✍️#داستان
👈تسليم
عده اى به محضر امام باقر عليه السلام رسيدند و ديدند كه يكى از فرزندان او بيمار شده است و امام عليه السلام ناراحت و اندوهگين است .
با خود گفتند: اگر اين كودك از دنيا برود مى ترسيم امام عليه السلام را آن گونه ببينيم كه نمى خواهيم در آن حال باشد.
چيزى نگذشت كه صداى شيون اهل خانه بلند شد و فرزند امام عليه السلام از دنيا رفت . آنگاه حضرت نزد آنها آمد در حاليكه چهره او شاد بود و ناراحتى ها قبل از سيماى او بر طرف شده بود.
آنها به امام عليه السلام عرض كردند: فدايت شويم ما ترس آن داشتيم كه با مرگ فرزند حالتى پيدا كنيد كه ما هم بخاطر اندوه شما غمگين شويم .
حضرت به آنها فرمود: ما مى خواهيم كسى را كه دوست داريم بسلامت باشد و ما راحت باشيم اما وقتى امر الهى فرا رسد تسليم اراده خداوند هستيم .
📚وسائل الشيعه ، ج 2، ص 918.
#امام_باقر
#شهادت_امام_محمد_باقر
🆔 @hal_khosh
✍️#داستان
👈مجالست شيعيان با يكديگر
مسير گويد: امام باقر عليه السلام به من فرمود:آيا شما شيعيان با يكديگر خلوت و گفتگو مى كنيد و آنچه مى خواهيد مى گوئيد؟
عرض كردم : آرى به خدا، با يكديگر خلوت مى كنيم (در مجالسى كه مخالفين شيعه نباشند با يكديگر مى نشينيم ) و گفتگو مى كنيم و آنچه مى خواهيم (از ويژگيهاى شيعه ) بيان مى كنيم .
حضرت فرمود: همانا به خدا من دوست دارم كه در بعضى از آن مجالس با شما باشم ، به خدا بو و نسيم (عقايد و گفتار حق شما) را دوست دارم ، شما هستيد كه از دين خدا و دين ملائكه او برخورداريد، پس با تلاش و تقوا (خود و ما را) كمك كنيد.
📚 اصول كافى، باب مذاكره و گفتگوى برادران .
#امام_باقر
#شهادت_امام_محمد_باقر
🆔 @hal_khosh
✍️#داستان
👈ذكر خدا
امام صادق عليه السلام گويد: پدرم بسيار ذكر خدا مى گفت : من بااو راه مى رفتم و او همواره ذكر خدا مى گفت ، با او طعام مى خوردم و ذكر خدا مى گفت ، با مردم صحبت مى كرد و سخن باديگران او از ذكر خدا باز نمى داشت و من مى ديدم كه زبانش همواره ذكر (لااله الااللّه ) مى گويد.
همواره صبح ما را جمع مى كرد و دستور مى داد ذكر خدا مى گوئيم تا خورشيد طلوع كند هر يك از ما مى توانست قرائت قرآن كند مى فرمود: قرائت قرآن كنيم و هر كس نمى توانست قرآن بخواند مى فرمود: ذكر خدا گوئيم .
📚بحارالانوار، ج 46، ص 286.
#امام_باقر
#شهادت_امام_محمد_باقر
🆔 @hal_khosh
✍️#داستان
👈اطعام شيعيان
سدير يكى از شاگردان امام باقر عليه السلام بود. او مى گويد: امام باقر عليه السلام به من فرمود: اى سدير آيا روزانه يك برده آزاد مى كنى ؟
عرض كردم : نه .
امام عليه السلام فرمود: در هر ماه چطور؟
عرض كردم : نه .
حضرت فرمود: درهر سال چطور؟
عرض كردم : نه .
امام عليه السلام گفت : سبحان اللّه ، آيا دست يكى از شيعيان ما را مى گيرى و به خانه ببرى و به او غذا دهى تا سير شود؟ به خدا سوگند اين كار بهتر از آزاد كردن برده اى است كه از فرزندان حضرت اسماعيل باشد.
📚سفينة البحار، ج 2، ص 83.
#امام_باقر
#شهادت_امام_محمد_باقر
🆔 @hal_khosh
✍️#داستان
👈ويژگيهاى شيعه
ابو اسماعيل گويد: به امام باقر عليه السلام عرض كردم فدايت شوم شيعه در محيطى كه ما زندگى مى كنيم بسيار زياد است .
امام عليه السلام فرمود: آيا توانگر به فقير توجه دارد؟ آيا نيكوكار از خطا كار در مى گذرد؟ و آيا نسبت به يكديگر همكارى و برادرى دارند؟
عرض كردم : نه .
حضرت فرمود: آنها شيعه نيستند شيعه كسى است كه اين كارها را انجام دهد.
📚اصول كافى، باب الطاعة و التقوى
#امام_باقر
#شهادت_امام_محمد_باقر
🆔 @hal_khosh
✍️#داستان
👈نهى از منكر امام عليه السلام
ابوبصير گويد: در كوفه براى زنى قرآن مى خواندم . يك بار در موردى با او شوخى كردم ! بعد از مدتى كه به خدمت امام باقر عليه السلام رسيدم مرا مورد مذمت و سرزنش قرار داد و فرمود: كسى كه در خلوت مرتكب گناه شود خداوند به او نظرلطف نمى كند. چه سختى به آن زن گفتى ؟
از روى شرم و حيا سر در گريبان افكندم و توبه كردم .
امام باقر عليه السلام فرمود: شوخى با زن نامحرم را تكرار نكن .
📚بحارالانوار، ج 46، 247.
#امام_باقر
#شهادت_امام_محمد_باقر
🆔 @hal_khosh
✍️#داستان
👈سوال از ولايت
ابو خالد كابلى گويد: به منزل امام باقر عليه السلام رفتم ، حضرت مرا به صبحانه دعوت كرد من هم با او صبحانه خوردم . غذاى حضرت بقدرى پاكيزه و گوارا بود كه تا به حال چنين غذايى نخورده بودم .
وقتى از خوردن فارغ شديم امام عليه السلام فرمود: اى ابا خالد! اين غذا را چگونه ديدى ؟
عرض كردم : فدايت شوم من غذائى گواراتر و پاكيزه تر از اين نديده بودم اما به ياد اين آيه دركتاب خدا افتادم :
ثم لتسالن يومئدعن النعيم (آنگاه در روز قيامت از نعمتها سوال مى شويد).
امام عليه السلام فرمود: از اعتقاد حقى (ولايت ائمه عليهم السلام ) كه بر آن هستيد سوال مى شويد.
📚بحارالانوار، ج 46، ص 297.
#امام_باقر
#شهادت_امام_محمد_باقر
🆔 @hal_khosh
9.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥فیلم
▪️ روضه حضرت #امام_باقر علیه السلام
🔸عباسعلی الماسی
حال خوش 👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
☑️ #روضه_حضرت_امام_باقر_علیه_السلام
.
به روي سينة توداغ كربلا زده اند
به پيش ديدة توسربه نيزه ها زده اند
چه داغ هاي بزرگي زدشت كرب وبلا
به صحن سينة توخيمة عزا زده اند
به سن كودكي خودتوديده اي ،گل ها
نفس شمرده درآن دشت پُربلا زده اند
تمام عمردلت شعله داشت چون ديدي
به خيمة هاي شماآتش ازجفا زده اند
توبوده اي وشنيدي كبوتران حرم
به زيرتيغة شمشيردست وپا زده اند
دلت لبالب خون بودوپيش ديدة تو
به عمه هاي شما تازيانه ها زده اند
چقدرچهرة نيلي به چشم خودديدي
كسي نگفت كه سيلي به گُل چرازده اند
تورا به همره طفلان به ريسمان بستند
به ضرب كعب ني ونيزه ازقفا زده اند
به اشكتان چقدراهل شام خنديدند
چقدر سنگ جفا برسرشما زده اند
فكنده اندبه جانت شرر زآتش زهر
همان كسان كه زكين مادرتورا زده اند
خدا لعنت کند هشام بن عبدالملک رادستورداد زین اسب آقا را به زهرآغشته کنند همینکه پسرفاطمه سوار بر مرکب شد یک مرتبه صدا زد : آه جگرم آخه زهر اول به جگر اثر می گذارد لذا زهر در بدن امام اثرکرد سه روز در بستر افتاده بود وسرانجام به شهادت رسید
عرض کنیم یا امام باقر....آقاجان اگرچه شما را بوسیله زهر مسموم و مظلومانه شهید کردند اما بعد از شهادت کسی با بدن شما کاری نداشت . . . یاحسین . . . یا حسین
توخفته اي به بقيع وزحُرمتت پيداست
كه بارگاه تورا در دل سما زده اند
بوقت عرض توسّل «وفایی»آمد وگفت
هميشه اهل ولايت تورا صدا زده اند
▪️نوحه حضرت #امام_باقر علیه السلام
باقر علم ، آل پیغمبر
مثل گل گشتی ،ازستم پرپر
گریه دارم از،داغ تویکسر
رفتی ازدنیا با دلی مغموم
ایها المظلوم سید المسموم (2)
ای که درطفلی، کربلا دیدی
رأس خونین بر نیزه ها دیدی
پیش چشم خود عمه رادیدی
می زند بوسه بر رگ حلقوم
ایها المظلوم سید المسموم (2)
گوئیا آن جا ترک جان کردی
تشنه کامی را امتحان کردی
روی خودرابرآسمان کردی
ناله کردی باسینه ای مصدوم
ایها المظلوم سید المسموم (2)
نه چهل منزل غرق غم بودی
با غم وغصه دمبدم بودی
درهمه عمرت پُر الم بودی
ای که بودی تو هفتمین معصوم
ایها المظلوم سید المسموم (2)
ای که جانت در راه حق کوشید
عالم ایجاد درغمت جوشید
درعزای تو رخت غم پوشید
تا که اززهرکین شدی مسموم
ایها المظلوم سید المسموم (2)
شکرلله شد دل پرستویت
با هزاران غم پرزده سویت
می شود امشب زائر کویت
ازمزارت شد غربتت معلوم
ایها المظلوم سید المسموم (2)
*****
تسليت صاحب شيعه كه غمي ديگر شد
برگ مژگان ملائك ز سرشكش تر شد
بسكه بر ساقهي گل ريخت عدو زهر جفا
پنجمين گل ز گلستان علي پرپر شد
#شهادت_امام_محمد_باقر علیه السلام
#شهادتنامه_حضرت_امام_محمد_باقر_علیه_السلام
@tavasolnameh
☑️ #روضه_حضرت_امام_باقر_علیه_السلام
ای ولیّالله داور، السلام
ای سلامت از پیامبر، السلام
حجّت خلاق اکبر، السلام
زادۀ زهـرای اطهر، السلام
السلام ای باقر آلرسـول
چارمین فرزند زهرای بتول
****
ای نبی بر تو فرستاده سلام
وی به زینالعابدین، ماه تمام
هفتمین معصومی و پنجم امام
مکتبت تا صبح محشر، مستدام
تیغ نطقت میشکافـد، علم را
روح میبخشد مرامت، حلم را
****
ای سلام ذات حیّ داورت
بر تو و نطق فضیلتپرورت
علم آرد سجده بر خاک درت
حلم گردیده است بر دور سرت
نسل نوری هم ز باب و هم ز مام
خود امام و مادرت بنت الامام
****
کیستی ای آیت سرّ و علن؟
تو هم از نسل حسینی، هم حسن
تو امامت را روانی در بدن
ای ولایت را چراغ انجمن
علم تو، علم خداوند جلیل
وحی باشد بر لبت بیجبرییل
****
از درخت علم، بَر داریم ما
وز تو صد دریا گهر داریم ما
بس حدیث معتبر داریم ما
از شما کی دست برداریم ما؟
یابن زهرا سر برآور باز هم
«جابر جُعفی» بپرور باز هم
****
یابن زهرا گر چه با بغض تمام،
حرمتت گردید پامال «هشام»،
بر تنت آزار آمد صبح و شام،
تو امامی، تو امامی، تو امام
نور از هر سو که خیزد، دیدنی است
چهرۀ خورشید کی پوشیدنی است؟
****
تو خزانِ باغ زهرا دیدهای
تو تن بیسر به صحرا دیدهای
گردن مجروح بابا دیدهای
بر فراز نیزه سرها دیدهای
کاش میدیدم چه آمد بر سرت
یا چه کرده کعب نی با پیکرت؟
****
تو چهلمنزل اسارت دیدهای
از ستمکاران جسارت دیدهای
خود عزیزی و حقارت دیدهای
تشنگی و قتل و غارت دیدهای
چارساله، کوه ماتم بردهای
مثل عمه، تازیانه خوردهای
****
شام بود و مجلس شوم یزید
چشم تو چوب و لب خشکیده دید
گـه سکینه ناله از دل میکشید
گاه زینب جامه بر پیکر درید
چشم بر رگهای خونین دوختی
سوختی و سوختی و سوختی
****
ای دل شیعه چراغ تربتت
دیدهها دریای اشک غربتت
سالها بر دوش کوه محنتت
روز و شب پامال میشد حرمتت
ظلم دیدی در عیان و در خفا
تا شدی مسموم از زهر جفا
****
ای به جانت از عدو رنج و عذاب
هم به طفلی، هم به پیری، هم شباب
قلبت از زهر ستم گردید آب
قبر بیزوّار تو، در آفتاب
وسعت صحن تو مُلک عالم است
لالۀ قبر تو اشک «میثم» است
از صیام تا قیام 5 – غلامرضا سازگار
✅نوحه شهادت #امام_باقر علیه السلام
#مرتضی_کربلایی✍️
همچون کبوتری که پر شکسته
از ظلم این زمانه گشته خسته
داغ عظیمی بر دلم نشسته
٬واویلتا واویلتا واویلا ٬
*
من باقرم بر غصه مبتلایم
مسموم زهر کینه و جفایم
از کودکی با روضه آشنایم
من روضه خوان دشت کربلایم
قلبم ازین رنج و بلا شکسته
٬واویلتا واویلتا واویلا
یادم نرفته غصه های کوفه
آن ظالمانِ بی وفای کوفه
بی حرمتی، سنگجفای کوفه
زخم زبان و طعنه های کوفه
داغ عظیمی بر دلم نشسته
٬واویلتا واویلتا واویلا
من روز و شبها غرق اشک و آهم
یاد غم اطفال بی پناهم
یاد حرامیها و خیمه گاهم
من تا ابد زخمیه قتلگاهم
بال و پرم با نیزه ها شکسته
٬واویلتا واویلتا واویلا
در کربلا دیدم علم فِتاده
در گوشه ای دست قلم فتاده
در علقمه ماهِ حرم فتاده
زهرا برش با قدّ خم فتاده
با رفتنَش پشت حسین شکسته
٬واویلتا واویلتا واویلا
قلبم ازین محنت پر از شرر شد
سهمم ازین دنیا دو چشم تر شد
آهم به شام و کوفه شعله ور شد
عمه برای کودکان سپر شد
رفته اسارت با دو دست بسته
٬واویلتا واویلتا واویلا
خونِ دل از دستِ زمانه خوردم
من کعبِ نیِ ها ظالمانه خوردم
سیلیِ کینه بی بهانه خوردم
من با رقیه تازیانه خوردم
خوردم کتک با حال زار و خسته
٬واویلتا واویلتا واویلا
#شهادت_امام_محمد_باقر علیه السلام
@tavasolnameh
☑️ #روضه_حضرت_امام_باقر_علیه_السلام
ای جان جهان امام باقر
وی قبله ی جان امام باقر
وی کهف امان امام باقر
وی فوق بیان امام باقر
وی نور عیان امام باقر
مولای زمان امام باقر
تو باقر علم کبریایی
تو آینه ی خدانمایی
تو قبله ی جان انبیایی
حق است که حجت خدایی
ما یکسره درد و تو دوایی
ما جسم و تو جان امام باقر
تو مظهر ربالعالمینی
تو هستی زینالعابدینی
عیسای مسیح آفرینی
سر تا قدم آیت مبینی
سلطان جهان، امام دینی
در کون و مکان امام باقر
ای دوستی تو اعتبارم
من آرزوی مدینه دارم
تا روی به درگه تو آرم
تا چهره به تربتت گذارم
شاید به بقیع، جان سپارم
با اشک روان امام باقر
ای قلۀ عرش، خاک پایت
ای جان جهانیان فدایت
گل واژۀ وحی در صدایت
تو پادشهی و ما گدایت
چشم همه بر در سرایت
از پیر و جوان امام باقر
افسوس که حرمتت دریدند
بعد از نبی از شما بریدند
در شام، غریبی تو دیدند
ننگ ابدی به خود خریدند
بر قتل تو نقشهها کشیدند
پنهان و عیان امام باقر
خدا لعنت کند هشام بن عبدالملک رادستورداد زین اسب آقا را به زهرآغشته کنند
همینکه پسرفاطمه سوار بر مرکب شد یک مرتبه صدا زد : آه جگرم آخر زهر اول به جگر اثر می گذارد
لذا زهر در بدن امام اثرکرد سه روز در بستر افتاده بود وسرانجام به شهادت رسید....
آقاجان اگرچه شما را بوسیله زهر مسموم و مظلومانه شهید کردند اما بعد از شهادت کسی با بدن شما کاری نداشت
بودی زحقوق خویش محروم
تا شدجگرت به زهر،مسموم
با یاد تو ای امام مظلوم
گردید قلوب شیعه مغموم
از قبر غریب توست معلوم
صد رنج نهان امام باقر
گریه به عزای تو ثواب است
دلها ز مصیبتت کباب است
قبر تو میان آفتاب است
از کینۀ دشمنان خراب است
این حرمت آل بوتراب است؟!
کی بود گمان امام باقر
تو جور و جفای شام دیدی
خاکستر و سنگ و بام دیدی
بر نیزه سر امام دیدی
خوشحالی خاص وعام دیدی
بیداد و ستم مدام دیدی
از خرد و کلان امام باقر
ای وصف تو بار نخل«میثم»
وی خاک رهت به زخم،مرهم
وی ریزهخور عطات، آدم
وی لطف و کرامتت مسلم
در حشر ز آتش جهنم
ما را برهان امام باقر
************
ای نور چشم مصطفی یا امام باقر
مسموم از زهر جفا یا امام باقر
یا سیدی یا امام باقر
یا سیدی یا امام باقر
ازکودکی بردوش خودکوه غم کشیدی
در آفتاب کربلا تشنگی چشیدی
یا سیدی یا امام باقر
یا سیدی یا امام باقر
سوز درون خویش را با کسی نگفتی
با عمۀ سهسالهات در خرابه خفتی
یا سیدی یا امام باقر
یا سیدی یا امام باقر
هردم رسید از دشمنان ظلم بیامانت
تا زهر بیداد هشام شعله زد به جانت
یا سیدی یا امام باقر
یا سیدی یا امام باقر
اشک پدر را دمبهدم روی ناقه دیدی
پای سر بریده آه از جگر کشیدی
یا سیدی یا امام باقر
یا سیدی یا امام باقر
در حرم غریب تو اشک ما گلاب است
زائر تربتت فقط نور آفتاب است
یا سیدی یا امام باقر
یا سیدی یا امام باقر
هم داشتی بر قلب خود داغ بیشماره
هم دیدهای در قتلگاه جسم پاره پاره
یا سیدی یا امام باقر
یا سیدی یا #امام_باقر
#شهادت_امام_محمد_باقر علیه السلام
@tavasolnameh
🌸 #مناجات_باامام_زمان_علیه_السلام
امشب دلم گرفته و دارم هوای تو
تا این که لحظه ای بنهم سر به پای تو
آن قدر از حجاب و گنه پر شده دلم
دیگر کجا کند دل سنگم هوای تو
آن قدر درد دل شده انبار روی هم
کوهی شده است تا که بگویم برای تو
بغض شکسته ی دل من باز می شود
تا بر لبم شبی بنشانم نوای تو
از خیمه ات هزار بیابان جدا شدم
دیگر نمی رسد به دل من صدای تو
آن قدر گریه می کنم از درد و بی کسی
تا این که یک سحر برسم در سرای تو
یاد منی و یاد غم وغصه های من
یادی نمی کنم ز تو و غصه های تو
☑️ #روضه_حضرت_امام_باقر_علیه_السلام
دل دیوانه من گشته گریزان امشب
شده در وادی غم بی سر و سامان امشب
به امیدی که برد ره به بیابان بقیع
سر نهاده است به هر کوی و بیابان امشب
می رود تا که ببیند به کجا دردل خاک
پیکر حضرت باقر شده پنهان امشب
بشتابید در آن مدفن بی شمع و چراغ
کند از آتش دل شمع فروزان امشب
سبط سبطین نبی با تن مجروح ز کین
شده بر جده خود فاطمه مهمان امشب
اثر زهر به زین تعبیه بر پیکر او
داده بر زندگی اش یکسره پایان امشب
☑️امشب دلت راراهی مدینه کن ، باچشم دل نگاه کن ببین بقیع زائر ندارد .
امام باقر عزاداری ندارد ، قربان قبر بی شمع و چراغ تو ، امشب دل شیعیان مدینه است ، امشب هم ناله شوید باامام صادق ، امشب امام صادق کنار بستر بابا اشک می ریزد
امام باقر (ع) فرمود : من امشب از دنیا می روم چون پدرم زین العابدین شربت آبی آورد و مرا به لقای حق تعالی بشارت داد
آی دلهای کربلائی ، امام باقر در لحظات آخر بدست حجت خدا آب می آشامد اما فدای جد مظلومش حسین ، با لب تشنه میان گودی قتلگاه ، همه با هم صدا بزنیم حسین .
⚫️ ⚫️ ⚫️ ⚫️ ⚫️ ⚫️ ⚫️
اشک غم مي برد دل بسوي بقيع
گريه ام مي کند جستجوي بقيع
باقر آل ولايت
پنجمين نور هدايت
جان فدايت
اي مدينه بخوان روضه صبروداغ
بر شهيدي که هست روضه اش بي چراغ
باقر علم النبين
شمع بزم فاطميين
جان فدايت
شيعيان نقش غم برجبين مي زنند
ناله ازداغ مولاي دين مي زنند
غم به دلها گشته زائر
دربقيع اش نيست زائر
جان فدايت
☑️نوحه شهادت #امام_باقر علیه السلام
ای عزیز مصطفی امام ِ باقر
مسموم زهر جفا امام ِ باقر
جان ِ تو چه مظلومانه فدا شد
مادرت فاطمه صاحب عزا شد
واویلا واویلا آه و واویلا
ای که شکافنده ی علم خدایی
تو شاهد روضه های کربلایی
ای احادیث تو فروغ مکتب
سلام ای یادگار داغ زینب
واویلا واویلا آه و واویلا
مزار خاکی تو قبله ی دلها
نگاه لطف تو حلال مشکلها
مشکلم دوری از حرم شماست
حاجتم زیارت کرببلاست
واویلا واویلا آه و واویلا
ما از شما توشه ی غم را میخواهیم
رزق گریه ی محرم را میخواهیم
گریه بر مصیبت سخت گودال
آن حرامی که شد بر کوفی حلال
واویلا واویلا آه و واویلا
یادگار لاله های شده پرپر
ای شاهد غربت آن تن ِ بی سر
دیده ای بر روی نیزه سری را
شنیدی ناله های مادری را
واویلا واویلا آه و واویلا
#شهادت_امام_محمد_باقر علیه السلام
@tavasolnameh