وقتی که باید عمر را بی روضه سر کرد
بهتر که از این زندگی صرف نظر کرد
.
جان را بگیر اما صفای روضه را نه
آخر چه خاکی باید از این غم به سر کرد
.
تکلیف ما را چشم ما کرده مشخص
باید که هر جا شد برایت دیده تر کرد
.
سرمایه ی ما گریه هست و سود ما اشک
این روزها بازار ما خیلی ضرر کرد
.
دیشب پیِ پیراهن مشکیش می گشت
هر چه که با من کرد این عشق پدر کرد
.
پیراهنش را یافت و با گریه می گفت
شاید چه دیدی ناله های ما اثر کرد
.
بیچاره آن که عاشق کرب و بلا نیست
بیچاره آن که روزگارش را هدر کرد
.
خیلی دلش می خواست تا باشد محرم
آن عاشقت خیلی غریبانه سفر کرد
.
بگذار هر که هر چه می خواهد بگوید
ما را برای روضه ات زهرا خبر کرد
.
می سوزم و می نالم از این داغ هر بار
در هر کجا این روضه از یادم گذر کرد :
.
آورد میدان اصغرش آبی بنوشد
اما عدو در چله اش تیر سه پر کرد
.
قنداقه را بالا گرفت و دید چشمش
که حرمله قوس زهش را بیشتر کرد
.
با یک شه شعبه کودکش را سر بریدند
چهره خضاب از خون حلقوم پسر کرد
#اسماعیل_روستایی