📋 #تک : تشنه ام ساقی 🗓 #شهادت_حضرت_زهرا ۱۴۰۲ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی 🕌 هیئت رایــــــــةالعــــــــبّاس ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تشنه‌ام ساقی؛ بریز در پیاله‌ام خم مشتاقی قربان طاق ابروت؛ قربان جعد گیسوت قربان فرماندهی و شور نگاه حیدری تو تیغ صفدری تو؛ دل‌آراییت، دلبریت، خصلت آقاییت آقا جانم! اباالنّور و اباالوفا؛ اباالغوث و اباالدّوا اباالحُسن و اباالحیا همه‌ی هیمنه‌ی لشکر آل‌الله؛ اباالفضل سیف سیف‌الله؛ اباالفضل نور نورالله؛ اباالفضل عین عین‌الله؛ اباالفضل شمس شمس‌الله؛ اباالفضل عبّاس، شاه علقمه قاهر و قهّار؛ قهرمان حرّ و الاحرار متوّلی مزار حیدر کرّار؛ مستی بسیار ابو رأس الحار؛ فاخر و فخّار؛ بر حقّ و حق‌دار منوّر الانوار؛ ذوالفقار بی‌قرار قاتل الکفّار مقصد اسفار؛ مجری عقوبت اشرار کاشف الکروبی و غم‌خوار سرّ سرنوشت هر پیکار افتخار حضرت نبی مختار در همه عالم، تو نقطه‌ی پرگاری نقطه‌ی پرگار در دل پیکار تو نقطه‌ی پرگاری در دل عشّاق تو نقطه‌ی پرگاری در حریم یار تو نقطه‌ی پرگاری در همه انظار تو نقطه‌ی پرگاری؛ حضرت عبّاس مرتضی علی در عالم اسرار حسن در حلم و در رفتار حسین‌بن‌علی‌بن‌ابی‌طالب در گفتار و پندار و کردار ابوفاضل علمدار و سپه‌دار و جهان‌گیر و جهان‌دار به چاکران او در جوار یار، تو می‌گویی هل بالزوّار عبّاس، شاه علقمه  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 #فاطمیه #امام_حسین #حضرت_ابالفضل #حضرت_عباس .

📋 #واحد :کس شاه ندیده‌ست که 🗓 #شهادت_حضرت_زهرا ۱۴۰۲ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی 🕌 هیئت رایــــــــةالعــــــــبّاس ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کس شاه ندیده‌ست که مضطر شده باشد بی‌یار و علمدار و برادر شده باشد ابلیس به‌سمت حرم و قامت خورشید منّت‌کش یک نیزه‌ی بی‌سر شده باشد ای وای از آن‌لحظه که در گودی گودال بازیچه‌ی سنگ، زاده‌ی حیدر شده باشد می‌سوخت حرم، شاه نگاهش به حرم بود دلشوره‌ی شه، معجر خواهر شده باشد  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 #حضرت_زهرا #فاطمیه #امام_حسین .

📋 #واحد : آن‌شب که شب از صبح محشر 🗓 #شهادت_حضرت_زهرا ۱۴۰۲ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی 🕌 هیئت رایــــــــةالعــــــــبّاس ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آن‌شب که شب از صبح محشر، تیره‌تر بود آن‌شب که از آن مرغ شب هم بی‌خبر بود آن‌شب که خون از دامن مهتاب می‌ریخت اسما برای غسل زهرا آب می‌ریخت آن‌شب امیرالمومنین با اشک دیده می‌شست تنها پیکر یار شهیده می‌شست در تاریکی شب، مخفیانه گه جای سیلی، گاه جای تازیانه صد بار از پا رفت و دست از خویشتن شست جانان خود را در درون پیرهن شست چشم از نگه، نای از نوا، لب از سخن بست بگشود دست حسرت و بند کفن بست ناگه فتاد آن تیره‌کوکب را نظاره گریان به گرد آفتابش دو ستاره از بی‌کسی در بال هم، سر برده بودند گویا کنار جسم مادر، مرده بودند داغ دل مولا دوباره گشت تازه ریحانه‌ها را زد صدا پای جنازه آن پرشکسته طائران از جا پریدند افتان و خیزان جانب مادر دویدند چون جان شیرین، جان او در برگرفتند گل‌بوسه از آن لاله‌ی پرپر گرفتند یک‌باره از عمق کفن، آهی برآمد با ناله بیرون دست‌های مادر آمد ناگه ندا آمد، علی بشتاب بشتاب دردانه‌های وحی را دریاب دریاب مگذار زهرا را چنین در بر بگیرند مگذار روی سینه‌ی مادر بمیرند  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 #حضرت_زهرا #واحد #فاطمیه

📋 #زمینه : شرار سینه‌ها از آه سرده 🗓 #شهادت_حضرت_زهرا ۱۴۰۲ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی 🕌 هیئت رایــــــــةالعــــــــبّاس ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شرار سینه‌ها از آه سرده نفس توو سینه‌ها درگیر درده خدا زیر بغل‌هامو گرفته ببین داغ تو با حیدر چه کرده حیدر حیرونت؛ عالم گریونت تنها شدم زهرا؛ جونم قربونت بساط گریه‌هامون جوره جوره از امشب خونه بی‌‌تو سوت‌و‌کوره خودت جای علی، پیش یتیمات چه‌جوری این‌همه خونو بشوره چشمام می‌سوزه؛ دستام می‌لرزه پیش تو و تابوت، پاهام می‌لرزه ببار بارون که بی‌ زهرا ببارم عصام میشه از امشب ذوالفقارم برا مهر نماز زینبمون یه مشت از خاک قبرت برمی‌دارم چشمامون خونه؛ روضه می‌خونه روو شونه‌ی سلمان میام تا خونه حسینت چشم بی‌تابو آورده سر خاک تو، سیلابو آورده به امّیدی که پاشی، آب بیاری یه ظرف خالی آبو آورده بدجور بی‌حاله؛ تا صبح می‌ناله خاک مزار توست یا که گوداله تو رفتی، حال قلب من خرابه خوشی بعد از تو واسه من سرابه حسین دیگه رمق توو پاش نداره دلم واسه حسین تو کبابه رفتی از پیشم؛ دارم آب می‌شم چادر نماز تو زده آتیشم روزا گریون، شبا هم بی‌قراره ببین زینب دیگه آروم نداره حسین آروم نمی‌شه بعد غسلت نمی‌دونی چه حال‌وروزی داره یک روز توو گودال، وقتی رفت از حال جسمش رو می‌بینی، داره می‌شه پامال  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 #حضرت_زهرا #فاطمیه .

آه بکش ولی بمون که همین آه دلگرمی علیه 🎙 #علی_اکبر_حائری #️⃣ #شهادت_حضرت_زهرا #️⃣ #فاطمیه #️⃣ #احساسی #️⃣ #استودیویی   چشماتو به روی حیدر نبند زخماتو خودم میبندم بخند آه بکش ولی بمون که همین آه دلگرمی علیه دست به پهلو تو خونه که میری راه دلگرمی علیه دنیام فاطمه میخواهی داد بزنم تا همه بشنون تنهام فاطمه نمیتونم بایستم از بعد اون روز رو پام فاطمه میبینی تو جوونی داره میلرزه دستام فاطمه با اشک چشمات دستامو نبند گریه میکنم باشه تو بخند سقف خونه رو سرم شده آوار دست علی رو بگیر حرف رفتنو نزن دست بردار دست علی رو بگیر چشمام فاطمه انگاری باز داره تار میبینه چشمام اینجام فاطمه من مرد جنگم اما از تو کمتره زخمام فاطمه میبینی تو جوونی داره میلرزه دستام فاطمه دنیام فاطمه میخواهی داد بزنم تا همه بشنون تنهام فاطمه نمیتونم بایستم از بعد اون روز رو پام فاطمه میبینی تو جوونی داره میلرزه دستام فاطمه