🍃•~•~•🌸•~•~•🍃•~•~•🌸•~•~•🍃
#به_خـودم_گفتـم
هیــچ وقــت
#لبخنــــــــد یـــادت نره.
در شرایط نابسامان
این روزها
«امیـــد، لبخنـــد و چہـــرهے گشـاده»
رو از ڪسـے دریــغ نڪــن.
✍ { #روشنک_بنت_سینا }
#ڪوتــاه_نوشــت
#ایـن_نیـز_بگـذرد
#شعـار_ایـن_روزهایـم
❣@roshanakbentesina
🍃•~•~•🌸•~•~•🍃•~•~•🌸•~•~•🍃
با ما همراه باشید👇
⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️
⚡️@chaharrah_majazi⚡️
⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️
ترور رسانه
🍃 🍃🍃 🍃🌸🍃 🍃🌸🌸🍃 🍃🌸🌸🌸🍃 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_صد_و_هفد
❣رمان قدیس را دنبال میکنم 👆❣
#تحلیل_رمان
چگونه اسلام #جهانی میشود؟؟
رفتن سخن علی (ع) به محراب کلیسا ها
استفان والت، نظریه پرداز واقع گرا☝️
🇺🇸
👈 کمپین بزرگ #افول_آمریکا
#آمریکا
🌿 کانال ارائه دهنده مطالب سیاسی👇
http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
😍خبر خوب😍
🍃کانال رمان های چهارراه مجازی 🍃
به راحتی رمان ها روبخونید ولذت ببرید 👇
http://eitaa.com/joinchat/2471428110C541fa720df
ترور رسانه
🍃 🍃🍃 🍃🌸🍃 🍃🌸🌸🍃 🍃🌸🌸🌸🍃 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_صد_و_هفد
#ریپلاے به قسمت قبلے☝️
⚜
⚜⚜
⚜💠⚜
⚜💠💠⚜
⚜💠💠💠⚜
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_هجدهم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
سرگئے از جــا بلنـد شد و گفــت:
بهتر است فـردا مـن هم با شـما بـه کلیسـا بیایـم.
مےخواهــم دوستان قدیمتــان را ببینم و موعظه هاے جدیدتـان را بشنــوم.
خود از جا برخاست و گفت:
حتما بیــا!
قرار است موعظــه اے ڪنم مـردم از گنـاه فاصـله بگیرنـد و قلـب هایشان به نور حقایق و زندگـے روشن شود.
سرگئــے لبخندے زد و گفت:
خیلــے هم امیدوار نباش چنین اتفاقــے بیفتد پدر؛ قلب هایــے ڪه از جنـس سنـگ باشند، با سال ها بارش بـاران هم نــرم نمےشود.
حالا برویـم ڪه فڪر ڪنم شــام آمـاده باشد.
ڪلیساے حضرت داوود، ڪلیساے ارتدوڪس ڪوچڪے بـود در شـرق بيــروت.
دیــوارهایش از سنــگ مـرمـر سفیــد بـود و حیاط ڪوچڪے داشت ڪه وسط آن حوضــے بود با فواره هاے آب ڪه به صورت هلالــے به میانه ے حوضــے مےپاشید.
مناره ے ڪلیسا باریڪ و ڪوتــاه بـود و تنهــا دو مترے از سقف گنبدے شڪل ڪلیسا بلندتر بود.
ڪشیــش به همراه سرگئــے وارد حیـاط ڪلیسا شدند، در حالــے ڪه ڪشیش قباے مشڪے و بلند ڪشیشے اش را پوشیده بود و زنجیر نقره اي و #صلیــب را به گردن آویخته بود.
ڪشیش این صليـب قدیمــے و گران قیمت را جز در مراسم خاص به گردن نمےآویخت؛ و آن روز براے طلایــے اش را بـه گردن آویختــه بـود.
ڪشیـش این صلیـب قدیمے و گـران قیمــت را جز در مراســم خاص به گردن نمے آویخت؛ پس از سال ها آمــده بـود تا دوستــان قدیمــے اش را ببیند و متفـاوت تر از همیشــه براے آنان سخنرانــے ڪند.
سرگئے ڪت و شلوارے مشڪے، پیراهنــے سفید و ڪرواتــے قرمــز با خطوط ریز مشڪے به تن داشت و دوش به دوش پدر قدم بر مےداشت.
پــدر ڪارپیانس ڪه جلوے در سالن چشــم به انتظار ایستــاده بود، بـه محض دیــدن آن ها بـه طرفشـان آمـد.
بعــد از خوش آمدگویــے، به سرگئــے نگــاه ڪرد و گفـت:
هر بار ڪه سرگئــے را مےبینم زیباتـر و خوش انـدام تر شـده اسـت؛ درســت مثل جـوانے هاے جنـاب ایوانــف!
خدا حفظشان ڪنــد.
☘@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
⚜
⚜⚜
⚜💠⚜
⚜💠💠⚜
⚜💠💠💠⚜
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_هجدهم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
ڪشیــش خندیــد و دسـت بر شانه ے پدر ڪارپیانس گذاشت و گفت:
شمــا ڪه نصــف سن مرا هم ندارید ڪارپیــانس!
چگونه جوانــے ها دیده اید؟
پدر ڪار پیـانــس گفت:
خودتان را ندیــدم، عڪس هایتان را ڪه دیده ام جنـاب ایـوانــف...
حالا بفرماییــد داخــل ڪه مـردم منتظر شما هستند.
داخل ڪلیســا گـرم بـود و با ایـن ڪه همه ے نیمڪت ها پر از جمعیــت بـود، اما چنان سڪوتے حاکم بود ڪه وقتــے قـدم بر مےداشتند صداے گام هاے آن ها در سالــن پیچید.
همه از جا بلند شدند.
هم همه اے فضاے سالن را پر ڪرد.
پـدر ڪارپــیانــس بازوے ڪشیش را گرفته بــود و از راهروے بیـن نیمڪت ها عبــور داد، در حالـے ڪه سرگئــے پشت سرشان حرڪت مےڪرد.
مردمے ڪه سال ها بـود ڪشیش را ندیده بودند یا آنهایــے ڪه از حضـور یڪ ڪشیش ڪهنسال روسـے با خبر شده بودند، به گرمــے از او استقبال مےڪردند.
ڪشیش مثل یڪ ڪاردینال، با تڱان دادن سرودست به آن ها پاســخ مےداد و گاهے هم با پیـرمـرد یا پیرزن هایــے ڪه مےشناخت و سابقه ے دوستــے با آن ها داشت، احوال پرسـے مےڪرد.
ڪشیش و سرگئــے در ردیف جلو نشستند.
پـدر ڪارپیـانــس پشت تریبــون ڪه سمت چپ #محـــراب زیر #صلیــــب بزرگــے قرار داشت، ایستـاد و از حاضریــن خواســت ڪه بنشینند.
ڪشیش احساس ڪرد که آن استقبال مــردم خوشحــال شده است و ڪمے هم به وجــد آمده اسـت.
شیرینــے و هیجــان استقبال را در دل داشت ڪه به خود نه ڪرد ڪه نبایــد اجـــازه بدهـد غرور و تڪبر او را به هیجــان بیاورد ڪیست؟!
مگر خــادم و خدمــت گزارے بیش در ڪلیسا نبــوده و نیــست؟!
✨ #ادامـــہ_دارد ...
لینک قسمت اول رمان قدیـــــس
https://eitaa.com/chaharrah_majazi/2955
لینک قسمت اول داستان ســــــــــــراب
#روحانی
https://eitaa.com/chaharrah_majazi/2127
💠@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
آیا #آمریکا می تواند الگو باشد؟!
#افول_آمریکا 🇺🇸
کانال ارائه دهنده مطالب و تحلیلات سیاسی👇
http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
#رازهای_جاسوسی_غرب
⭕️کمپانی مارکونی انگلستان⭕️
یک شرکت فنی بود که تلاش های بسیاری در زمینه ی مهندسی ارتباطات انجام داد ،
این کمپانی با سرویس های #جاسوسی "ام ای ۵ " و"ام ای ۶"
انگلستان مرتبط بود و خدماتی به آنها میرساند.
پیتر رایت یکی از عوامل موفقیت آن شرکت را #استعداد_فراوان در یافتن دانشمندان خودساخته می داند
برای مثال : کمپانی مارکونی فردی به نام فرانکلین را که در عرض چند سال به بزرگترینـ مغز فنی کمپانی تبدیل شد را، از یک کارگاه کوچک که در مقابل ساخت لامپ هرهفته چند شلینگ مزد به او می پرداخت بیرون کشیده بود ...!!
+کنج نویس+
(ر.ش شناسایی و شکار جاسوس ص۱۸)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❌ـــــــ
در ادامه با #رازهای_جاسوسی_غرب همراه باشید
کپی باذکر منبع 🚫
http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
ترور رسانه
⚜ ⚜⚜ ⚜💠⚜ ⚜💠💠⚜ ⚜💠💠💠⚜ ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_صد_و_هجد
#ریپلاے به قسمت قبلے☝️
⚜
⚜⚜
⚜💠⚜
⚜💠💠⚜
⚜💠💠💠⚜
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_نوزدهم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
به #یادش آمد که علی نه در برابر تشویق های دوستان و نه دشمنان و مخالفان و منتقدان #تغییری نمی کرد.
نه از تشویق ها به وجد می آمد و نه از توهین ها خشمگین می شد و می گفت:
چه بسا کسانی که با #ستایش فریب خورده اند.
کشیش می خواست شعف و شوق ناشی از استقبال چند لحظه پیش را از خود دور کند، تا جزء فریب خوردگان نباشد.
صدای پدر کار پیانس او را به خود آورد:
احضار محترم!
مؤمنین گرامی!
خداوند امروز ما را به دیدن مردی مفتخر کرد که سال های زیادی در این کلیسا شما را به عیسی مسیح دعوت کرد و از وسوسه های شیطان دورتان ساخت.
شما با اعتراف هایتان و او با دعاهایش راه بهشت را نشانتان داد.
شاید برخی از شما که جوان هستید ندانید که پدر میخائیل ایوانف بیش از ۳۰ سال از عمر خود را در جمع ما و در این کلیسا موعظه کرده است و شاید بسیاری از جوان ترها به دست ایشان غسل تعمید داده شده باشند.
و اینک پس از قریب دو دهه، به میان ما بازگشته است تا با ما از عیسی مسیح سخن بگوید و راه رسیدن به آسمان را نشان بدهد.
من سخن کوتاه می کنم و از پدر ایوانف تقاضا دارم تا به جایگاه بیایند و چون گذشته با نفس گرم خود، ما را هدایت کنند.
پدر کار پیانس در میان صدای کف زدن و تشویق مردم، از پشت تریبون کنار رفت و به طرف کشیش آمد.
خواست زیر بازوی او را بگیرد و تا کنار تریبون مشایعت کند که کشیش دستش را عقب کشید و از اوتشکر کرد و در میان صدای ممتد كف زدن حضار که حالا ایستاده بودند، پشت تریبون قرار گرفت.
با دست راست به مردم اشاره کرد که بنشینید.
وقتی صداها آرامگرفت و سکوت برقرار شد، دست به جیب قبایش برد و چند ورق کاغذ تا شده را بیرون آورد.
💠@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
⚜
⚜⚜
⚜💠⚜
⚜💠💠⚜
⚜💠💠💠⚜
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_بیستم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
آن ها را بدون این که باز کند به دست راستش گرفت و چشم به مردم دوخت که در بین آنها چهره های آشنا می دید:
بسیار خوشحالم که قبل از فرا رسیدن مرگ و فرو شدن در خاک این توفیق حاصل شد که یک بار دیگر شما مؤمنين عزیز را از نزدیک ملاقات کنم.
خدا را #سپاسگزارم به خاطر هر آن چه به ما #عطا کرده و هرچه #نکرده.
این سال ها که از شما دور بودم، قلبم با شما بود.
همان طور که پدر کار پیانس گفتند، من همه ی جوانی ام را صرف این کلیسا کردم.
بیروت اگرچه زادگاه من نبود، اما عمر طولانی خود را در میان این شهر و شما مردمان خوبش گذراندم و خوشحالم که اینک در کنار شما هستم.
از شما پوزش می طلبم که متن #موعظه ام را نوشته ام و برایتان می خوانم.
اگر خسته تان کردم، بر من ببخشایید.
سپس برگه هایی که توی دستش بود را باز کرد.
عینکش را به چشم زد و شروع کرد به خواندن
سپاس خدایی را که سخنوران از ستودن او عاجزند و حسابگران از شمارش نعمت هایش ناتوان و تلاشگران از ادای حق او درمانده اند.
خدایی که افکار ژرف اندیش، ذات او را درک نمی کنند.
اوست بخشنده ی تمام نعمت ها و دفع کننده ی تمام بلاها و گرفتاری ها او را می ستاییم و در برابر مهربانی ها و نعمت های فراگیرش، به او ایمان می آوریم؛ چون مبدأ هستی و آغاز کننده ی خلقت آشکار اوست.
از او هدایت می طلبیم؛ چون راهنمای نزدیک اوست.
از او یاری می طلبیم که توانا و پیروز است و به او توکل می کنیم؛ چون تنها #یاور و کفایت کننده اوست.
ای مؤمنین!
به دنیا #دل نبندید که آب دنیای #حرام، تیره و گل آلود است.
✨ #ادامـــہ_دارد ...
لینک قسمت اول رمان قدیـــــس
https://eitaa.com/chaharrah_majazi/2955
لینک قسمت اول داستان ســــــــــــراب
#روحانی
https://eitaa.com/chaharrah_majazi/2127
💠@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
نفــوذ #آمریکا رو به افول است❗️
#افول_آمریکا 🇺🇸
کپی بدون #هشتگ و ذکر #منبع جایز نیست!
کانال ارائه دهنده مطالب و تحلیلات سیاسی آمریکایی👇
http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
ترور رسانه
⚜ ⚜⚜ ⚜💠⚜ ⚜💠💠⚜ ⚜💠💠💠⚜ ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_صد_و_بیس
#ریپلاے به قسمت قبلے☝️
🍃
🍃🍃
🍃🌸🍃
🍃🌸🌸🍃
🍃🌸🌸🌸🍃
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_بیست_یکم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
منظره اے دل فریــب و سرانجامــے خطرناڪ دارد.
فریبنــده و زیباست، اما فاقــد بقا و دوام است.
نورے است در حال غروب ڪردن. سایه اے است نابود شدنے، ستونــے است در حال ویرانــے.
آن هنگام ڪه به او دل بستــه شود، چونان اسب چموش پاها را بلند ڪرده سوار خود را بر زمین مےڪوبد و با دام های خود آن ها را گرفتار مےڪند و تیرهاے خود را به سوے آنان پرتاب مےڪند.
طناب مرگ را به گردن انسـان مےاندازد و به سوے گور تنگ و جایگاه وحشتناڪ مےڪشاند.
در برابــر دنیا، خویشتن دار و در برابر آخرت دلباخت ـه باشید.
آن ڪس را ڪه تقوے بلند مرتبه اش ڪرد، خوار نشماریـد و آن را ڪه دنیا عزیزش ڪرد، گرامــي ندارید.
برق درخشنده ے دنیا، شما را خیره نڪند و سخن ستایندهاے دنیا را نشنوید.
به دعوت ڪننده دنیا پاسخ ندهید و از تابش دنیا، روشنایــے نخواهید و فریفته ے ڪالاهاے پر زرق و برقش نشوید ڪه برق دنیاے حرام، بےفروغ است و سخنش دروغ و اموالش به غارت رفته و ڪالاهاے آن تاراج شدنــے است.
آگاه باشیــد ڪه دنیاي حرام، چونان عشوه گر هرزهاے است ڪه تسلیــم نشود و مرڪب سرڪشــے است ڪه فرمان نبرد.
دروغگویــے خیانت ڪار، ناسپاســے حق نشناس، دشمنـے حیلــه گر، حالاتش متزلزل عزتش خوارے، جدش بازي و بلندے اش #سقـــوط است، دنیا خانه ے جنگ و غارتگرے، تبهڪارے و هلاڪت است.
منزل ناآرامــے است ڪه جایگاه دیدنــے ڪوتاه و جدایــے است.
راه هاے آن حیرت زا، گریــزگاهایش ناپیدا و خواستــه هایش نومیــد ڪننده و زیانبار است.
پناهگـــاه هاے دنیــا، انسان را تسليــم مرگ مےڪند و از خانه هاے خود بیرون مےراند.
اے مــردم!
من بر خــود و بر شما از دو چیز مےترسـم؛ هواپرستــے و آرزو هاے طولانــے، اما پیروے از خواهـش نفــس، انســان را از حــق بــاز مےدارد و آرزوهاے طولانے، آخــرت را از یــاد مےبرد.
آگاه باشیــد!
دنیــا به سرعــت پشت ڪرده و از آن چیزے باقـے نمےماند.
🍃 #شفاف_سازی
🍁@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
🍃
🍃🍃
🍃🌸🍃
🍃🌸🌸🍃
🍃🌸🌸🌸🍃
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_بیست_دوم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
به هوش باشید ڪه آخــرت هر یڪ فرزندانے دارند؛ بڪوشید از فرزندان آخــرت و فرزندانے باشیــد به دنیــا، زیــرا در روز قیامت هر فرزندے به مادر خویش باز مےگردد.
امــروز هنگــام عمــل است نه حسابرســے و روز حسابرســے است نه عمــل.
شگفتــا ڪه چه مقصــد بسیــار دورے و چه زیارت ڪنندگان بےخبرے و چه ڪار دشوار و مرگبارے!
عده اے پنداشتند ڪه جاے مردگان خالــے است در حالــے ڪه بر روے ڪاســه هاے سر آن ها راه مےروند و بر روے جســد هایشان ڪشت و زرع مےڪنند و از آن چــه آن ها باقــے گذاشته اند مےخورند و بر خانه هاے ویــران یا آباد آن ها مسڪن مےگزینند و مــرگ را ڪه روزے به سراغ آن ها نیز خواهــد آمــد، به یــاد نمےآورند.
در حالــے ڪه آن مــرده ها داراے عزتــے فراوان و درجات و مقام هاے بزرگــے بودنــد.
پادشاهانــے حاڪم، یا رعیتــے بودند ڪه سرانجام به درون برزخ راه یافتند و زمیــن، آن ها را در خــود گرفت و از گوشــت بــدن آن ها خورد و خونشان را نوشیـد.
آن ها نه از دگرگونـے ها نگرانند و نه از زلزلــه ها هراسناڪ؛ غایــب شدگانــے ڪه ڪســے انتظارشان را نمےڪشند.
گویــا بودند و لال شدند.
چنان آرمیدند ڪه گویا از نخست نبوده اند.
بر گورهاے سرد خود خفتــه اند.
همسایگانـے هستند ڪه با یڪدیگر #انــس نمےگیرند و دوستانــے اند ڪه به دیــدار یڪدیگر نمےروند.
با ایـن ڪه در یڪجا گرد آمده اند، اما تنهاینــد
رفیقان یڪدیگرند و از هم دورند.
نه براے شب، صبحگاهــے مےشناسه نه براے روز، شامگاهــے.
شب یا روزے ڪه به سر مرگ رفته اند، براے آنـان جاویــدان است.
خطرات آن جهــان را وحشتناڪ تر از آن چه مےپنداشتند، یافتند و نشانــه هاے آن را بزرگتر از آنچــه فڪر مےڪردند، مشاهــده ڪردند.
💠 #حب_الحسین_یجمعنا
✨ #ادامـــہ_دارد ...
لینک قسمت اول رمان قدیـــــس
https://eitaa.com/chaharrah_majazi/2955
لینک قسمت اول داستان ســــــــــــراب
#روحانی
https://eitaa.com/chaharrah_majazi/2127
💠@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
🔴 در #آلمان توليد #لباس_زير_زنانه با #رمزديجيتال_و_آژير_خطر آغاز کرد.
🔻 به گزارش اسپوتنيك به نقل از Daily Mirror اين لباس زير غير عادى از جنس #الياف بسيار مقاومى است كه به راحتى پاره و يا بريده نمى شود.
براى #درآوردن اين لباس زير نياز به وارد كردن رمز ديجيتال داريد.
اگر #سنسورهاى قرار داده شده رمز نادرست را ثبت كنند، آژيرى با بلندى صداى ١٣٠ دسى بل به صدا در مى آيد.
توليدكنندگان بر اين باورند كه محصول آنها ميتواند از زنان در #تجاوزهاى_جنسى دفاع كند.
اين شركت به حادثه شب سال نو ٢٠١٥ در شهر كلن اشاره مى كند زمانى كه صد زن مورد تهاجم مهاجران آفريقايى قرار گرفتند.
در سايت Safe short ميتوانيد شرت هاى آژيردار را به قيمت ٩٩،٩٩ يورو و لگ هاى اين كمپانى را به قيمت ١٤٩،٩٤ يورو خريدارى كنيد.
#آلمان
#افول_آمریکا
#آمریکا
#آزادی_جنسی
#خیانت
#رازهای_جاسوسی_غرب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ⛔️⭕️⛔️ــــــــــــــــــ
http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
ترور رسانه
🍃 🍃🍃 🍃🌸🍃 🍃🌸🌸🍃 🍃🌸🌸🌸🍃 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_صد_و_بیس
#ریپلاے به قسمت قبلے☝️
🔅
🔅🔅
🔅🔷🔅
🔅🔷🔷🔅
🔅🔷🔷🔷🔅
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_بیست_سوم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
اگـر پــرده ها ڪنــار رود، آن ها را در حالتے مـے نگریــد ڪه حشــرات گـوش هایشان را خـورده، ڪاســه هاے چشــمهایشــان پر از خاڪ گردیده و زبــان هایــے ڪه روزے با سرعــت و فصاحــت سخن مےگفتند و فرمــان مے دادند پاره پاره شده.
تمام اعضاے بدن، #پوسیــده و آن ها را زشت
راه آفت زدگــے بر اجسادشان گشــوده است.
نه دستــے براے دفــاع و نه قلبــے براے زارے دارنــد و نه زبانــے براے التمــاس.
آه براے زمیــن!
چه بدن هاے عزیــز و خوش سیمایــے را ڪه با غذاهاے لذیـــذ و رنگین، زندگــے ڪردند و در آغوش نعمــت ها پرورانده شدند، به عام خویش فرو بردے!
آنان مےخواستند با شادے، غم ها را از دل بیرون ڪنند و به هنگام مصیبـــت، با سرگرمــے و بـے خیالــے، عیش و صفاے خود را برهم نزنند.
آن ها به دنیــا مےخندیدند و در سایه ے خوشگذرانــے غفلــت زا، بے خبر بودند ڪه روزگار با خارهاے مصیبــت زا آن ها را در هم ڪوبیــد و گذشت روزگار، #توانایــے شان را گرفت و مرگ از نزدیڪ به آن ها نظر دوخــت و غم و اندوهے ڪه انتظارش را نداشتند، آنان را فرا گرفت؛ در
حالــے ڪه با سلامتــے و خوشــے انـس داشتند و بر قدرت و زیبایــے و اعتبــار و مقــام خود مےبالیدند.
خدا رحمــت ڪند ڪســے را ڪه چون سخنــے #حڪیمانــه بشنود، خوب فراگیرد و چون #هدایــت شود، بپذیرد.
از گناهان خود #بترســـد، خالصــانه گـــام
بردارد، عمل نیڪو انجام دهد، ذخیره اے براے آخـــرت فراهم آورد و از گناه بپرهیزد و با خواسته هاے دل مبارزه ڪند.
آرزوهاے دروغین را طــرد و استقامــت را مرڪب نجات خود قرار دهد و تقوے را زاد و توشه ے روز مردن گرداند، در راه #روشـــن هدایت قدم بگذارد و از راه روشن هدایت فاصلــه نگیرد، چند روز زندگــے دنیا را #غنیمـــت شمارد و پیش از آنکپڪه مرگ او را فرا رسد خود را آماده سازد و از اعمال نیڪو توشــه ے آخرت برگیرد.
ڪشیش سرش را بلند ڪرد، از بالاے عینڪ به مـردم چشــم دوختــ، با پشــت دســت عـرق پیشانے اش را پاڪ ڪرد و ادامــه داد:
#بیدین
🍃@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
🔅
🔅🔅
🔅🔷🔅
🔅🔷🔷🔅
🔅🔷🔷🔷🔅
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_بیست_چهارم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
اے مــردم!
پرهیزڪارے پیشــه ڪنیــد.
یڪے از نشانــه هاے پرهیزڪاران این است ڪه او را این گونه مےبینے؛ در دیندارے نیرومنـــد، نرم خو و دورانـدیــش است.
داراے ایمــان، پر از يقيــن، حریــص در ڪسب دانــش، با داشتن علــے بردبار، در توانگرے #میانــه رو، در عبــادت #فروتــن، در تهےدستــے آراستــه، در سختـــے بردبــار است و در جستجوے ڪسب حلال، روز را به شــب مےرساند.
با سپاسگزارے و یاد خدا، اگر نفسش در آنچه دشوار است از او فرمــان نبرد، از آنچه دوست دارد محرومــش مےڪند.
روشنــے چشــم پرهیزڪـار، در چیزے قرار دارد ڪه جاودانــه است و آنچه را ترڪ مےڪند ڪه پایـدار نیســت و فانــے شدنــے است.
بردبارے را با علــم و سخـن را با عمل در مےآمیزد.
پرهیز ڪار را مےبینید ڪه آرزویش نزدیڪ، لغزش هایش اندڪ، قلبش فروتن، نفسش قانع، خوراڪش ڪم، ڪارش آســـان، دینش محفوظ، شهرتــش در حــرام مرده و خشمگین فرو خورده است.
مــردم به خیــرش امیدوار و از آزارش در امانند.
اگر در جمع #بےخبـــران باشد، نامش در گروه یادآوران خدا ثبت مےشود و اگر در بین یادآوران باشد، نامش در گروه بےخبران نوشته نمےشود.
ستمڪار را عفــو مےڪند.
به آنڪه محرومــش ساختــه، مےبخشد و ڪار نیڪش آشڪار است.
نیڪے هایش به همه رسیده و آزارهایش به ڪسے نمےرسد.
در سختــے ها آرام، در ناگوارے ها بردبار و در خوشے سپاسگزار است.
پیش از آن ڪه بر #ضـــد او گواهـے دهند، به حق اعتراف مےڪند و آنچــه را به اوسپرده اند، ضایــع نمے سازد و آنچـــه را به او ذکر داده اند، فراموش نمےڪند.
#بیدین
✨ #ادامـــہ_دارد ...
لینک قسمت اول رمان قدیـــــس
https://eitaa.com/chaharrah_majazi/2955
لینک قسمت اول داستان ســــــــــــراب
#روحانی
https://eitaa.com/chaharrah_majazi/2127
💠@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
•~•~•🖤•~•~•🖤•~•~•
ڪنــج خرابــه نشستــه بــود دخترے ڪه دلش سرشــار بــود از غـــم، با دامنــے خاڪ آلود و پاهایــے زخمــے از جــور زمانــہ، تنهــا همدمش قاصدڪ هایــے بودند ڪه در برابرش میرقصیدندو اوج می گرفتند,قاصدکی آمد بردست هاے ڪوچڪش نشست،
رقیــه بوسیــدش وآرام، آرام درگــوش قاصدڪ گفت:
اے قاصدڪ رهــا درآغــوش نسیم...
سلام بوســہ هایم را بــہ لب هاے بابا #حسین برســان.
✍ #فروغ_ربیعــے
شهادت دختر سـہ سالــہ ے آقا اباعبدالله رو به تمامی شما عزیزان تسلیت عرض می نماییم🌹
#حضرت_رقیه
#کربلا
#اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
•~•~•🖤•~•~•🖤•~•~•
🏴@caharrah_majazi