قال امیرالمومنین (علیه السلام):
ارْحَمْ مَنْ دُونَكَ يَرْحَمْكَ مَنْ فَوْقَكَ وَ قِسْ سَهْوَهُ بِسَهْوِكَ وَ مَعْصِيَتَهُ لَكَ بِمَعْصِيَتِكَ لِرَبِّكَ وَ فَقْرَهُ إِلَی رَحْمَتِكَ بِفَقْرِكَ إِلَی رَحْمَةِ رَبِّكَ
به زیر دست خود رحم کن، تا بالا دست تو به تو رحم کند و خطای زیر دست خود را با معصیت خودت نسبت به پروردگارت مقایسه کن، احتیاج او به سویِ رحمتت را با حاجت تو به سویِ رحمت پروردگارت مقایسه نما.
تصنیف غرر/حدیث ۹۹۷۴
#نهج_البلاغه
#رحم
#گذشت
https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
✨﷽✨
🍃داستانهای آموزنده (۴۰)
📌خدمت به مردم
🔺علامه طهرانی قدّس سرّه می فرماید: یکى از رفقاى نجفى ما که فعلاََ از اَعلامِ نجف است براى من مىگفت:
🔸 من یک روز به دکّان سبزى فروشى رفته بودم، دیدم مرحوم قاضى خم شده و مشغول کاهو سوا کردن است؛
❗️ولى بعکسِ معهود، کاهوهاى پلاسیده و آنهائیکه داراى برگهاى خشن و بزرگ هستند بر مىدارد.
من کاملًا متوجّه بودم؛ تا مرحوم قاضى کاهوها را بصاحب دکّان داد و ترازو کرد، و مرحوم قاضى آنها را در زیر عبا گرفت و روانه شد.
🔹من که در آنوقت طلبه جوانى بودم و مرحوم قاضى مَردِ مُسنّ و پیرمردى بود، بدنبالش رفتم و عرض کردم: آقا من سؤالى دارم!
شما بعکسِ همه، چرا این کاهوهاى غیرِ مطلوب را سوا کردید؟!
‼️مرحوم قاضى فرمود: آقا جان من!
این مردِ فروشنده، شخصِ بى بضاعت و فقیرى است، و من گاهگاهى به او مُساعدت[کمک] مىکنم؛ و نمىخواهم چیزى به او بلا عوض داده باشم تا اوّلًا آن عزّت و شرفِ آبرو از بین برود؛ و ثانیاً خداى ناخواسته عادت کند به مجّانى گرفتن؛ و در کسب هم ضعیف شود.
🌿و براى ما فرقى ندارد کاهوى لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها؛
و من مىدانستم که اینها[کاهوهای پلاسیده] بالاخره خریدارى ندارد،
و ظهر که دکّانِ خود را مىبندد به بیرون خواهد ریخت،لذا براى عدمِ تضرّرِ او مبادرت بخریدن کردم.
📚مهر تابان،ص: ۳۲
#داستان
#خدمت_به_خلق
#لطافت
#رحم
https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
✅مطلب چهارم: چرا شب قدر را قدر ناميدهاند❓
شب قدر به اين جهت «قدر» ناميده شده كه جميع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعيين مىشود. شاهد اين معنا سوره دخان است كه مىفرمايد: إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ* فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ.
....... در آن شب كه هر امرى بر طبق حكمت خداوند تنظيم و تعيين مىگردد.
🔸اين بيان هماهنگ با روايات متعددى است كه مىگويد: در آن شب، مقدرات يك سال انسانها تعيين مىگردد و ارزاق و سرآمد عمرها و امور ديگر، در آن تعيين مىشود.
البته اين امر هيچ گونه تضادى با آزادى اراده انسان و مسئله اختيار ندارد.
چرا كه تقدير الهى به وسيله فرشتگان بر طبق شايستگىهاى و لياقتهاى افراد و به ميزان ايمان و تقوا و پاكى نيت و اعمال آنهاست.
🔸يعنى براى هركس آن مقدر مىكنند كه لايق آن است، يا به تعبير ديگر زمينههايش از ناحيه خود او فراهم شده، و اين نه تنها منافاتى با اختيار ندارد، بلكه تأكيدى بر آن است. مقدرات همانند لباس که به اندازه تن هر کسی برش زده میشود،به اندازه عمل و ايمان شخص رقم میخورد
✅مطلب پنجم : برنامههاى شب #قدر
🔹در شبهاى مباركه قدر پيشوايان والامقام اسلام، ما را به انجام تكاليف زير دعوت نمودهاند:
☘1. غسل شب قدر: غسل از يك سو عبادت است و بايد به نيّت تقرّب و اطاعت خداوند انجام شود، و از سوى ديگر نظافت و بهداشت مىباشد.
💡امام صادق عليه السلام فرمود:
هركس براى شبهاى هفدهم، نوزدهم، بيست و يكم و بيست و سوم ماه مبارك رمضان كه اميد در شب قدر بودن آنها مىرود، غسل انجام دهد، از گناهان پاك مىگردد و مانند روزى مىشود كه از مادر متولد گرديده است. (1)
☘2. احياء و شب زنده دارى شبهاى قدر به عبادت، يكى ديگر از تكاليف روزهداران مىباشد.
💡امام باقر عليه السلام فرمودند:
هركس شب قدر را احيا بدارد، خداوند گناهان او را مىآمرزد.
و حضرت زهرا غذا کم میدادند و نمیگذاشتند بچه ها بخوابند و میفرمودند محروم کسی هستش که از برکات چنین شبی محروم بشود
☘3.تكليف ديگر در شبهاى قدر قرآن بر سر گرفتن است. مؤمنان روزهدار قرآن را بر سر گرفته و آن را شفيع خود قرار مىدهند و با آن پيمان مجدّد مىبندند تا با معارف نورانى آن، همه زواياى زندگى خويش را نورانى و متعالى گردانند
☘و از برنامههاى ديگر شبهاى قدر قرائت قرآن، نماز، دعا، استغفار، صدقه دادن و ... است.
این اعمال شبهای قدر خیلی دارای اهمیت هستش
🔸اينجاست كه امام صادق عليه السلام مىفرمايد: «شب قدر #قلب رمضان است». (2)
در رابطه با اهمیت عبادت در شب قدر به فرمایشات ولی خدا حضرت آیت الله خوشوقت رضوان الله علیه دقت بفرمایید:
💠...همین که فرمودند #عبادت در یک شب، معادل عبادت در هزار ماه است، به خاطر این است که ما را تحریک کنند در آن شب شروع به عبادت کنیم. نتیجهی عبادت چیست؟ پاک کردن روح. ما هم به همان اندازه که عبادت میکنیم، آن شب، روحمان قداست و پاکی پیدا میکند.
🔸چون در آن شب، آنکه هستهی مرکزی و ملاک شب قدر است، طهارت روح آن امام علیه السلام و پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم است، امّا کاری کردهاند که ما هم در آن شب بیش از سایر اوقات کارهایی انجام بدهیم که روح ما هم پاک شود. هر مقدار در آن شب کار کردیم، روح پاک میشود.
🔸بنابراین با این بیان همهی مسلمانها را در شب قدر به کار واداشتهاند. انواع و اقسام عبادتها، توبهها، دعاها انجام میگیرد. هر کدام از آنها سهمی در پاک کردن روح ما دارد.
🔸روح ما با خوردن پاک نمیشود؛ با خوابیدن پاک نمیشود، با پول زیاد درآوردن پاک نمیشود؛ بلکه با چیزهایی که خدا دستور داده پاک میشود.
🔸پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: حضرت موسى عليه السلام در مناجات خود به خداوند عرض كرد:
الهى اريد #قربك قال: قربى لمن #استيقظ ليلة القدر
قال اريد #رحمتك قال رحمتى لمن #رحم المساكين ليلة القدر
قال: الهى اريد #الجواز على الصراط. قال: ذلك لمن #تصدّق بصدقة فى ليلة القدر.
قال: الهى اريد من #اشجار الجنّة و ثمارها. قال: ذلك لمن #سبّح تسبيحة فى ليلة القدر.
قال: الهى اريد #النّجاة من النّار. قال: ذلك لمن #استغفر فى ليلة القدر.
قال: الهى اريد #رضاك. قال: رضاى لمن #صلى ركعتين فى ليلة القدر»
https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
✨﷽✨
🍃داستانهای آموزنده(۱۰۱)
📌چطور لقمه از گلویمان براحتی پایین میره؟!
📝#خاطره دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر
🐓 پدر دم صبح به شیراز رسیده بودند. نماز را با هم خواندیم. صبح جمعه بود. ساعت نزدیک ده بود که از جا بلند شدم، دیدم روی زمین جلوی تلویزیون دراز کشیدهاند و کتاب میخوانند و چشمانشان قرمز شده. سلام کردم. خواستند از جا بلند شوند اما کمردرد شدید، مانع شد. دست به میز گرفتند و با حالت دولا به زحمت بلند شدند. به خاطر کمر درد فصلی که یادگار ایام طاغوت بود، نتوانستند کمر راست کنند. کج کج راه افتادند.
🐓 متعجب پرسیدم: «صبح که حالتان خوب بود، یکهو چطور شد؟»
گفتند: «به کُلِه مرغی سر زدی؟»
گفتم: «نه»
گفتند: «برو شیرینکاری پدرت را ببین»
🐓 از زمانی که ازدواج کرده بودم، مستأجر و آپارتمان نشین شده بودم. شاید پنج آپارتمان را به فواصل دو سال در میان، جابجا شده بودم. وقتی مادرم مرحوم شد، با اصرار پدر به منزل مادری اسبابکشی کردم. خب بعد از قریب ده سال، به خانۀ حیاطدار رسیده بودم و خاطرات ایام کودکی ...
کُله مرغی که از قدیم، پایین حیاط بود را تعمیر کردم و هفت، هشت تا مرغ و خروس آنجا پرورش میدادم. به غیر از آن، مرغ عشق، فنچ، بلبل خرمایی و هر چیزی که ذوق ایام کودکی را در من زنده کند ...
واقعا پدر راست میگفت: «اگر خانه ای #حیاط نداشت، اهل خانه #حیات ندارند».
بگذریم.
🐓 آن محرومیت های گذشته را تماماً در این ایام کوتاه جبران کردم. بعد از مدتی هم از صرافت کار افتادم و دیگر مثل سابق به پرندهها رسیدگی نمیکردم. یک ظرف آب مکانیزهای داشتم که با لولۀ باریک آبی به سقف کُله مرغی وصل بود. هر وقت آبش تمام میشد، سبک میشد و بالا می رفت و چون پر می شد، سنگینیاش آن را به پایین میآورد تا مرغها بتوانند دوباره آب بیاشامند. تنظیم ظرف بهم خورده و ارتباطش با لوله جدا شده بود. خب من هم دیگر حوصلۀ درست کردنش را نداشتم ...
🐓 گفتند: «صبح بعد از نماز آمدم به مرغها سر بزنم. دیدم زبان بستهها نه آب دارند و نه غذا. با نخ ماهیگیری چند ساعت تلاش کردم تا ظرف آب را به سقف سه متری کله مرغی نصب کنم تا بالاخره نزدیکیهای هشت و نه صبح موفق شدم ظرف آب را درست کنم. کجی کمرم برای این است. بعد دیدم غذا هم ندارند؛ رفتم در آشپزخانه دیدم فقط چند کیلو پیاز هست. همه را با رندۀ ریز، رنده کردم تا پرندههای کوچک هم بیبهره نمانند. قرمزی چشمم هم از این است ...
🐓 گفتم: «چرا به خودتون رحم نمیکنید؟»
نگاهی گذرا به من کردند و گفتند: «چون میخام خدا به تو #رحم کنه!». بعد ادامه دادند: «آهِ این طیور رو دست کم نگیریا ! کفالت اینها را تو به دست گرفتی. اینها مثل زن و بچه و عیال تو هستند. اگر در حالی که خدا اموراتشان را بدست تو داده بهشان رسیدگی نکردی، نفرینت میکنند و خدا هم به این واسطه تو را از رحمتش دور میکند. چطور میتونی سیر و سیراب باشی وقتی این خلایق خدا که بدست تو سپرده شدند گرسنه و تشنه هستند؟»
بعد گویی چیزی از ذهنشان رد شده باشد سکوت کردند، چشم و ابرو در هم کشیدند و با حالت گریه ادامه دادند: «مردم هم عیال ما #مسئولین هستند. چطور ماها لقمه از #گلویمان براحتی پایین میره، وقتی خدا کفالت و اداره امور امتی را به دست ما سپرده و ما هرچی گذاشتن جلومون می خوریم انگار نه انگار گرسنهای هم هست»
بعد گفتند: «استغفار کن برای این بیتوجهی که داشتی»
https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774