6.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شوخی استاد قرائتی
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
°•| ترک گناه |🏴•°
🌱◆#تفسیر [سوره بقره آیه۲۲] 🎙◆#استادقرائتی ✨◆#پیشنهاددانلود ⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆ ☜ تَࢪ
014-Tafsir-www.Ziaossalehin.ir-002-Baqareh-Qaraati-Soti-A023-24.mp3
2.2M
🌱◆#تفسیر
[سوره بقره آیــه۲۴_۲۳]
🎙◆#استادقرائتی
✨◆#پیشنهاددانلود
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
#وقت_سلام 🕗
#السلامعلیکیاعلیبنموسیالرضا✋🏻❤
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلىٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضا الْمُرْتَضَى 🤲🏻
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلىٰ مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرىٰ
الصِّدّیقِ الشَّهیدِ✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلىٰ اَحَدِِ مِنْ اَوْلِیائِکَ
خدایا درود فرست بر علی بن موسی الرضــــــــــا، امام پسندیده و با تقوای بی عیب و حجتت بر هر که روی زمین و هر که زیر زمین است، آن راستگوی شهیـــد، درودی بسیـار و کاملـــــــــ و پاکــــــــــ و به هم پیوسته و پیاپی و در پی هم مانند برترین درودی که بر یکی از اولیایت فرستادی.
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
#صلوات_حضرت_زهرا
#السلام_علیک_یا_فاطمة_الزهرا ✋🏻❤
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلىٰ فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُکَ
بار پروردگارا؛ درود فرست بر فاطمه و پدر بزرگوارش و همسر گرامی اش و فرزندان عزیزش (و آن رازی که در وجود او به ودیعه نهادی)، به تعداد آنچه دانش تو بر آن احاطه دارد.
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
°•| ترک گناه |🏴•°
📖کتاب رمان یادت باشد #پارت_صدوهشتادوپنجم🔗 زبانش بیفتد. بالاخره راضی شد به اسم خودش باشد. صبح زود ر
📖کتاب رمان یادت باشد
#پارت_صدوهشتادوششم🔗
مشخص کرده بودند را حتما بخوانند. آیه نهم سوره یاسین «و جعلنا من بین ایدیهم سدا و من خلفهم سدا فأغشیناهم فهم لا یبصرون» را زیاد میخواند تا آقای محمد رضایی چه خودش چه پیکرش دست دشمن و داغشی ها نیفتاده باشد.
سر تعریف خواب برای آقای محمدرضایی خیلی حساس بود. میگفت
این خواب چه خوب، چه بد، اگه به گوش این خانواده برسه باعث میشه ناراحتی پیش بیاد. به جای این کار ها متوسل بشیم. ختم ذکر و قرآن بگیریم که زودتر از آقای محمدرضایی خبری بشه. این خانواده از این بی خبری خیلی زجر میکشن. برادر آقای محمدرضایی هم در دفاع مقدس پیکرش مفقود شده بود. این جنس انتظار واقعا سخت و جان کاه بود.
ماه رمضان مثل سال قبل دوره کتابخوانی داشتیم. از طرفی امتحانات پایان ترم من بلافاصله بعد از ماه رمضان افتاده بود. شب قبل از اولین امتحان به حمید گفتم شوهر عزیزم! شام امشب با تو. ببینم چه می کنی. تا شام رو حاضر کنی، من چند صفحه ای درسم رو مرور کنم. بعد هم گرسنه و تشنه اش رفتم سر درس تا تا غذا آماده بشود. یک ساعت گذشت شد دوساعت خبری نبود. رفتم آشپزخانه دیدم بله! سیب زمینی ها را با دقت تمام انگار خط کش گذاشته باشد خرد کرده گذاشته روی اجاق، ولی آنقدر شعله اجاق گاز را کم کرده بود که خود تابه هم داغ نشده بود، چه برسه به سیب زمینی ها! گفتم وای حمید روده بزرگه، روده کوچیکه رو قورت داد! خب شعله رو زیاد کن. با آرامشی مثال زدنی گفت عزیزم! هولم نکن! باید مغزپخت...
📖کتاب رمان یادت باشد
#پارت_صدوهشتادوهفتم🔗
بشه. برای اینکه بیشتر از این گرسنه نمانیم گفتم: حمید جان! نمیخواد
این جا دو ساعت زحمت کشیدی، ممنون. برو بشین من خودم بقیش رو درست میکنم!
با اصرار گفت: «حرفش هم نزن. شام امشب با منه. تو برو سر درس و کتابت . تا یه ربع دیگه غذا رو آماده میکنم.» یک ربع شد، یک ساعت!
و بلند پرسیدم غذا چی شد مهندس؟ ضعف کردم. چشمهام دیگه چیزی نمی بینه که بخوام درس بخونم. بالاخره بعد از همه این حرفها سیب زمینی ها مغزپخت شد و صدا زد: غذای سرآشپز آماده است. بیا بخور که این غذا خوردن داره. سیب زمینی سرخ کرده با تخم مرغ غذایی بود که حمید به عنوان غذای مخصوص سرآشپز درست کرده بود. وارد آشپزخانه که شدم دیدم سفره را هم چیده. هر بار سفره را می چید معمولا یک چیزی فراموش میکرد. یا آب، یا نمک، یا قاشق چنگال. بالاخره یک چیزی را از قلم می انداخت. سفره را که خوب نگاه کردم، گفتم: «حمید تو که میدونی این غذا با چی می چسبه. پس چرا خیارشور نیاوردی؟» گفت: «آخ آخ! ببین از بس سرآشپز رو هول کردی، یادم رفت. تا تو بشینی سر سفره، آوردم.» زدم زیر خنده گفتم: «مرد حسابی! چهار ساعته منتظر غذام. خوبه تو آشپز رستوران نشدی. ساعت دوازده شب تازه غذا حاضر میشه! تو مشغول شو، خودم میارم.» دستش را گذاشت روی شانه های من و نگذاشت بلند شوم. بگذریم از اینکه تا خیار شور را بیاورد و با دقت تمام خرد کند، نصف غذا را خورده بودم.
امتحاناتم که تمام شد، برای شام منزل پدرم دعوت بودیم. موتور....
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه روزی میفهمیم دنیا همش بازیه...
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
رفیقش مۍگفت :
درخوابمحسنرادیدمکهمۍگفت:
هرآیهقرآنۍکهشمابراۍشهدامۍخوانید
دراینجاثوابیكختمقرآنرابهاومۍدهند📖''
ونورۍهمبرایخوانندهآیاتقرآنفرستادهمۍشود..
#شهید_محسن_حججی
#شهیدانه
♥️✨
عملی پیش از خواب برای بخشش #گناهان
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
هر کس هنگامی که برای خوابیدن به بستر می رود، سه مرتبه بگوید:
أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَیُّ الْقَیُّومُ
وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ
خداوند همه گناهان او را می بخشد، اگر چه گناهانش مثل کف دریا، به تعداد برگ درختان و ریگ های انباشته بیابان و به عدد روزهای دنیا باشد.
🌼🍃