🔶
🔶🔶
🔶🔺🔶
🔶🔺🔺🔶
🔶🔺🔺🔺🔶
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_چهل_و_نهم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
موقع حرڪت، پاهایمان را بہ زمیـــن مےڪوبیدیم تا ضرباهنگ ڪوبنده ے گــــام هایمان زمیـــن را #بلرزاند.
جنگ در صفیــن هیچ شباهتــے به جنگمان در بصـــره نداشت در آن جنـگ هر دو گروه، اندڪ بودیم و مقاومت مخالفان ڪہ شہر بصــــره را تصــرف ڪرده بودند، چندان دوام نیاورد.
اما سپـــاه شــــام، بہ #تعــداد، بیش از ما بودند.
من آن روزها ڪہ جــــوان بودم و داراے قامتـــے بلنــد و بـــازوان ستبـــر بہ راحتــے شمشیــــر خود را به حرڪت در مےآوردم و بے آن ڪہ از #ڪشتـــہ شدن #بترســـم مےجنگیدم.
هرچہ زمـــان مےگذشت، زمیـــن بہ خون ڪشتہ ها و
مجروحيـــن هر دو سپـــاه #آلــــوده تر می شد.
ڪشته هاے شامیــان بیشتر بود و پیشروے ما در قلــب سپــــاه معاویہ، نشــان از پیروزے ما داشت.
عــرق از ســـر و رویــم مي ریخت.
گاهے ڪہ فرصتے پیش مےآمد بہ اطرافم نگاه مے ڪردم؛ امــام را مےدیدم ڪہ سوار بر اســب، شمشیـــر #دولبــہ اش را بر فـــرق شامیـــان مي ڪوفت.
دیــدن امــام و اطمینـــان از زنـــده بودن او بہ من قــوت قلـــب مےداد و من در ڪنار عبــــدالله فرمانده ے شجاعـــم اینڪ در قلــــب سپـــاه شـــام بودیم.
آن ها چاره اے جز عقـــب نشینے نداشتند و هر قدمے ڪہ از آنان بہ پس مے نشست، ما بہ خیمہ گاه معاویـــہ نزدیڪتر مےشدیم.
اطراف خیمہ گاه او سربازانــش فشرده و منسجم ایستاده بودند تا مانــع نزدیڪ شدن ما بہ معاویـــہ شوند.
#هــــراس و وحشـــت را در صـــورت خستہ ے آن ها بہ وضوح مے دیدم.
هرچند آن ها با معاویہ #پیمـــان مــــرگ بستــہ بودند و قصـــد داشتند تا رسیدن بہ مرگ از معاویــہ محافظت ڪنند، اما پیشروے گروه ما ڪہ عبـــدالله سرمســـت از آن شمشیــــر مےزد و رجــــز مےخواند، مــا را به جلو فرا مےخواند تا قرارگاه معاویـــہ را تصرف ڪنیم.
هر لحظــہ که می گذشت، به خرگاه سفیـــد و بزرگ معاویــہ نزدیڪتر مےشدیم.
دعا ميڪردم با ڪشتہ شدن معاویہ و فرار لشڪریانش، غائلہ ے صفیـــن هرچہ زودتر بہ پایــان برسد.
اما پنـج ستــون از فداییان معاویہ، خرگـــاه او را در حلقــہ ے خــود داشتند و ما براے شڪستن این محاصـــره، تــلاش مےڪردیم.
ناگہان متوجہ شدیـــم ڪہ پیشروے زیاد باعث شده ڪہ در #محاصره ے آن ها قرار بگیریم.
البتہ بعدها شنیدم ڪہ عقـــب نشینے تعدادے از سربازان ما از جنـــاح راست، باعـــث دور زدن سربــازان شـــام و بہ محاصـــره در آمدن ما شده است.
اینڪ بایــد هم از جلـــو هم از پشـــت با دشمن مےجنگیدیم.
شرایـــط بہ گونہ اے بــود ڪہ مجال ایستادن و سر از ڪار دیگـــران در آوردن نبــود.
فقط صـــداے چڪاچڪ #شمشیـــرها و #فریـــادها و #رجـــز هایے بود ڪہ هر دو طرف بر زبان مے آوردند.
✨ #ادامـــہ_دارد ...
لینک قسمت اول #رمـــــــــــــــان
https://eitaa.com/chaharrah_majazi/2955
💟 @chaharrah_majazi
""به ما کمک کنید""
🔻قربانی های واکسن در شهر پروجا_ #ایتالیا
"مادرم 15 روز پس از دوز دوم واکسن به کووید آلوده شد": شیوع در خانه سالمندان رو به افزایش است. "به ما کمک کنید"
50٪ کارکنان آلوده به ویروس شدند. دیگر پرسنل مرخصی می گیرند و استعفا می دهند. همه میخوان به دلایل مختلف از کار فرار کنند. تعداد کثیری از #سالمندان در احیا مجدد هستند.
"مادرم 15 روز پس از واکسن دوم تستش مثبت شد و اکنون در بیمارستان بستری است."چندین نفر از این خانه سالمندان در بیمارستان بستری هستند".ما حتی از پلیس کمک خواسته ایم ، نمی دانیم چه مدت می توانیم مقاومت کنیم." اینها همه پیام هایی است که از طغیان سرایت های ناشی از رشد شدید موارد جدید #کووید در خانه سالمندان شهر پروجا مخابره می شود. اینها خانه سالمندان واقع در خیابان Opere Donini ، نزدیک مرکز تاریخی ، در منطقه Borgo XX Giugno است.
اقوام ساکنان این خانه سالمندان ماهها و ماههاست که نزدیکان خود را ندیده اند. لوئیجی فرزند یکی از سالمندان می گوید:حتی تابستان گذشته نتوانستیم مادرم را ببینیم ، اخیراً فهمیدیم مادرم در شرایط بسیار سختی به سر می برد. وی گفت: "متأسفانه مسئله بسیار جدی است." "باورنکردنی است ، دقیقاً اکنون که ما به دلیل تزریق هر دو دوز واکسن آرام بودیم اخبار نگران کننده از این خانه سلمندان شنیدیم ، 50٪ کارکنان #آلوده ، دیگران که بهانه های مختلف سر کار نمی روند، افرادی که مرخصی می گذرانند و کسانی که حتی استعفا می دهند وجود دارد. پرسنلی که سعی می کنند برای جابه جایی شیفت خود با افرادی که حتی صلاحیت کافی ندارند تماس بگیرند و حتی زنگ خطر را به مقامات نهادی و حتی نظامی برسانند. در حالی که خانواده ها پیام های ناامیدی دریافت می کنند.
* من درباره افراد دیگری از همان خانه سالمندان شنیده ام که فوراً به بیمارستان منتقل شده اند – لوئیجی در ادامه می گوید:
مادرم در تاریخ 1 فوریه دوز دوم واکسن را دریافت کرد، واکسن فایزر، چگونه ممکن است 16 روز بعد بیمارشود؟ احتمالا آلودگی از سمت کارکنان بوده. کمبود پرسنل علی رغم استخدام های جدید بسیار دردناک است.
چند روز پیش برای دیدن مادرم از طریق پنجره اتاقش به انجا رفتم. ما می دانستیم که هم او و هم دیگر سالخوردگان واکسینه شده اند. سپس فهمیدیم که هم اتاقی او تستش مثبت شده و اتاقش را عوض کردند. سپس پرسنل به ما گفتند که مادرم کمی تب و سرفه داشت و کمی بعد خبر رسید که این موضوع بسیار جدی است و برای نجات جان او کار زیادی نمی توان انجام داد
#واکسن
https://www.umbria24.it/attualita/mia-madre-contagiata-a-16-giorni-da-seconda-dose-vaccino-focolaio-in-rsa-aiutateci
🆔🆔🆔🆔🆔🆔🆔🆔
https://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8