پیامبر اکرم فرمودند :
عزرائیل روزی پنج نوبت همه ی انسان ها را...
به هنگام نماز های پنج گانه نظارت می کند.
اگر شخص ازکسانی است که بر نماز دراین وقت مواظبت دارد؛
خود ملک الموت هنگام مرگ ٬شهادتین را به او تلقین می کند و...
شیطان را از او دور می سازد.
👇👇👇
@Tarkgonahan
🌹 شناخت مرگ🌹
حضرت آیت الله جوادی آملی :
سِرّ اين كه انسان از مرگ ميترسد براي اينكه از بعد از مرگ اطمينان ندارد ، وگرنه آنها كه از بعد مرگ مطمئناند كه آمادهٔ مردنند.
مرگ چيزي نيست كه انسان را نابود كند.
مرگ درّه نيست كه انسان در درّه مرگ بيفتد و سقوط كند.
مرگ پل است.
آن كه خيال مي كند مرگ درّه است و انسان با مرگ در ته درّه مي رود و نابود مي شود ، از مرگ مي ترسد.
ولي آنكس كه بداند مرگ قنطره و پل است كه انسان را از جاي بد به جاي خوب مي رساند كه وحشتي از مرگ ندارد.
🍀 پس معيار ترس از مرگ يا علاقه به مرگ آن است كه انسان از بعد از مرگ مطمئن باشد.
👇👇👇
@Tarkgonahan
طاووس یمانی می گوید:
کنار کعبه رفتم مردی را دیدم زیر ناودان خانه خدا نماز می خواند و دعا می کند و اشک می ریزد. نزد او رفتم، دیدم امام سجاد علیه السلام است، گفتم:
یابن رسول الله! شما را در چنین حال می بینم با اینکه دارای سه امتیاز مهم هستی که هر کدام از آنها مایه امید و نجات است:
1. فرزند پیامبر هستی.
2. شفاعت جدت شامل حال شما است.
3. مشمول رحمت الهی می باشی.
حضرت فرمود:
اما فرزند پیامبر بودنم امیدوار کننده نیست. زیرا خداوند می فرماید:
فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ
ﭘﺲ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺻﻮﺭ ﺩﻣﻴﺪﻩ ﺷﻮﺩ ، ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻧﻪ ﻣﻴﺎﻧﺸﺎﻥ ﺧﻮﻳﺸﺎﻭﻧﺪﻱ ﻭ ﻧﺴﺒﻲ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻣﻰ ﭘﺮﺳﻨﺪ ;(١٠١مومنون)
شفاعت جدم نیز مایه امید نمی باشد زیرا خداوند می فرمایید: وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَىٰ
ﻭ ﺟﺰ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﭙﺴﻨﺪﺩ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻨﺪ.(٨٢انبیاء)
پیامبر شفاعت نمی کند مگر اشخاص نیک را بنابراین شفاعت مرا از خوف خدا ایمن نمی کند
و اما در مورد رحمت پروردگار قرآن می فرماید:
إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ (٦٥ اعراف)
رحمت خدا شامل حال نیکوکاران است، من نمی دانم از نیکوکارانم، یا نه.(منظور مقام عالی عصمت است)
نتیجه اینکه باید امیدوار بود اما در کنار ایمان و عمل صالح.
📗القرآن یواکب الدهر ج 2 ص 18
گناه شناسی،قرائتی ص161
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
👇👇👇
@Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠حوادث تلخ و کیفر گناهان
✨استاد انصاریان
👇👇👇
@Tarkgonahan
#تلنگر
می دونی کی ازچشم #خدا میوفتی؟؟!!¿¿¡¡.....
اونموقع که #امام_زمان
به خاطر *گناه* تو سرشو
بندازه پایین..💔
ولی تو...
انگار نه انگار...😔😔
ْ
👇👇👇
@Tarkgonahan
6.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا برای مرگ مهیا شده ایم؟؟؟
آیا حساب هامون رو تسویه کردیم؟؟؟
کلیپی زیبا با نوایی دلنشین
👇👇👇
@Tarkgonahan
📚 داستان جوان گناهكار
«ملا فتحاللَّه كاشانى» در تفسير منهج الصادقين، و «آيت اللَّه كلباسى» در
كتاب انيس الليل نقل كرده اند:
در زمان «مالك دينار» جوانى از زمره اهل معصيت و طغيان از دنيا رفت.
مردم به خاطر آلودگى او جنازهاش را تجهيز نكردند، بلكه در مكان پستى و
محلّ پر از زبالهاى انداختند و رفتند.
شبانه در عالم رؤيا از جانب حق تعالى به مالك دينار گفتند: بدن بنده ما را بردار
و پس از غسل و كفن در گورستان صالحان و پاكان دفن كن. عرضه داشت: او از
گروه فاسقان و بدكاران است، چگونه و با چه وسيله مقرّب درگاه احديّت شد؟
جواب آمد: در وقت جان دادن با چشم گريان گفت:
يا مَنْ لَهُ الدُّنيا وَ الآخِرَةُ إرْحَمْ مَن لَيْسَ لَهُ الدُّنيا وَ الآخرَةُ.
اى كه دنيا و آخرت از اوست، رحم كن به كسى كه نه دنيا دارد نه آخرت.
مالك،كدام دردمند به درگاه ما آمد كه دردش را درمان نكرديم؟ و
كدام حاجتمند به پيشگاه ما ناليد كه حاجتش را برنياورديم؟» .
👇👇
@Tarkgonahan
12.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چه در پیش است؟
همراهی اعمال بد در عالم برزخ 🔴
👇👇👇
@Tarkgonahan
هدایت شده از محله امام موسی کاظم (ع)
قسمت هشتم: ظاهر و باطن
درپس هيکل درشت و ظاهر خشني که شاهرخ داشت، باطني متفاوت وجود
داشت که او را از بسياري از هم رديفانش جدا ميساخت.
هيچگاه نديدم که درمحرم وصفر لب به نجاست هاي کاباره بزند. ماه رمضان را
هميشه روزه ميگرفت و نماز ميخواند. به سادات بسيار احترام ميگذاشت.
يکي ازدوســتانش ميگفت: پدرومادرش بســيار انســانهاي باايماني بودند.
پدرش به لقمه حلال بســياراهميت مي داد. مادرش هم بسيارانسان مقيدي بود.
اينها بي تاثير در اخلاق و رفتار شاهرخ نبود.
قلبي بسيار رئوف ومهربان داشت. هرچه پول داشت خرج ديگران ميکرد. هرجائي
که ميرفتيم،هزينه همه را او مي پرداخت. هيچ فقيري رادست خالي ردنميکرد.
فراموش نمي کنم يکبارزمســتان بسيار ســردي بود. با هم در حال بازگشت
به خانه بوديم. پيرمرد درشــت اندامي مشــغول گدائي بود واز سرما ميلرزيد.
شاهرخ فوري کاپشن گران قيمت خودش رادرآورد وبه مرد فقيرداد. بعد هم
دست هاي اسکناس از جيبش برداشت و به آن مرد داد و حرکت کرد.
پيرمرد که از خوشحالي نميدانست چه بگويد، مرتب ميگفت: َجوون، خدا
عاقبت به خيرت کنه!
صبــح يکي ازروزها باهم به کاباره پــل کارون رفتيم. به محض ورود، نگاه
شاهرخ به گارسون جديدي افتاد که سربه زير، پشت قسمت فروش قرار گرفته
بود. با تعجب گفت: اين کيه، تا حالا اينجا نديده بودمش؟!
در ظاهرزن بســياربا حيائي بود. اما مجبور شده بود بدون حجاب به اين کار
مشغول شود.
شاهرخ جلوي ميز رفت وگفت: همشيره،تاحالانديده بودمت،تازه اومدي اينجا؟!
زن، خيلي آهسته گفت: بله، من از امروز اومدم.
شــاهرخ دوباره با تعجب پرســيد: تواصلا قيافه ات به اينجور کارهاواينجور
جاها نميخوره، اسمت چيه؟ قبلا چيکاره بودي؟
زن در حالي که سرش را بالا نميگرفت گفت: مهين هستم، شوهرم چند وقته
که مُرده، مجبور شدم که براي اجاره خانه و خرجي خودم و پسرم بيام اينجا!
شــاهرخ، حســابي به رگ غيرتش برخورده بود، دندان هايش را به هم فشار
ميداد، رگ گردنش زده بود بيرون، بعد دستش را مشت کردومحکم کوبيد
روي ميزو با عصبانيت گفت: اي لعنت براين مملکت کوفتي!!
بعد بلند گفت: همشــيره راه بيفت بريم، شــاهرخ همينطور کــه از در بيرون
ميرفت رو کرد به ناصرجهود و گفت: زود برميگردم!
مهين هم رفت اتاق پشــتي و چادرش را ســرش کردوبا حجاب کامل رفت
بيرون. بعد هم سوار ماشين شاهرخ شد و حرکت کردند.
مدتي ازاين ماجرا گذشــت. من هم شــاهرخ را نديدم، تا اينکه يکروزدر
باشگاه پولاد همديگر راديديم. بعد از سلام وعليک، بي مقدمه پرسيدم: راستي
قضيه اون مهين خانم تو چي شد؟!
اول درست جواب نميداد، اما وقتي اصرار کردم گفت:
دلم خيلي براشــون ســوخت، اون خانم يه پسر ده ســاله به اسم رضاداشت.
صاحــب خونه به خاطر اجــاره، اثاث ها رو بيرون ريخته بــود. من هم يه خونه
کوچيک تو خيابون نيروهوائي براشون اجاره کردم. به مهين خانم هم گفتم: تو
خونه بمون و بچهات رو تربيت کن، من اجاره و خرجي شما رو ميدم!!
@asabeghoon_shahadat
°•﷽•°
#الی_الحبیب...
#قسمت_پنجم
🔵حبیب تشکیلاتی
تصویربازبشهلطفاً.↻
#ما_ملت_امام_حسینیم 💪🏻
#محرم 🕯
#صلوات 🌺
👇👇👇
@Tarkgonahan