eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.6هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
6.1هزار ویدیو
198 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
رفتہ‌بودندجنوب . . توۍفکہ‌،یکےازرفقایش‌مداحۍمےکرد وروضہ‌‌مےخواند . . ! یک‌دفعہ‌‌روح‌اللہ‌‌بلندشدوگفت: سید،رسیدۍبہ‌‌گوشواره . . ازرقیہ‌‌بخون،ازبیابون‌هاۍداغ، پاۍبرهنہ‌‌،دست‌هاۍسنگین‌دشمن . . مےگفت‌وبلندبلندگریہ‌‌مےکرد . . ازخودبۍخودشده‌بود . . ! همہ‌‌بادیدن‌حالِ‌روح‌اللہ‌‌بہ‌گریہ‌‌افتادند . . عاشقِ‌حضرت‌رقیہ‌‌(س)بود♥️!' همین‌کہ‌‌شنیده‌بودتکفیری‌ها‌تاحرم‌حضرت رقیہ‌‌(س)رسیده‌بودند،دیوانہ‌‌شده‌بود . . حتےنمۍتوانست‌غذا‌بخورد مےگفت‌من‌نباید‌الان‌اینجا‌باشم‌واون‌ حرومی‌هابرسندنزدیکِ‌حرمِ‌حضرت‌رقیہ‌‌ . . ! 🌱 ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
🥀✨ یعنی هنوز مادری منتظر است... پدر دلشکسته ای که امیدوار است... 🥀✨ یعنی دلتنگی فرزندی برای پدرش که حتی مزار هم ندارد اشکهای سرد زنی برای گمنام بودن مرد زندگیش...🌷 🥀✨ یعنی فقط چند استخوان... یعنی غربت... یعنی پلاکی گم شده...💔 هدیه به ارواح مطهر شهدا صلوات🌷 شهدا را یاد کنید حتی بایک صلوات ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
پیراهن سیاه عزاداری حسین احرام نوکری تمامی عالم است ... خیلی دوست داشت ، فرصتِ‌ خدمت به دیگران را پیدا کند. در حالی‌ که بخاطر شرایط خوبِ مالی هیچگاه اجازه‌ و شرایطِ کار کردن نداشت در تدارکات مشغولِ شستن ظروف می‌شد! به خاطر خدمات با ارزشش در جبهه به خادم الحسین مشهور شده بود. شهید محمود استاد نظر ی ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
♥️↓ نماز جماعت تمام شد، همه رفتند محمدرضا سر گذاشت به سجده و مدتی همان جور ماند.خشکش زده بود هرچه صبر کردند او سر از سجده بر نداشت یکی از بچه ها گفت:خیال کردیم مرده. وقتی بلند شد صورتش غرق اشک بود از اشک او فرش مسجد خیس شده بود.پیرمرد جلو آمد و پرسید: چرا اینجور گریه می کنی؟ گفت: پدر جان روی نیاز ما به خداست اگر من در سجده مرادم را نگیرم پس کی بگیرم؟ در بخشی از وصیت نامه اش نوشته؛ با مسائل فانی و زودگذر دنیا همدیگر را آزار ندهید. دنیا را برای اهل آن که همانا غافلان هستند واگذارید. در برابر مشکلات صبر داشته باشید، توسل را فراموش نکنید. هموطنان، اطاعت از ولایت فقیه را فراموش نکنید ،از ولی فقیه عقب نمانید که هلاک می شوید و جلوتر نروید که گمراه خواهید شد… سرباز روح‌ الله ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
‍خاطرات_شهدا🌷 💠ماجرای جالب تفحص شهدای گمنام 🍃🌹پنج را که مطمئن بودیم اند، انتخاب کردیم.😔😔 پیکرها را خوب گشته بودیم. هیچ هویتی به دست نیامده بود. 😭😭😭 🍃🌹قرار شد در بین شهدا، یک که سر در بدن نداشت😭😭😭😭😭😭 ، به نیابت از ارباب بی سر، اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در تشییع و در ورودی دهلران دفن کنیم.😭😭😭 🍃🌹کفن ها آماده شد. همیشه این لحظه، سخت ترین لحظه برای بچه های است؛😔😔😔 شهدا یکی یکی می شدند. آخرین شهید، پیکر بی سر بود. 😭😭😭😭 🍃🌹✍😭سخت دلمان هوایی شده بود، شد😭😭😭 ، تکه پارچه ای از جیب لباس شهید به چشم بچه ها خورد. روی آن چیزی نوشته شده بود که به سختی خوانده می شد: « پزنده، اعزامی از اصفهان». 🍃🌹✍😭😭شهید به آغوش خانواده اش برگشت تا در روز در اصفهان تشییع شود و بی سر و سامان دیگری از قبیله ی حسین (علیه السلام) جایگزین او شد. 😭😭😭😭 🍃🌹 کسی چه می داند، شاید نام او که در روز تاسوعا در دهلران تشییع و به جای او دفن شد بوده است. ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
: یڪ شب در خواب دوست شهیـدم را دیدم . از او پرسیـدم شمـا هستـے؟! گفت : بلہ گفتم : از شمـا یڪ درخواست دارم و آن اینڪہ اسم من را نیـز جـزء شهـدا در لیستـے ڪہ می‌نویسد و شمـا را گلچین می‌ڪند بنویسی . شهیداحمدمشلب بہ من گفت : اسمت چیسـت ؟ گفتم : علی‌الهـادے شهیداحمدمشلب گفت : این اسم براے من آشناسـت من اسـم تو را در لیستے ڪه حضرت زهـرا بود دیده‌ام و بہ زودے بہ ما ملحق خواهے شد |شهیـدعلےالهـادےبعد از دو مـاه بہ رسیـد :) | ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
2.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید امر به معروف، بهروز نبیئی پور (دقایقی قبل از شهادت) تاریخ شهادت:۱۴۰۱/۶/۱۰ محل شهادت: کازرون نحوه شهادت: شخصی با مشروبش قصد ورود به هیئت داشته که شهید بهروز نبیئی پور به فرد مست تذکر میدهد و فرد مست با بطری شکسته به ایشون حمله ور میشود... ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
🌱 ♥ -بسم‌الله...🌸 بخونیم‌باهم...🤲🏻 ـاِلٰهے‌عَظُمَ‌الْبَلٰٓآوَبَرِحَ‌الخَفٰآء ُوَانْڪَشِفَ‌الْغِطٰٓآءٌ…✨🍃 •♡ټاشَہـادَټ♡•
💠آیت الله ناصری دولت آبادی رحمةالله 🔸خیلی سفارش شده به سحرخیزی و نماز شب وقرآئت قرآن در دل شب. ولی اگر یک شب حال نماز و دعا هم نبود، کسی سحر بیدار شد ولو نشسته و چای خورده است، همین خوب است، خود بیداری شب، اثر دارد.👌 🔸 بنشین، یک کم در عظمت خدا فکر کن، در خودت فکر کن که من کجا بودم؟ کجا آمدم؟ به کجا می روم؟ کی من را اینجا آورد؟ همین را فکر بکنی، برایت کافی است. ببین حال تو چه می شود؟ خدا می داند. در مورد اعمالت فکر کن به خدا بگو: «شیطان من را فریب داد. نمی خواستم مخالفت تو را بکنم». ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا