eitaa logo
گذرگاه «انجمن علمی‌پژوهشی تاریخ‌جامعةالزهرا(س): قم»
934 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
158 ویدیو
333 فایل
گذرگاه «کانال‌انجمن‌علمی‌پژوهشی‌تاریخ‌جامعةالزهرا(س)؛ قم» 📜پل ارتباطی @tarikh_jz مالکیت فکری و محتوایی کانال، متعلق به انجمن علمی تاریخ جامعةالزهرا(س) است. انتشار فایل‌های صوتی، تصویری، عکس نوشته‌ها و پست‌ها صرفا با ذکر منبع بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
: : برای اولین بار نیمه دوم قرن چهارم علمایی مانند ابوعبداللّه خوارزمی در مفاتیح العلوم به جای "تاریخ "، عنوان" اَخبار" را آورد و شَعیابن فَریغون در جوامع العلوم را از گونه های علم دانست.جایگاه به عنوان ، اولین بار در با صراحت بیان شد. در فصلی را به اَخباریان (مورخان )، نسب شناسان ، سیره نویسان و وقایع نگاران اختصاص داده است. 📚تاریخ و تاریخ نگاری_ محمدرضاناجی،ص۳_۶ ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ @tarikh_j
✳️گراندد تئوری چیست؟ (نظریه زمینه ای) روشی است که برای اولین بار در سال 1967 توسط دو محقق به نام گلیزر و اشتراوس مطرح شده است. این روش منجر به ایجاد شکل معروفی از تحقیق و بررسی در حوزه های آموزش و پژوهش سلامت شده است. در این روش تاکید بر روی نسلی از نظریه مبتنی بر داده است . به بیان دیگر، این روش برخاسته از داده ها است. این روش، متفاوت از سایر روش هائی است که در صدد تست یک فرضیه فرموله شده توسط محقق هستند. در گراندد تئوری، روش هایی از قبیل گروه های تمرکز و مصاحبه برای جمع آوری اطلاعات مورد نظر به کار گرفته می شوند و به همراه آن، بررسی جامعی از ادبیات و پیشینه در تمام فرآیند جمع آوری داده صورت می گیرد. این بررسی و مرور بر ادبیات و پیشینه، به توضیح و تبئین نتایج در حال ظهور کمک می کند. در مطالعات گراندد تئوری، تعداد افرادی مورد مصاحبه در ابتدای پژوهش مشخص نمی باشند. دلیل آن این است که محقق، در همان ابتدا، از پایان و انتهای مسیری که تحقیق طی خواهد کرد، مطمئن نیست. در عوض، او مسیر جمع آوری داده ها را تا رسیدن به نقطه اشباع طی می کند، به این معنا که او به تمام اطلاعات مورد نظر دست یافته است. بر این اساس، گراندد روشی با تئوری انعطاف پذیر است و امکان می دهد مسائل و موضوعات جدیدی برای محقق بروز کند که قبل از آن محقق تصوری از آنها در ذهن خود نداشته است. بنابراین، چگونه می توانید بهترین روش تحقیقاتی خود را انتخاب کنید؟ شاید ساده ترین راه برای انجام این کار این است که در وهله نخست، درباره انتخاب تحقیقات کیفی یا کمّی تصمیم گیری کنید. بعد از این تصمیم، بتدریج نشانه های بهترین روش تحقیق و بررسی مشخص می شوند. نخست، نگاهی به کلمات مورد استفاده بیاندازید. کلمات خاص شما را به سمت تحقیقات کیفی و تحقیقات کمّی سوق می دهند. برای مثال، اگر کلماتی مانند به چه ’تعداد‘،’آزمایش ‘،’اثبات‘،’چند وقت به چند وقت‘، یا ’اندازه رضایت مندی‘ را نوشته اید، این نشان دهنده تمایل به تحقیق کمّی و اگر کلماتی مانند ’کشف ‘،’انگیزه‘ ، ’تجربه‘ ، ’فکر کردن / افکار‘ ، ’مشکلات‘ ، یا ’رفتارکردن / رفتار‘ را نوشته اید، تمایل به تحقیق کیفی وجود دارد. با این حال، ممکن است از هر دو این ترکیبات واژه ای استفاده کرده باشید که این می تواند دلالت بر دو معنا داشته باشد. نخست اینکه، ممکن است به فکر ترکیب تحقیقات کمّی و کیفی بیافتید که به آن مثلث بندی گفته می شود. بسیاری از محققان بر این باورند که این روش خوبی برای انجام پژوهش باشد، زیرا امکان مقابله با نقاط ضعف تحقیقات کمّی و کیفی فراهم می آورد. ثانیا، می تواند به این معنی باشد که ایده های شما هنوز نامشخص است و نیاز به تمرکز بیشتری دارید. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ @tarikh_j
❇️اهانت به رسول خدا (ص) هتک ارزش های والای انسانی اهانت به رسول خدا(ص) صرفا اهانت به مقدسات یک دین نیست، بلکه هتک ارزشهای انسانی است. ارزشهایی که انسانها در طول زمان و در گستره مکان؛ به رغم اختلاف در عقیده، نژاد، زبان برای آنها احترام قائل بوده و هستند. رسول خدا(ص)نماد یک انسان کامل است که همه ارزشهای الهی و انسانی در او تجلی پیدا کرده است. حق طلبی، عدالت خواهی، آزادمنشی، امانتداری، صداقت، خوش خلقی و مانند اینها ارزشهایی هستند که بنا به تصریح مورخان، وجه اتم و اکملشان، در وجود ایشان تجلی یافته است. وی عیار تشخیص انسانیت است و خداوند متعال، سیره او را الگویی نیکو دانسته که بیشک این سیره محک و میزانی برای رفتار انسانها خواهد بود. این ارزشها حتی مورد اعتراف جامعه جاهلی نیز بوده است. در همان جامعه و فضا بود که ایشان را امین خواندند.۱ و در همان عصر بود که حکمت و عدالت ایشان را در مرافعه هایشان باور داشتند.۲ حتی تکذیب شان صرفاً به جهت ادعای نبوت بود، و گر نه هیچ کدام در بزرگ منشی، صداقت و امانت داری ایشان شک نداشتند.۳ پس انسانی با چنین خصالی، مورد تکریم و احترام انسانهای آزاد اندیش است و هتک حرمت ایشان، هتک ارزشهای انسانی است. کاریکاتوریست فرانسوی و رئیس جمهور فرانسه، نه تنها (ص) را به عنوان پیامبر مسلمانان، بلکه کرامت انسان و ارزشهای انسانی را هتک کردند و این به منزله جنگ آنان با انسانیت و ارزشهای انسانی و جنگ با زیباییهای اخلاقی است. البته این خصلت دشمنان انبیا است چه فرعون باشد در برابر حضرت موسی (ع) ۴، چه یهود باشد در برابر حضرت عیسی (ع)۵ و چه ابولهب، ابوسفیان و ابو جهل باشد در برابر حضرت محمد (ص)۶. دأب اینان بر اتهام زنی، هتک حرمت و تمسخر است. این سنت دیرینه فرعونیان است که در فراعنه زمان نیز متبلور است. حمایت از آزادی بیان بهانه است. اگر آزادی بیان است، چرا روژه گارودی مسلمان فرانسوی به جرم پژوهش درباره هولوکاست به زندان محکوم شد؟ چرا سفیر فرانسه از ترکیه فرا خوانده شد، به این بهانه که رئیس جمهور ترکیه به مکرون اهانت کرده است!؟ اگر شما در هتک مقدسات دیگران آزادید، دیگران چرا نباید در هتک امور نامقدس و بی ارزش شما مختار و آزاد نباشند!؟ توجه به این نکته ضروری است که این دشمنیها بیانگر زنده بودن (ص) و تاثیر فزاینده پیام ایشان است. عرب جاهلی وقتی که میدید رسول خدا (ص) بنیانهای نظام مبتنی بر شرک و ظلمش را بر هم میزند، دست به هتک ایشان زد و دعوتش را تکذیب کرد. غرب نیز میبیند که پیام رسول خدا (ص) بنیان برخاسته از ظلم و ستمش را متزلزل میکند، از این رو، در تداوم سنت دیرینه هتاکی اش، باز دهان به هتاکی نسبت به رسول خدا (ص) گشوده است. اینها حاکی از ترس غرب از نفوذ پیام رسول خدا (ص) است. به همین منظور، غرب تلاش کرد با خلق دوباره جریان تکفیر و ترور به نام داعش چهره موجه اسلام را خدشه دار کند تا مانع گسترش اسلام در کشورهایشان شوند. اما این خلق و باز طراحی، به رغم اینکه آسیب هایی ایجاد کرد، اما نتوانست روند گسترش اسلام را در غرب متوقف کند. از دیگر سوی، به بهانه آزادی بیان با کاریکاتورهای موهن، رسول خدا (ص) را هتک حرمت میکنند. با این کار هم مضحکه ای به راه میاندازند و هم چهره دلخواهشان را از رسول خدا (ص) به مخاطب غربی ارائه میکنند. از طرفی رئیس جمهور فرانسه که به دلیل ناکارآمدی و ناتوانی از بهبود اوضاع در کشورش ماهها درگیر شنبه های اعتراضی بود، نیاز دارد با هتک حرمت به ارزش‌های اسلامی ذهنها را معطوف به مسائل دیگر کند تا ناتوانی دولتش در بهبود شرایط پوشانده شود. از طرفی، جریان صهیونیسم چه نوع یهودی آن و چه شکل مسیحی اش، شمشیر را از همان آغاز در برابر رسول خدا از رو بسته اند. آنان باور دارند گفتمان اسلام محمدی تنها گفتمانی است که میتواند هژمونی غرب را در هم شکند و سیطره این جریان را پایان دهد. از این رو، کارهایی چند سویه میکنند: از طرفی در تبلیغاتشان اسلام هراسی میکنند. از سوی دیگر با طراحی و خلق مکرر جریان تکفیر و ترور هم خوراک تبلیغات شان را تهیه می کنند و هم مسلمانان را به جان هم می اندازند. همچنین، با هتک حرمت رسول خدا (ص) و حمایت از کاریکاتورهای موهن، عواطف و احساسات مسلمانان را جریحه دار میکنند. اما این همه طراحی و برنامه ریزی در برابر روح بلند رسول خدا (ص) مجبور به پذیرش شکست خواهد شد. ... ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ @tarikh_j
غالبا چهره‌های شاخص در جامعه بیشتر دیده می‌شوند و رسانه ها،نشریات و شبکه‌های اجتماعی به سرشناسی‌ شان کمک می کنند و به عبارتی سلبریتی می شوند.در طول تاریخ نیز سلبریتی های زیادی داشته ايم که نام و زیست نامه ی آن ها توسط نویسندگان و مورخان در صفحات تاریخ به ثبت رسیده، اما به طور کلی زندگی افراد عادی جامعه مغفول مانده است. علیرغم اینکه حجم وسیعی از افراد جامعه را توده مردم تشکیل می دهند و چه بسا تاثیرگذاری بیشتری هم داشته اند.اهمیت به تاریخ و سبک زندگی عموم افراد جامعه از مباحث حائز اهمیتی است، که در دهه های اخیر مورد توجه ویژه مورخان قرار گرفته است. این رویکرد جدید باعث شده در بین صفحات تاریخ، به جای جستجو در زندگی خلفا، وزرا و فرماندهان صاحب نام به زندگی قشر عمومی پرداخته شود و نحوه تعامل آن ها با جامعه، زندگی روزمره مردم، سبک زندگی آنها و برگزاری آیین ها و مراسم و نظایر آن بررسی شود. اینگونه است که تاریخ اجتماعی از اوایل قرن بیستم سربرآورد و در دهه های پایانی قرن بیستم به سبک غالب تاریخ نگاری در قرن بیستم بدل شد. در تاریخ اجتماعی به جای پرداختن به ظهور و سقوط حکومت‌ها و لشکرکشی پادشاهان و قهرمانی و زندگی سرداران، به زندگیِ بدنهٔ عمومی جامعه پرداخته می‌شود و همچنین دغدغه‌های زندگی‌شان و آثار جنگ‌ها و حکومت ها، حوادث طبیعی بر روند زندگی آنان واکاوی می شود. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
✳️ مسأله جبر و اختیار در قرآن (سوره نساء : آیات 78- 79) «أَیْنَما تَكُونُوا یُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِِ برُُوجٍ مُشَیَّدَةٍ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یقَُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یقَُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا یَكادُونَ یفَْقَهُونَ حَدِیثاً . ماأَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نفَْسِكَ وَ أَرْسَلْناكَ لِلنَّاسِ رَسُولا وَ كَفى بِاللَّهِ شَهِیداً» «هر كجا باشید مرگ شما را مى گیرد اگر چه در برجهاى محكم باشید، و اگر به آنها (منافقان)حسنة (و پیروزى) برسد مى گویند از ناحیه خدا است و اگر سیئة (و شكستى) برسد مى گویند از ناحیه تو است بگو همه اینها از ناحیه خدا است پس چرا این جمعیت حاضر نیستند حقایق را درك كنند؟ آنچه از نیكیها به تو مى رسد از ناحیه خدا است و آنچه از بدى به تو مى رسد از ناحیه خود تو است و ما تو را بعنوان رسول براى مردم فرستاديم و گواهى خدا در این باره كافى است.» 📝 مطالعه این دو آیه كه در قرآن پشت سر هم قرار گرفته است سؤالى را در ذهن ترسیم مى كند كه چرا در آیه اول، همه نیكیها و بدیها (حسنات و سیئات) به خدا نسبت داده شده، در حالى كه آیه دوم فقط نیكیها را به خدا نسبت مى دهدو بدیها و سیئات را به مردم؟! قطعا در اینجا نكته اى نهفته است و گرنه چگونه ممكن است دو آیه پشت سر همدیگراختلاف به این روشنى داشته باشد؟ با مطالعه و دقت در مضمون دو آیه به چند نكته برخورد مى كنیم كه هر كدام مى تواند پاسخ جداگانه اى به این سؤال بوده باشد: -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
مسیحیت 1.mp3
23.58M
به‌نام‌او باتوجه به نزدیکی آغاز سال میلادی و میلاد حضرت مسیح علیه‌السلام برآن شدیم که اطلاعات مهم و ناگفته‌ای در این باره به سمع و نظر همراهان گذرگاه برسانیم. ❇️با تشکر ویژه از استاد محترم مستقیمی که وقت شریفشان را در اختیار ما قرار دادند. ✅منتظر نظرات و پیشنهادات شما عزیزان هستیم. بخش_اول تاریخ دقیق ولادت عيسی مسیح -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
🔹🔸مکتوب چهارم جهانگردان ایتالیایی، پس از ورود به اصفهان به دلیل حضور شاه در فرح آباد مازندران عام این شهر می‌شود. این سفر که در ماه محرم ۱۰۲۷ ق از اصفهان آغاز و از طریق کاشان، فیروزکوه، ساوه و ساری به فرح آباد مازندران می‌رسد. در این مسیر از روستاهای ابوزرندآباد، علی آباد در یک، بیدگل، دست کند، رشمه، محله باغ، حیله رود، سرخ رباط، میان کله، جیرود و تالار پشت نیز سخن آورده است. توصیف کاشان که بر سر راه قزوین و تبریز و ترکیه ؛ یعنی راه غرب همچنین بر سر راه خزر؛ یعنی راه شمال واقع شده و به علاوه مرکز بزرگ تهیه منسوجات ابریشمی ایران است. و از موقعیت جغرافیایی کاشان، آب و هوای او، تشریح وضع البسه آنان را گزارش می‌دهد.جهانگردان ایتالیایی چگونگی ورود هر یک از این شهرها را و مشاهدات خود را در مسیر به طور مفصل گزارش می‌نماید. تنظیم: سرکار خانم خدیجه سادات حسین‌پور -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
گذرگاه «انجمن علمی‌پژوهشی تاریخ‌جامعةالزهرا(س): قم»
🔶نشست علمی پژوهشی ❇️مدرسه علمیه فاطمه بنت اسد سلام الله علیها بسطام استان سمنان با همکاری انجمن عل
در روز شنبه ۱۶مهرماه ۱۴۰۱، مصادف با روز جهانی کودک، به همت انجمن علمی تاریخ معاونت پژوهش جامعه الزهرا س و با همکاری مدرسه علمیه فاطمه بنت اسد س بسطام استان سمنان، نشستی با عنوان شاخصه های خانواده آرمانی در سیره معصومان علیهم السلام با تکیه بر تربیت فرزند، با حضور استاد محترم سرکار خانم نجمه صالحی برگزار شد. سرکار خانم صالحی دبیر انجمن تاریخ جامعه الزهرا س در این جلسه، ابتدا به محورهای بحث، به ترتیب خانواده و اهمیت آن در دیدگاه معصومین علیهم السلام و تبیین خانواده آرمانی و شاخصه‌های مهم در سیره معصومین علیهم السلام و بررسی مهمترین شاخصه در خانواده آرمانی یعنی تربیت فرزند و در نهایت روش‌های زمینه ساز تربیت صحیح فرزندان، اشاره کردند. ایشان افزودند، خانواده با وجود اینکه کوچک‌ترین هسته اجتماعی است اما در حیات اجتماعی مردم تاثیر زیادی دارد به عبارتی اگر خانواده سالم باشد می‌توانیم به داشتن جامعه سالم امیدوار باشیم. اسلام به عنوان مکتب انسان ساز بیشترین توجه را به خانواده دارد به خاطر همین این نهاد را کانون تربیت برشمرده و هدف از تشکیل خانواده را تامین نیازهای گوناگون از جمله نیازهای عاطفی ومعنوی و دستیابی به آرامش معرفی می‌کند. خانم صالحی گفت: عصر حاضر با اثرپذیری از تحولات اجتماعی، صنعتی و علمی جوامع، مشکلات متعددی برای خانواده ها پدید آورده لذا پرداختن به‌موضوع خانواده از جمله مسائل حساس عصر ماست. در قرآن و سیره معصومان در مورد خانواده و خانواده آرمانی شاخصه‌هایی ارائه شده است و با در کنار هم قرار دادن این شاخصه‌ها یک نظام کلی و منسجم شکل می‌گیرد که اگر در آن تامل شود و جنبه های مختلفش بررسی گردد، موجب تقویت این پیوند و پیشگیری از فروپاشی آن خواهد شد. در فرهنگ غرب به دلیل مصادیق مختلف اعم از خانواده سنتی، خانواده خارج از چارچوب رسمی، ازدواج سفید و...تعریف جامعی از خانواده وجود ندارد و در واقع جنبه طبیعی ازدواج را در انگیزه های جنسی خلاصه کرده اند در حالیکه در گزاره های دینی ازدواج و تشکیل خانواده پیمانی مقدس تلقی شده که بر اساس نیاز فطری انسان یعنی مودت و رحمت استوار بوده و هدف از تشکیل خانواده نیز با توجه به آیه ۲۱سوره روم، رسیدن به آرامش و تربیت جسمی و روحی فرزندان است. صالحی استاد حوزه در ادامه جلسه، به آیات و روایاتی در زمینه اهمیت تشکیل خانواده اشاره کرد و به تبیین خانواده آرمانی پرداخت. وی خانواده آرمانی را خانواده‌ای در حد تعادل از نظر انسجام و سلامت معرفی کرد که در شرایط مطلوبی به سر می‌برند و از منظر قرآن، خانواده‌ای انسان ساز است. وی اشاره کرد منظور از خانواده آرمانی خانواده‌ای بی‌عیب و نقص نیست بلکه این عبارت و مفهوم به شبکه‌ای از روابط متقابل اطلاق می‌شود که اعضای آن با وجود مشکلات و موانع احتمالی در کنارهم شیوه‌ای مناسب جهت رفع مشکل، اتخاذ می‌کنند. خانم صالحی در ادامه، نمونه هایی از خانواده آرمانی را در طول تاریخ، معرفی کرد و به نقش تاثیرگذار آنان اشاره نمود‌. این استاد حوزه، تاکید کرد با توجه به سیره معصومان علیهم السلام می‌توان شاخصه های مختلفی استخراج کرد که در این جلسه شاخصه‌های رفتاری مورد بررسی قرار گرفته است. دبیر انجمن تاریخ معاونت پژوهش جامعه الزهرا س اشاره کرد تعاون و همکاری در خانواده و مساعدت در رشد معنوی و تکامل یکدیگر و تربیت فرزند از جمله شاخصه‌های مهم رفتاری است و مصادیقی از سیره معصومین علیهم السلام در باره دو محور اول معرفی شد و در ادامه به مهمترین شاخصه رفتاری یعنی تربیت فرزند پرداخته شد. وی زمینه سازی تربیت فرزند را در سه گام یا مرحله معرفی کرد: زمینه سازی تربیت پیش از تولد فرزند ، هنگام تولد و پس از تولد فرزند و در ادامه برای دو گام اول مصادیقی تاریخی و روایی از سیره معصومین علیهم‌السلام اشاره و موضوعاتی جهت پژوهش پژوهشگران معرفی نمود. خانم صالحی در ادامه، به گام مهم تربیت فرزند پس از تولد پرداخت. وی تربیت دینی، همسو بودن رفتار و گفتار والدین، محبت و مهرورزی و تشویق و احترام و در نهایت اصل نظارت را از جمله محورهای مهم این گام معرفی نمود. دبیر انجمن تاریخ جامعه الزهرا س اشاره کرد اصل نظارت در عصر حاضر به دلیل تهاجم فرهنگی بیشتر از هر زمانی نیاز است، شاید به دلیل اهمیت اصل نظارت است که معصومان علیهم السلام سفارش کرده‌اند مراقب گفتار و رفتار فرزندان خود باشیم، زیرا دشمنان و فرقه‌های انحرافی عقاید آنان را نشانه گرفته اند. وی به روایتی از کافی ج ۶ص ۴۷ اشاره کرد که امام صادق علیه‌السلام درباره گروه های انحرافی عصر خویش می‌فرمایند:« پیش از اینکه مرجئه بر شما پیشی گیرد و جوانان شما را منحرف سازد، آنها را با احادیث ما آشنا سازید.» -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
زندگی‌نامه پیشوای دهم،«امام هادی علیه السلام» در سالروز شهادت ایشان امام هادی علیه السلام از آغاز امامت در مدینه حضور داشتند و در مدت اقامت در این شهر نقش بسیار مهمی در رهبری شیعیان ایفا کردند. امام علی بن محمد الهادی علیه السلام در نیمة ذی الحجه سال ۲۱۲ق نزدیک شهر مدینه در روستای صریا، چشم به دنیا گشود و در ماه رجب سال ۲۵۴ق در سرّ من رأی (سامرا) توسط معتز عباسی به شهادت رسید. ایشان پس از پدر بزرگوارش ۳۳ سال امامت شیعیان را بر عهده داشتند.[۱] نام مادر آن حضرت مغربیه بود[۲] البته مدنب، حدیث و غزال هم گفته اند.[۳] لقب های آن حضرت را ، ، ، طیب، ناصح، مرتضی و... ذکر کرده اند. کنیه اش ابوالحسن است و به ایشان ابوالحسن ثالث می گویند.[۴] برخی از اقدامات امام هادی(علیه‌السلام) ۱. ایجاد آمادگی فکری شیعیان جهت ورود به عصر غیبت فراهم کردن زمینة ورود شیعه به عصر غیبت، از اقدامات اساسی امامان شیعه علیه السلام بود، که همواره شیعیان را متوجه این امر می کردند. در این راستا امام هادی علیه السلام هم اقداماتی انجام داده‌اند: الف) بیان روایات فراوان در مورد فرا رسیدن و نزدیک بودن عصر غیبت. ب) بشارت به ولادت حضرت حجت ومخفی بودن ولادت و هشدار این که مبادا مخفی بودن باعث تردید شما شیعیان گردد. ج) کم کردن تماس مستقیم شیعیان با حضرت؛ به طوری که در مسائل شیعیان از طریق نامه یا نمایندگان حضرت پاسخ داده می شد؛ تا از قبل برای شرایط و عصر و ارتباط غیر مستقیم با امام آمادگی داشته باشند.[۵] د) تأیید برخی از کتب فقهی و اصول روایی شیعه و) ارجاع سؤالات شیعیان به وکلا و توجیه وکلا نسبت به پرسش های شیعیان؛ با توجه به انحرافات و شبهات آن روز. ۲. مبارزه با انحرافات کسانی بودند که بر مبنایی نادرست، امامان معصوم علیه السلام را تا مقام خدایی (نعوذبالله) بالا می بردند. امام هادی علیه السلام ـ همانند امامان قبلی ـ موضع خویش را در قبال آنان روشن می ساخت و آنان را از گروه شیعه نمی دانست و حتی در نامه های مختلف، غالیان را افرادی و کافر معرفی می فرمود و بیزاری خویش را از آنان به صورت آشکار اعلام می نمود.[۶] گروه دیگری از منحرفان، بودند که معمولاً با کناره گیری از دنیا، به شکل ریاکارانه در مقابل امام علیه السلام می ایستادند. امام علیه السلام شیعیان را از نزدیک شدن و هم نشینی با آنان و ورود به جلسه هایشان به شدت برحذر می داشت و آنان را هم‌نشینان شیطان و نابود کننده پایه های دین و پیروان این گروه را نادانان می دانست و کسانی را که به آنها گرایش پیدا می کردند، احمق معرفی می‌فرمود.[۷] ۳. تربیت نیرو و افراد شایسته یکی از اقدامات و فعالیت های ائمه (علیه‌السلام) پرورش شاگردان و افراد شایسته بوده است. امام هادی (علیه السلام) نیز با توجه به پراکندگی شیعیان در مناطق مختلف و وجود شبهات و انحرافات، نیروهایی را که استعدادهای لازم را داشتند شناسایی کرده و آنان را جهت پیش برد اهداف اسلامی تربیت می فرمودند. این افراد افزون بر هستند که سخنان و روایات امام هادی علیه السلام را نقل می نمودند. برخی از این افراد همان کسانی هستند که آن حضرت را عهده دار بودند. برجسته ترین این افراد عبارتند از: ۱. عبدالعظیم حسنی (ره)، که مرقد وی در شهر ری می باشد و از یاران امام عسکری علیه السلام بوده است. ۲. حسن بن راشد، مشهور به ابوعلی و وکیل امام هادی علیه السلام بوده است. ۳. عثمان بن سعید عمری، که از یازده سالگی در محضر امام هادی علیه السلام بود و بعدها یکی از نایبان خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شده است. ۴. تقویت سازمان وکالت با توجه به لزوم ارتباط بین رهبری و پیروان و پراکندگی شیعیان در اقصی نقاط بلاد اسلامی و با وجود خفقان عباسی و لزوم حفظ شیعیان و از همه مهمتر با توجه به اینکه امام علیه السلام در حصر و تحت نظارت و کنترل بوده اند، خیلی از شیعیان در بلا تکلیفی به سر می بردند. به همین علت سازمان وکالت که به صورت مخفی شکل گرفته بود و از زمان امام صادق(علیه السلام) فعالیت خود را آغاز نمود، در دوران امام هادی(علیه السلام) نیاز به تمهیدات بیشتری داشت. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
✍✍ نگاهی به تاریخچه حجاب پس از انقلاب:👇 مسأله حجاب امروز در کشور ما تغییر ماهیت داده است. با مقایسه اغتشاشات 1401 و «کمپين زنان سياهپوش» در سال 1358 دقیقاً متوجه این تغییر خواهیم شد. کمتر از يک ماه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، امام خميني(ره)درباره‌ي حجاب زنان دستوري صادر نمود که به حجاب اجباري و به تعبيري ديگر حجاب قانوني انجاميد. وي فرمود: «زنان اسلامي بايد با حجاب بيرون بيايند نه اينکه خودشان را بزک کنند.» سپس اعلام شد: «کار در ادارات ممنوع نيست اما بايد زنان با حجاب اسلامي باشند.» گفتني است امام خميني پيش از آن در پاسخ به خانم اليزابت تاگورد، خبرنگار روزنامه گاردين ديدگاه خود در مورد پوشش زنان و فعاليت اجتماعي آنان را با جمله «زنان در انتخاب فعاليت و سرنوشت و همچنين پوشش خود با رعايت موازيني آزادند و تجربه كنوني فعاليت‌هاي ضد رژيم نشان داده است كه آزادي خود را در پوششي كه اسلام مي گويد يافته اند.»( صحيفه نور، ج2، ص259) بيان کرده بود. سه روز بعد از اعلام دستور امام خميني، در روز ۱۹ اسفند زنان معترض در مقابل دادگستري تجمع کرده و بيانيه‌اي صادر مي‌کنند و روز بعد از تجمع زنان در مقابل دادگستري، آيت‌الله طالقاني سعي مي‌کند فضاي پيش آمده را تلطيف کند. روزنامه‌ي اطلاعات موضع‌گيري‌هاي وي را تحت عنوان «آيت‌الله طالقاني: در مورد حجاب اجبار در کار نيست»( روزنامه اطلاعات، 20 اسفند 1357)تيتر نخست مي‌کند. وي حجاب را يک مسأله‌ سنتي و تاريخي ايران و شرق دانسته و نظر امام خميني را مطابق موازين اصول دين مبين اسلام مي‌داند و آن را به مصلحت زنان اعلام مي‌کند. متن: استاد محترم ناهید طیبی -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
جناب عبدالمطلب جد بزرگوار پیامبر رحمت ص «عبدالمطلّب» یا همان «شیبة الحمد بن هاشم بن عبد مناف‏»؛ نیای پیامبر اسلام(ص) بود که او را «شیبة الحمد» نامیدند؛ به دلیل آن‌که موى سپیدی در سر داشت. هاشم - پدر عبدالمطلب - در میان راه سفر تجاری خود، در شهر یثرب با «سلمى دختر زید بن عمرو» از قبیله بنی نجار ازدواج کرد. پدر سلمى شرط کرد که دخترش هنگام زایمان باید در میان قبیله خود باشد و هاشم نیز این شرط را پذیرفت. سپس هاشم بعد از مراجعت از شام، در مدینه توقفی داشت و بعد از مدتی با همسر باردارش عازم مکه شد، اما زمانی که زایمان سلمی نزدیک شد، او را به یثرب برده و خود مجدداً به سوى شام رفت، اما در این سفر، هاشم در شهر غزه از دنیا رفت. عبدالمطلب بعد از مرگ پدرش به دنیا آمد و هفت یا هشت سال را در یثرب سپری کرد. هجرت از مدینه به مکه با مرگ هاشم، برادرش مطلب سرپرستی شیبه(عبدالمطلب) را بر عهده گرفت،[3] اما مطّلب در مکه بود و برادرزاده‌اش در مدینه! تا آن‌که روزی ثابت بن منذر وارد مکه شد و نزد مطّلب که دوستش بود رفت و به او گفت: ای کاش! برادر زاده‌ات شیبة (عبدالمطلب) را در یثرب می‌دیدی که در زیبایی و هیبت و شرافت چیزی کم ندارد ... مطّلب گفت: به خدا قبل از آن‌که شب فرارسد به سمت یثرب حرکت خواهم کرد تا او را ببینم. ثابت گفت: گمان نمی‌کنم که مادر و دایی‌هایش او را به سادگی از دست داده و به تو بسپارند. البته تو هم نباید او را از دست بدهى و باید چنان رفتار کنى که خود شیبه با میل و رغبت پیش تو بیاید. مطّلب از مکه حرکت کرد و هنگامی که به مدینه رسید در گوشه‌اى ساکن شد و به جست‌وجوى شیبه پرداخت و او را در حالى یافت که با پسر دایی‌هاى خود مسابقه تیراندازى می‌داد ... سلمى (مادر شیبه) به دنبال مطّلب فرستاد و از او دعوت کرد که به خانه‌اش بیاید. مطّلب نزد او رفت و گفت: دیگر صبر ندارم  و می‌خواهم برادرزاده خود را برداشته و به شهر و قوم خودش برسانم. سلمى با خشم گفت: من او را با تو روانه نخواهم ساخت! مطّلب به سلمى گفت: چنین مکن که بر هر حال من از این‌جا بدون برادرزاده‌ام نمی‌روم، او به حد بلوغ رسیده و در این‌جا غریب است و میان خویشاوندان پدرى خود نیست و ما خاندان شرفیم، قوم ما و اقامت شیبه در شهر و سرزمین خودش برایش بهتر از توقف در این‌جا است و او هر کجا که باشد پسر تو است. زمانی که سلمى متوجه شد مطّلب از تصمیم خود منصرف نمی‌شود سه روز مهلت خواست و مطّلب هم پیش ایشان سه روز ماند و سپس با شیبه حرکت کرد و هر دو با هم راه افتادند. مطّلب هنگام ظهر همراه شیبه وارد مکه شد و قریش گمان‌کردند که مطّلب این کودک را خریده و او را بنده مطّلب [عبدالمطلب‏] نامیدند و از این‌جا بود که این نام بر آن کودک باقی ماند. مطّلب گفت: واى بر شما، این چه حرفى است، این برادرزاده‌ام شیبه است و چون او را دیدند گفتند: آرى به جان خودمان سوگند که پسر او است. بزرگی عبدالمطلب بر اهالی مکه پس از مرگ مطّلب، عبدالمطلب بن هاشم زمام امور را به دست گرفت و صاحب اموال بسیار شد. از جمله القاب عبدالمطلب، صاحب زمزم‏ است.چاه زمزم با این‌که بنابر معجزه الهی به وجود آمده بود؛ ولی قبیله «جرهم» که قرار بود از آن‌جا خارج شده و مکه را به دست قبیله خزاعه بدهند، آن چاه را به صورت کامل از بین برده و آن‌را پر کردند!اما این چاه، سال‌ها بعد، توسط عبدالمطلب، حفر شد. بنابر نقل‌ها، مکان این چاه را خداوند به عبدالمطلب نشان داد: «عبد المطلب در خواب بود، ... در خواب مأمور به حفر زمزم شد و پرسید که زمزم چیست؟ پاسخ شنید: جایى که آبش را تمامى نیست و هرگز کم نمی‌شود و حاجیان بسیار را سیراب کند و ... . عبدالمطلب به همراه فرزندش حارث که در آن روز تنها فرزند او بود، نشانه را یافت و به حفر آن‌جا مشغول شد. زمانی که کار به پایانش نزدیک شد، قریش از موضوع مطلع شده و گفتند که این چاه جد ما اسماعیل است و ما را در آن حقى است و خواستار شریک شدن در آن شدند. اما عبدالمطلب از دادن این حق سرباز زد. ... در نهایت کار به محاکمه کشید و خواستند نزد کاهنى از بنى سعد در شام بروند تا میان آنها قضاوت کند. در میان راه آب‌هایشان تمام شد تشنه شدند و مرگ خویش را دیدند. ... در این هنگام از زیر پاى شتر عبدالمطلب چشمه‌اى جوشید و از آن نوشیدند و از مرگ حتمی نجات یافتند. سپس گفتند: خداوند در مورد تو بر ما چنین حکم کرده بود. ما با تو در مورد زمزم هرگز نزاعى نخواهیم داشت و آن‌کس که تو را در این دشت آب نوشانید، هم اوست که زمزم را به تو داد». ماجراهای مهم دیگری نیز در زندگی عبدالمطلب وجود دارد؛ مانند گفت‌وگوی او با ابرهه و قربانی کردن یکی از فرزندان خود! -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
به‌نام‌او میان‌بری به نام میرزا جواد یکی از راه‌های میان‌بر برای رسیدن به مفهوم درست و منطقی، راه‌گیری از بزرگانی است که آزموده‌ها را آزموده‌اند و موفق شدند و از اهل معنا شدند. میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یکی از همین نمونه‌هاست. سلوک ایشان، روش تحصیل و تهذیب ایشان می‌تواند به عنوان الگویی ویژه مورد بررسی قرار بگیرد. سخنان بزرگان درباره این شخصیت ممتاز و ستاره درخشان شیعه بیشتر مجاب می‌کند که تألیفات ایشان را مرور کرد و سبک ایشان را در زندگی معنوی و حتی مادی به‌کار برد. میرزا جواد آقا ملکی تبریزی از مراجع بزرگ و علمای تاثیرگذار در قرن چهاردهم هجری بود. ایشان از جمله علمایی عالم پرور بودند که سلوک و عرفان و ایمان را به زیبایی پرورانده‌بودند. ایشان در قرن سیزدهم هجری قمری در تبریز به دنیا آمد. او کودکی را نزد پدرش حاج میرزا شفیع و مادرش سپری کرد. میرزا  صرف، نحو،‌ منطق، معانی، بیان و دروس مقدّماتی دیگر را در تبریز فرا گرفت و سپس برای ادامه تحصیل راهی نجف اشرف شدند. ◽◽◽◽◽ از مهم‌ترین کتب مهم تالیفی ایشان می‌توان به اسرار الصلاه نام برد. «اسرار الصلاه»، حاوی نکات بسیاری از اسرار نماز است. این کتاب، علاوه بر سخن از آداب نماز و پرداختن به ارکان و واجبات و مستحبات نماز، برخی از اسرار طهارت، عبرت، فکر و ذکر را بیان می‏کند و به بیان معانی الهام و وسوسه می‏پردازد. تألیف دیگر ایشان «المراقبات» یا اعمال السنه، بود که در این اثر مقدمه‏ای پیرامون دعا و راز و نیاز آورده سپس به بیان اعمال ایّام و لیالی و ماه‌های مختلف سال قمری از محرم الحرام تا پایان ذی الحجه پرداخته و آثار و برکات روحی و معنوی آنها را توضیح داده است. رسالة «لقاء الله»؛ کتابی لبریز از نورانیت و معنویت که ره‎پویان راه تهذیب و وارستگی را به قلّة قداست و طهارت روح می‎رساند و از سایر مکتوبات وی حاشیه فارسی بر غایه القصوی؛ ترجمه عروة الوثقی، رساله‏ا‏ی در حج، رساله‏ای در فقه در باب نکاح، است. ◽◽◽◽◽ مرحوم میرزا جوادآقا چهار استاد برجسته داشته‏اند؛ در فقه، شیخ آقا رضا همدانی صاحب مصباح الفقیه که در محضر ایشان، به درجه اجتهاد نائل آمد. در حدیث و درایه، میرزا حسین نوری صاحب مستدرک الوسائل، در اصول، آخوند خراسانی صاحب کفایه الاصول، در عرفان، آخوند ملا حسینقلی همدانی، که در حدود چهارده سال از محضر آن مرد بزرگ استفاده کرد.   اما شاگردان آن عارف عامل، را می‏توان به دو گروه تقسیم کرد، شاگردان دائمی ایشان: حاج آقا حسین فاطمی قمی، آخوندملاعلی همدانی، حاج شیخ عباس تهرانی، سید محمود مدرّسی، سید محمود یزدی، محمود مجتهدی، شیخ اسماعیل تائب و حاج میرزا عبدالله شالچی. و شاگردان گه‌گاهی ایشان عبارتند از: امام خمینی، سیّد شهاب الدین مرعشی نجفی، سید محمدرضا گلپایگانی، حاج سید ابوالقاسم خوئی، شیخ فاضل لنکرانی، میرزا خلیل کمره‏ای و ... ◽◽◽◽◽ حضرت امام خمینی(رحمه‌الله) درباره استاد اخلاق خود، مرحوم میرزاجوادآقاملکی، ضمن دادن عناوین والایی چون «شیخ جلیل القدر» و «عارف‌باللّه»، تمامی جویدگان راه حق را به مطالعه آثار ایشان سفارش می‌کردند. ایشان در قسمتی از کتاب سرّ الصلاة می‌نویسند: «ای عزیز! شیطان تو را وسوسه نکند و به آن چه داری قانع ننماید، قدری حرکت کن... و اخلاق خود را و حالات نفسانیه خویش را تحت مطالعه و مداقّه قرار بده و با کلمات ائمه هدی (علیهم السلام) و کلمات بزرگان علما انس گیر که در آن برکاتی است.  از علمای معاصر، کتب شیخ جلیل القدر، عارف باللّه ، حاج میرزا جواد تبریزی قدس سره را مطالعه کن، شاید که ان شاءاللّه از تَأبِّی و تَعَسُّف [بیراهه رفتن] خارج شوی». امام خمینی (ره) در هنگام زندگی در قم در نماز جماعت ایشان و نیز در درس اخلاقی که برای خواص در منزل تشکیل می‌شد، حاضر می‌شدند و به مطالعه کتاب‌های ایشان توصیه می‌نمودند. امام خمینی وقتی از پاریس برگشتند و به قم آمدند، به قبرستان شیخان تشریف برده، عمامه شان را تحت الحنک کردند و با گوشۀ آن، غبار قبر حاج میرزا جواد آقای ملکی... تبریزی را پاک کردند و آنجا نشستند و قرآن و فاتحه خواندند.(برداشت‌هایی از سیره امام خمینی ج. 5) -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j