📗#معرفی_کتاب📗
مردی که میخندد نام رمانی از ویکتور هوگو نویسنده و شاعر مشهور فرانسوی است. داستان کتاب در اوائل قرن هجدهم و در انگلستان روی میدهد.
کتاب روایت زندگی غمانگیز کودکی به نام جوئین پلین است که از بدو تولد بی خانمان میشود و هیچگاه خانواده خود را ندیدهاست او که توسط کودک ربایان دزدیده شده است در صورت خود زخمی دارد که در همه حالات به شکل انسانی است که می خندد ، قیافهٔ زشت و مضحک جوئین پلین که بسیار برای اجرای نمایش خوب و مناسب است مردم را به خنده میاندازد، از طرفی دیگر همه می دانند که پسرک بارون کلانچارلی یکی از افراد خانواده سلطنتی در کودکی ربوده شده است...
مضمون رمان همچون رمان بینوایان در محکومیت بی عدالتی و دفاع از ارزش های انسانی است ، هوگو در این داستان با بیان خطابهای از جوئین پلین قهرمان داستان به دنبال رساندن پیام اصلی رمانش میباشد، وی در خطابهای میگوید که بلایی که سرش آمده در حقیقت سر بشریت آمده است. مردمی که در ظاهر میخندند و باطنا رنج میبرند، در حالیکه بغض گلویش را گرفته و فریاد میزند و میگرید نمایندگان مجلس فقط نگاه کرده و پوزخند میزنند...
📗#معرفی_رمان📗
"نود و سه" نام آخرین رمان ویکتور هوگو، نویسنده مشهورٔ فرانسوی است که در سال ۱۸۷۴ منتشر شد. این رمان به بررسی سال ۱۷۹۳ میلادی در خلال چهارمین سال انقلاب کبیر مردم فرانسه می پردازد.
در این رمان سه قهرمان با سه نوع خلق و خو و طرز تفکر رو در رو یا در کنار همدیگر قرار میگیرند؛ اول، مارکی دو لانتوناک، که از بزرگان و اشراف است و قصد دارد حکومت جمهوری را براندازد و کشور را به دوران گذشته بازگرداند.
دوم، گُوون، نوه برادر مارکی دو لانتوناک، که اشرافزاده است، اما به صف انقلاب و جمهوری خواهان پیوسته است و سوم، سیموردن کشیش جمهوریخواه، که سخت به آرمانهای انقلابی پایبند است، و معتقد است که برای حفظ انقلاب نباید به دشمن رحم کرد.
در سال ۱۷۹۳ کنوانسیون ملی فرانسه بنیان نهاده شد، لویی شانزدهم با گیوتین اعدام گردید و تلاطم های زیاد و خونباری از پسِ ماجراهای بعد از انقلاب فرانسه به وقوع پیوست.
رمان تاریخی "نود و سه" با در مقابل هم قرار دادن ارزش ها و عقاید گاهاً متضاد شخصیت ها، داستانی را خلق می کند که مهر تأیید دیگری بر نبوغ ویکتور هوگو است.
📗#معرفی_کتاب📗
کتاب پدرخوانده، رمانی نوشته ی ماریو پوزو است که نخستین بار در سال ۱۹۶۹ وارد بازار نشر شد. این داستان مشهور نمونه ای کامل از داستان های مربوط به دنیای مخوف و زیرزمینیِ گروه های مافیایی در غرب است که بر اساس آن سری فیلم های مشهور پدرخوانده نیز ساخته شده است.
داستان کتاب پدرخوانده درباره جنگ قدرت بین پنج خانواده مافیایی در نیویورک پس از جنگ جهانی دوم است. جنایت، فساد اخلاقی و اقتصادی، احساس، وفاداری و قتل همه درونمایههای داستان پدرخوانده را شکل میدهند. پوزو سعی کرده است که در این داستان به ریشههای جرم و فساد و قدرت گرفتن باندهای مافیایی و نقد جامعه آمریکا بپردازد.
📗#معرفی_کتاب📗
"فطرت" عنوان بحثهایی است از استاد مطهری که در سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ در تهران در جمع معلمان و دبیران ایراد شده و ظاهرا به دلیل برخورد با نهضت اسلامی و افزایش مشاغل اجتماعی استاد شهید متوقف گردیده است.
در این کتاب مسئله فطرت که به تعبیر استاد مطهری ام المسائل معارف اسلامی است در چهار نوبت و از دیدگاههای مختلف مورد بحث قرار گرفته است. از اهم مباحث این کتاب میتوان این عناوین را نام برد : معنای فطرت ، فطریات انسان ، گرایش های مقدس ، تکامل اصالتهای انسانی ، منبع و منشا مذهب ، عشق و عبادت ، فطری بودن دین ، بررسی و نقد نظریه دورکهیم ، نظر قرآن درباره منشا دین.
Part07_صلح امام حسن.mp3
7.03M
موقعیت سیاسی در زمان بیعت
*خوارج در سپاه امام حسن (ع)
*تیپ شناسی سپاه امام
*شکاک ها در سپاه امام حسن (ع)
*الحمراء در سپاه کوفه
*یاران راستین امام
*ایده ها و تدابیر امام در اداره حکومت
Part08_صلح امام حسن.mp3
8.4M
موقعیت سیاسی در زمان بیعت
*تصمیم بر جنگ
*افزایش حقوق نظامیان
*نامه امام به معاویه و نصیحت وی
*استدلال معاویه بر سابقه و کسوت خود
*سوابق ننگین معاویه و پدرش
حکمت5-بخش-4.mp3
556.8K
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت5 4⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹 شرح #حکمت5
🔴 قسمت چهارم
🔸1.2.4 ارزش و جایگاه دانشمندان:
🔻مولا علی (علیه السلام) در بحث چهارم از مباحث علم و دانش ارزش و جایگاه دانشمندان را بیان میکنند. ما قبلا ارزش و جایگاه خود علم و دانش را بررسی کردیم، اما یک نکته بسیار مهم است که متأسفانه در زمان ما بسیار مورد غفلت است، ارزش و جایگاه اهل علم و دانش است .
🔻 مولا علی (علیه السلام) در نامه ۵۳ به مالک اشتر می نویسد: «برای تقویت عواملی که اوضاع سرزمین مصر را به سامان می آورد و پیش از تو هم کار مردم به وسیله همان عوامل درستی و سامان میگرفت با دانشمندان و حکیمان بسیار به گفتوگو و تبادل نظر بپردازند». در حکمت ۱۴۷ وقتی مردم را به سه دسته تقسیم می کنند به کمیل می فرمایند: «مردم سه گروه هستند: گروه اول دانشمندان و عالمان ربانی، گروه دوم آموزندگان راه رستگاری و بقیه مردم، مثل پشه ها دستخوش باد و طوفان و همیشه سرگردان هستند و به دنبال هر سر و صدایی میروند و با وزش هر بادی حرکت میکنند». بنابراین عالمان در نظر مولا علی (علیه السلام) در صدر جامعه قرار دارند نه در پایین ترین مرتبه؛ مثل امروز که فوتبالیست ها و هنرپیشه ها و... در صدر و آخر خط هم مراجع، علما و دانشمندان هستند.
🔻 مولا علی (علیه السلام) در همان حکمت ۱۴۷ درباره جایگاه عالمان و دانشمندان و مقایسه آن با جایگاه ثروت اندوزان اینگونه می فرمایند: « مال اندوزان با آن که به ظاهر زنده هستند مرده اند. ولی اهل علم تا دنیا، دنیا است زنده هستند حتی اگر جسم آنها از میان برود اما یادشان همواره در دلها است».
اما هر عالمی هم عالم حقیقی نیست و ارزش ندارد. نشانه عالم حقیقی چیست؟ حضرت در خطبه ۱۰۳ می فرمایند : «عالم حقیقی کسی است که قدر و جایگاه و منزلت خودش را تشخیص بدهد».
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
حکمت-5-بخش-5.oga
896.9K
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت5 5⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت5
🔴 قسمت پنجم
🔸1.2.5 آداب تعلیم و تعلم:
🔻بحث پنجم درباره علم و دانش در نهج البلاغه پیرامون آداب تعلیم و تعلم است. مولا علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه خطاب به فرزند عزیزشان مینویسند: « آنچه را که نمی دانی مگو، اگر چه آنچه را هم که میدانی اندک است»؛ یا در همین نامه می نویسند: «درباره آنچه که نمیدانی و آنچه که در مورد آن مسؤول به گفتن آن نیستی، سخنی نگو». مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۱۸۲ میفرمایند: «در سکوت از حکمت و دانش خیری نیست همچنان که در گفتار از روی نادانی هم خیری نیست». یعنی آنجا که باید بگویی و میدانی، نگفتن خطا است و آنجا که نباید حرف بزنی چون اصلاً جهل داری گفتن خطا است. به قول سعدی دو چیز طیره عقل است: «دم فروبستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی».
🔻مولا علی (علیه السلام) معتقدند که همانطور که جاهل وظیفه دارد بیاموزد عالم جلوتر از او وظیفه دارد علمش را به دیگران آموزش دهد. در حکمت ۴۷۸ میخوانیم: «خداوند از نادانان تعهد به آموختن دانش نگرفت مگر آنکه قبل از آن از دانشمندان تعهد گرفت که علم خود را آموزش بدهند». نکته دیگری که در بحث آداب تعلیم و تربیت است، این است که هر چقدر انسان دقیق تر باشد بهتر میفهمد و هرچه بهتر بفهمد علمش ارزشمندتر است. در حکمت ۲۰۸ می فرمایند: «هر که خوب نظر کند حق را می فهمد و هرکه فهمید دانش را فرا میگیرد».
🔻ادب دیگری که در نهج البلاغه پیرامون علم و تعلیم و تعلم آمده است آن است که جایی که انسان چیزی را نمی داند و از او می پرسند خجالت نکشد از گفتن جمله "نمی دانم"؛ در حکمت ۸۲ از سفارشات امام علی (علیه السلام) این است: « هیچ یک از شما نباید در برابر پرسش از چیزی که نمیداند شرم کند که بگوید نمی دانم و نباید کسی که چیزی را نمی داند خجالت بکشد از اینکه برود آن را بیاموزد». بنابراین تا وقتی نمیدانی از گفتن نمی دانم خجالت نکش. از طرف دیگر از یاد گرفتن هم شرم نداشته باش.
🔻 ادب دیگری که درباره علم در نهج البلاغه است این است که علم مادامی که با تفکر و درایت همراه نباشد سطحی و کم اثر است. در حکمت ۹۸ میفرماید: « هرگاه خبری را شنیدید پیرامون آن تفکر کنید، تفکر برای عمل است، نه برای نقل کردن. زیرا روایت کنندگان دانش بسیار هستند اما رعایت کنندگان آن اندک». با این نگاه ، حضرت معتقدند که آن جاهلی که خجالت نمیکشد برود یاد بگیرد و پیش عالم می رود تا یاد بگیرد عین عالم است و از طرف دیگر عالمی هم که با وجود اینکه علم دارد بیراهه میرود مثل جاهل است. در حکمت ۳۲۰ نهجالبلاغه میخوانیم : «همانا نادان آموزنده همانند دانشمند دانا است و دانشمندی که بیراهه میرود مانند جاهل ذلیل است».
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
🌳شجره آشوب« قسمت هشتاد و پنجم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻ثمره اقدام مروان، این بود که معاویه به عنوان رییس بنی امیه، رسما امام علی را به قتل طلحه و زبیر، متهم می کرد و این یعنی تکمیل پروژه کشته سازی علیه نظام اسلامی . امام نیز ضمن پاسخ به او، فرمود اینگونه امور به معاویه ربطی ندارد.
🔻جواب امام به گونه ای بود که نشان می داد، ادعای جبهه کفر یعنی همان بنی امیه برای طلحه و زبیر، موضوعی است که خود این جبهه برای متهم سازی امام طراحی کرده بودند و معاویه نیز هیچ گونه حقی برای طلب خون این دو ندارد؛ زیرا این بنی امیه بود که نماینده و نفوذی آنان یعنی مروان بن حکم، طلحه را از پای درآورد.
🔻البته باید خاطر نشان ساخت درمورد نقش بنی امیه در تحریک عمرو بن جرموز برای قتل زبیر، هیچ سرنخ تاریخی در دسترس نیست. اما با توجه به پروژه کشته سازی توسط جبهه کفر، بعید نیست او نیز با تحریک بنی امیه دست به این کار زده باشد. این موضوع بررسی بیشتری را می طلبد.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
🌳شجره آشوب« قسمت هشتاد و ششم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻حضرت امیر بعد از پایان جنگ جمل، طبق نقلی، مروان را که اسیر شده بود آزاد فرمود. حضرت درباره او فرمود: «مرا به بیعت او نیازی نیست. دست او دست یهودی است. اگر با دستش بیعت کند، با پشتش آن را می شکند...»
🔻یکی از نکات مهمی که از این روایت برداشت می شود این است که امام پیش از این درباره اصحاب فتنه جمل فرمود که آن ها برادران ما بودند. حال چرا حضرت، مروان را استثنا می کند و دست او را دست یهود می داند؟ حضرت با این تعبیر، شاید به پشت پرده یهود و نقش آن در تحریک مسلمانان علیه امام جامعه اشاره داشته باشد. بعد از قتل عثمان، او را در حش کوکب دفن کردند، جایی که متعلق به یهودیان بود. نکته جالب اینکه مسعودی از این مقبره، به عنوان مقابر بنی امیه یاد می کند.
🔻به راستی چه ارتباطی میان دفن عثمان در مقبره یهودیان و متعلق بودن این مقبره به بنی امیه وجود دارد؟ جالب اینکه معاویه در هنگام توسعه قبرستان بقیع دستور داد، این مقبره را نیز جزو قبرستان مسلمانان قرار دهند.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...