eitaa logo
کانال رسمی سازمان دارالقرآن الکریم
17.7هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
46 فایل
کانال رسمی و اطلاع رسانی سازمان دارالقرآن الکریم پایگاه اطلاع رسانی: www.telavat.ir شماره تماس سازمان: ۰۲۱۶۶۹۵۶۱۱۰ آدرس: تهران.خیابان حافظ.پایین تر از طالقانی.خیابان رشت.شماره ۳۹
مشاهده در ایتا
دانلود
⏮سوره بقره آيه 37 (بسم الله الرحمن الرحیم) ⤵️فَتَلَقَّى ءَادَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيم ُ 🔷ترجمه ⤵️پس آدم از سوى پروردگارش كلماتى دریافت نمود، (وبا آن كلمات توبه كرد،) پس خداوند لطف خود را بر او بازگرداند. همانا او توبه پذیر مهربان است. ┅════🌦✼✼🌦════┅ 🔷نکته ها ⤵️چون آدم از غذایى كه نباید بخورد، چشید و از آن همه نعمت و رفاه محروم شد، متوجّه اشتباه خود گردید. او در اثر پشیمانى و ندامت، كلماتى را از خداوند دریافت كرد و به وسیله ى آن كلمات، توبه نمود. 💠طبق آنچه از روایات شیعه وسنى استفاده مى شود، مراد از كلماتى كه آدم به وسیله ى آن توبه نمود، توسّل به بهترین خلق خدا یعنى حضرت محمّد و اهلبیت او علیه وعلیهم السلام است. 📖چنانكه در تفسیر درّالمنثور از ابن عباس نقل شده است كه آدم براى پذیرش توبه اش، خداوند را به این نامها قسم داد: 🌺«بحّق محمّد وعلىّ و فاطمة و الحسن و الحسین» 💠 البتّه برخى معتقدند، مراد از كلمات، همان جمله اى است كه در سوره ى اعراف آمده است: 🌺«ربّنا ظلمنا أنفسنا و ان لم تغفر لنا و ترحمنا لنكوننّ من الخاسرین» 😭خدایا! ما به خود ستم كرده ایم و اگر تو ما را نیامرزى و مورد رحمت قرار ندهى، حتماً از زیانكاران خواهیم بود. 😭 توبه، به معنى بازگشت است. اگر توبه را به خدا نسبت دهیم، به معنى بازگشت لطف و رحمت او بر بنده ى خلافكار و پشیمان است؛ »هو التوّاب« و اگر آنرا به بنده نسبت دهیم به معنى بازگشت انسان خطاكار به سوى خداوند است. »فتاب علیه« ┅════🌦✼✼🌦════┅ 🔷پيام ها ⚡️📨 1-🌱 همچنان كه توفیق توبه از خداست، باید چگونگى و راه توبه را نیز از خداوند دریافت كنیم. «من ربّه كلمات» 2-🌱 قبول توبه و ارائه ى راه آن، از شئون تربیت و ربوبیّت اوست. «من ربّه» 3-🌱این همه لطف و قبول توبه، تنها كار خداست. «هو» 4- 🌱اگر توبه واقعى باشد، خداوند آن را مى پذیرد. «هو التّواب» 5 -🌱 اگر توبه را شكستیم، باز هم خداوند توبه را مى پذیرد. «هو التوّاب» 6-🌱 عذرپذیرى خداوند همراه با رحمت است، نه عتاب وسرزنش. «التّواب الرّحیم» ✅ @telaavat 👆👆👆
9.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 شرح خطبه غدیر🍃 🔹حجت الاسلام #مهدوی_ارفع ♦️قسمت سوم 📣 مبلغ #غدیر باشیم❗️ 🍃🌺🍃 @telaavat
📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖 📖✂️ برشی از یک کتاب رهبری اُمت (امامت) متعهد نیست که همچون رئیس جمهور آمریکا ، یا مسئول برنامه شما و رادیو ، مطابق ذوق و پسند و سلیقه مشتری ها عمل کند ؛ و تعهد که خوشی و شادی و برخورداری(در حد اعلا) به افراد جامعه اش ببخشد ، بلکه می خواهد و متعهد است که در مستقیم ترین راه ها ، با بیشترین سرعت و صحیح ترین حرکت ، جامعه را به سوی رهبری کند ، حتی اگر این تکامل به قیمتِ رنج افراد باشد ؛ البته رنجی که اکثریت ، آگاهانه پذیرفته اند نه که بر آنها تحمیل کرده باشند . بدین ترتیب ، عبارت می شود از رسالت سنگین رهبری و راندن جامعه و فرد از به سوی ، به هر قیمت ممکن ، اما نه به ، بلکه بر اساس که امام نیز بیشتر از هر فردی تابع آن است و در برابرش مسئول ! و از همین جاست که از جدا می شود و رهبری فکریِ انقلابی با رهبریِ فردیِ استبدادی تضاد می یابد . 📚 علی ، علی شریعتی ، ص ۴۶۳ @telaavat 👆👆👆
9.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 #مناسبتی_درک_نشده 🔸 قسمت سوم 🍃💠 چه تناسبی بین امام زمان و ظهور آن حضرت و عید غدیر وجود دارد 💠 گوش دادن به این فایل ترک نشود 👌 @telaavat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸کلام امیر ✨وَاحْذَرْ صَحَابَةَ مَنْ يَفِيلُ رَأْيُهُ وَيُنْکَرُ عَمَلُهُ فَإِنَّ الصَّاحِبَ مُعْتَبَرٌ بِصَاحِبِه✨ 💠از همنشينى با کسى که فکرش ضعيف و عملش زشت است بپرهيز، زيرا معيار سنجش شخصيت هر کس، يارانش هستند. 📚نهج البلاعه.نامه ۶۹ @telaavat
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران 📖 شماره صفحه: 383 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خدا وقت جنگ مشکلات خانوادگی هیچ رزمنده ای را یادش نیاورد! این یادآوری آدم را بدجوری نگه میدارد، شیطان وارد عمل میشود و آدم را قفل میکند! حرفهای امیر را از یک طرف می شنیدم و از طرف دیگر یاد خانواده ام می افتادم و دست آخر میگفتم: «حالا بذار ببینیم چی پیش میاد؟» غروب بود که داخل کانال باز همان والور را روشن کردیم. قرار بود بین ساعت نُه تا ده شب حرکت کنیم اما از هر طرف صدا میشنیدم: «آماده باشین... آماده باشین» امیر کنارم بود. گفتم: «من میخوابم. وقت حرکت که رسید بیدارم کن.» «باشه» امیر را شنیدم و کنار والور مچاله شدم. کمتر از یک ساعت خوابیدم اما وقتی بیدار شدم دلم بدجوری میتپید؛ خواب دیدم امیر آن شب شهید می شود. جایی شهید میشود که امکان آوردن پیکرش هم نیست. دهانم خشک شده بود و قلبم تندتر میزد. نگاهم روی امیر ماند اما به او نگفتم چه خوابی دیده ام. اصلاً دلم نمی آمد حرف شهادت امیر را بزنم چه رسد به اینکه فکرش را بکنم. پشیمان از این خواب کوتاه، آماده حرکت شدم. ـ بلندشید... بیاین جلو! بچه ها ستونی را تشکیل داده و در حال حرکت به سمت نوک بودند. دقایقی بعد به جایی رسیدیم که لودرها در حال زدن خاکریز بودند. دکلهای بزرگ فشار قوی قبل از هر چیز به چشمم خورد. به محض رسیدن به خط تیرهای برق را نشان گذاشتم. چون به طرف خط عراقیها میرفتیم، می ترسیدم گم بشویم ولی وجود آن تیرهای برق بهترین نشانه برای پیدا کردن مسیر بود. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران 📖 شماره صفحه: 384 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از ابتدای حرکت، عراق با تانکها و توپخانه اش ـ که به همان قسمت نوک مانند آورده بود، منطقه را به شدت میزد ولی ما به این آتش توجهی نداشتیم و جلو میرفتیم. در واقع خوشحال بودیم که فرصت داریم در این عملیات کاری بکنیم و شریک پیروزی شویم. تا آن موقع به جز غواصان خط شکن، بقیه نیروها با مقاومت خاصی از جانب دشمن روبه رو نشده بودند و کار ما در حد پاکسازی بود. دقایقی پشت همان خاکریز بزرگ ماندیم. مثل همیشه امیر کنارم بود. در همان دقایق بود که فهمیدم یکی از اسلحه هایمان را جا گذاشته ایم. یادم نیست اسلحۀ من بود یا امیر، به هر حال دو نفری یک اسلحه داشتیم. بهانه ای دستم افتاد که جلوی امیر را بگیرم. با تحکم به امیر گفتم: «امیر! تو همین جا بمان تا ما برگردیم!» امیر اما مثل اسپند روی آتش بیقرار بود. ـ نه! نه! من باید جلو برم. میخوام تو این عملیات باشم! باید... هر چه میگفت دلم بیشتر شور میزد. از ته دلم میخواستم اتفاقی بیفتد و امیر آن شب جلوتر نرود. اسلحه را بهانه کردم اما اصرار امیر آنقدر زیاد بود که بر من غلبه کرد. همه اش میگفت: «سید! برا من یه اسلحه پیدا کن.» آنقدر خواهش کرد که بالاخره از رو رفتم. طاقت نداشتم حتی اضطراب امیر را ببینم. آنجا امدادگری را دیدم که اسلحه داشت. سراغش رفتم. اخوی! تو امدادگری یا تک تیرانداز! ـ من امدادگرم! ـ پس اسلحه تو بده به من! چند لحظه نگاه کرد و اسلحه اش را داد. ..ادامه دارد...✒️ 👇👇👇 ✅ @telaavat
﷽ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 🖼️️امروز ‌یکشنبه 27مرداد ماه 1398 🌞 اذان صبح: 04:51 ☀️ طلوع آفتاب: 06:24 🌝 اذان ظهر: 13:08 🌑 غروب آفتاب: 19:52 🌖 اذان مغرب: 20:10 🌓 نیمه شب شرعی00:22 @telaavat👈
🌸پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: من و على، پدران اين امّتيم. هر كس ما را بشناسد، خداى عزّوجلّ را شناخته است و هر كس ما را نشناسد، خداى عزّوجلّ را نشناخته است 📚كمال الدين، صفحه261 🆔 @telaavat
⏮سوره بقره آيه 38, 39 (بسم الله الرحمن الرحیم) ↩️قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِيعاً فَإِمَّا يَأتِيَنَّكُم مِّنِّى هُدىً فَمَن تَبِعَ هُدَاىَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بَِايَتِنَآ أُولَئِكَ أَصْحَبُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَلِدوُنَ 👈ترجمه ⤵️گفتیم: همگى از آن (باغ به زمین) فرود آیید، و آنگاه كه هدایتى از طرف من براى شما آمد، پس هر كه از هدایت من پیروى كند، نه برایشان بیمى است و نه غمگین خواهند شد. 🔥و(لى) كسانى كه كافر شدند و آیات ما را تكذیب كردند، آنانند اهل دوزخ كه همیشه در آن خواهند بود. ┅════🌦✼✼🌦════┅ 👈نکته ها 🌸گرچه اعتراف به خطا و توبه ى آدم، سبب شد كه خداوند او را عفو نماید، ولى بعد از توبه بار دیگر به بهشت برنمى گردد. زیرا آثار وضعى لغزش، غیر از عفو الهى است. 🌸 فرمان هبوط در چند آیه ى قبل همراه نوعى قهر بود، ولى در این آیه چون بعد از توبه آدم است به صورت عادّى مطرح شده است. همچنین امیدوار مى كند كه اگر از هدایت الهى پیروى كنند، حزن و اندوهى نخواهند داشت. ┅════🌦✼✼🌦════┅ 👈پيام ها ⚡️📨 1- ✨گاهى یك حركت، دامنه ى تأثیرات خوب وبدش در همه ى عصرها و نسلها گسترده مى شود. «اهبطوا منها جمیعاً» 2-✨ با یك لغزش و خطا، نباید كسى را طرد كرد، زیرا انسان قابل ارشاد و هدایت پذیر است. «یأتینكم منّى هدىً» 3-✨ براى راهنمایى بشر، آمدن انبیا قطعى است. «یأتینّكم» 4-✨ هدایت واقعى تنها از طرف خداست. «منّى هدىً» 5 -✨ امنیّت و آرامش واقعى، در سایه ى پیروى از دین و دستورات خداوند حاصل مى شود. «فمن تبع هداى فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون» ‌🆔 @telaavat 👆👆👆