♻️ هولوکاست قالیباف
🔰 ظاهرا با پدیده جدیدی به نام #هولوکاست_قالیباف مواجهایم. در این پدیده شما حق ندارید نه تنها از شخصیتی به نام محمدباقر قالیباف انتقاد کنید بلکه حتی تصور اینکه ایشان تخلف کرده است هم جرم است. از این هم بدتر شما حتی نمیتوانید متنی بنویسید که در نگاه قبیلهای که قالیباف را میپرستند، از آن انتقاد به وی برداشت شود! و اگر سامانهای که ایشان را حمایت میکند، چنین برداشتی ناخوشایندی از متن شما داشته باشد، حسابتان با توپخانه رسانهای مورد حمایت ایشان خواهد بود!
دو روز قبل در توییتی خطاب به رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح نوشتم که ای کاش به جای اظهارنظر درباره حواشی جشنواره فیلم فجر، درباره حواشی فایل صوتی توضیحاتی میدادید که اگر چنین میکرید، دشمنان قسم خورده داخلی و خارجی، فرصت لجنپراکنی علیه سپاه و حاج قاسم شهید را پیدا نمیکردند. در توییت دیگری به موج رسانهای مصنوعی ایجاد شده که درباره اظهارنظر غلط یکی از اهالی سینما در جشنواره فجر درست شده بود اشاره کردم و آن را بازی یک جریان بولتنساز با پیشنه امنیتی دانستم تا حواشی فایل صوتی تحتالشعاع قرار گیرد.
در این توییتها و حتی در هیچ متن دیگری از بنده، نه تصریحا و نه تلویحا اشارهای به نام قالیباف و ارتباط وی با مفاسد مورد اشاره در فایل صوتی نشده بود اما چرا قالیباف و تیم رسانهای او هر کس از فایل صوتی بگوید، خود را مصداق آن میدانند؟ مگر در پرونده مرتبط با فایل صوتی فقط یک متهم قرار دارد که اگر کسی بدون اشاره به نام کسی هم از آن سخن بگوید شامل آن یک نفر بشود؟
من واقعا قضاوتی درباره نقش قالیباف در این پرونده نداشتم ولی این رفتار تیم رسانهای قالیباف که از یک اتاق فرمان هدایت میشود، فقط یک معنی میتواند داشته باشد: این جماعت خودشان قالیباف را متهم میدانند. برای همین نه تنها کسی نباید در مخیلهاش هم تخلف قالیباف را در هر زمینهای تصور کند که اگر در متنی فقط به فایل صوتی اشاره کند و بلافاصله جناب قالیباف را از هر نوع اتهامی تبرئه نکند و برای سلامتیاش صلوات نفرستد، از نگاه این جریان متهم و مستحق هجمه رسانهای است.
قبلا هم نوشتم که فقط اگر ذرهای عقل رسانهای در این جماعت وجود داشت، باید میفهمید که با این هجمه رسانهای به همه و دفاع بیربط و بیمقدمه از قالیباف، خودشان انگشت اتهام را به سمت قالیباف گرفتهاند. درست مثل کسی که خطایی کرده و با کوچکترین قرینهای در کلام دیگران، خود را مصداق آن کلام میداند. چرا؟ چون خودش میداند تخلف کرده، برای همین فکر میکند دیگران هم میدانند که او متخلف است و ...
جالب اینجاست که مشاور رسانهای قالیباف در همین روزها برای اینکه نام وی را از این پرونده بیرون بکشد، ترجیح داد که نسبت به سپاه و حاج قاسم سليمانی لجنپراکنی کند و در توییتی نوشت: آقای قالیباف اگر میخواست از اسم حاج قاسم استفاده کند در این سالها که او را تخریب میکردید، حق داشت برای دفاع از خود، موضوع #هلدینگ_یاس را توضیح دهد اما سکوت کرد و از آبروی خود گذشت تا سپاه و حاج قاسم لطمه نخورند.
نویسنده این توییت که مثلا مشاور رسانهای قالیباف است، برای تبرئه رییس خود به طور ضمنی، سپاه و حاج قاسم را متهمان پرونده جا زد! و اگر این جمله را کس دیگری گفته بود تا الان باید جنازه او را از فضای مجازی بیرون میبردند. واقعا چه نیازی به این همه دست و پازدن بود؟!
آقایان سامانه این هولوکاست را تمام کنید، باور کنید خدمت بیشتری به دکتر خلبان قالیباف خواهید کرد.
#حجت_الاسلام_حمید_رسایی
@teribon_ir
.
♻️ ما و قاعده تطبیق مواضع خصوصی با مواضع علنی رهبری
🔰 حمید رسایی: سال۹۴ (بعد از لوزان و قبل از توافق نهایی برجام) رهبر انقلاب در سخنرانی ۲۰ فروردین فرمودند دولت مشروح مذاکرات خود (فکت شیت) را منتشر کند. دولتیها آن را منتشر نکردند و روحانی، ظریف، عراقچی و صالحی موضوع را به هم پاس میدادند و ما هم در قالب تذکر و سخنرانی و ... انتشار آن را مطالبه میکردیم. بعد از مدتی در #بولتن_اصولگرایان حامی توافق، شایع کردند که روحانی نزد رهبر انقلاب رفته تا ایشان را قانع کند فکت شیت منتشر نشود و رهبر انقلاب هم پذیرفتهاند!
این دروغ را آنقدر جدی نوشتند و گفتند که وقتی به آقای حداد عادل اعتراض کردم که چرا شما برای انتشار فکت شیت مطالبهای نمیکنید، گفت: روحانی رفته نزد آقا و دلیل آورده و ایشان هم پذیرفتهاند که منتشر نشود! گفتم: قطعا این خبر دروغ است. مگر میشود رهبر انقلاب علنی راهی را مشخص و موضوعی را مطالبه کنند ولی خصوصی آن را تغییر دهند؟!
چند روز بعد در اواسط اردیبهشت، فرصتی پیش آمد و بنده برای اقامه نماز ظهر به بیت رهبری رفتم. بعد از نماز و احوالپرسی ایشان با افراد معدودی که در نماز بودند، به صورت سرپایی خدمت رهبرانقلاب طرح موضوع کردم که ما در مجلس، مواضع خودمان را با مواضع علنی شما تنظیم میکنیم. ایشان بدون درنگ فرمودند: مواضع علنی و خصوصی من یکی است. گفتم این برای ما روشن است و موضوع پیش آمده را طرح کردم. رهبر انقلاب با ناراحتی فرمودند: غیرممکن است. مگر میشود من علنی چیزی بگویم و خصوصی چیز دیگر! و تأکید کردند که من شاید خیلی از تذکرات به مسئولین را علنی نگویم ولی هر چیزی را علنی گفتم، خصوصی هم همان است.
تا جایی که یاد دارم ایشان در سال ۹۴ سهبار به صورت علنی روی این موضوع تأکید کردند از جمله در دیدار سالانه نمایندگان مجلس با ایشان بود که ضمن ارائه مناط و ملاک مهم "تطبیق مواضع خصوصی بر مواضع علنی" به عنوان یک شاخص تأکيد کردند:
«آن چیزهایی که علناً گفته شده، دقیقاً همان چیزهایی است که به مسئولین هم همانها گفته شده؛ هم زباناً گفته شده، هم کتباً گفته شده.» (۶ خرداد ۹۴)
«آنچه ما اینجا به شما میگوییم یا در جلسات عمومی میگوییم، عیناً همان حرفهایی است که به دوستان، به مسئولین، به هیئت مذاکرهکننده، همانها را بیان میکنیم؛ حرفها یکی است.» (۲ تیر ۹۴)
اکنون ما هستیم و برخی ادعاها درباره سیاست نظام در خصوص مذاکرات وین. برخی درگوشی ادعا میکنند که رهبر انقلاب همانطور که به روحانی اختیار کامل دادند، به آقای رییسی هم اختیار کامل دادهاند و تصمیم درباره سقف و کف مذاکرات را به رییس جمهور واگذار کردهاند. این ادعا میتواند درست باشد اما همانطور که روحانی در چارچوب خطوط قرمز تعیین شده باید مذاکره میکرد (و البته این کار را نکرد) این دولت هم در چارچوب #سیاست_قطعی تعیین شده میتواند مذاکره کند و طبعا تنها کسی که میتواند این سیاست قطعی را تغییر دهد، امام خامنهای است.
سیاست قطعی جمهوری اسلامی و شرط پایبندی ایران به تعهدات برجامی که چند بار توسط رهبر انقلاب اعلام شده، این است که تمام تحریمهای آمریکا به صورت واقعی لغو و راستیآزمایی شود. نکته مهمی که نباید از آن غفلت کرد این است که بدون شک و بر اساس عملکرد گذشته مسئولان دولت فعلی و قبلی، رییسی مثل روحانی، امیرعبداللهیان مثل ظریف و باقریکنی مثل عراقچی نیست و در ولایتمداری آنها شکی نیست. اما سیاست قطعی را فقط یک نفر یعنی امام خامنهای اعلام میکند.
با این وجود آیا توافقی بدون رعایت این شروط ممکن است؟ بله، ولی چنین توافقی در واقع میشود همان #خسارت_محضی که روحانی به ملت ایران تحمیل کرد.
#حجت_الاسلام_حمید_رسایی
@teribon_ir