#صفرنامه
#طریقیت_یا_موضوعیت
#زبان_بی_زبانی
هشت
ما هر چقدر هم که سال به سال زبان عراقی ها را بهتر و بیشتر بفهمیم و یادبگیریم باز هم یک جاهایی هست که گیر می افتیم و منظور هم را متوجه نمی شویم.
فقط خانه ی یک زن و شوهر پیر هست که آنجا هیچ مشکلی از این بابت نیست.
حتی اگر یک کلمه هم عربی بلند نباشی باز هم آنجا به راحتی می توانی حرفت را بزنی و حرفشان را بفهمی.
زن و شوهری که هر دو کر و لال هستند اما زبان اشاره ای دارند که اختراع خودشان است.
آنها با حرکات و نمایش دست به راحتی منظورشان را به تو منتقل می کنند
تو هم هر جوری که با دست هایت اشاره کنی آنها منظورت را می فهمند
بدون اینکه نیاز به تکرار باشد.
@telkalayyam
#صفرنامه
#طریقیت_یا_موضوعیت
#خوشا_راهی_که...
نُه
در این که زیارت اربعین را باید با خانواده برویم تردیدی نداشتیم.
مشکل این بود که خانم تا سر کوچه حتی نمی توانست راه برود و کارش به سرُم می کشید.
از بین همه ی داروهای کم خونی فقط یکی به ایشان می ساخت که توی داروخانه ها نایاب شده بود.
از بین انواع مسکن ها هم یک قرص خارجی.
خانم تماس گرفته بود با کارخانه ای که داروی آهن را تولید می کرد و گفته بودند که اصلاً تولید این دارو متوقف شده.
خیلی اصرار کرده بود و گفته بودند فقط سیزده تا از این دارو توی انبار هست و خلاصه پول واریز کردیم و همه ی موجودی انبار را برایمان پست کردند.
قرص مسکن را هم خریدیم و کوله ها را بستیم.
نزدیکی های اهواز فهمیدیم که همه ی داروها را جا گذاشته ایم.
داروی آهن را که کاری نمی شد کرد اما زنگ زدیم به سیدمحمدمهدی که از داروخانه های اهواز قرص مسکن را پیدا کند .
سیدمحمدمهدی نتوانسته بود قرص را پیدا کند.
توی طریق مشکلی که داشتیم این بود که تا می خواستیم چند دقیقه یک جا استراحت کنیم یا توی صفِ غذایی چیزی بایستیم خانم صدایش بلند می شد که تو را به خدا معطل نکنید راه بیایید.
::
به خانم می گویم چی شد؟ شما که تا سر کوچه هم نمی توانستی راه بیایی؟
راستی سردردهایت کو؟
می گوید می بینی؟ باورم نمی شود.... و آرام اشک می ریزد...
می گویم معلوم می شود این راه هایی که ما می رفتیم راه نبودند وگرنه راه اگر راه باشد پاهای ما هر جوری که باشد می آیند.
@telkalayyam
هدایت شده از تلک الایام
#و_الباب_المبتلی_به_الناس…
کریم
به کسی می گویند
که با لبخند، در را به روی تو باز کند
بی آنکه
از صدای در
خاطره ی خوشی داشته باشد...
#حتی_بیشتر
@telkalayyam
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
_میخوای در آینده چه کاره بشی؟
+من نمیتونم در آینده کارهای بشم چون میخوام تو بچگی شهید بشم.
محمد/هشتونیم ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از تلک الایام
#یا_من_یعطی_من_لم_یسئله_و_من_لم_یعرفه…
از امشب
یک نفر پشت در خانه هایمان نان و خرما می گذارد…
یک نفر که نمی شناسیمش…
#حتی_بیشتر
@telkalayyam
#کتاب_قرن
داشتم فکر می کردم اگر به جای کتاب سال بخواهیم کتاب قرن را معرفی کنیم، به کدام کتاب خواهیم رسید؟
شیطان توی سال ها و قرن ها و هزاره های مهلتی که از خدا گرفته، حیات دنیا را با مناسک سازی اداره کرده.
از آیین های جعلی پرستش بگیر تا طواف عریان دور کعبه و مکاء و تصدیه، تا بلک پارتی و وایت پارتی و رد پارتی و هالوین و ولنتاین و....
زندگی چه مؤمنانه باشد چه غیر مؤمنانه، بدون مناسک هویت و قوام پیدا نمی کند.
داشتم فکر می کردم نزدیک صد سال است که یک کتاب به زندگی های مؤمنانه هویت داده و آن را در حد وسع هر کس پر از مناسک کرده.
به زیارت رونق داده؛
برای ایام الله و شب های قدر ما سین برنامه چیده؛
اجازه نداده چرخش زمین، ما را از گردش لیل و نهار و طلوع و غروب ماه و خورشید و کامل شدن ماه غافل کند؛
بارها و بارها در مناسبت های معین مؤمنین را دور هم جمع کرده؛
خلوت های سحرگاهی و صبحگاهی ما را آذین بسته و پربار کرده؛
برای ساعت به ساعت ما برنامه ی پیشنهادی داشته؛
تسبیح را وارد سبد زندگی و بندگی کرده؛
برای انواع و اقسام حاجت های مادی و معنوی ما راه حل نشان داده و نسخه تجویز کرده؛
شاید خدوم ترین دولت ها و وزرا و وکلا به اندازه ی او گره از کار مؤمنین باز نکرده اند؛
غم ها و شادی های ما را مدیریت کرده؛
دلهایمان را سبک کرده،
غصه ها را از دلمان دور کرده،
غریبه تر ها را با زندگی مؤمنانه آشتی داده؛
رفیق و همراه خیلی از شهدا بوده؛
چقدر پای سفره ی او نشسته ایم و با یکدیگر هم نوا شده ایم
شب های جمعه با یا نور یا قدوس...
صبح های جمعه با این الحسن این الحسین
شب های چهارشنبه با یا وجیها عندالله...
شب های قدر با خلصنا من النار یارب...
روزهای عرفه با لک العتبی لک العتبی...
و...و... و...
خلاصه اینکه دستمریزاد
آقای شیخ عباس قمی
#لبیک_داعی_الله
@telkalayyam
هدایت شده از تلک الایام
#فما_احلی_اسمائکم…
در نامت حلاوتی است
و در تکرار نامت
حلاوتی دیگر...
حسین
حسین
حسین
#حتی_بیشتر
@telkalayyam
هدایت شده از تلک الایام
#اللهم_اهل_الکبریاء_و_العظمه_و_اهل_الجود_والجبروت
خدایی که من می شناسم... خدایی که این شب ها در ابوحمزه با او انس گرفته ام... خدایی که در جوشن کبیر صدایش زده ام... خدایی نیست که اگر مهمانی را به خانه اش دعوت کرد، او را بیرون کند...
خدایی نیست که اگر سفره ای پهن کرد آن را جمع کند....
خدایی نیست که اگر دست و پای دشمنی را بست دوباره آن را باز کند...
حتی دوستان او اینگونه نیستند...
سفره ای که این روزها حرف از جمع شدن آن می زنیم حتی در شأن سلیمان نبی نیست...
اصلا مهمانی بهانه بوده...
که مقیم خانه ی او شویم...
که از اینجا به مهمانی دیگری نرویم...
اینکه ما از سر سفره بلند شویم و مهمانی را ترک کنیم حرف دیگری ست...
اینکه ما به دست خودمان دوباره دشمنمان را بر خودمان مسلط کنیم ربطی به تمام شدن یا نشدن ماه مبارک ندارد...
خدایا
تو اهل کبریا و عظمتی
تو اهل جود و جبروتی
تو اهل عفو و رحمتی
تو اهل تقوا و مغفرتی
و این اهلیت، قید زمان و مکان ندارد...
@telkalayyam
#صاد...
توی علل الشرایع خوانده بودم که صاد، نام چشمه ای ست که از پایین عرش می جوشد و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، نخستین بار با آب آن چشمه وضو گرفت.
گاهی در خیال از خودم می پرسم یعنی چشمه ای که آب نخستین وضوی حبیب خدا در آن جاری ست از کجاها رد می شود و به کجا می رسد.
صبح های خلوت حرم، حدود همان ساعتی که فرشته های شب به بالا می روند و فرشته های صبح به زمین می آیند،
صدای دلنوازی به گوش می رسد که شبیه هیچ یک از موسیقی های این دنیا نیست.
صدای نجواهای آرام زائرین و سوت های ملایمی که حاصل از تکرار "سین" ها و "صاد" هاست.
هر چه می خواهی فکر کنی این تناسب و توالی و ضرباهنگ سین ها و صادها از گوشه و کنار، اتفاقی و بدون هماهنگی است، باورش دشوار می نماید.
چشم که می بندی و دل به این آهنگ که می سپاری صدای نرم و لطیف و دلربای چشمه ای را می شنوی که از کنار تو عبور می کند و حتی خنکای نسیمش را می توانی روی پوستت حس کنی.
چشم که باز می کنی دوست داری بدانی این چشمه، آخرش به کجا می رسد...
#چشمه_ی_سلام_و_صلوات
@telkalayyam
تلک الایام
#لایقتل_معی_رجل_علیه_دین تن ماهی و ماکارانی قسطیش خوبه این را امروز روی یک بیلبرد تبلیغاتی دیدم. ان
#و_طول_الامل...
دوست داری با کدام آرزوها پیر شوی؟
@telkalayyam
تلک الایام
#و_طول_الامل... دوست داری با کدام آرزوها پیر شوی؟ @telkalayyam
#آمال_ایرانیان
از برادران بزرگوارم دعوت می کنم برای عکس بالا یادداشتی بنویسند، و دوستانشان را به این پویش دعوت کنند:
حسین مهدیزاده:
@social_theory
حمیدرضا مقصودی:
@hamidrezamaghsoodi
محمدامین نخعی:
@maminnakhaei
محسن آقایی:
@aghaeimohsen
رضا یزدانی:
@rezayazdaanii
تلک الایام
#و_طول_الامل... دوست داری با کدام آرزوها پیر شوی؟ @telkalayyam
#و_طول_والامل
#آمال_ایرانیان
اساتید گرانقدر، حجج اسلام و دوستان بزرگواری که تا این لحظه برای این تصویر یادداشت نوشته اند:
رضا یزدانی:
https://eitaa.com/rezayazdaanii/220
حسین مهدیزاده:
https://eitaa.com/social_theory/2408
حسین عباسی فر:
https://eitaa.com/h_abasifar/12759
محمدحسین طاهری:
https://eitaa.com/doranejadid/596
حمیدرضا مقصودی:
https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi/9691
محسن قنبریان:
https://eitaa.com/m_ghanbarian/4952
محمدامین نخعی:
https://eitaa.com/maminnakhaei/791
مصطفی جمالی:
https://eitaa.com/mo_jamali_110/343
سلام:
https://eitaa.com/salam14salam/943
ابوالفضل:
https://eitaa.com/ab_golestani/589
علی گلی حسین آبادی:
https://eitaa.com/ashare_ali_goli/447
کامنت صفحه ساخت ایران:
https://eitaa.com/social_theory/2418
این فهرست به روزرسانی خواهد شد
@telkalayyam
#شعر_و_کودکی
از برگه ی امتحانی دانش آموز 7 ساله
این قصه را در سه خط ادامه بده:
کبوتر غمگین بود...
کبوتر غمگین بود به خاطر اینکه او شوهر نداشت. با خود گفت: هر وقت صاحب من خواست به مشهد برود به او می گویم تا مرا هم ببرد تا از کبوترهای حرم امام رضا شوهری پیدا کنم.
فاطمه/ هفت ساله
@sherokoodaki
@telkalayyam
روز ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها بود. ساعت شش صبح سوار تاکسی شدم که بیایم به سمت منزل مادرم
از تقاطع روبه روی ساختمان ناشران، پلیس خیابان را بسته بود.
قرار بود ساعت ده صبح مراسم استقبال از رئیس جمهور باشد به سمت حرم مطهر.
راننده آقای رئیسی را دوست داشت اما اعصابش خرد شده بود.
می گفت خب چرا باید روز به این شلوغی از اول صبح خیابان ها را ببندند؟
خب همین مراسم را می گذاشتند توی جمکران
مردم هم از بلوار پیامبر اعظم می رفتند استقبال
هیچ جا هم راه بندان نمی شد...
گفتم واقعا ایده ی خوبی است
ان شاءلله دفعه ی بعد...
@telkalayyam
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
آقای آینده ساز اقای سید علی خامنه ای2.mp3
4.9M
ادای دینی به لنگر آرامش این روزهای ایران و آقایی که با آرامش -مثل همان شبهای نیمه رمضان که می نشیند و با شاعران همآوایی می کند- و آینده ای بسیار متمایز را به روی همه جهان اسلام گشوده است. برای آیت الله خامنه ای ...
🆔 @social_theory
پدرم برنگشت و فهمیدم
بعد از این، انتظار یعنی تو...
دیشب به یاد خنده هایت گریه کردم
دلتنگ بودم در هوایت گریه کردم
«پاشو حسن! پاشو حسن!» پاشو اذان است...
یعنی تو بودی؟...
با صدایت گریه کردم
سجاده ات را باز کردم؛ بو کشیدم
قدری دعا خواندم؛ به جایت گریه کردم
بغضم شکست اما خجالت می کشیدم
قایم شدم زیر عبایت گریه کردم
این جمعه هم رفتم سر قبرت... نبودی...
هم ندبه خواندم هم برایت گریه کردم
شانزدهم خرداد
سی امین سالگرد...
فاتحه ای...
@telkalayyam
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
این روزهای پایانی و منتهی به روز رای گیری، جا دارد که روح مان را معطوف کنیم به رضایت به آنچه مورد رضایت ولی عصر(عج) است.
ما نه چنان به آینده آگاه هستیم و نه اینکه اگر بدانیم آینده چه خبر است، میدانیم که برای عبور سلامت و عافیت از آن، چه راهی درست است. همه ما در زندگی، بارها تجربه کرده ایم که به خواسته مان رسیده ایم، اما خیر مادر آن نبوده، یا زمانه، مسیری را پیش رفته که ما ابتدائا آن را شر میدانستیم، اما برعکس، پایانی کاملا خیر را تجربه کرده ایم.
اما انسان دلبسته به مکتب اهلبیت، در طول همه این تاریخ بلندبالاحتما یک چیز را می دانسته! اینکه هر اتفاقی که بیفتند، دعای او این است که خدا امام و ولی زمان ما(عج) را از آفات شرور انتخاب و اراده ما و دشمنان ما حفظ کند، بلکه انتخاب و اراده ما را، به نفع او و تحقق ظهور او قرار دهد.
شاید دعایی که یونس بن عبدالرحمن از امام رضای رئوف(ع) برای ما نقل کرده است، بهترین مضامین را برای این دعا دارد.
این چند روز باقی مانده، بد نیست که به این دعا که در مفاتیح الجنان، بعد از دعای عهد آمده است مداومت داشته باشیم. حتی اگر لازم بود، چند بار در روز...
🆔 @social_theory
هدایت شده از تلک الایام
#ما_عشق_را_به_مدرسه_بردیم
دولت آقای پزشکیان فرصت خوبی است برای ما انقلابی ها که به جای دولت در سایه و برنامه های معیشتی و رفاهی و غیره... به ملت در سایه فکر کنیم .
به ساختن هویت ایرانی.
به ساختن انسان انقلاب اسلامی.
و به این فکر کنیم چرا قالیبافی که دوازده سال شهردار پایتخت بود و شهردار خوب و توانمندی هم بود اما مردم او به روحانی رأی دادند؟
به این فکر کنیم که تمایز و تفاوت فکر انقلابی با فکر مادی چیست؟
و آیا برای انقلاب، رئیس جمهوری که صرفا انقلابی باشد کافی است؟
به این فکر کنیم که چرا با وجود این همه مسائل واقعی، در نهایت انتخاب بین تتلو و شجریان و یا بی حجابی و سگ گردانی، باید تنور انتخابات را گرم کند؟
انقلاب اسلامی روز به روز در دنیا با هویت تر و شناخته شده تر می شود اما در کشور ما هنوز انسان انقلاب اسلامی شناخته شده نیست و هیچ کاندیدایی برای ساختن و هویت دادن به چنین انسانی برنامه ندارد.
نه با جت اسکی، نه با پول طلا و نه با میزان کالری دریافتی نمی توان انسان انقلاب اسلامی ساخت.
من به آقای پزشکیان رأی نخواهم داد اما دولت آقای پزشکیان می تواند فرصت خوبی باشد تا به هویت ایرانی فکر کنیم و برای ساختنش برنامه پیدا کنیم.
@telkalayyam
تلک الایام
#ما_عشق_را_به_مدرسه_بردیم دولت آقای پزشکیان فرصت خوبی است برای ما انقلابی ها که به جای دولت در سایه
این متن را ششم تیر ماه قبل از انتخابات دوره اول، اینجا منتشر کرده بودم اما به خاطر ناراحتی دوستانم خیلی زود آن را از کانال برداشتم.
حرف های بسیارتری هم دارم که ان شاءلله خواهم نوشت...
#والله_لا_افارق_عمی
سالهاست تنور محرم مرا، آن اشتیاق یازده ساله گرم می کند؛
که از مقابل خیمه با حسرت، دور شدن برادری را تماشا می کرد؛
که پایش به رکاب نمی رسید
و بند کفش هایش در باد رها بود...
#سپید_خوانی
#لبیک_داعی_الله
@telkalayyam