حـٰآجحُسِینیِڪتامیفرمـٰآد:
اَگِہقاطےبِشۍ؛رِفیقبِشۍ،
دوستبِشۍ؛بااِمـٰامِزمانخودِمونےبِشۍ،
بۍریشِہپیشِہبِشۍ؛
بۍخوردِهشیشِہبِشۍ؛
پُشتِرودخونۂچِہڪُنَمچِہڪُنَمِزِندگۍ،
رِشتۂدِلِتدَستِآقـٰاباشِہ؛
آقـٰاعُبـورِتمیدِھ..!
خودِخودِآقـٰا🖐🏻
بعضےاز گـناهـان
یهجوريبینمون عاديشدن،
کهتا بهطرفمیگی،چرااینکارو
انجاممیدی !؟
میگه: «همـه»انجاممیدن،حالابرامنعیبه ... !
اینخیلیچیزخطرناکیه ...!❌
بهاینافرادبایدگفت:
اوندنیادیگه، «همــه» قرارنیست
**بجای توبرن جهنم، تو خودت بایدبری** ..!
💡**یادموننره:**
خودمونمسئولکارهاییڪه
انجاممیدیم، هستیم... پس
بابهانه،خودمونو فریبندیـم ..!🚶🏾♂️
تحلیلِ نشریہ اکونومیست
از اوضاع اقتصادۍ ایران ..
اکونومیست در تحلیل خود معتقد است
ایران در برابر تحریمها مقاومت بالایۍ
داشتهاست این نشریہ مۍنویسد: براۍ
ایرانیان، اکنون چشمانداز واقعی روزهای
بهترۍ در پیش است.
امـٰامرضامیدونیڪہباتودلخوشم✨!
#چهارشنبہهایامامرضایی💛
پـــلــاکـ خـــاکی🕊️
|بسمربالشُھداوالصدیقین| #سلام_بر_ابراهیم صفحھ ٢۴ برای همين ابراهيم در مسابقات شرکت نکرده بو
|بسمربالشُھداوالصدیقین|
#سلام_بر_ابراهیم
صفحھ ٢۵
همينطور که حرف ميزد بلندگو اعلام کرد: کشتی نيمه نهایی وزن ٧۴
کيلو آقايان هادی و تهرانی.
ابراهيم نگاهی به سمت تشک انداخت و نگاهی به سمت ما. چند لحظه
سکوت کرد و رفت سمت تشک.
ما هم حسابی داد می زديم و تشويقش می کرديم .
مربی ابراهيم مرتب داد می زد و می گفت كه چه کاری بکن. ولی ابراهيم
فقط دفاع می کرد. نيم نگاهی هم به ما می انداخت. مربی که خيلی عصبانی
شده بود داد زد: ابرام چرا کشتی نمی گيری؟ بزن ديگه.
ابراهيم هم با یک فن زيبا حريف را از روی زمين بلند کرد. بعد هم يک
دور چرخيد و او را محکم به تشک کوبيد. هنوز كشتی تمام نشده بود كه از
جا بلند شد و از تشک خارج شد.
آن روز از دست ما خيلی عصبانی بود. فکر کردم از اينکه تعقيبش کرديم
ناراحت شده، وقتي در راه برگشت صحبت می کرديم گفت: آدم بايد ورزش
را برای قوی شدن انجام بده، نه قهرمان شدن.
من هم اگه تو مسابقات شركت می کنم می خوام فنون مختلف رو ياد بگيرم.
هدف ديگه ای هم ندارم.
گفتم: مگه بده آدم قهرمان و مشهور بشه و همه بشناسنش؟!
بعد از چند لحظه سکوت گفت: هرکس ظرفيت مشهور شدن رو نداره، از
مشهور شدن مهمتر اينه که آدم بشيم.
آن روز ابراهيم به فينال رسيد. اما قبل از مسابقه نهایی، همراه ما به خانه
برگشت! او عملا ثابت کرد که رتبه و مقام برايش اهميت ندارد. ابراهيم هميشه
جمله معروف امام راحل را می گفت:«
ورزش نبايد هدف زندگی شود.»
. . .
زندگینامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی
|بسمربالشُھداوالصدیقین|
#سلام_بر_ابراهیم
صفحھ ٢۶
قهرمان
«حسین الله کرم»
مسابقات قهرمانی ٧۴ کيلو باشگاه ها بود. ابراهيم همه حريفان را يکی پس از
ديگری شكست داد و به نيمه نهایی رسيد. آن سال ابراهيم خيلی خوب تمرين
کرده بود. اکثر حريف ها را با اقتدار شکست داد.
اگر اين مسابقه را می زد حتما در فينال قهرمان می شد. اما در نيمه نهایی
خيلی بد کشتی گرفت. بالاخره با يک امتياز بازی را واگذار كرد!
آن سال ابراهيم مقام سوم را کسب کرد. اما سالها بعد، همان پسری که
حريف نيمه نهایی ابراهيم بود را ديدم. آمده بود به ابراهيم سر بزند.
آن آقا از خاطرات خودش با ابراهيم تعريف می کرد. همه ما هم گوش
می کرديم.
تا اينکه رسيد به ماجرای آشنایی خودش با ابراهيم و گفت: آشنایی ما بر
می گردد به نيمه نهایی کشتی باشگاه ها در وزن ٧۴ کيلو، قرار بود من با ابراهيم
کشتی بگيرم.
اما هر چه خواست آن ماجرا را تعريف کند ابراهيم بحث را عوض می کرد!
آخر هم نگذاشت كه ماجرا تعريف شود! روز بعد همان آقا را ديدم وگفتم:
اگه ميشه قضيه کشتی خودتان را تعريف کنيد.
او هم نگاهی به من کرد. نفس عميقی کشيد وگفت: آن سال من در نيمه
نهایی حريف ابراهيم شدم. اما يکی از پاهايم شديدا آسيب ديد.
. . .
زندگینامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی
بقول حاجحسینیکتا:📻
خــدابااونعظمتشمیگه:
‹ #أنَاجَلیٖسُ،مَنْجٰالَسَنِیٖ...🌻›
منهمنشیناونکسیهستمکهبامنبشینه!
انگارخدادارهدنبالیهرفیقِنابمیگرده....
-یارفیقَمنلارفیقله! ♥️
چقدرمنِحقیرروتحویلمیگیری؟!