eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام و احترام به چند سوال ⬇️ چرا یک زن درمیان اینهمه پیامبر نیست⁉️ 👇 ⬅️ همیشه در ادیان الهی از جمله اسلام زنان مقدسی مطرح و تأثیر گذار بوده‌اند. برخی از زنان مانند حضرت زهرا (س) از نظر مقام و منزلت از بسیاری از مردان و حتی بسیاری از انبیاء هم بالاتر بوده‌اند. در قرآن از وحی به برخی زنان هم سخن گفته است 👈زن و مرد در بعضى احکام و وظایف با یک دیگر متفاوتند. وظایفى به عهده مردان است و بر عهده زنان نیست و بر عکس و این تفاوت براى این است که طبیعت و آفرینششان متفاوت است. ⬅️ همان طور که مرد نمى تواند فرزندى به دنیا بیاورد زن هم نمى تواند برخى از کارهاى طاقت فرسا چون: امامت، رهبرى، سیاست و کشوردارى را به عهده بگیرد. یکی از همین کارها که اختصاص به مردان دارد نبوت است ✅🌴آیت الله جوادی: اینکه همه ۱۲۴هزار پیامبر مرد هستند باید گفت که نبوّت و رسالت به کارهای اجرایی نیاز دارد و خصوصیات جسمی مردها به گونه‌ای است که تاب تحمل این وظیفه سنگین را دارند 🔺پیامبر باید با همه افراد جامعه تماس بگیرد یا در جنگ و مسایل دیگر فرماندهی را به عهده بگیرد که این کار برای زنان دشوار است 👈پس اگر همه پیامبران مرد بودند به این معنی نیست که این مقام، کمال معنوی مخصوص مرد است❗️ در ولایت الهی میان زن و مرد تفاوتی نیست و هر دو می‌توانند ولی‌الله باشند. پس بحث جایگاه زن و مقام او نیست بلکه جایگاه رسالات و مرجعیت دینی و‌ هدایت جامعه جایپس بحث جایگاه زن و مقام او نیست. 👇 چرا یک پیامبر از چینی ها نداریم؟ ❌یا پیامبر از اروپا نداریم⁉️ ⬇️ طبق نص صریح قرآن کریم: «....لکل قوم هاد» و جای دیگر که می‌فرماید ما هیچ قومی را عذاب نمیکنیم مگر اینکه انذار کنند ای بر آنها فرستاده باشیم. ✅ طبق آموزه های اسلامی همه امت ها از خود پیامبر داشته اند: ☘«إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فيها نَذيرٌ هر امّتى در گذشته انذاركننده‏اى داشته است! » و نیز: ☘«وَ لَقَدْ بَعَثْنا في‏ كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت ما در هر امتى رسولى برانگيختيم كه: «خداى يكتا را بپرستيد و از طاغوت اجتناب كنيد!» ». ضمن اینکه بصورت طبیعی وقتی هبوط حضرت آدم و جناب حوا مناطق خاورمیانه امروزی بوده مشخص است که انتشار نسل بشر هم از همین جا باشد. و چه بسا در خیلی مناطق اساساً کسی زیست نمی‌کرده ،که بحث سالبه به انتفاع موضوع خواهد بود. 🔹 در قرآن تنها نام عدّه معدودى از پیامبران بزرگ برده شده؛ بدین معنا نیست که تعداد ایشان منحصر به همین افراد است؛ بلکه در خود قرآن تصریح شده که برخی پیامبران بوده‏‌اند که نامى از ایشان در قرآن به میان نیامده : ☘« وَ رُسُلاً لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ ؛ پيامبرانى كه سرگذشت آنها را بيان نكرده‏ايم » . ✅ اتفاقا برخی از روایات به نوعی موید همین مطلب است چنان که در برخی روایات از على عليه السلام نقل شده كه خداوند پيامبرى را مبعوث كرد كه سياه پوست بوده و داستان آن به ما نرسيده است. ⬇️ چرا همه پیامبران بر قوم سامی نازل شدند⁉️ 👇 🔹اما این ادعا که همه‌ی بر قوم سامی نازل شده‌اند، حرف غلطی است که نشأت گرفته از نادانی نویسنده است. طبق روایتی از امیرالمومنین، پیامبری سیاه پوست در مناطق آفریقایی وجود داشته. (مجمع البیان ج۸ ص ۸۳۰) همچنین در قلب اروپا یعنی ایتالیا و در وسط کلیسای سنت پیترو در واتیکان مقبره‌ای بسیار با شکوه وجود دارد که منسوب به یکی از انبیای الهی به نام «پطرس» یا «پیتر مقدس» است. ( طبق برخی روایات حضرت نرجس خاتون از سلاله‌ی آن نبی مکرم است.) طبق برخی روایات دیگر ارسطاطالیس و بطلمیوس نیز از انبیاء بوده‌اند. (مآثر آثار موثر ص ۲۴۴/علامه حسن زاده آملی) رابرت هیوم میگوید: در تاریخ بشر هرگز قبیله ای وجود نداشته که به گونه ای دین نداشته باشد(ادیان زنده جهان) در کتاب تولد در لس آنجلس (ص۲۲۱)، نویسنده مصاحبه‌ای با سرخپوستان آمریکا داشته که در ضمن آن به اعتقادی در مورد موعود اشاره می‌شود و این نشان می‌دهد که در میان آنها اعتقادات دینی وجود داشته است. 🔸بنابراین نمیتوان گفت که همه پیامبران در یک منطقه خاص ظهور نموده‏‌اند و هرچند پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت ، از جنوب غرب آسیا برخاستند اما بعید نیست که در بسیاری از مناطق جهان پیامبرانی مبعوث شدند . 🔺خلاصه: طبق نص قرآن کریم، هر امتی پیامبری داشته و آنچه ما از انبیاء می‌شناسیم، تعداد بسیار کمی از همه‌ی فرستادگان الهی هستند. (سوره نساء آیه ۱۶۴ و فاطر ۲۴ و...)
🇮🇷🇮🇷🇮🇷امشب همه تکبیر میگیم حتی اگر در همسایه ها یا در بلوک خودمان تنها باشیم ... نگیم هیچکس نیست و خجالت بکشیم حتی به اندازه یک نفر که خودمان باشیم مسئولیت داریم حتما اطرافیان صدای الله اکبر ما را بشنوند خیلی از اطرافیان خودم را میبینم واقعا معتقدند اما نسبت به گفتن الله اکبر بی تفاوت هستند .. سکوت ما شاید باعث بشه مثل سال گذشته عده ای بی حیا و ضد انقلاب، اونها علیه ارزش های دینی و مقدسات شعار دهند اون موقع باید حرص بخوریم الله اکبر الله اکبر الله اکبر 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 شهید ابراهیم هادی مثال جالبی برای نماز اول وقت می‌زدند: می‌گفتند نماز اول وقت مثل میوه‌ ای است کـه رسیده و وقت چیدنش فرا رسیده. اگر میوه رو به موقع نچینیم خراب میشه وطعم اولیه رو از دست میده ، همیشه سعی کن نمازهایت را بـه موقع بخوانی اونوقت خدا هم تو زندگی قبل از اینکه ازش بخواهی کارهایت را ردیف مـی‌کند. 🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برخی از اخبار خوب و دستاوردهای اخیر انقلاب.pdf
19.77M
🎊 به مناسبت فرارسیدن یوم الله ۲۲ بهمن، فایل پی دی اف حاوی تصاویر گرافیکی زیبا درباره‌ی برخی از اخبار خوب و دستاوردهای اخیر انقلاب را تقدیم شما خوبان می‌کنیم. 🌸🌷🌺 ✨ به کمک یکدیگر و با انتشار حداکثری این اخبار خوب، نور امّید را بین مردم عزیز کشورمان افزایش می‌دهیم. 🏷
شهادت یکی دیگر از ماموران انتظامی مجروح حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان ‌فرمانده انتظامی استان کرمان از شهادت سرهنگ «علی محمدی» یکی دیگر از ماموران انتظامی مجروح شده در حادثه تروریستی گلزار شهدا کرمان خبر داد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ٺـٰاشھـادت!'
وارداتاق شدم و دررو بستم... جلوی آینه ایستادم...یه داماد تمام عیار... پوزخندی زدم و کتمو از تنم درآو
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗💗 قسمت27 یاسر بازهم همون کوچه... همون درب مشکی... همون نوع زنگ زدن خاص خودم... ایندفعه مسعود درب رو بازکرد... +به سلام داداش...بیاتو.. واردخونه شدم...مسعودهم بعدازچک کردن کوچه واردشدودرب رو قفل کرد. _یاشارکو!؟ +دانشگاهه...الانادیگه بایدپیداش بشه... _میخوام پیداش نشه..خبرش بیاد نیشخندی زدوگفت +هنوزم باش کنتاکی؟ _ازش متنفرم،مجبورنبودم تحملش نمیکردم... +اونم نظرش راجع به توهمینه..میگه اعتمادبه تو حماقته... _اونوولش کن.زرزیادمیزنه...یه چیزی بیاربخوریم... +قهوه داریم بیارم؟ _لابدقهوه فوری؟ +آره...چشه مگه؟ _چش نیس،گوشه...نخواستیم بابا...بشین سرجات.. روی مبل نشست و مثل من پاهاشو روی میز رهاکرد... +چه خبر؟متاهلی خوش میگذره؟دختره هم خوب چیزیه ها... دندونامونامحسوس ازسرخشم روی هم فشاردادم و غریدم _دهنتوببند...مهمونیو چه کردی؟ +حله بابا...آخرهفته همه رییس رؤسا جمعن... نیشخندی زدم و گفتم.. _آفرین...عالیه... ازروی کاناپه بلند شدم و به سمت دررفتم... _مراقب اوضاع باش...هرچی که شد فقط یه ایمیل میدی...شیرفهم؟ +چشممم میلادخان... دررو که بازکردم بایاشار سینه به سینه شدم...پوزخندی زدوگفت +به ببین کی اینجاس...بودی حالا...من تازه اومدم.. _اتفاقا به همین دلیل دارم میرم... نگاهی به مسعود انداختم و گفتم _یادت نره حرفامو.خداحافظ عینک دودیمو زدم ...کلاه سویی شرتم رو انداختم و بعدازاینکه بچه ها داخل رفتن و در رو بستن...با دستمال جیبی اثرانگشتاموپاک کردم و به سمت ماشینم رفتم... مهسو توی عالم خواب بودم که حس کردم کسی صدام میزنه... _هووووم؟؟؟ولم کن +پاشواینجاسرمامیخوری،چرااینجوری خوابیدی؟ آروم چشمامو بازکردم و یاسررو دیدم... خب بابا یاسره دیگه...دوباره چشماموبستم ولی....چیییی؟یاسره؟ سریع چشماموبازکردم و سرجام نشستم... _سلام +سلام خانم...این چه وضع خوابیدنه؟ چراخونه اینقدسرده؟چرا بی پتو روی کاناپه خوابیدی؟اونم بااین سر و وضع اینو که گفت نیشخندی زد و واردآشپزخونه شد... بااعتمادبه نفس پرسیدم _کدوم سرووضع؟مگه چمه؟هان؟ قهوه ساز رو روشن کرد و از آشپزخونه بیرون اومد و باخنده نگاهی بهم انداخت و گفت... +میتونی از آینه بپرسی... و بازم خندید و به سمت اتاقش رفت.. کوفت هی میخنده،انگارقرص خنده خورده... وارداتاقم شدم و جلوی آینه ایستادم... بادیدن لباسام دلم میخواست خودموخفه کنم و جیغ بزنم... یکی نیست بگه آخه دختره ی خل و چل...مگه خونه باباته و خودت تنهایی که اینجور لباس میپوشی؟؟؟ ای بابا چه اشکال داره ،شوهرته دیگه... وجدان جان..خفه...دیگه بدتر...😖😭 لباسامو با یه دست لباس درست و حسابی عوض کردم ولی از اتاق بیرون نرفتم ... صدای در اتاقم اومد _بفرما دررو بازکرد وبه ستون درتکیه دادو یک دستشو توی جیب شلوارگرمکنش گذاشته بود و با اون دستش هم فنجون قهوه اش رو گرفته بود... +چرابیرون نمیای؟ سکوت کردم و چیزی نگفتم... +پاشو بیابیرون...من که چیزی ندیدم...درضمن،شوفاژارم خاموش نکن...قندیل میبندی..اگه سرمابخوری منم نیستم مراقبت باشم... دوباره نیشخندی زد و ازاتاق بیرون رفت.. منم نفس عمیقی کشیدم و از اتاق خارج شدم...