سلَّم) تبریک و تهنیت باد.
طراحی مذهبی و توضیحات علمی
ولادت با سعادت رحمة للعالمین حضرت محمد مصطفی (صَلَّی اللهُ عليهِ و آلهِ و سلَّم) تبریک و تهنیت باد.
حضرت محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم (علیهم السلام) در عام الفیل (سالی که سپاه ابرهه توسط ابابیل نابود شد [1] ) روز هفدهم ربيع الاول (طبق نظر مشهور شیعه) متولد گردید [2] رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرزند گرامی حضرت عبدالله (علیه السلام) و حضرت آمنه (سلام الله علیها) می باشد ، علمای تشیع بر ایمان عبدالله و آمنه دختر وهب و اجداد رسول خدا تا حضرت آدم (علیه السلام) اجماع دارند. [3] و برخی از عامه نیر بر این اعتقاد هستند [4] علامه طباطبائی(رحمة‌الله‌علیه) در این زمینه می فرماید : اجداد پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) همچنان موحد و به دین حضرت ابراهیم (علیه السلام) باقی ماندند، و بدین ترتیب پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) نیز تا پیش از بعثت متدین به دین حضرت ابراهیم (علیه السلام) بودند. [5] در مورد دین حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) قبل از بعثت نیز در بین شیعه اختلاف نظراتی وجود دارد ، در تفسیر نمونه چنین آمده که علامه مجلسى (رحمة‌الله‌علیه) شخصا معتقد است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) قبل از مقام رسالت داراى مقام نبوت بوده، گاه فرشتگان با او سخن مى گفتند، و صداى آنها را مى شنید، و گاه در رؤیاى صادقه به او الهام الهى مى شد، و بعد از چهل سال به مقام رسالت رسید، و قرآن و اسلام رسما بر او نازل گردید . [6] از ویژگی های ممتاز رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) طبق قرآن خاتم الانبیاء [7] بودن ایشان است و طبق آیه «تلک الرّسل فضّلنا بعضهم علی بعض» آن پیامبران، برخی را نسبت به برخی برتری دادیم [8]  در مقام برتری رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از تمامی انبیاء و مخلوقات بالاتر است که ایشان می فرماید : خدای متعال، پیامبران مرسل خویش را بر فرشتگان مقرّبش برتری داد و مرا بر تمامی پیامبران و مرسلان ... [9] و البته از آنجا که ۱۴ معصوم (علیهم السلام) طبق نظر و احادیث شیعه نور واحد هستند [10] بعد از رسول گرامی اسلام ( صلی الله علیه و آله) سایر ائمه (علیهم السلام) بالاترین خلق خداوند هستند ،  امام صادق (علیه السلام) می فرماید : همانا نزد ما سری از اسرار خداوند و علمی از علم الهی است که نه ملک مقرب و نه نبی مرسل و نه مومن آزموده شده به ایمان توان دریافت آن را ندارد و خداوند کسی را بدان مکلف نکرده است و احدی غیر ما خداوند را به واسطه این علم پرستش ننموده است.[11] پی نوشت : [1]. سوره مبارکه فیل [2]. منتهى الامال، ج 1، ص 13 [3]. تفسیر مجمع البیان، ج4ص90 [4]. مسالک الحنفاء، سیوطی ،ص۷۳ [5]. 665 سوال از علامه طباطبائی(ره)،ص97 [6]. تفسیر نمونه، ج20، ص507 [7]. احزاب آیه 40 [8]. اسراء آیه 55 [9]. تفسیر صافی،فیض کاشانی،ج 3، ص 198 [10]. بحارالأنوار، ج36، ص223 [11]. الکافی، ج1، ص 402 مطالعه بیشتر : http://www.ziaossalehin.ir/fa/content/3759
هفته بسیج گرامی باد. صِبْغَةَ الله وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ الله صِبْغَةً و ... بگوئید ما رنگ خدایی بخود می گیریم و چه رنگی بهتر از رنگ خداست  📚 آیه ۱۳۸ سوره بقره
طراحی مذهبی و توضیحات علمی
هفته بسیج گرامی باد. صِبْغَةَ الله وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ الله صِبْغَةً و ... بگوئید ما رنگ خدایی ب
بسيج به لحاظ لغوي به معناي سامان و اسباب ساز و سازمان جنگ ، عزم و اراده ، آماده سفر شدن و آماده ساختن نيروهاي نظامي يک کشور براي جنگ مي باشد.[1] در اساسنامه بسيج مستضعفين ، بسیج چنین تعریف شده است : « بسيج نهادي است تحت فرماندهي مقام معظم رهبري که هدف آن نگهباني از انقلاب اسلامي و دستاوردهاي آن و جهاد در راه خدا و گسترش حاکميت قانون خدا در جهان طبق قوانين جمهوري اسلامي ايران و تقويت کامل بنيه دفاعي از طريق همکاري با ساير نيروهاي مسلح و همچنين کمک به مردم هنگام بروز بلا و حوادث غير مترقبه مي باشد» [2] قضیه بسیج همان مساله ‏ای است که در صدر اسلام بوده است. وقتی جنگ می‏ شد، طوایف مختلف می‏ آمدند و به جنگ می‏ رفتند و این مساله جدیدی نیست و در اسلام سابقه داشته است و چون مقصد ما اسلام است، باید هر جوانی یک نیرو باشد برای دفاع از اسلام و همه مردم و هرکس در هر شغلی که هست مهیا باشد برای جلوگیری از کفر و الحاد و هجوم بیگانگان [3] تاریخ و سابقه بسیج عمومی اهل ایمان بر علیه باطل به بیداری قوم بنی اسراییل و قیام آن قوم بر ضد ظلم فرعونی به فرمان حضرت موسی (علیه السلام) می رسد. [4] امام خمینی (ره) بسیج را چنین معرفی می نماید :  « بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه‌های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می‌دهد. بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته‌های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده‌اند » و ایشان امیدوار بودند بسیج را نه تنها برای جمهوری اسلامی ایران بلکه الگوئی برای جهان اسلام باشد : من امیدوارم که این بسیج عمومی اسلامی، الگو برای تمام مستضعفین جهان و ملت های مسلمان عالم باشد.[5] سنگ بناي بسيج بر حكم فقهي و جهادي استوار است ؛ جهادي كه مبتني بر روحيه دفاعي باشد و نه تهاجمي يا جهان گشايي، بسيج در نظر امام مولودي جديد است كه كارشناسان جهاني نمي توانند آن را بشناسند، هر گاه قوه ايمان در ملتي زنده شود، همگان را به قيام الله فرا مي خواند و مي تواند سرتاسر يك كشور را بسيج نمايد، معيار حركت بسيج هم همين اسلام و درك مفاهيم عاليه آن است.[6] پی نوشت : [1]. فرهنگ دهخدا ، ۱۳۷۲ [2]. سپاه از ديد قانون ۱۳۶۲ [3]. امام خمینی (ره) ، ۲۹ اسفند ۱۳۶۷ [4]. سوره مبارکه قصص [5]. امام خمینی (ره) ، ۲ آذر ۱۳۶۷ [6]. صحيفه نور، جلد ۲۱، ص ۱۹۵ مطالعه بیشتر در : http://www.ziaossalehin.ir/fa/content/3440
امام علی (علیه السلام) سبحان الله یعنی : بزرگ‌داشتن عزّت و شکوه خداوند، بزرگ و پاک دانستن او از هر آلایشى که مشرکین به ساحت مقدّسش نسبت دهند، لذا هر وقت بندهاى این کلمه را بگوید همه فرشتگان براى او طلب رحمت نمایند 📚معانی الأخبار، ص ۹
طراحی مذهبی و توضیحات علمی
امام علی (علیه السلام) سبحان الله یعنی : بزرگ‌داشتن عزّت و شکوه خداوند، بزرگ و پاک دانستن او از هر آ
در آموزه‌های دینی، به «سبحان الله» گفتن، «تسبیح» می‌‌گویند. تسبیح به معنای منزه، مبرا، پاک و مقدس دانستن خداوند است از هر نقص، عیب، نیاز، شریک و هر چیزی که سزاوار خداوند نیست.[1] ذکر «سبحان الله» به صورت مکرر در قرآن آمده است؛ لذا هر ذکری که با واژه‌های «سبحان» و «سبحانه»، «سبحانک»، «سَبِّحْ» و ... در قرآن وجود دارد می‌تواند به عنوان تسبیح در نظر گرفته شود، مانند: 1. «سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا یَصِفُون»؛[2] او منزه و فراتر است از آنچه وصفش مى‌کنند. 2. «إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ»؛[3]هیچ خدایى جز او نیست. منزه است از آنچه شریکش مى‌‌سازند. 3. «سُبْحانَ اللهِ عَمَّا یَصِفُونَ»؛[4] منزّه است خداوند از آنچه توصیف مى‌کنند. 4. «سُبْحانَکَ أَنْتَ وَلِیُّنا»؛[5] منزهى تو (از هر عیب و نقص)، تویى تنها دوست و سرپرست و یاور ما. 5. «وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّک قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها...»؛[6] و پیش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور. 6. «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى»؛[7] منزّه شمار نام پروردگار بلند مرتبه‌ات را. احادیث مختلفی وجود دارند که برای گفتن ذکر «سبحان الله» به تنهایی ثواب‌هایی قرار داده شده است: 1. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر که صد مرتبه سُبحانَ الله بگوید، بهتر است از راندن صد شتر [که با خود به حج برد تا آنها را از براى خدا قربانی کند]».[1] 2. مردی از امام علی(علیه السلام) پرسید، اى ابو الحسن! تفسیر «سُبْحانَ اللهِ» چیست؟ آن حضرت فرمود: «بزرگ‌داشتن عزّت و شکوه خداوند، بزرگ و پاک دانستن او از هر آلایشى که مشرکین به ساحت مقدّسش نسبت دهند، لذا هر وقت بندهاى این کلمه را بگوید همه فرشتگان براى او طلب رحمت نمایند».[2] 3. امام باقر(علیه السلام) فرمود: «هر کس در مسجد خیف در منى صد مرتبه سبحان اللَّه بگوید خداوند تعالى ثواب آزاد کردن یک بنده، در نامه عمل او بنویسد».[3] 4. امام باقر(علیه السلام) به نقل از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر کس که سبحان الله بگوید، خداوند درختى در بهشت برایش مى کارد».[4] 5. یونس بن یعقوب نقل مىکند که به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: آیا کسى که صد بار ذکر «سبحان الله» را بگوید در زُمره کسانى است که در قران  به «ذَکرَ اللهَ کثِیراً»؛ «ذکر و یاد خدا را بسیار کنند؟!»[5] تعبیر شده است فرمود: «بلى».[6] پی نوشت : [1]. تفسیر ابن عربی، ج1، ص 19 [2]. انعام، 100. [3]. توبه، 31. [4]. صافات، 159. [5]. سبأ، 41. [6]. طه، 130. [7]. اعلی، 1. [1]. الکافی ج 2، ص 505 [2]. معانی الأخبار ص 9 [3]. وسائل الشیعة، ج 5 [4]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 11 [5]. احزاب، 21. [6]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 12. مطالعه بیشتر : https://www.ziaossalehin.ir/fa/tags/سبحان-الله
امام صادق (علیه السلام): «هرکس تسبیحى از تربت قبر امام حسین(علیه السلام)به همراه داشته باشد، ثواب ذکر تسبیح برای او نوشته می‌شود، هر چند ذکری بر زبان نیاورد»📚هدایة الأمة إلى أحکام الأئمة، ج۲ ص۲۳۷
طراحی مذهبی و توضیحات علمی
امام صادق (علیه السلام): «هرکس تسبیحى از تربت قبر امام حسین(علیه السلام)به همراه داشته باشد، ثواب ذک
واژه «تَسْبیح» از ریشه «سبح» در اصل به معنای «تنزیه خدا‏» و «سبحان الله گفتن» است؛[1] اما در عرف فارسی به مهره‌هایی که برای به خاطر سپردن شماره تعداد ذکرها با نخ به هم کشیده شده نیز «تسبیح» گفته می‌شود و در زبان عربی نیز به آن «سبحه» می‌گویند. گزارش‌هایی وجود دارد مبنی بر این‌که معصومان(علیهم السلام) نیز از این وسیله برای ذکر استفاده می‌کردند: 1. ابراهیم بن محمّد ثقفى می‌گوید: تسبیح حضرت فاطمه(سلام الله علیها) از ریسمان پشمین بود که به تعداد تکبیرها - 34 عدد- گره داشت، و حضرت با آن تکبیر و تسبیح می‌گفت. وقتى حمزه شهید شد، از خاک قبر او دانه‌هاى تسبیح ساخت. مردم نیز به تقلید او از تربت حمزه تسبیح‏ ساخته و برای شمارش اذکار خود از آن استفاده می‌کردند، اما بعد از شهادت امام حسین(ع)، تربت حضرتشان، جایگزین تربت حمزه(ع) شد و فضیلت استفاده از آن نیز بیشتر است.[2] 2. وقتی امام سجاد(ع) را پیش یزید بردند، یزید تصمیم به کشتن ایشان گرفت؛ از این‌رو، حضرتشان را در مقابل خود نگاه داشته، با او سخن می‌گفت تا کلمه‌اى از آن‌حضرت بشنود و به آن بهانه ایشان را بکشد! امام(ع) تسبیح کوچکى در دست داشت و با انگشتانش آن را می‌گردانید و در همان حال به سخنان یزید پاسخ می‌داد. یزید گفت: من با تو سخن می‌گویم و تو در پاسخ، با بی‌اعتنایى تسبیح می‌گردانى؟! آیا این رفتارت توجیه‌پذیر است؟! حضرت فرمود: «پدرم از جدّم- پیامبر(ص)-  نقل کرد که حضرتشان بعد از نماز صبح و تعقیبات آن، با کسى سخن نمی‌گفت تا این‌که تسبیح را می‌گرفت و می‌گفت: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَصْبَحْتُ أُسَبِّحُکَ وَ أُمَجِّدُکَ وَ أُحَمِّدُکَ وَ أُهَلِّلُکَ بِعَدَدِ مَا أُدِیرُ بِهِ سُبْحَتِی‏‏؛ خدایا! صبح کردم در حالی‌که به اندازه تعداد دانه‌هاى تسبیح خود تو را تسبیح و ستایش می‌کنم، و حمد و تهلیل(لا اله الا الله) می‌گویم». آن‌گاه دانه‌هاى تسبیح را گردش می‌داد و با مردم سخن می‌گفت بدون آن‌که ذکر گذشته را تکرار کند، و فرمود: «با این کار به شماره گردش دانه‌هاى تسبیح برای او ذکر خدا حساب می‌شود و آن سبب حفظ و حراست او است تا وقتى که به بستر خواب برود، و وقتی به بستر می‌رفت در آن هنگام نیز تسبیح را می‌گرفت و ذکر گذشته را تکرار می‌کرد و تسبیح را زیر سر خود می‌نهاد و با این کار تا صبح ذکر خدا در نامه اعمال او نوشته می‌شد. من نیز تسبیح را می‌گردانم تا اقتدا به عمل جدّم کرده باشم».[3] همچنین در احادیثی؛ ائمه اطهار(ع) سفارش به داشتن تسبیح برای مؤمنان می‌کردند؛ مانند: 1. امام صادق(ع) فرمود: «هرکس تسبیحى از تربت قبر امام حسین(ع) به همراه داشته باشد، ثواب ذکر تسبیح برای او نوشته می‌شود، هر چند ذکری بر زبان نیاورد».[4] 2. امام زمان(عج) فرموده‌اند: «تسبیحى که دانه‌هاى آن از تربت امام حسین(ع) باشد، بهترین وسیله‌ شمارش ذکرهاست؛ زیرا کسى که آن‌را در دست دارد ، حتى اگر ذکر تسبیح را فراموش کند و آن‌را در دستانش بچرخاند، ثواب تسبیح براى او نوشته می‌شود».[5]  پی نوشت : [1]. لسان العرب، ج 2، ص 471 [2]. کتاب المزار(مناسک المزار)، ص 150 [3]. الدعوات(سلوة الحزین)‏، ص 61 [4]. هدایة الأمة إلى أحکام الأئمة(ع)، ج 2 [5]. الإحتجاج على أهل اللجاج ج 2، ص 489 مطالعه بیشتر در : https://www.ziaossalehin.ir/fa/tags/تسبیح
رسول گرامی اسلام حضرت محمد (صَلَّی اللهُ عليهِ و آلهِ و سلَّم): «عبادت داراى هفتاد جزء است، و کسب حلال، برترین جزء آن بشمار می‌رود»📚 ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص ۱۸۰
طراحی مذهبی و توضیحات علمی
رسول گرامی اسلام حضرت محمد (صَلَّی اللهُ عليهِ و آلهِ و سلَّم): «عبادت داراى هفتاد جزء است، و کسب حل
در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است: «عبادت داراى هفتاد جزء است، و کسب حلال، برترین جزء آن بشمار می‌رود».[1] و در روایت دیگر فرموده است : «العباده عشرة اجزاء تسعة أجزاء في طلب الحلال. عبادت ده جزء دارد كه نه جزء آن درآمد حلال است».[2] در این‌گونه احادیث باید به چند نکته توجه کرد: 1. عبادت دارای معنای گسترده‌ای است و آن عبارت است از: نهایت تعظیم و بندگی در برابر خدایی که او فقط شایسته آن است. بنابراین، هر عمل و تفکری که در مسیر بندگی و تعظیم الهی باشد، عبادت محسوب می‌شود؛ لذا می‌توان بیش از هفتاد عمل را برشمرد که به نوعی، عبادت به شمار می‌آیند و نیازی به ذکر تک تک آنها نیست. 2. این اعداد؛ احتمالاً عدد واقعی نیستند، بلکه منظور، زیادی اعمال (از باب مثال برای کثرت در اجزای عبادت)[3] است که شأنیت این را دارند که داخل در گستره معنایی عبادت شوند. 3. این دسته از روایات؛ بیانگر مراتب عبادت[4] و اهمیّت و تشویق کسب روزی حلال نسبت به دیگر موارد است؛ زیرا آنچه در نظام اقتصادى اسلام، بیش از هر چیز اهمیت دارد حلال بودن کسب و کار است  امام صادق(عليه‌السلام)»: لاتَدَعْ طَلَبَ الرِّزق مِن حِلِّهِ فَاِنّهُ عَوْنٌ لَكَ عَلي دينِكَ ، هيچ‌گاه از تحصيل روزي حلال رو گردان مباش. مال حلال ياور و معين تو در حفظ دين و ايمان تو است [5] ؛ بدین معنا که به دست آوردن مال، از راهى که آزاد است و ممنوعیّت شرعى ندارد. به‌ علاوه؛ تأثیر تربیتی تغذیه حلال در توفیق انجام اعمال و عبادات، بسیار زیاد است؛ لذا بر شخص مسلمان واجب است که در حدّ ضرورت و به قدر توان، کار کند و مخارج خود و خانواده‌اش را تأمین سازد. اما شغل او باید مباح باشد و مالى را که صرف هزینه‌هاى زندگى خود می‌کند، حلال باشد. قرآن کریم از طرفى به کسب حلال امر می‌کند و از طرفى از ضدّ آن؛ یعنى حرام‌خوارى و انجام کار نامشروع نهی می‌کند و آن‌را پیروی از شیطان می‌خواند و می‌فرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالاً طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ ؛ اى مردم! از آنچه در این زمین است (از انواع خوردنی‌ها) حلال و پاکیزه بخورید و برخوردار شوید، و پیروى از گام‌هاى شیطان نکنید، که او براى شما دشمنى آشکار است».[6]  پی نوشت : [1]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 180 [2]. بحارالأنوار، اسلاميه، ج2، ص184، ح6. [3]. أخذا و عطاء و صرفا ص 203 [4]. همان. [5]. وسائل الشیعه ، ج 12، ص 10 [6]. بقره، 168. مطالعه بیشتر در : https://www.ziaossalehin.ir/fa/tags/روزی-حلال