eitaa logo
سیر و سلوک و طهارت نفس
176 دنبال‌کننده
239 عکس
253 ویدیو
1 فایل
طهارت نفس: یعنی ترک صفات رذیله ودوری از مصاحبت و همنشینی با افراد ناصالح و همنشینی باانسانهای پاک سرشت{شرح گروه}: 1 کسب اطلاع از واقعیات زندگی 2 تفکر در سرانجام مسیر انسان 3 یاد مرگ ، شناخت مبدا، معاد و قیامت @Alavi_09173413229
مشاهده در ایتا
دانلود
شالوده عرفان ،تقوا و ترک گناه : هركس كه هواى كوى دلبر دارد از سر بنهد هر آنچه در سر دارد ورنه به هزار چلّه ار بنشيند سودش ندهد كه نفس كافر دارد برادرم قدم اوّل در سلوك توبه و پاكى از گناه و دورى از گفتار ناپاك، و كردار و انديشه‏ هاى ناشايسته و خويهاى نكوهيده است. در كلام خداى غفور رحيم نيكو تدبّر كن كه فرمود: "إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ " (بقره، 223) سعى كن تا محبوب كردگار شوى. از شيخ عارف شبسترى يادى شود: موانع تا نگردانى ز خود دور درون خانه دل نايدت نور موانع چون درين عالم چهار است طهارت كردن از وى هم چهار است‏ نخستين پاكى از احداث و انجاس دوم از معصيت و ز شرّ وسواس‏ سيم پاكى ز اخلاق ذميمه است كه با وى آدمى همچون بهيمه است‏ چهارم پاكى سرّ است از غير كه اينجا منتهى مى‏ گرددش سير 📚 منبع : کتاب نامه ها برنامه ها، ص 31 و 32 https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
شالوده اساسی عرفان ،تقوا و ترک گناه : (قسمت سوم ) ترک گناه سرچشمه جوشان همه دستور العمل ها : یکی از طلاب محترم نقل کردند : ((روزی به خدمت حضرت آیه الله بهجت رسیدم و عرض کردم: آیا می شود خودمان به این دستوراتی که از بزرگان رسیده و در کتاب ها نوشته شده ، مانند دستورات مرحوم بید آبادی عمل کنیم ؟آقا جواب دادند :  مرحوم بید آبادی و بزرگان دیگه برای اسلام زحمات بسیار کشیدند ، ولی هر کدام از راه خاصی افراد را به سوی خدا می بردند ، ولی من را هم  این است که این دستور العمل فقط در یک چیز جمع شده ، در یک کلمه خیلی کوچک ، خیلی کوچک ، و آن ((ترک گناه )) است ، ولی فکر نکن ترک گناه چیز ساده ای است گاهی خیلی مشکل است . و تمام دستورات خودشان بعداً می آید. ترک گناه مثل چشمه  ای است که همه چیز را خود به دنبال دارد ، شما گناه را ترک کنید دستورات بعدی و عبادات دیگر خود به خود به سمت شما می آید .)) یکی از طلاب با تقوا نیز می گفت : ((به خدمت حضرت آیه الله بهجت رسیدئم و  عرض کردم : دستوری به من بفرمایید . آقا فرمود: گناه نکن . عرض کردم : آقا دیگه من با این سن و سال بالا که مرتکب گناه نمی شوم ، یک ذکری ، دستوری  دیگر به من  بدهید . آقا فرمود : بگویم دیروز در منزل چکار کردی ؟ عرض کردم: بگویید . همین که آقا گفت من خوشکم زد و با خداحافظی ، سریعاً از محضر ایشان دور شدم.))البته باید توجه داشت گناه هر کس متناسب با خودش است و ممکن است بعضی از کار ها برای برخی گناه محسوب نشود . گاهی خود آقا می فرمودند : ((خیال می کنیم خیلی چیز ها گناه نیست ، و حال اینکه نگاه تند به مطیع ، و نگاه محبت آمیز به عاصی خود گناه است که شاید ما گناه نشماریم .)) https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
شالوده اساسی عرفان ،تقوا و ترک گناه : اگر بگوییم شرح سلوک چیزی جز شرح تقوا و درجات آن نیست، سخن به گزافه نگفته‌ایم. دو تعبیر در قرآن کریم است که به نظر علامه طباطبایی یکی راه و دیگری هدف را روشن می‌كند. یک جا خداوند می‌فرماید: «فَاتَّقُوا اللَّه مَا اسْتَطَعْتُم»  یعنی : «در حد توانتان تقوا پیشه سازید» و در جای دیگر می‌فرماید: «اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِه‌»  یعنی : «تقوای الهی را چنانکه حق تقواست پیشه سازید». جملۀ نخست، راه و جملۀ دوم، هدف را می‌نماید. در جای دیگر می‌فرماید: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوی‌» یعنی «توشه برگیرید که بهترین توشه تقواست». پس تقوا توشۀ راه هم هست. در قرآن کریم بیش از ۲۰ اثر و خاصیت برای تقوای الهی ذکر شده است و در روایات اهل ‌بیت عصمت: بیش از ۱۰۰ اثر دیگر یاد شده است. تقوا، توشۀ سفر سالک : تقوا یعنی خداترسی، از حق پروا داشتن، خودنگهداری، زره و سپر جان، مراقبه و کشیک نفس کشیدن، واکسینه شدن روح، خدامحوری و هواگریزی. آری همۀ اینها معنای تقواست. انسان باتقوا فردی هدفمند، با انگیزه، محتاط، اهل مراقبه و محاسبه است و در یک جمله دریافته كه عبد است و باید بندگی کند و در این راستا حتی کوچک‌ترین لحظه‌ها و فرصت‌ها را از دست ندهد. انسان متقی مانند کسی است که می‌داند باید از بیابان پیش رویش بگذرد و این بیابان مین‌کاری شده است. او باید با قدم احتیاط و دقّت، تمامی استعداد و تلاش خود را به کار بندد که از راه باریک مین‌کاری نشده بگذرد تا پا و بلکه جانش آسیب نبیند. گناهان، غفلت‌ها، زیبایی‌های فریبندۀ دنیوی، حجاب‌های ظلمانی، حجاب‌های نورانی و در یک کلمه ما سوی الله، اگر با نگاه استقلالی نگریسته شود، همه مین‌های کاشته شده در برابر سالک الی الله‌اند و سالک باید با عنصر تقوا آنها را شناخته و از آنها گذر کند. خداوند متعال که وعده‌اش تخلّف‌ناپذیر است، به انسان باتقوا وعده داده که به او فرقان یعنی قدرت و سلاح جدایی حق از باطل ببخشد و او را از هرگونه مضیقه و فشار رهایی بخشد. چه زادراهی از این برتر که مسافر با نورافکنی همراه خود حرکت کند و سپاهی همراه خود داشته باشد که هیچ چیز مانع راه او نشود و از هرگونه فشاری برهد. تقوا هم نورافکن راه سالک و هم وسیله رهایی او از هر مشکل است. تقوا ملاک گرامی بودن در نزد پروردگار است: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم» یعنی : «همانا گرامی‌ترین شما در نزد پروردگار پرهیزکارترین شماست». بی‌جهت نیست که خداوند به متقین علمی بی‌واسطه و لدنّی می‌آموزد: «اتَّقُوا اللَّهَ وَ یعَلِّمُكُمُ اللَّهُ» یعنی : «تقوا پیشه سازید و خدایتان تعلیم می‌فرماید»، زیرا علم الهی بهترین هدیه الهی به بشر است و بی‌جهت نیست که تقوا سفارش اهل بیت می‌گردد: و بی‌حکمت نیست که در قرآن، این کتاب انسان‌سازی بیش از ۷۰ بار فرمان تقوا پیشه ساختن صادر شده است. سرّ مطلب همان است که در معنای تقوا گذشت. انسان متّقی کسی است که دانسته و باور کرده که عبد است و باید بندگی کند و راه عبودیت را بپیماید و لذا آستین همت بالا زده است و قدم راستین در راه حق نهاده است. راه تحصیل تقوا پس از اسلام و ایمان این است که مؤمن در خُردی نفس خویش و بزرگی پروردگار بیندیشد و نیز در اینکه آدمی جاودانه است، ولی برای ساختن خویش برای ابدیت، مدت بسیار اندکی فرصت دارد، تأمل کند. به تعبیر بلند نوادار تقوا و ورع، علی ‌بن ابی‌طالب صلواةالله علیه : «الدُّنْیا سَاعَۀ فَاجْعَلْهَا طَاعَۀ»  «دنیا ساعتی بیش نیست این ساعت را صرف در طاعت کن». منبع : رساله سیر و سلوک ص 303 ایت اله رضایی تهرانی https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
استاد علیپور: متأسفانه پدر و مادر سایر حس‌ها را می‌کنند و در نتیجه کودک سالم می‌ماند، اما نه تنها این حس «توحید و خداشناسی» را از ابتدای کودکی مراقبت نمی‌کنند، -کودک که خودش نمی‌فهمد که باید مراقبت شود- بلکه آن کسانی هم که باید مراقبت کنند، خودشان چاقو را برمی‌دارند و را از بین می‌برند! 👈 چاقو، میله و آب جوشِ این هم، «» است. 🔸 کودک به محض باز کردن زبان، خوب و بد را که نمی‌فهمد، شروع به فحش دادن می‌کند؛ به جای اینکه پدر و مادر او را کنترل کنند تا فحش ندهد- چون که فطرتش را از بین می‌برد و در خلقت این اثر دارد- چند فحش رکیک هم خودشان یاد او می‌دهند؛ ❗️ همان پدر و مادری که باید مراقب باشند و عیب‌های را خاموش کنند، خاصیت آن را از بین می‌برند! همه دست به دست هم می‌دهند که این فطرت و حس خداشناسی را از بین ببرند و نابود کنند. 📍حالا که می‌خواهد کمی ‌خوب و بد را درک کند و بفهمد و بگوید که خدا یعنی چه، الآن خدایی که او قبول می‌کند، از خدایی است که او می‌توانست با این حس آن را دریافت کند، عین کور مادرزادی که نمی‌داند چشم یعنی چه! 🔹 این تبلیغاتی که زمین و آسمان، در و دیوار همه الله الله می‌گویند، او این تبلیغات را در ذهنش نگه داشته و الله الله می‌گوید؛ نه اینکه با «» با الله آشنا شده و به آن اعتقاد پیدا کرده است. ◾️ بنابراین مَثَل شناخت خدا در این شرایط، مثل زمان جاهلیت است. https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
📖 علامه دهخدا مادری داشت پرخاشگر و عصبی ، طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود. او مجرد بود و در کنار مادرش زندگی میکرد. نیمه شبی مادرش او را از خواب بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد . مادرش به بهانه ی گرم بودن آب لیوان را بر سر دهخدا کوبید. سر دهخدا شکست و خونی‌ شد. به گوشه‌‌‌ ای از اتاق رفت و گریست. گفت خدایا من چه گناهی کرده‌ ام بخاطر مادرم بر نفسم پشت‌ پا زده‌ ام. خود را مقطوع‌ النسل کردم، این هم مزدی که مادر به من داد، خدایا صبرم را تمام نکن و شکیبایی ‌ام را از من نگیر. گریست و خوابید شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید و روشنش کرد. صدایی به او گفت برخیز در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم. از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامع‌ ترین لغت نامه و امثال و حکم بود را گردآوری کرد و نامش برای همیشه و بدون نسل، در تاریخ جاودانه شد. https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
آیت الله حسن زاده آملی ره: من به آقای سید محمد حسن الهی، برادر بزرگتر مرحوم علامه طباطبائی که درعرفان و سیر و سلوک از شاگردان مرحوم سید علی قاضی بود مکرر عرض می کردم: وقتی خدمت آقا (علامه قاضی) می رسید از جانب من از ایشان خواهش کنید که مرا هم در تشرف به خدمت بقیة الله - عجل الله تعالی فرجه - شریک خود نمایید و برای من نیز اجازه ملاقات بگیرید (چون می دانستم این دو بزرگوار به این سعادت عظمی می رسند). روزی در شهر آمل بعد از ظهر خواستم استراحت کنم، بچه ها داد و فریاد کردند و مانع استراحتم شدند. من عصبانی شدم و با آن ها تندی نموده و پرخاش کردم؛ ولی بعد، از آن حرکات خودم پشیمان شدم از این که بچه ها را ناراحت کردم وجدانم ناراحت بود، عصر رفتم بازار و مقداری شیرینی و میوه خریدم و به منزل آوردم که شاید بدین وسیله دل بچه ها را به دست آورم، با این حال وجدانم آرام نمی گرفت آشفته خاطر بودم. بالاخره تصمیم گرفتم سفری به شهر تبریز کرده و با مرحوم سید محمد حسن الهی ملاقات کنم. رفتم تبریز، وقتی به خدمت ایشان رسیدم پیش از این که علت مسافرتم را بگویم، گفتم: عرض مرا به خدمت استاد (سید علی قاضی) رساندید؟ فرمود: من راجع به این موضوع نامه ای به شما نوشتم و چون آدرس شما را نداشتم به خدمت آقای اخوی (سید محمد حسین طباطبایی) فرستادم که به شما برسانند، و در آن نامه یادآور شدم که: وقتی پیام شما را به آقا عرض کردم آقا تاملی کرد و سپس با ناراحتی فرمودند: ایشان چگونه می خواهند این راه را طی نمایند با آن اخلاقی که نسبت به عائله و کودکان انجام داده و با آن ها دعوا کردند با آن اخلاق و تندی چگونه می شود به این رتبه و مقام رسید. آری در این راه، ناهمواریها، دست اندازها، پیچ و خمها و خطرهای زیادی هست که سالک باید هشیارانه مواظب و مراقب خود باشد و تمام اعضا و جوارح خود را همیشه کنترل نماید. https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
شالوده اساسی عرفان ،تقوا و ترک گناه : (قسمت پنجم) دوری از گناه: یعنی مرتکب گناه نشدن و به عبارت دیگر انجام واجبات و ترک محرمات دین که در رساله توضیح المسائل مراجع بیان شده است. انسان تا زمانی که از محرمات الهی دوری نکند، محرم درگاه الهی نخواهد شد. لذا لازم است تا مکلف با مطالعه احکام، با حرام و واجبات دین آشنا شده و به آنها عمل نماید. مرحوم آیت الله خوشوقت(ره) همیشه می فرمودند: گناه نکن تا همه چیز درست شود. مرحوم آیت الله انصاری همدانی (ره) می‌فرمایند: شروع حرکت، شرع است و اگر این کارتان ایراد داشته باشد و جاهل باشید، به هیچ جا نمی‌رسید!(سوخته، ص 79) مرحوم آیت الله بهجت (ره): هیچ ذکری، بالاتر از «ذکر عملی» نیست؛ هیچ ذکر عملی، بالاتر از «ترک معصیت در اعتقادیات و عملیات نیست.» و ظاهر این است که ترک معصیت به قول مطلق، بدون «مراقبه دائمیه»، صورت نمی گیرد.(افق حوزه،ص14) آیت الله بهاالدینی (ره) در این خصوص می‌فرمایند: تأثیر روزه و نماز شب با دست کشیدن از گناه و دوری از محرمات حاصل می‌شود. و الا روزه ای که تنها گرسنگی باشد و نماز شبی که فقط بیداری و پس از آن گناهان گوناگون و یا فخر و تکبر و خود نمایی، هیچ ارزشی ندارد. (آیت بصیرت، ص 97) مرحوم آیت الله بهجت (ره) در جواب سؤال ذیل می‌فرمایند: سؤال: این جانب تصمیم دارم که به خداوند، قرب پیدا کنم و سیر و سلوک داشته باشم، راه آن چیست؟ پاسخ مرحوم آیت الله بهجت (ره): بسمه تعالی – چنانچه طالب، صادق باشد، ((ترک معصیت)) کافی و وافی است برای تمام عمر، اگرچه هزار سال باشد. (به سوی محبوب، ص 67) مرحوم آیت الله بهجت (ره) می‌فرمایند: همه می‌دانند که رساله عملیه را باید بگیرند و بخوانند و بفهمند و تطبیق عمل بر آن نمایند و حلال و حرام را با آن تشخیص بدهند؛... پس نمی‌توانند بگویند: ما نمی‌دانیم چه بکنیم و چه نکنیم؟(به سوی محبوب، ص 33) https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
AUD-20220716-WA0001.mp3
2.32M
با صدای شهيد حاج شيخ احمد كافے بیچاره نیستم من و در فکر چاره ام بیچاره آن کسی است که در فکر چاره نیست https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
آیت الله حسن زاده آملی ره: طالب علم و معرفت باید قلب خود را از وساوس شیطانی، و وجود خود را از هواجس نفسانی (آرزوهای نفسانی که در دل میگذرد) تصفیه و تنقیه (پاک) نماید و امراض روحانی را به تهذیب معالجه کند، بعد از آن شروع به تحصیل علوم نموده لذایذ روحانی را ادراک نماید، همچنانکه تغذیه جسم به مأکولات (خوردنی ها) است تغذیه روح نیز به معلومات (علم) است... https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
در میان عبادات، برخی واجب و فریضه است، مثل نماز و روزه؛ ولی برخی عبادات جنبه کمالی دارند، و از این حیث ضرورت دارند؛ مثل نماز اول وقت، که اگر بخواهیم اهل کمال باشیم، اهل حمد باشیم، این واجب کمالی را باید انجام بدهیم، باید تهجد داشته باشیم: «وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَىٰ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا»(اسراء-۷۹) اگر می‌خواهیم به مقام محمود برسیم، این واجبات کمالیه را باید انجام بدهیم. در میان واجبات کمالی، انجام نوافل خیلی اهمیت دارد. این روایت خیلی آرام‌بخش و خیلی امیدوارکننده هست که خدای تبارک و تعالی می‌فرماید وقتی بنده‌ای از بندگان من دچار گناهی می‌شود که هم عقوبت دنیوی دارد، و هم عقوبت اخروی؛ «قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اَلْعَبْدَ مِنْ عَبِيدِيَ اَلْمُؤْمِنِينَ لَيُذْنِبُ اَلذَّنْبَ اَلْعَظِيمَ مِمَّا يَسْتَوْجِبُ بِهِ عُقُوبَتِي فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ...»(الکافی، ج۲، ص۴۴۹) ولی خدای متعال عذاب اخروی را اصلا از او بر می‌دارد، و عذاب دنیوی را در حق او مقدر می‌کند؛ ولی «فَأَتَرَدَّدُ فِي ذَلِكَ مِرَاراً عَلَى إِمْضَائِهِ» منِ خدا به تردید می‌افتم، او را عذاب بکنم یا نکنم؟ چون کارهای خوبی انجام می‌دهد؛ «فَأَتَطَوَّلُ عَلَيْهِ بِالْعَفْوِ عَنْهُ وَ اَلصَّفْحِ مَحَبَّةً لِمُكَافَاتِهِ لِكَثِيرِ نَوَافِلِهِ اَلَّتِي يَتَقَرَّبُ بِهَا إِلَيَّ فِي لَيْلِهِ وَ نَهَارِهِ فَأَصْرِفُ ذَلِكَ اَلْبَلاَءَ عَنْهُ...» و به خاطر نوافل زیاد و کارهای مستحب و خوبی که انجام می‌دهد، عذاب دنیوی را هم از او برمی‌دارم! مثلا اگر می‌خواست تصادف کند، پایش بشکند، چند ماه بستری بشود، درد بکشد، چقدر باید هزینه کند؛ این تصادف و عذاب دنیوی و خرج و زحمت و درد و تمام آن چیزها که باید می‌کشید، را بر می‌دارد، و علاوه بر آنکه این سختی‌ها را بر می‌دارد، پاداش آن سختی‌هایی را که منتفی شده را هم به او می‌دهد! به کی می‌دهد؟ به کسی که «کثیر نوافل» را در طول روز انجام می‌دهد. یعنی اگر کسی می‌خواهد مشمول رحمت خاص خداوند متعال بشود، عذاب‌های اخروی از او برداشته شود، عذاب‌های دنیوی از او برداشته شود، و ثواب عذاب‌های دنیوی – که بر او وارد هم نشده- را خدا به او بدهد؛ التزام به این نوافل داشته باشد. یعنی بعضی از کارها را برای خودش واجب بداند؛ واجب محبتی، نه واجب شرعی! «فَأَتَرَدَّدُ فِي ذَلِكَ... مَحَبَّةً لِمُكَافَاتِهِ لِكَثِيرِ نَوَافِلِهِ اَلَّتِي يَتَقَرَّبُ بِهَا» بدون اینکه انسان متوجه بشود و اذیتی ببیند: «... وَ لَمْ يَشْعُرْ بِهِ وَ لَمْ يَصِلْ إِلَيْهِ أَذَاهُ وَ أَنَا اَللَّهُ اَلْكَرِيمُ اَلرَّءُوفُ اَلرَّحِيمُ» انصافا این روایت زیبا و امیدبخش است. 👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
مجالست و همنشینی 👇👇 حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: از واضحات است که خواندن قرآن در هر روز و ادعیه‌ی مناسبه‌ی اوقات و امکنه(مکان‌ها)، در تعقیبات و غیر آن‌ها؛ و کثرت تردّد در مساجد مشاهد مشرّفه و زیارت علما و صلحا و هم‌نشینی با آنها از مرضیّات(موجب رضایت) خدا و رسول صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله است و باید روزبه‌روز مراقب زیادتی بصیرت و انس به عبادت و تلاوت و زیارت باشید. 🔸و برعکس، کثرت مجالست (هم‌نشینی زیاد) با اهل غفلت، مزید (سبب افزایش) قساوت و تاریکی قلب و استیحاش (رمیدن و انس نگرفتن) از عبادت و زیارات است. از این جهت است که، احوال حسنۀ حاصلۀ از (حالات خوبی که نتیجه) عبادات و زیارات و تلاوت‌ها، به سبب مجالست (هم‌نشینی) با ضعفای در ایمان، به سوء حال (حال بد) و نقصان مبدّل می‌شوند. 🔹پس مجالست با ضعیف‌الایمان – در غیر اضطرار و برای غیر هدایت آن‌ها – سبب می‌شود که ملکات حسنه‌ی خود را از دست بدهد بلکه اخلاق فاسده‌ی(ناپسند) آنها را یاد بگیرد: ▫️« جَالِسُوا مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَغِّبُكُمْ فِي الْآخِرَةِ عَمَلُهُ؛ با کسانی نشست و برخاست کنید که برخورد و دیدن آنان شما را به یاد خدا آورد و گفتارشان موجب افزونی دانش شما و اعمال آنان موجب رغبت و تمایل شما به آخرت گردد» (برگرفته از فرمایش امام صادق علیه‌السلام. اصول کافی، ج۱، ص ۳۹). https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
شالوده عرفان ،تقوا و ترک گناه : (قسمت ششم) هركس كه هواى كوى دلبر دارد از سر بنهد هر آنچه در سر دارد ورنه به هزار چلّه ار بنشيند سودش ندهد كه نفس كافر دارد برادرم قدم اوّل در سلوك توبه و پاكى از گناه و دورى از گفتار ناپاك، و كردار و انديشه‏ هاى ناشايسته و خويهاى نكوهيده است. در كلام خداى غفور رحيم نيكو تدبّر كن كه فرمود: "إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ " (بقره، 223) سعى كن تا محبوب كردگار شوى. از شيخ عارف شبسترى يادى شود: موانع تا نگردانى ز خود دور درون خانه دل نايدت نور موانع چون درين عالم چهار است طهارت كردن از وى هم چهار است‏ نخستين پاكى از احداث و انجاس دوم از معصيت و ز شرّ وسواس‏ سيم پاكى ز اخلاق ذميمه است كه با وى آدمى همچون بهيمه است‏ چهارم پاكى سرّ است از غير كه اينجا منتهى مى‏ گرددش سير 📚 منبع : کتاب نامه ها برنامه ها، ص 31 و 32 حفظ امید در صورت لغزش : 💢 برخی از سالکین می پندارند که اگر سلوک را آغاز کردند و به توبه و جبران گذشته کوشیدند , باید درخت گناه در همان ابتدای حرکت از وجودشان ریشه کن شود و دیگر معصیتی از ایشان سر نزند ! غافل از اینکه تا رسیدن به مقام مخلصین , ریشه ی گناه و غفلت در انسان نمی سوزد و لغزش و زمین خوردن , امری متوقع خواهد بود . سالک باید بداند که پس از آغاز سلوک و معاهده با استاد کامل و توبه و انابه , احتمال گناه و لغزش از او منتفی نمی شود . 🔻انسان در سیر روحی خود , مانند طفلی است که برای راه رفتن می کوشد , طبیعی است که در اوایل این سیر , مدام زمین بخورد . سالک تا ایمانش قوی نشده و از بیت مظلم نفس به کلی خارج نشده است , می لغزد و به گناه می افتد . آنچه برای سالک مهم است , زمین نخوردن نیست , بلکه این است که هر وقت زمین خورد , برخیزد و نا امید نشود . 🔺سالک باید بعد از خطا , توبه و تدارک کند و در طلب محبوب , جدیت داشته باشد , مانند کودک زمین خورده , اگر برنخیزد و دوباره تلاش نکند و از راه رفتن نا امید گردد , فلج می شود و هیچ گاه قدرت راه رفتن را نخواهد یافت . 📚 بدایه السلوک , ص ۵۴ و ۵۵ https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
استاد عالی: یکی از عناصر موفقیت در تربیت خانواده این است که بزرگتر ها خود به توصیه ها و سفارش ها و امرونهی های خود عمل کنند تا فرزندان با مشاهده پایبندی های عملی بزرگترها به اخلاق پای بند شوند. 💠 باید پذیرفت که صرفِ توصیه و سفارش برای تربیت فرزندان کافی نیست. الگوی عملی و اخلاقی شدن اقتضای این میدان است. باید بدانیم و قبول کنیم که فرزندان آنچنان می شوند که ما هستیم نه آنچنانکه ما می خواهیم. 💠در محیط خانوادگی که همه اعضای خانواده از تمام ابعاد رفتاری و خلق و خوی همدیگر آگاهند توصیه کار نمی کند؛ جز اینکه بزرگترها الگوی اخلاقی شوند. 💠باید هوشیار بود که عمل دینی داشتن برای تربیت فرزندان کافی نیست. چه بسا افرادی که عمل دینی دارند اما در تربیت فرزندان موفق نیستند. چون اخلاق دینی ندارند. بنابراین باید اخلاق دینی هم داشت تا کار تربیت پیش برود. https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهارم؛ «حقایقی فراتر از عالَم دنیا» حجت‌الاسلام‌والمسلمین استاد رمضانیه 1401 برگرفته از سلسله‌جلسات شرح دعای مکارم‌الأخلاق جلسه سوم | دقیقه ششم ~ 4 دقیقه | 10 مگابایت نسخه صوتی: eitaa.com/ShiaTowhid/1280 https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
آیت الله مظاهری: یکی از فضایل فراموش شده که باید خیلی هم دربارۀ آن صحبت شود، «خلوص»، در مقابل «تظاهر» و «ریا» است. 🔹قرآن کریم می‌فرماید: «صِبْغَةَ اللهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللهِ صِبْغَةً»؛ رنگ خدا، چه رنگ خوبی است. 🔹متأسفانه فضیلت خلوص در جامعه فراموش شده و جایش در بین مردم خالی است. 🔹انسان باید اعمال خویش را فقط برای خدا انجام دهد تا خلوص در آن راه یابد. 🔹 اگر رنگ خدا به گفتار و کردار انسان بخورد، ولو کار کوچک باشد، ولو به حسَب ظاهر کم قیمت باشد؛ اما به اندازه‌ای قیمت پیدا می‌کند که قیمتش از دنیا و آنچه در دنیاست، بالاتر می‌شود. 🔹گفتار و کردار بدون اخلاص، ولو خیلی با اهمیت و به حسَب ظاهر خیلی باارزش باشد، به پر کاهی نمی‌ارزد. 🔹علامه طباطبائی«ره» می‌فرمودند: در قرآن بیش از سیصد آیه، به اقرار سنی و شیعه، راجع به امام علی«ع» آمده است و بهترینِ آن آیات، آیۀ ولایت است. 🔸انگشتر امیرالمؤمنین«ع» ارزش مالی نداشت، اما چون خلوص امیرالمؤمنین«ع» به آن انگشتر خورد، ارزشش بیشتر از تمام دنیا و متعلّقات آن شد، یک افتخار و پایه برای تشیّع شد که مسلمان‌ها به آن می‌بالند. 🔹طبق روایتی، در قیامت بنده‌ای را به صف محشر می‌آورند و می‌گوید: من به جبهه رفتم، در راه خدا جنگیدم تا شهید شدم. خطاب می‌شود دروغ است، در راه خدا نجنگیدی، بلکه به جبهه رفتی تا تو را تحسین کنند و تو را شجاع بخوانند. سپس دستور داده می‌شود که او را به رو به آتش جهنم بیندازند. 🔸شخص دیگری را می‌آورند و می‌گوید: عالم و قاری قرآن بودم. به او نیز گفته می‌شود، تعلیم و تعلّم تو و قرائت قرآن تو رنگ خدایی نداشته است. بالأخره خطاب می‌شود او را نیز به رو به آتش جهنّم بیندازید. 🔹در روایت دیگری آمده است کسی که در دنیا انفاق کرده است را می‌آورند. خطاب می‌شود: انفاق تو برای خدا نبود، بلکه دوست داشتی مردم بگویند تو سخاوتمند هستی! سپس او را نیز به جهنّم می‌فرستند. 🔹در قیامت پرده‌ها کنار می‌رود و باطن اعمال و نیّت افراد آشکار می‌شود. در آن روز به بندگان گفته می‌شود: حجاب و پرده از مقابل شما برداشته شد و چشم‌های شما امروز تیزبین است. 🔸پس در قیامت، تظاهر و ریا از خلوص تشخیص داده می‌شود. عملی که رنگ خدایی داشته باشد، نورانی است و عمل بدون رنگ خدا، ظلمانی است. 🔹به‌دست آوردن خلوص بسیار مشکل است، مبارزه و کار و تمرین می‌خواهد. 🔹 ممکن است انسان در روز قیامت دریابد که اعمال او همراه با تظاهر و تعریف از خود بوده، یا برای رسیدن به ریاست و ثروت دنیا و در جهت ریاست‌طلبی بوده است. 🔹تمرین خلوص آن است که انسان در هر کاری خداوند را در نظر بگیرد و عملی که مطابق رضایت خداست را برای او به‌جا آورد. در این صورت به ازای عمل خود بیشترین ثواب را می‌برد. 🔹جامعۀ ما باید اقرار کند که شبانه روز تظاهر دارد. 🔸آقا و خانم! اگر عرفان می‌خواهید، خلوص داشته باشید و اگر می‌خواهید راه صد ساله را بپیمایید، خلوص داشته باشید و اگر می‌خواهید عمر و مال شما پربرکت باشد، خلوص داشته باشید و اگر می‌خواهید اولادتان پربرکت باشند، خلوص داشته باشید و غیر از این راهی نیست. https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
گناه و عرفان آیا با وجود گناهان بسیار و سالها دوری از مسیر خدا میتوان عارف شد؟؟ چشمی که  به تصاویر و صحنه های حرام باز شده است را چه به دیدن ملکوت سماوات و الارض؟ گوشی که عمری در شنیدن اباطیل و آهنگ های لهو و لعب بوده را چه به شنیدن پیغام سروش؟ زبانی که به فحش و ناسزا و دروغ و غیبت آشناست را چه به کلام الله؟ آیا منی که این ایام عمرم در خطا و جهالت بوده ام را به بارگاه قرب خداوندی راه است؟آیا میتوانم مانند افرادی چون آیت الله بهجت و علامه حسن زاده و آیت الله قاضی و ... شوم؟ آیا راه برای من هم باز است؟ در پاسخ این سوالات باید گفت آری. ای برادر و خواهر عزیز. راه برای تو هم باز است.  بر ضیافتخانه فیض نوالت منع نیست درگشادست و صلا در داده خوان انداخته آری . درب باز است و نوای صاحب خانه بر گوش جان طنین افکنده که : بازآ بازآ هر آنچه هستی بازآ       گر کافر و گبر و بت‌پرستی بازآ این درگه ما درگه نومیدی نیست            صد بار اگر توبه شکستی بازآ مگر نشنیده ای که التائب من الذنب کمن لا ذنب له: توبه کننده از گناه مانند کسی است که گناهی نکرده با چه کنم چه کنم که کاری درست نمیشود. با اما و اگر و شاید به جایی نمیرسی. بدان که ان الله یحب التوابین. همانگونه که ان الله یحب المتطهرین. نمونه ای از مردان خدا را برایت متذکر میشوم که عمری در شرارت و دزدی و غارت و حرام خواری و دزدی غوطه ور بود اما شد آنچه که شد. ((فضيل بن عياض ، يكي از دزدان معروف بود. كاروانها را مورد دستبرد قرار مي داد و با نهايت زبردستي ، اموال مردم را به غارت مي برد. كاروان هايي كه از منتطقه ي سرخس مي گذشتند ، تمام مراقبتهاي لازم را به كار مر بردند كه به چنگ فضيل گرفتار نشوند. اين راهزن خطرناك ، به دام عشق دختري افتاد و تصميم گرفت شبانه خود را به خانه ي معشوقه ي خود برساند و از وصل او كامياب شود. نيمه شب ، از ديوار خانه ي دختر بالا رفت ولي هنوز ، قدم به خانه ي او نگذاشته بود كه آهنگ دلنشيني از خانه ي مجاور شنيد. گوش فر داد ، مردي قرآن مي خواند و به اين آيه ي شريفه رسيده بود : اَلَمْ يَأن للَّذينَ ءامَنوُا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللهِ ***سوره حديد ، آيه يعني : آيا هنوز وقت آن نرسيده كه دلهاي مردم با ايمان با ياد خدا خاضع و خاشع شود ؟. شنيدن اين آيه ، چنان تحولي در درون فضيل به وجود آورد كه بي اختيار گفت : خداوندا ! وقت آن رسيده است ؛ و فوراً از ديوار پايين آمد و از گناهي كه در نظر داشت چشم پوشيد. همين تذكر سبب شد كه فضيل از تمام آلودگي ها ، خود را نجات دهد و دست از دزدي و گناه بشويد . در همان شب كه اين دگرگوني در درون فضيل پديد آمده و او را سرگردان و منقلب ساخته بود ، گذرش به كاروانسرايي افتاد كه كارواني در آن فرود آمده و بار انداخته بود. فضيل در گوشه اي خزيد و سر به گريبان ، بر گذشته ي پرگناه خود افسوس مي خورد. در آن حال شنيد كه كاروانيان درباره ي ساعت حركت سخن مي گويند. يكي از كاروانيان مي گفت : رفقا ! امشب حركت نكنيد و بگذاريد هوا روشن شود ، زيرا به قرار اطلاع ، فضيل بر سر راه است و خطر او قافله را تهديد مي كند . سخن اضطراب آميز كاروانيان ، آتشي در دل فضيل برافروخت و از اينكه جنايات او ، اين چنين مردم را مضطرب و پريشان ساخته به شدت متأثر شد و بي اختيار از جا برخاست و گفت : مردم بدانيد من فضيل بن عياضم و آسوده خاطر باشيد كه ديگر فضيل دزدي نمي كند و سر راه را بر كاروانيان نمي بندد. او به درگاه خدا بازگشته و از گناه خود توبه كرده است. )) پس چشم و گوش و زبان و جان آلوده قابل تظهیر است و قابل این است که از عالم غیب با خبر شود. منتهی از تو حرکت و از خدا برکت. تو به راه بیا به فرموده حضرت علامه حسن زاده آملی در همین جا با تمام انبیای گذشته مرتبط خواهی شد. مهم نیست در چه شغل و لباسی هستی. یاد دارم حضرت علامه در جایی فرمودند که عزیزانی (شاگردانی) دارم در همن لباس شما (لباس شخصی) که اگر از حالات و مقاماتشان برایتان بگویم دهانتان آب میفتد. ایشان میفرمودند عزیزی دارم که روزی برایم گفت که اقا به محضر حضرت سلیمان مشرف میشوم و میتوانم از محضرشان بهره ببرم. به ایشان گفتم دفعه بعد که خدمتشان رسیدی از ایشان دستورالعملی بگیر تا هر وقت که خواستی به ادراک محضرشان نائل آیی. سال بعد ان شخص به دیدارم آمد و گفت ان دستور را گرفتم. علی ای حال حرف بسیار است اما : در خانه اگر کس است یک حرف بس است. مبادا امروز را به فردا بیفکنی. مبادا بگویی از فردا یا از پس فردا شروع میکنم.بدان این ندای شیطان است. از هم اکنون شروع کن. هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
فقيه عارف حضرت آيةالله سعادت‌پرور تهراني(ره): ما هر روز پرده‌اي روي پرده‌هاي غفلت قبلي مي‌آوريم و مرتب وابستگي جديدي به وابستگي‌هاي قبلي‌مان اضافه مي‌كنيم مال و مقام و چيزهاي ديگر، هر كدام زنجيري است كه به روح‌مان مي‌بنديم؛ آن‌وقت، هنگامي كه ملك‌الموت مي‌آيد و مي‌خواهد چيزهايي را كه ما 60 يا 70 سال برگردن بسته‌ايم در يك لحظه قطع كند، براي‌مان دشوار است . ✍️منبع: يک قدم تا پرواز خدا https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
نکاتی از مواعظ استاد «مراقبت از نور فطرت» یکم؛ گناهان هر شخص متناسب با جهان‌بینی و درک آن از توحید است. برخی، گناهان یقینی (مثل خوردن مشروب و زنا) مرتکب می‌شوند؛ گناهان برخی نیز این است که نمی‌توانند حقانیت طرف مقابل خود را بپذیرند؛ حتی اگر خود باطل بگویند! حتی برخی لطیف‌ترند؛ گناه اینان آن است که مثلاً در مجادله‌ای که حق در آن با ایشان است، برای اتمام مجادله و بگومگو‌ها، کوتاه نیامده و بر خطای دیگری چشم نمی‌پوشند. (البته این یک ضابطه کلی نیست؛ بلکه در مواقعی مطرح می‌شود که طرف مقابل در نزاع، همسر، والدین، فرزند، اهل خانواده و بستگان، دوست، همسایه، همکار و ... است. اما در تقابل با دشمن دین، باید با همه وجود برای دفاع از حق و اثبات آن پایدار بود). این ظرافت‌ها و ریزبینی‌ها نیز برای جویندگان علم نیز متفاوت است؛ گناه آنان این است که رنج تحصیل، تدریس و تبلیغ را برای رسیدن به آوازه و دیگر منافع مادی به جان بخرند. دوم؛ اگر انسان هنوز به عصمت اکتسابی (از مراتب عالی توحیدی) نرسیده است، باید در درون خود این واقعیت را بپذیرد که در هر روز از عمر سپری ‌ده، امکان خطاکاری را داشته است. حتی اگر گناهِ قطعیِ شرعی نبوده باشد. باید این خطاهای پنهان را در محاسبه‌ها جست‌وجو، پیدا و برای آن استغفار کرد. سوم؛ محاسبه‌گری اعمال باعث ایجاد حال ندامت و پشیمانی دل می‌شود. حال پشیمانی هم از خاموش شدن نور نفْس لَوّامه (وجدانِ ملامت‌گر) جلوگیری می‌کند. چهارم؛ غفلت از محاسبه، سبب غفلت از مراقبه و پرهیزکاری از گناهان می‌شود؛ در نتیجه نفس لَوّامه نیز کم‌فروغ می‌گردد. در این حالت، انسان به خطا، گناه و بدی بی‌اعتنا شده و حتی گاه با طلب‌کاری از خداوند خطاهای خود را توجیه می‌کند. پنجم؛ نور فطرت در چنین شخصیتی، خاموش و در حجاب‌های تاریک و شدید پنهان می‌گردد. دیگر هیچ نوری از چنین فطرت خاموش‌شده‌ای که در هنگامه سختی‌ها و ابتلائات باید فریادرسی کند، در دل نمی‌تابد. ششم؛ این‌چنین، باید از نور ایمان فطری که هر انسانی از آن برخوردار است، مراقبت کرد. https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
1_1279653826.mp3
3.08M
🔸 سہ‌موعظہ‌مرحوم‌آیت‌الله‌خوانسارے 🔹آیت الله مجتهدی ره https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
آیت الله حائری شیرازی ره: ، روزی را کم می‌کند لذا خداوند به ما یاد داده است که استغفار کنید تا باران برای شما بفرستیم: (اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا) . ممکن است این سؤال برای شما پیش آید که چطور آنها که نه اهل نماز و نه اهل عبادت هستند، باران مفصل و مرتب دارند، اما ما که اهل نمازیم و به خدا اعتقاد داریم، با یک گناه یا چند گناه گرفتار کم‌بارانی می‌شویم؟ ✅علتش آن است که بین شما و خداوند متعال برقرار است. شما در حوزۀ تربیتی خدایید، و کسانی که در حوزۀ تربیتی خداوند قرار دارند، و دارند. رفتار خدا با کسانی که از حوزۀ تربیتی خارج شده و به خود واگذار شده‌اند، به‌گونه‌ای دیگر است. ✅بچه‌ای که مدرسه می‌رود با بچه‌ای که کوچه‌نشین است و سرپرستی ندارد، فرق می‌کند. کسی از نمی‌پرسد که مشق و تکلیف تو چطور شد؛ اما بچۀ پدردار، وقتی تکالیفش را انجام ندهد، پدر پول‌توجیبی‌اش را کم یا قطع می‌کند. شما ولگردهای عالَم و به‌خودرهاشدگان نیستید! شما در نعمتِ تربیت دین و قرآن هستید و هر کار شما زیر نظر خدا و اهل‌بیت است. امام زمان (ع) اعمال و رفتار ما را هفته‌ای دو بار مرور می‌کنند. 💠شما چنین وضعی دارید. وقتی‌که می‌دهید، خداوند بر باران شما می‌افزاید، و سیل و آفت را برمی‌گرداند. https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
✨﷽✨ 🌼غافلانِ از گذر عمــر زيــانكارانند ⇩ " اَلْمَغْبُونُ مَنْ غَبَنَ عُمْرَهُ سٰاعَةً بَعْدَ سٰاعَةٍ " ✍ مغبون كسى است كه ساعت به ساعت از عمرش مى گذرد و او هيچ استفاده اى نمى كند و زيان مى كند . عمر خود را به دور هم نشستن و گفتن حرف هاى متفرقه مى گذارند . اگر طلبه است ، مباحثه نمى كند ، اگر غير طلبه است ، عمرش را ضايع مى كند . چه قدر در شبانه روز ساعت هاى عمر ما از بين مى رود. يكـ روز ( حاج ميرزا على محدث زاده ) در شبستان راجع به زيان عمر صحبت مى كردند و مى گفتند كه خيلى از عمرهاى ما تلف مى شود ،ايشان فرمودند: يكى از اروپاييان كتابى نوشته كه ترجمه نام آن كتاب به زبان فارسى مى شود : ( يكـ دقيـقه قبل از غذا ) بعد در توضيح اينكه چرا نام اين كتاب را گذاشته "يكـ دقيـقه قبل از غـذا " گفته : من مى خواستم كتابى بنويسم ، ولى با اين حال وقت نداشتم و تمامى شب و روزم مستغرق بودم. روزى به طور ناگهانى به ذهنم رسيد كه من زمانى كه سر سفره مى نشينم تا وقتى كه همسرم غذا را بياورد ، يكـ دقيقه بيكار هستم ، خوب است كه در همين يكـ دقيقه دو سه خط كتاب را بنويسم . بعد از آن روزى دو سه خط از كتابم را نوشتم و تمام شد. ببينيد اين اروپايى حتى از يكـ دقيقه عمرش هم استفاده كرده و كتابى نوشته است .حالا ما چه طور عمرمان را تلف مى كنيم . ما نمى توانيم اين كارها را بكنيم؟ نمى توانيم يكـ حديث پاكنويس كنيم ؟ تا سفره انداخته مى شود يكـ حديث براى خواهر يا برادرمان بگوييم ؟ يكـ مسئله شرعى يادشان بدهيم ؟ حمد و سوره ى خواهرمان را بپرسيم ؟ كارى كنيم كه عمرمان تلف نشود؟ 📚"از بیانات آیت الله (ره) ✨﷽✨ 🌼آیت الله بهجت در رابطه با بهره برداری از سرمایه عمر" می فرمایند: ✍همه ما در این زمینه گرفتار تضییع عمر هستیم. منتها مراتب‌مان فرق می‌کند. یکی تضییع عمرش بیشتر است. یکی با سرگرم شدن به حرام عمرش را ضایع می‌کند. یکی نه با اشتغال به مکروهات عمرش را تباه می‌کند. یکی با اشتغال به مباحات بما هو مباح بدون توجه به هدف غایی خلقت و جهات اخروی عمرش را ضایع می‌کند. هر کسی در یک حدی. ایشان توجه دادند که از این عمر باید استفاده کنیم و قدر فرصت‌ها را باید بدانیم. یعنی این فرصت چند روزه دنیا باید تامین کننده ابد ما باشد. یعنی هر رفتاری، گفتاری، کرداری از ما صدور و بروز می‌کند، ببینیم این نسبت به عالم آخرت ما چه تاثیری دارد؟ جهت اخروی این را ببینیم. جهت معنوی این را ملاحظه کنیم. ایشان می‌فرماید:   "مثل ما، مثل پول‌داران است. بعضی پول را ذخیره می‌کنند و به کار نمی‌زنند. [پول هست و هیچ تجارتی با آن انجام نمی‌دهند. این‌جا پول وقتی یک گوش‌های است منفعت نمی‌برد اما پول سر جای خود است. عمر این گونه نیست. عمر را نمی‌شود در یک جا ذخیره کرد. امروز که فرض کنید که ششم یا هفتم شهریور است دیگر این برگه تقویم باطل شد تمام شد. نمی‌شود این‌ها را ذخیره کرد. پول را می‌شود ذخیره کرد اما عمر را نمی‌شود.] و بعضی با آن تجارت می‌کنند وبه کار می‌بندند. [این جهتش برای ما مهم است که این عمر را باید بیاوریم در این بازار دنیا، درست با آن تجارت کنیم] بنابراین روز به روز بر سرمایه‌های آن‌ها افزوده می‌شود [یعنی ده هزار تومان دارد، می‌آورد در بازار می‌کند بیست هزار تومان. ما باید عمر را در این بازار دنیا، در این تجارت خانه دنیا بیاوریم وسط کار و سود ببریم از این کار. یک روز بدهیم اما بی نهایت از نعم اخروی برای خود توشه برداریم. این می‌شود سود بردن. شصت سال بدهیم ابد آبادی داشته باشیم] بنابراین روز به روز بر سرمایه‌های آن‌ها افزوده می‌شود. ولی آنان که به کار نمی‌بندند آن‌قدر از آن مصرف می‌کنند تا این‌که سرمایه تمام می‌شود. این عمر و سرمایه که خداوند به ما عنایت فرموده هر چه هست، بعضی از ما از آن استفاده می‌کنیم و بعضی استفاده نمی‌کنیم. بلکه گاهی به آن اعتنایی نداریم تا آن‌که از دست ما برود."   این دیگر آفت فراگیر است. وقتی از دست ما رفت، وقتی در دامن مرگ قرار بگیریم، می‌گوییم: "رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً" خدایا من را برگردان یک کار خوب آن‌جام دهم. خطاب می‌آید "کَلاَّ" دیگر راه برگشتی نیست. همین مرحوم آقای بهجت مثل خود شما مثل من و شما بوده. امام راحل مثل من و شما بوده. منتها این‌ها درست در مسیر تربیت دینی قرار گرفتند، از همه فرصت‌های زندگی استفاده کردند، هم از جهت علمی و هم از جهت معنوی بار خود را بستند. تا جایی که شدند "امام متقین" نه فقط انسان با تقوا. امام متقین شدند یعنی متقین به این‌ها اقتدا کردند. این راه رفتنی است. دست یافتنی است. اما شرطش این است.    بعد بعضی‌ها می‌گویند: "آقا چه دعایی بخوانیم؟" نه. مهم این است که انسان اراده داشته باشد. این‌ها را به کار ببندد. این بیان مرحوم آیت الله بهجت را بشنود و فرصت‌ها را غنیمت بشمرد و نگذارد از دست برود و زندگی خود را بر ای
ن محور ببندد. نشست و برخاست زیاد با رفیق، معاشرت‌های زیاد با دوستان، این طرف آن طرف رفتن، گعده‌ها تشکیل دادن، مطرح کردن حرف‌های تکراری که نفعی ندارد، این‌ها فرصت سوزی است. تا چه رسد به امر حرام و غیبت و چیزهای دیگر! این هم کلام بیست و یکم ایشان.  https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
_*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ*_ ♦️ *تاثیر همنشین خوب و بد در روحیه و اخلاق انسان* امام جواد علیه السلام فرمودند: فَسادُ الأخلاقِ بِمُعاشَرَةِ السُّفَهاء، وَ صَلاحُ الأخلاقِ بِمُنافَسَةِ العُقَلاء؛ *تباهی اخلاق‌، به سبب معاشرت با سفیهان (نابخردان و تهی مغزها) است، و بهبود اخلاق به سبب همنشینی و انس با خردمندان است* . کشف الغمّه، ج2، ‌ص349 *شرح حدیث:* *روح و اخلاق انسان، رنگ پذیر است.* اگر حضور در مکان *متعفّن* ، ‌ما را *بدبو* می کند، حضور در *گلستان* و فضای معطّر هم ما را *خوشبو* می سازد. همچنان که از محیط پیرامون خود و اشیای آن *رنگ و تأثیر* می پذیریم، *خلق* و *خوی* *نیک* و *بد* دیگران هم در ما *اثر* می گذارد. این که گفته اند: تو اول بگو با کیان *زیستی*  پس آنگه بگویم که تو *کیستی* به یک *حقیقت جاودان* و فراگیر اشاره دارد. *همنشینی با افراد بی خرد و جاهل و نادان، ‌انسان را در سطح فکر، طرز گفتار، شیوه ی رفتار، نوع زندگی و ارتباط با مردم، با آنان هماهنگ می سازد. انس و همنشینی با عاقلان نیز، ‌رفتار و گفتار انسان را متین و سنگین می کند* . *همچنان که افراد علاقمند به سلامت و تندرستی، مراقب غذا و هوا و تنفّس و بدن خویش هستند، علاقه مندان به «سلامت روح»، «صلاح اخلاق» هم برای معاشرتهای خود حد و حریمی قایلند و با هر کس رفیق نمی شوند و با هر گروه، مجالست نمی کنند.هم باید نسبت به «دایره ی همنشینان خود» دقت و مراقبت داشت و هم نسبت به دوستان و رفقای فرزندان، حساسیّت نشان داد و بر آن نظارت نمود، ‌زیرا تغییر رفتار و گرایش به مفاسد و ضعیف شدن ایمان و اخلاق فرزندان، گاهی در اثر دوستان ناباب است*. منبع: کتاب حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، حجت الاسلام جواد محدثی. ☀️ اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن ☀️اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِالْقُرآن ☀️اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن ☀️اَالّلهمَ اشفِ کلَ مَریض ☀️اَللهُم عَجِّل لِوَلِیک الفَرَج بِالقُرآن ☀️اَللّهُمَ نَوِّر ظاهِرِنا بِطاعَتِک ☀️وَ باطِنَنا بِمَعرِفَتِک ☀️وَ قُلوُبَنا بِمُحَبّتِک ☀️وَ اَرواحَنا بِمُشاهَدَتِک 🌷 *تعجیل در فرج و سلامتی امام زمان صلوات*🌷 *🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌷*
💠 برای رهایی از وسوسه های فکری ✍ پیامبر خدا (ص) فرمودند: شیطان می بیند از راه عمل نمی تواند شما را فریب دهد، از راه افکار پراکنده می آید تا شما را به لغزش وا دارد و تعادلتان را به هم بزند. بعد فرمودند: هرگاه این افکار آمد، خدا را یاد کنید. در روایات آمده است که هر وقت این افکار آمد بگویید: «لا إله إلا الله» یا «آمنّا بالله و رسوله ولا حول ولا قوّة الا بالله» همین که شما نترسید و اعتنا نکنید و کارتان را ادامه دهید و بدانید این‌ها گناه نیست، شیطان دیگر این وسوسه ها را نخواهد کرد. در روایت آمده است: شیطان وقتی چند بار بی محلی ببیند بر نمی گردد. این خاصیت موجودات متكبر است. پس خلاصه این که: اولا، این افکار گناه نیست، از این جهت نترسیم ثانيا، هر وقت آمد به کارمان ادامه دهیم و توجهی نکنیم. ثالثا، ذکر «لا إله إلا الله» یا «آمنا بالله و رسوله ولا حول ولا قوة الا بالله» یا «لا حول ولا قوة الا بالله» بگوییم. خصوصا اگر بتوانیم، یک تغییر حالتی هم بدهیم. ان شاء الله پس از یک مدتی به مرور از بین می رود. 📚 قیامت و حشر ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
🔴 افکار پراکنده و وسوسه های شیطانی ✍ اولا این فکرهای پراکنده و خطورات که مثل پارازیت هایی در نماز یا در غیر نماز روی ذهن ما می آید، و حالت یک وسواس فکری را پیدا کرده، مطمئنا گناه نیست و مؤاخذه ای ندارد؛ چرا که اینها اختیاری نیست، بلکه بی اختیار می آید. حدیث رفع که در کتب روایی ما مکرر نقل شده است، مؤاخذه بر این خطورات را نفی کرده است. چنان که پیامبر (ص) فرمود: نُه چیز از امت من برداشته شده و مؤاخذه و مجازات و عقابی ندارد، یکی از آن نه چیز همین وسوسه هایی است که در مورد آفرینش در فکر و ذهن برخی ناخودآگاه می آید.» مکرر می آمدند از پیامبر (ص) و ائمه (ع) همین را می پرسیدند که این افکار به ذهن ما می آید. هلاک شدیم، بیچاره شدیم، آیا به کفر افتاده ایم؟ پیامبر (ص) می فرمود: همین که شما بی تفاوت نیستید، همین که ترسیدید نکند اینها به ایمانت ضرر برساند و روز قیامت خدا این ها را حساب کند، همين‌ها نشانه ایمان و اعتقادات شماست. در جلد دوم «کافی» بابی به نام باب وسوسه و حديث نفس گشوده شده و چندین روایت در آنجا نقل شده است. 📚 قیامت و حشر ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
آيت الله ناصري: یکی از اولیاء الهی بود به نام مرحوم حاج مؤمن که استاد آیت الله دستغیب رحمت الله علیه بود.، ايشان برای بنده نقل کرد: من خدمت یکی از اولیای الهی رسیدم. دستوری به من داد و گفت که مثلاً فلان جا غذا نخور. من هم گفتم چشم. داستانش خیلی مفصل است. مي‌گفت: ما با آن شخص که گفته شده بود در خانه‌اش غذا نخورم، مرتبط بودیم. یک روز در خانه ایشان نماز را که خواندیم، سفره انداختند و من خجالت کشیدم بلند بشوم. گفت: «بنشین ناهار بخور». گفتم: «آقا! من معذورم». گفت: «نه؛ بنشین ناهار بخور». حاج مؤمن مي‌گفت: «غذا را کشیدیم و من دو سه تا لقمه خوردم». یک دفعه دیدم آن ولي الهي پیدایش شد. اشاره کرد گفت: «بلند شو بیا». بلند شدم رفتم. گفت: «چرا از این غذا خوردی؟» گفتم: «من خجالت کشیدم. برایم کشیدند و کاسه گذاشتند و نتوانستم نخورم». گفت: «خوب، حالا اگر مي‌توانی، برو بخور». آمدم نشستم. دیدم تمامش چرک و خون است، خدا شاهد است. گفت: از بوي تعفن غذا حالم خراب شد. نگاه کردم دیدم آن‌ها همه دارند مي‌خورند؛ اما دارند چرک و خون مي‌خورند. حالم به هم خورد و بلند شدم. (بعضي از غذا‌ها حقیقتش این است.) نمی دانیم چیست. انسان مقداری برای به دست آوردن غذای حلال و پاک سعی و کوشش بکند. غذا، در فرزندان ما، در عبادات ما آثاری دارد. در روایت دارد کسی که یک لقمه حرام بخورد، تا (چهل روز دعاهايش مستجاب نمي‌شود). https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2