eitaa logo
°•| ترک گناه |🏴•°
2.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
7.8هزار ویدیو
119 فایل
🌸وتوکّل علےالحیّ الذےلایموت🌸 وبرآن زنده اےکه هرگز نمےمیردتوکل کن. شرایط تبادل: https://eitaa.com/sharayete_tab خادم↙️ @shahide_Ayandeh313 #تبادل⬇️ @YAMAHDIADREKNI_12 حرفای‌ناشناسمون↙ https://daigo.ir/secret/2149512844
مشاهده در ایتا
دانلود
°•| ترک گناه |🏴•°
📚کتاب رمان پسرک فلافل فروش #پارت71 (وابستگي به نجف) ايام حضور هادي در نجف به چند دوره تقسيم ميشود
📚کتاب رمان پسرک فلافل فروش رفته رفته به سراغ آثار بزرگان عرفان رفت. با مطالعه ي آثار و زندگي اين اشخاص، روز به روز حالات معنوي او تغيير ميكرد. من ديده بودم كه رفاقت هاي هادي كم شده بود! بر خلاف اوايل حضور در نجف، ديگر كم حرف شده بود. معاشرت او با بسياري از دوستان در حد يك سلام و عليك شده بود. به مسجد هندي ها علاقه داشت. نماز جماعت اين مسجد توسط آيت الله حكيم و به حالتي عارفانه برقرار بود. براي همين بيشتر مواقع در اين مسجد نماز ميخواند. خلوت هاي عارفانه داشت. نماز شب و برخي اذكار و ادعيه را هيچ گاه ترك نميكرد. اين اواخر به مرحوم آيت الله كشميري ارادت خاصي پيدا كرده بود. كتاب خاطرات ايشان را ميخواند و به دستورات اخلاقي اين مرد بزرگ عمل ميكرد. يادم هست كه ميگفت: آيت الله كشميري عجيب به نجف وابسته بود. زماني كه ايشان در ايران بستري بود ميگفت مرا به نجف ببريد بيماري من خوب ميشود. هادي اين جملات را ميخواند و ميگفت: من هم خيلي به اينجا وابسته شده ام، نجف همه ي وجود ما را گرفته است، هيچ مكاني جاي نجف را براي من نميگيرد. اين سال آخر هر روز يك ساعت را به وادي السلام ميرفت. نميدانم در اين يك ساعت چه ميكرد، اما هر چه بود حال عجيب معنوي براي او ايجاد ميكرد. اين را هم از استاد معنوي خودش مرحوم آيت الله كشميري و آقا سيد علي قاضي فراگرفته بود. ⋆C᭄‌زندگے بــا خدا زیــباستC᭄‌⋆ ☜ تَࢪڪِ‌گُناہ 🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1