💠#آیت_الله_محمدعلی_گرامی:
ابوالزوجه بنده مرحوم آشيخ مهدى معزالدوله تهرانى است... از بعد تربيتى مربى عده اى از خواص و عوام بود. در سالهاى آخر عمرش روحيه اى بسيار لطيف داشت كه مرحوم كشميرى درباره اش گفته بود: خيلى لطيف شده است، فكر مىكنم بزودى او را مىبرند، نمىگذارند در اين دنيا بماند...
🔹 آقاى آشيخ مهدى روح ولايتش عجيب بود. من اين جملهاى را كه عرض مىكنم در احدى نديدم: نشنيده بودم كه فردى خودش براى خودش روضه بخواند. حاج شيخ مهدى همه روزه صبحها بعد از نماز صبح براى خودش روضه مىخواند، گريه مىكرد و پس از آن بلند مىشد مىرفت دنبال كارش.
🔸او پس از فوت پدرش مرحوم حاج شيخ محمدباقر، جاى پدر اقامه جماعت مىكرد و ضمناً دارى محضر هم بود و تدريس هم داشت...
زمانى كه محضرها دولتى شد #تيمورتاش گويا كسى را نزد ايشان فرستاد و تقاضا كرد كه شما كار محضرتان را ادامه بدهيد با تابلويى كه ما به شما مىدهيم. ايشان گفت: من زير اين تابلو نمىنشينم و محضر را پس دادند، با اينكه افرادى آنجا واسطه مىگرفتند كه محضر را بگيرند. بعداً هم پهلوى مساجد را بست.
🔹 ايشان ديگر خانهنشين شد ولى افراد علاقهمندى داشت كه در منزلش رفت و آمد مىكردند. زمانى كه مسجدها باز شد مىگفتند خيلى گردوخاك مسجدها را گرفته بود. ايشان فرستادند مسجد را باز كردند و اولين كارشان تشكيل مجلس عزادارى بود كه آن موقع ديگر فراموش شده بود. براى من نقل شد كه ايشان حتى فرش منزلش را براى تهيه قند و چاى مجلس روضه فروخت. به هر حال حالات ولايتى ايشان خيلى عجيب بود كه من كم ديدهام.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran