📢 تفاوت سیره اهل بیت علیهم السلام و سیره صوفیه لعنة الله علیهم، در بحث عزای امام حسین علیه السلام
▪️قال الرضا علیه السلام: كان أبي (صلوات الله عليه) إذا دخل شهر المحرم لا يرى ضاحكا، وكانت الكآبة تغلب عليه حتى يمضي منه عشرة أيام، فإذا كان يوم العاشر كان ذلك اليوم يوم مصيبته وحزنه وبكائه، ويقول: هو اليوم الذي قتل فيه الحسين (صلوات الله عليه)
✍🏻 امام رضا علیه السلام فرمودند: زمانی که ماه محرم فرا میرسید، پدرم خندان دیده نمیشد و پیوسته گریان بود تا این که ده روز از محرم میگذشت. و وقتی روز دهم فرا میرسید آن روز، روز غم و مصیبت و گریه ایشان بود و پیوسته میفرمودند: امروز روزی است که حسین علیه السلام در آن به قتل رسیده است.
📜 الأمالی، صدوق ره، مجلس ۲۷، ص ۱۹۱
❌ اما سیره #مولوی و عرفا و صوفیه:
مولوی روز عاشورا وقتی گذرش بر اهل حلب افتاد، دید غوغای عزا و گریه و ناله بر پاست. گفت من غریبم بگویید اینجا چه خبر است؟ گفتند مگر تو شیعه نیستی؟ امروز عاشورا و روز شهادت حسین بن علی «علیهم السلام» است. سپس او زبان به طعن آنان میگشاید که چقدر شما جاهلید. حسین بن علی بخدا رسیده است و شما بر او عزادارید؟ باید خوشحال باشید نه عزادار. و شیعیان را بخاطر عزاداری در عاشورا جاهل مینامد:
روز عاشورا همه اهل حلب
باب انطاکیه اندر تا به شب
گرد آید مرد و زن جمعی عظیم
ماتم آن خاندان دارد مقیم
ناله و نوحه کنند اندر بکا
شیعه عاشورا برای کربلا
بشمرند آن ظلمها و امتحان
کز یزید و شمر دید آن خاندان
نعرههاشان میرود در ویل و وشت
پر همیگردد همه صحرا و دشت
یک غریبی شاعری از ره رسید
روز عاشورا و آن افغان شنید.
و در ادامه:
گفت آری لیک کو دور یزید
کی بدست این غم چه دیر اینجا رسید
چشم کوران آن خسارت را بدید
گوش کران آن حکایت را شنید
خفته بودستید تا اکنون شما
که کنون جامه دریدیت از عزا
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
زانک بد مرگیست این خواب گران
روح سلطانی ز زندانی بجست
جامه چه درانیم و چون خاییم دست
چونک ایشان خسرو دین بودهاند
وقت شادی شد چو بشکستند بند
...تا آخر شعر.
📙مثنوی دفتر ششم
@tazvir2
❌به گفته یکی از مسئولان شهر قونیه که مقبره #مولوی در آنجاست، «مثنوی در حال حاضر به ۲۳ زبان دنیا ترجمه شده است و هدف نهایی، برگرداندن آن به ۵۰ زبان دنیاست!»
👈 آیا چنین تلاشی برای کُتب آسمانی شده است؟ متأسفانه اقطاب تصوف، در میان مردم جایگاهی والاتر از پیامبران دارند. صوفیه این ادعا را در بحث ولایت، به صراحت مطرح کرده است❗
@tazvir2
📢 هفت هزار امضا، برای حذف «دی کاپریو» از نقش #مولوی
👈 اصل درخواست از تهیه کنندگان فیلم زندگینامه مولوی، چشم پوشی از «لئوناردو دی کاپریو» برای ایفای نقش مولوی است. امضا کنندگانِ این دادخواست، از تهیه کنندگان تقاضا کردهاند با انتخاب بازیگری از خاورمیانه از «بازنویسی و تحریف تاریخ» درباره مولوی خودداری کنند. گفتنی است که ترکیه نیز به هالیوود، قول همکاری کامل در پروژه بزرگ فیلم «رومی آتش عشق» زندگینامه مولوی داده است.
@tazvir2
👈 یکی از کسانی که #مولوی را عارفی کامل و دارای مقامات والا دانسته، جناب استاد مطهری بوده است. نام مولوی حدود ۵۷۰ بار در مجموعه آثار ایشان آمده است و ایشان به مناسبت های فراوان به کلمات و سخنان مولوی تمسک کرده اند. هرچند در گوشه و کنار طعنهایی هم دارند، اما ایشان در بخشی از آثارشان نوشته است: «مولوی گفته مبادا هر حرفی را که از عارف میشنوی بر ظاهرش حمل کنی، زیرا عارفان مرغ حق هستند. تشبیه خوبی نیز کرده است»
📚 مجموعه آثار، جلد ۲۳، عرفان حافظ، ص ۳۵۶
❌ضمن رعایت شهرت جناب استاد، حقیر معتقدم این نوع نگرش (عدم حمل کلام بر ظاهر کلام) درباره کفریات و شطحیات اقطاب تصوف، قدری ناعادلانه است. زیرا این نگرش، راه توجیه را برای تمام دشمنان تشیع و سران کُفار و ملحدین باز میکند. ضمن اینکه سیره رسول خدا و أئمه اطهار علیهم السلام در گفتار، اینگونه نبوده است.
@tazvir2
👈 یکی دیگر از کسانی که #مولوی را عارفی والا مقام میدانسته، جناب سید محمد حسین #طهرانی است. تا جایی که میگوید: «عرفان #حافظ و #مولوی مُخِ اسلام است» و در ادامه مینویسد: «صد حیف و افسوس که ما قدر و قیمت اینان را ندانستیم. معانی اشعارشان را به امور مبتذل حمل کردیم که این عمل، نشانه جمود و تحجر است. اما خارجیها آمدند و شرحها بر اشعار آنها زدند و آنان را متعلق بخود دانستند»
📗روح مجرد، ص ۵۱۸
❌انصافا، مولوی را مُخ اسلام دانستن، ظلم و هتک حرمتی بس عظیم به ساحت مقدس رسول اکرم و اوصیای ایشان سلام الله علیهم میباشد. آیا معارف وحیانی مُخ اسلام است یا اشعار یک شاعری که صلح کل بود و تمام مذاهب و مکاتب را مقدس و محترم میدانست؟! ضمنا حمل اشعار مبتذل مولوی به چیز دیگری غیر ممکن است. ایشان توقع داشته اشعاری را که اشاره صریح به آلت تناسلی زن و مرد و امور جنسی دارد به چه چیزی حمل و تعبیر کنیم؟ آیا میشود مولوی بگوید.... «آلت تناسلی» و ما بگوییم منظورش مثلا کتاب بوده؟ این توقع عجیب و مضحک است.
@tazvir2
#صوفیه_نوظهور_نیست
🔍 بررسی شخصیت #مولوی صاحب کتاب مثنوی 3⃣
❌ مبالغه و تقدس تراشی برای مثنوی.
👈 مولوی چنان برای کتاب خود تقدس و ارزش قائل است، که صراحتا تعریفی عصمت آمیز از آن ارائه میدهد.
وی مثنوی را:
♨️«اصول اصول اصول دین و فقه الله الاکبر و شرع الله الازهر و برهان الله الاظهر»♨️
میداند! عنوانهای بلند و مقدسی که فقط شایسته کتب آسمانی و سخنان معصومین علیهماالسلام است.
البته وی به همین مقدار کفایت نکرده است. بلکه گامی فراتر نهاده و مدعی میشود که مثنوی حقِ محض است و هیچ باطلی در آن راه ندارد و آیه
♨️«لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه» و همچنین آیه «لا یمسه الا المطهرون» ♨️
را در وصف کتاب خود میگوید. لذا کتاب خود را در کنار کتب آسمانی میآورد و آن را از هر باطل و لغزشی منزه میداند!
💢 در کتاب مناقب العارفین که شرح حال مولوی و همفکران اوست و توسط یکی از مریدان و نزدیک به زمان حیات او نوشته شده، در این زمینه داستانی عجیب و تأسف باری نقل شده است:
«روزی سلطان ولد فرزند مولوی گفت: یکی از یاران به حضرتِ پدرم شکایتی کرد که دانشمندان با من بحث کردند که مثنوی را چرا «قرآن» گویند؟ من در جوابش گفتم که مثنوی تفسیر قرآن است. پدرم لحظه ای خاموش شد و سپس فرمود: ای سگ، ای خر، ای غرخواهر (دشنامی ناموسی)، چرا مثنوی قرآن نباشد حال آنکه در ظروفِ حروفِ انبیاء و اولیاء جز اسرار الهی مندرج نیست و کلام خدا از دل پاک ایشان بر زبانشان روان است. خواه سریانی باشد، خواه عربی، خواه سبع المثانی خواه عبری»😱⁉️‼️
📗 مناقب العارفین، ص ۲۹۱
✅ همانطور که مشاهده کردید، مولوی خود را همپای انبیاء و حامل اسرار الهی میداند و کتابش را نیز شامل علوم و اسرار الهی میداند.
این در حالی است که مثنوی شامل دهها حدیث تحریف شده و جعلی میباشد (که دکتر زرین کوب در کتاب «سِرِ نی» تعدادی از این احادیث و مطالب بی پایه را ذکر کرده که ما نیز بخشی از آن را خواهیم آورد) و نیز شامل تجلیل از صحابه معلوم الحال و داستانهای دروغ و بی اعتبار درباره سران تصوف است.
شاید برخی با سخنان مولوی و همسان کردن مثنوی با قرآن متعجب شوند. اما این امر در میان صوفیه رایج و طبیعی است. زیرا آنان معتقدند که سالک پس از طی مراحلی، آنقدر بالا میرود که فنای فی الله میشود و خدا در آن حلول میکند و هرچه میگوید سخن خداست! بنابراین سخن و اراده و اعمال او همه از ناحیه خداست (العیاذبالله).
لذا مدعی هستند که خطا و اشتباه در مرشد و پیر طریقت راه ندارد. مولوی در دفتر پنجم مثنوی میگوید:
کان دعای شیخ نِی چون هر دعاست
فانیست و گفتِ او گفت خداست.
همچنین مولوی برای اینکه مریدان و شنوندگانش او را متهم به کفر و یاوه گویی نکنند، حالاتی از سران اقطاب تصوف پیش از خودش را ذکر میکند، تا هم زمینه ای برای پذیرش مخاطب باشد و هم نگویند مولوی اولین نفری ست که این مطالب را گفته است.
لذا ادعا میکند که بر #بایزید بسطامی وحی نازل میشده و بر لوح محفوظ و تولد #ابوالحسن_خرقانی آگاهی داشته است و میگوید اینکه صوفیان وحی الهی را وحی دل مینامیده اند، بخاطر تقیه از عوام بوده، وگرنه این نیز همان وحی واقعی و دور از خطا بوده است:
از پس آن سالها آمد پدید
بوالحسن بعد وفات بایزید
جملهٔ خوهای او ز امساک وجود
آنچنان آمد که آن شه گفته بود
لوح محفوظ است او را پیشوا
از چه محفوظ است محفوظ از خطا
نی نجوم است نه رَمْلست و نه خواب
وحی حق الله اعلم بالصواب
از پیِ روپوش عامه در بیان
وحی دل گویند او را صوفیان.
📙 مثنوی، دفتر چهارم، بخش ۶۹
⏭ ادامه دارد...
@tazvir2
👈 پسر سید علی #قاضی میگه:
پدرم اواخر عمر بیماری عطش داشت و دائم شعر #مولوی را زمزمه میکرد:
«گفت من مستسقیم آبم کشد
گرچه میدانم که هم آبم کشد.»
همچنین پدرم چند باری به قونیه (محل دفن مولوی) سفر کرد و از آنجا بیشتر با مثنوی آشنا شد. چون ایشان خیلی به مثنوی علاقه داشت. 🤔
📓 عطش، بخش مصاحبات.
❌ بیماری عطش در بین صوفیان و عارفان، غالبا به دلیل یک نوع ریاضت هست که سر جاش مفصل توضیح میدیم. انشاءالله
@tazvir2