تقدیم به شهدا و مدافعان سلامت در راه حق توفیق خدمت قسمتت شد جانبازی کوی محبت قسمتت شد لبیک یا زینب به لب گفتی وایثار در مکتب بانوی عصمت قسمتت شد با شور سرخ عاشقی،خدمت گذاری در جبهه ی سبز سلامت قسمتت شد آری عبادت نیست غیر ازخدمت به خلق درمسجد خدمت عبادت قسمتت شد برتن لباست شد سفید وچون لباست جانی بری از هرچه ظلمت قسمتت شد جان باختن در راه حفظ جان هم نوع شیرین ترین تفسیر نعمت قسمتت شد شکرانه گفتی کردگار خویشتن را وقتی که این بزم سعادت قسمتت شد با این شکوه عشقبازی در ره دوست زیباترین تقدیر و قسمت قسمتت شد آن سان به پای عهد خود مردانه ماندی مرگ ازتوترسیدوشهادت قسمتت شد احمدرفیعی وردنجانی

پایان.... نشان داده ست دنیا، مسند قدرت نمی ماند غرور غره گان را چاره جز ذلت نمی ماند ز هرچه قدرت فرعون و دعوای خداوندی برای نسلها جز قصه ی عبرت نمی ماند زمستان باتمام سرد وجانکاهی اش روزی به پایان می رسدسرما به این شدت نمی ماند نشان از قدرت پوشالی دنیاست می بینی که از کاخ سفیدش هم به جز نفرت نمی ماند تمام مکر مکاران به آنان باز می گردد ومکرون هم برون ازحُکم این حِکمت نمی ماند کسی که گرد بر خورشیدحق پاشید، بر سر ریخت وگردی بر رُخ پیغمبر رحمت نمی ماند گواهی می دهند این دست خالی رفته ها، مردم! برای اهل دنیا بیش وکم ثروت نمی ماند به دام افتاد آخر آنکه خود صد دام می افکند ستمگر از تقاص ظلم خود راحت نمی ماند به هوش ای آنکه در بند هوای نفس درگیری گذشته سالهایت یک به یک، فرصت نمی ماند بکش ازرنگ بازی دست وفکرمردم خودکن که از ملک ریاست، هیچ جز خدمت نمی ماند فریب رنگها شاید دو روزی کارگر باشد ولی با حیله و تدبیر هم دولت نمی ماند زمستانهای سرد رفته ی دنیا گواهی داد بهار از راه خواهد آمد این نخوت می ماند یقین دارم که صبح صادق اُمّید در پیش است سحر می آید آخر این شب ظلمت نمی ماند احمدرفیعی وردنجانی

وقتی که باید عمر را بی روضه سر کرد بهتر که از این زندگی صرف نظر کرد . جان را بگیر اما صفای روضه را نه آخر چه خاکی باید از این غم به سر کرد . تکلیف ما را چشم ما کرده مشخص باید که هر جا شد برایت دیده تر کرد . سرمایه ی ما گریه هست و سود ما اشک این روزها بازار ما خیلی ضرر کرد . دیشب پیِ پیراهن مشکیش می گشت هر چه که با من کرد این عشق پدر کرد . پیراهنش را یافت و با گریه می گفت شاید چه دیدی ناله های ما اثر کرد . بیچاره آن که عاشق کرب و بلا نیست بیچاره آن که روزگارش را هدر کرد . خیلی دلش می خواست تا باشد محرم آن عاشقت خیلی غریبانه سفر کرد . بگذار هر که هر چه می خواهد بگوید ما را برای روضه ات زهرا خبر کرد . می سوزم و می نالم از این داغ هر بار در هر کجا این روضه از یادم گذر کرد : . آورد میدان اصغرش آبی بنوشد اما عدو در چله اش تیر سه پر کرد . قنداقه را بالا گرفت و دید چشمش که حرمله قوس زهش را بیشتر کرد . با یک شه شعبه کودکش را سر بریدند چهره خضاب از خون حلقوم پسر کرد #اسماعیل_روستایی

بساط عمر نیرزد بزحمت چیدن چه چیدنی که باید نچیده بر چیدن ببین بچشم حقارت دو روز دنیا را چه گریه ها بپاست بعدیک دو روز خندیدن گلیم پاره درویش وتخت پادشهی تفاوتی نکند وقت مرگ سنجیدن چنان بساط عمل پهن کن در این عالم که دست و پا نکنی گم بوقت برچیدن

✅مناجات با #حضرت_امام_مهدی_علیه_السلام ☑️روضه حضرت زهرا علیها سلام 🌸عباسعلی الماسی #روضه_خون 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d

☑️روضه حضرت رقیه علیها سلام 🌸عباسعلی الماسی #روضه_خون 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d