eitaa logo
طریقه مقربین
546 دنبال‌کننده
37 عکس
51 ویدیو
18 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 سیر إلی اللّٰه (۴) 📌 دستورات مرحوم آقا سیدعلی قاضی 🔹 سؤال: دستورات مرحوم آقای قاضی چه چیزها بود؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ عليه) فرمودند: 🔺 دستور ایشان که دستور ماها همین‌ها بود؛ نوافل را حتّی الإمکان دستور می‌داد خاصّةً نوافل لیلیّه. 🔺 یک دستوری بعد از ظهر داشت «إنّا أنزلنا» هر روز بعد از ظهر؛ در اوائل خدمتشان که رسیدیم جزو دستورها این بود. 🔺 و مخصوصاً دستور، کتاب شیخ بهائی که اعمال یوم و لیله را دارد، این را دستور می‌داد که «این کتاب را عملی کنید؛ إحیا کنید از حیث عمل». 🔹سؤال: منظور «مفتاح الفلاح» است؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ عليه) فرمودند: 🔺 بله، «مفتاح الفلاح». در بادیِ حال همین‌جور بود. و بعد که یک مقدار بود، واگذار می‌کرد به خودِ شاگرد اعمال را و «مفتاح الفلاح» را. 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص ۲۷۲ 🔹 @rahe_savab
طریقه مقربین
📌 حق و اکثریت 🎙 استاد شیخ محمدکریم پارسا ⏯...دین برنامۀ زندگی است... این برنامۀ وسیع و پهناور...
📌 ملاکْ نبودن اکثریّت، نقلاً و عقلاً و حسّاً 🎞 حضرت علامهٔ بزرگوار طباطبائی در کتاب شریف شیعه در اسلام: 🔺 «اسلام، دینی است که مقررات آن، از حق و صلاح واقعی سرچشمه می‌گیرد؛ نه از خواست و تمایل اکثریّت مردم یا دلخواه یک فرد توانا و فرمانروا.» 🔹 حدود سال ۵۸ ... رفتیم خدمت آقای بهجت در مشهد. حضرت آقای بهجت فرمودند: 🔺 «اکثریّت، هیچ ملاک نیست. اگر ما تابع اکثریّت باشیم، اکثر کسانی که روی کرهٔ زمین زندگی می‌کنند، قائل به دینی نیستند؛ ... اقلّشان، تابع انبیاء هستند. اگر ما بگوییم ما تابع آن اقلیّتی هستیم که قائل به دین هستند، باز اکثر قائلین به دین الٰهی، مسیحی‌اند؛ اقلّشان، مسلمان‌اند ... اگر بگوییم ... تابع اقلیتی هستیم که مسلمان‌اند ...، اکثر مسلمان‌ها سنّی‌اند؛ اقلّشان شیعه‌اند ... اگر بگوییم ... تابع اقلّشان می‌شویم که شیعه هستند، این شیعه هم اکثرشان عوام‌اند؛ اقلّشان علما هستند ...» 🔹 @rahe_savab
طریقه مقربین
📌 مخمس غزل حافظ از علامۀ طباطبائی در رثای سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام و یارانش 🎙 با صدا
📌 مخمّسِ تضمینیِ علّامه طباطبائی در رثای سالار شهیدان حضرت أباعبداللّٰه الحسین (علیه السّلام) 🎙 با صدای استاد شیخ محمدکریم پارسا من حسينم که بـلا می‌رسد از هر سُويَم بـا جـوانــان‌ِ خـودم راهِ فـنـا مـی‌پــويـَم دستِ همّت ز سرابِ دو جهان می‌شويَم «شـورِ یعقوب‌کُنان یـوسـفِ خود می‌جـويَم که کمان شد ز‌ غمش قامتِ چون شمشادم» گفت هرچند عطش کَنده بُن و بنيادم زيرِ شـمـشـيـرم و در دامِ بلا افـتــادم هدفِ تيرم و چون فاخته پَـر بگشادم «فـاش می‌گويم و از گفته‌ٔ خود دلشادم بـنـدهٔ عـشـقـم و از هر دو جهـان آزادم» من به ميـدان‌ِ بلا روزِ ازل بودم طـاق کُشـتهٔ يارم و با هستیِ او بسته وثاق منِ دل‌رفته کجا را و کجا دشتِ عراق «طائرِ گلشنِ قدسم چه دهم شرحِ فراق که در اين دامگهِ حـادثـه چون افتـادم» تا در اين بزم بـتـابید مهِ طلـعتِ يار من کنم خون‌ِ دل و يار کند تير، نثار پرده بدريده و سرگرم به ديدارِ نگار «نيست در لوحِ دلم جز الفِ قامتِ يار چـه کنم حرفِ دگر يـاد نداد استـادم» تشنهٔ وصلِ وِيَم، آتشِ دل کارم ساخت شربتِ مرگ همی‌خواهم و جانم بگداخت از چه از کوی توام دستِ قضا دور انداخت «کوکبِ طـالعِ من هيـچ منجِّـم نشنـاخت يا رب از مادرِ گيـتی به چـه طـالع زادم» لوحـهٔ سيـنـهٔ من گر شکـنـد سُمِّ ستـور ور سَرَم تُحفه رَوَد شهر به شهر از رهِ دور باک نبوَد که مرا نيست به‌جز شوقِ حضور «سايهٔ طوبی و غلمان و قصور و قَدِ حور بــه هـوای سـرِ کـوی تـو بـرفـت از يــادم» 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، صص ۴۵-۴۴ 🔹 @rahe_savab
هدایت شده از راهِ صواب
🔸 شخصیت‌شناسی (۱۷) 📌 شاگردی سیدمحمّدحسن الٰهی نزد برادر ـ رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیهما ـ 🔹 ... آقای آسيدمحمّدحسن الٰهی با دستخط خود، احوال خودشان را نوشته‌اند و می‌فرمايند: 🔺 «من که نجف رفتم، هنوز کتب متن [سطح] را به اتمام نرسانده بودم؛ لهٰذا در نجف مشغول خواندن دروس سطح شدم. بعد درس‌های خارج رفتم، و من در ايّام اشتغال به تحصيل، آنچه را از علوم که احتياج به او داشتم، از حساب و هندسه و غير اينها در نزد حضرت سيّدنا حاج ميرزا محمّدحسين طباطبائی، برادرم ـ أدام اللّٰه عزّه ـ می‌خواندم، و در آنچه که فهمش بر من سخت می‌شد به برادرم استمداد می‌کردم تا زمانی که از تحصيل مستغنی شدم، والحمد للّٰه وحده.» 🔹 و شيخ بزرگوار حقائق‌شناس آقای بهجت می‌فرمودند: 🔺 «در نجف، در اواخر، آقای طباطبائی درس نمی‌رفتند [يعنی درس خارج]، ولی محمّدحسن درس می‌رفتند.» 🔹 و از شيخ بزرگوار حقائق‌شناس آقای بهجت شنيدم که: 🔺 «آقا سيدمحمّدحسن وقتی نزد آقای طباطبائی بود، کالعبد بود.» 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، صص ۲۶-۲۵ 🔹 @rahesavab
🔸 سیر إلی اللّٰه (۶) 📌 مقصد 🔹 سؤال: مقصد چيست؟ خيلی به تفصيل بفرماييد. حضرت علّامه - رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ عليه - فرمودند: 🔺 «خيلی تفصيل» را از کجا بياوريم بندهٔ خدا؟! مقصد همان غايت وجود انسانی است، که به عبارتِ ديگر: نشستن حقّ - تبارك وتعالیٰ - است به جای عبد، و فنای عبد در او؛ حقيقتاً اين دو کلمه است. انسان به واسطۀ سِيروسلوک به جایی برسد که غير از حقّ، چيزی مشاهده نکند، و اين مشاهده به‌طور ابديّت، سرنوشتِ او باشد. اين کتابِ سرنوشتِ اهل کمال است ﴿كِتَابٌ مَّرْقُومٌ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ﴾ [المطففين: ۲۱-۲۰]. 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص ۲۴۰ 🔹 @rahe_savab
🔸 اهل بیت (۱) 📌 ضرورت توجّه به امام در سلوک 🔹 سؤال: وظیفۀ سالک نسبت به امام چطور است؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیه) فرمودند: 🔺 بايد توجّه به امام بکند. 🔹 سؤال: بدون توجّه به امام سلوک نمی‌شود؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیه) فرمودند: 🔺 نه ديگر. 🔹 سؤال: آيا توجّه به امام، عين توجّه است به خداوند متعال؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیه) فرمودند: 🔺 عين توجّه به خدا، از حيث مفهوم نمی‌توان گفت. مفهوماً غير هم‌اند. از حيث مصداق، توجّه إلی الإمام، توجّه إلی اللّٰه است. 🔹 سؤال: اين معنی تحقّق دارد برای ولیّی که غير از امام است؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیه) فرمودند: 🔺 به حسب ظاهر نمی‌آيد. 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص ۲۵۶ 🔹 @rahe_savab
هدایت شده از راهِ صواب
📌 وجود کتبی آقاسیدمحمّدحسن 🔹 شيخ بزرگوار حقائق‌شناس آقای بهجت به اين ناچيز فرمودند: «وقتی آقای طباطبائی و برادرش آقاسيدمحمّدحسن برمی‌گشتند به ايران، آقاسيدمحمّدحسن کتاب‌های خود را نزد من امانت گذاشت، و وقتی که نوشته‌جات خود را به من می‌داد، آقای طباطبائی گفت: «اين‌ها وجودِ کتبیِ آقاسيدمحمّدحسن‌اند» ✔️ نگارنده می‌گويد: پس هم کتاب‌ها و هم نوشته‌جاتِ خود را امانت به آقای بهجت سپرده. اما کتاب‌ها، اين‌طور شنيده‌ام که کتاب‌های آقای الٰهی را آقای شيخ علی‌اکبر مرندی به تبريز برده. و اما نوشته‌جات، يک سال يا دو سال قبل از وفات علّامه، شيخ بزرگوار حقائق‌شناس آقای بهجت، آن نوشته‌جات را به دست اين ناچيز دادند و فرمودند: 🔹 «اين‌ها را به آقای طباطبائی بدهيد.» اين حقير هم اين دفترها را ـ که عکس پادشاه عراق يا ولیعهد عراق روی آن دفترها بود ـ بردم خدمت علّامهٔ طباطبائی که اين دفترها نوشته‌جاتِ آقاسيدمحمّدحسن الٰهی است، تحويل دادم. بعد از مدّتی شيخ بزرگوار حقائق‌شناس آقای بهجت فرمودند [مضمون]: 🔹 «به آقای طباطبائی بگوييد: ما اين نوشته‌جات را داديم، نه از باب اينکه نمی‌خواهيم پيش ما باشد.» و حضرت علّامه در جواب فرمودند: 🔺 «پيش ما باشد بهتر است.» 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، صص ۲۷-۲۶ 🔹 @rahesavab
بیاناتی_از_علامۀ_طباطبائی_دربارۀ_یاد_خداوند_متعال.pdf
70.4K
🔸 مراقبه و یاد خدا (۱۱) 📌 بیاناتی از علّامه طباطبائی دربارهٔ یاد خداوند ـ تبارك وتعالیٰ ـ 🔹 @rahe_savab
🔸 اهل بیت (۲) 📌 توسّل به اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ 🔹 شيخ بزرگوار حقائق‌شناس آية اللّٰه بهجت ـ رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیه ـ می‌فرمودند: 🔺 شخصی منبریّ در تهران می‌گفت: من در خيابان راه می‌رفتم، خانمی آمد و گفت: آقا تشريف بياوريد روضهٔ پنج‌تن در منزل ما بخوانيد. بنده رفتم منزلشان، صندلی گذاشتند و من روی صندلی نشستم، و ملتفت شدم جوان بيماری است و برای شفای او اين توسّل را گرفته‌اند، و فهميدم که اينها ارمنی [=مسيحی] هستند. 💎 من که شروع به روضه خواندن و توسّل کردم، ناگاه ديدم حضرات پنج‌تن آل‌عبا در منزل اينها ظاهر شدند؛ من از هوش رفتم و به هوش نيامدم مگر اينکه ديدم اين ارمنی‌ها به سر و صورتم آب ريخته‌اند تا به هوش بيايم [و همهٔ لباس‌هايم نجس شده]. گفتم: شما حاجتتان را گرفتيد. از منزل آنها خارج شدم و در خيابان به خودم گفتم: تو کجا، خانهٔ ارمنی کجا؟ حالا بايد بروی خودت و تمام لباس‌هايت را آب بکشی. روز بعد آن ارمنی‌ها آمدند به خانهٔ ما و گوسفند و هدايای مفصّل برای ما آوردند. 🔹 شيخ بزرگوار حقائق‌شناس آية اللّٰه بهجت می‌فرمودند: من اين داستان را برای آقای طباطبائی [علّامه طباطبائی] نقل کردم، آقای طباطبائی فرمودند: 🔺 خاک بر سر اين شيعه. ✔️ نگارنده گويد: يعنی مسيحی‌ها با توسّل به حضرت سيّدالشهداء ـ علیه السّلام ـ شفای بيمارشان را می‌گيرند اما در اين زمان، بسياری از شيعيان، از اعتقادات و مذهب حقّ خود دست می‌کشند. 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، صص ۴۶-۴۵ 🔹 @rahe_savab
🔸 شخصیت‌شناسی (۶) 📌 «ابن‌عربی» و «مولوی» در نظر علّامه طباطبائی 🔹 سؤال: از عرفا کدام‌یک بالاتر است؟ حضرت علّامه ـ رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیه ـ فرمودند: 🔺 «محیی‌الدّین از حیث «علم» مقدّم است از مولوی. از حیث «حال» معلوم نیست.» 🔹 یک‌وقتی هم فرمودند: 🔺 «محیی الدّین مقدّم است در «علم» بر همه. مولوی از همه در «حال» مقدّم است. همچی گفتند.» [یعنی اهل معرفت این‌طور گفته‌اند.] 🔹 عرض کردم: نظر شما چیست؟ فرمودند: 🔺 «همین است.» 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص ۲۴۸ 🔹 @rahe_savab
📌 مراتب خلوص 🔹 سؤال: معنی «خلوص» و «اخلاص» چيست؟ حضرت علّامه ـ رضوان‌ اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیه ـ فرمودند: 🔺 ما يک «خلوص» و «اخلاص» داريم که امور دين ممحّض بشود برای خدا، نماز برای خدا، جهاد، خمس، زکات، ـ نمی‌دانم ـ هر واحدواحد برای خدا. اين يک نحو «خلوص» است، «خلوص اعمال» برای خدا. 💎 يک «خلوص» داريم که خود عبد برای خدا خالص می‌شود. آنجا که می‌فرمايد: ﴿إِلَّا عِبَادَ اللّٰهِ الْمُخْلَصِينَ﴾، ﴿إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ﴾. مخلَص، اسم مفعول است؛ کسی آن‌ها را خالص کرده، که خدا است که خالص کرده برای خودش و شريکی در آن‌ها ندارد. فقط مالِ طلقِ خداست. ✔️ «خلوص» اوّلی، مقدّمه است برای اين «خلوص». خلوص و اخلاص هر دو به يک معنی‌اند. [از يک ريشه‌اند] 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، صص ۲۵۵-۲۵۴ 🔹 @rahe_savab
🔸 مراقبه و یاد خدا (۱۰) 📌 دستورالعمل کلّی 🔹 سؤال: آقا يک دستورالعمل کلّی بفرماييد. حضرت علّامه ـ رضوان‌ اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیه ـ فرمودند: 🔺 دستورالعمل کلّی ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ﴾ [البقرة: ۱۵۲]؛ ياد خدا در خاموشی و تکلّم و تنهایی و معاشرت. 🔹 سؤال: همه‌اش همين است؟ حضرت علّامه ـ رضوان‌ اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیه ـ فرمودند: 🔺 هرچه باشد در همين است ﴿وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا﴾ [التوبة: ۴۰]. 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص ۲۵۸ 🔹 @rahe_savab