هاجرمهجوب:
🔸 روزی مردی در خواب می بيند که #خداوند به او می گويد آيا #دوست داری صحنه هايی از زندگيت را پيش رويت نشان دهم. مرد از خود اشتياق نشان می دهد. #ساحل #دريا ظاهر می شود و او آينده خود را می بيند که در لحظه های سخت دو رد پا روی شن های ساحل است
🔸 مرد از #خدا می پرسد: اين رد پاهای چه کسانی است؟ خداوند می گويد يکی از آن تو و ديگری از آن من است که در سختی ها همراه توام. مرد مسرور می شود
🔸در صحنه ای ديگر او #مصيبت بزرگی پيش روی خود می بيند و روی ماسه ها تنها يک رد پا مشاهده می کند. با گله به خداوند می گويد: پس چرا مرا تنها گذاشتی؟ اين رد پای من است که تنها در #مشکلات رهايم
🔸 خداوند می گويد: اين رد پای تو نيست، رد پای من است. مرد می پرسد پس من کجايم؟ خداوند می گويد: #تو_در_آغوش_منی، وقتی که سختی ها از همه سو به تو هجوم می آورد
هدایت شده از " من انقلابیام "
💠 #نرجس_علیهاالسّلام نوه شمعون وصیِّ عیسی«علیهالسلام»
🔹مادر #امام_زمان«علیهالسلام» نامش «ملیکه» (ملیکا) بود، او از طرف پدر، دختر «یشوعا» فرزند امپراطور روم شرقی بود، و از طرف مادر، نوه «شمعون» بود.
🔹شمعون از یاران مخصوص حضرت عیسی«علیهالسلام» و وصیّ او بود.
ملیکه با اینکه در کاخ میزیست و با خاندان امپراطوری زندگی میکرد، اما آن چنان پاک و باعفّت بود که گویی نسبتی با این خاندان نداشت، بلکه به مادر و خانواده مادری خود رفته و زندگیش همچون زندگی شمعون، و عیسی بن مریم از صفا و معنویّت و پاکی خاصّی برخوردار بود.
🔹از این رو نمیخواست، با خاندان امپراطوری دنیا پرست، بیامیزد بلکه دوست داشت و هدفش این بود که در یک خانواه پاک خداپرست، زندگی کند، #خداوند او را در این هدف کمک کرد و او را به طور عجیب به خواسته و هدفش رساند. ادامه دارد
ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
✍️ من انقلابیام
💠 @manenqelabiam💠