سکینه ، سکون و آرامش قلب
اباعبدالله(ع) بود.
امشب دخت الحسین (ع) به دیدار پدر می شتابد
امشب وعدهگاه رسیدن سکینه(س) به کاروان شهدای کربلا و دیدار روی پدر است؛ او که شاهد مقتل پدر بود و سرهای به نیزه رفتهی عاشورائیان..
همان دختری که داغی صحرای کربلا و محنت خار بیابانهایش را چشید و اسارت را با صبر فاطمیاش، تحمل کرد تا نمودی از صلابت زهرا(س) باشد و آزادگی حسین(ع)...
گفتهاند به سبب سکون، آرامش و وقاری که داشت، مادرش او را سکینه(س) لقب داده بود[1]
و چه دردناک است روایت بجا مانده از ساحت او که میگویند: جوانمردی از راه میرسد و پرسید بانو شما کیستید؟ گفت: سکینه(س) دختر حسین(ع)!
پاسخ شنید: من سهل بن سعد هستم که جدت را دیده و سخن او را شنیدهام. آیا از من کاری ساخته است؟
سکینه(س) جوابش داد:«ای سهل اگر برای تو ممکن است بگو تا این سرها را از اطراف ما دور کنند تا مردم به تماشای این سرها مشغول شده کمتر به حرم رسول خدا(ص) نگاه کنند»[2]
و چه دردناکتر سخن پدرش که فرمود: ای سکینه(س)! بدان که بعد از من گریه زیادی در پیش خواهی داشت.تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری.[3]
مگر میشود دختر باشی و دردانه پدر نشوی؟ آن هم پدری چون حسین(ع) و مایه سکون و آرامشی چون سکینه(س)!
سالروز وفات دختالحسین، حضرت سکینه خاتون(س) تسلیت باد.
♥️شهید آیت الله مدنی، امام جمعه تبریز👈 در نطقی در جمع خبرگان ملّت در سال های اول انقلاب با اشاره به ماجرای یوسف و زلیخا در قرآن حکیم به آن قسمت داستان اشاره کرد که وقتی زلیخا از عیب گیری زنان مصر با خبر شد آنان را به ضیافتی دعوت کرد و به دست آنان کارد و ترنجی داد و در میان مهمانی به یوسف دستور داد که وارد ضیافت شود... آمدن یوسف همان و بریده شدن دست زنانی که ملامت گر زلیخا بودند همان!...
سپس آیت الله مدنی با گریه دردناک پشت تریبون ادامه دادند: "آقایان! نکند در محشر و قیامت، محمدرضا (پهلوی) جلوی ما را بگیرد و بگوید دیدید شما هم وقتی به دست تان ترنج دادند دست تان را بریدید و مثل من کاخ نشین و طاغوتی شدید!...
🌹تشرف آیت الله مدنی محضر حضرت صاحب الزمان (عج)
💥مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی که از علمای تهران بودند، نقل کردند: شبی در نجف بعد از اتمام نماز جماعت پشت سر آیتالله شهید مدنی و خلوت شدن مسجد، ناگهان دیدم آقای مدنی شروع به گریستن کرد. چون به من اظهار لطف داشتند به خودم جرأت دادم و علت گریه ناگهانی ایشان را پرسیدم. ایشان 👈 فرمودند: بعد از نماز یکی گفت: امام زمان (عجل) را دیده است که به او فرمودهاند: "ببین این شیعیان بعد از نماز بلافاصله به سراغ کارهای خود رفتند و هیچ کدام برای فرج من دعا نکردند". من هم تا این را شنیدم متأثر شدم و گریستم. آیتالله مجتهدی فرمودند: بعدها متوجه شدم امام زمان (عج) این گلایه را به خود ایشان (شهید مدنی) گفته بودند...
منبع: (کتاب: چهل روایت از دلدادگی شهدا به حضرت امام حسین و شهدای کربلا؛ ص ۷۵)
#کتاب_زندگی_به__سبک_شهدا, #ناصرکاوه
#سالگردشهادت_۲۰شهریور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فعلا همهچیز تقصیر رئیسی است تا بعد
🔹دولت چهاردهم درحالی در توزیع سوخت تابستانی دچار سردرگمی شده که از همین الان چالشهای احتمالی در تامین سوخت زمستانی را نیز تقصیر دولت قبل انداخته است!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 «وامخواری» با زیان ۱۰۰ درصد
@Farsna
🖇 «اگر در تفکر #فردید هرگونه احتمال رستگاری منوط به فراگشت نهایی روح زمان تاریخ بود، در نظر #آل_احمد مسئله کمتر فلسفی و بیشتر سیاسی بود: ایرانیان به عنوان اجتماعی از مسلمانان باید کار را از آنجایی آغاز کنند که تمامیت فرهنگی و اعتماد به نفس خود را از دست دادهاند. او عقیده داشت که بریدن روشنفکران آزادیخواه قرن نوزدهم از سنتهای رایج و عمدتاً اسلامی جامعه اشتباه بزرگی بود. به نظر آل احمد عیب مهلک بزرگ مشروطهخواهان وابستگی ایشان به منابع غربی بود که نه تنها در متن قانون اساسی بلکه در روش و منش آنان هم دیده میشود. او پیشنهاد میکند نهضتی جدید و خالص و بومیتر ایجاد شود که توان مقابله با مشکلات امروزین از وابستگی سیاسی و اقتصادی گرفته تا بحران فرهنگی و از خود بیگانگی شهری را داشته باشد.»
📚 روشنفکران ایران در قرن بیستم؛ علی قیصری؛ صفحه ۱۵۳
📌 چرا ایدههای جلال همچنان در ایران امروز بحثبرانگیز است؟
✍🏻 محمد زعیمزاده
🔸 جلال آلاحمد و میراث 100 سالهاش یک جنبش ناتمام است. جلال در «غربزدگی»اش در حد و حدود خود تلاش میکند علتالعلل ناکامی ایرانیان در مواجهه با مدرنیته مغربزمین را صورتبندی کند. او از اقتصاد سیاسی آغاز میکند و تلاش دارد صورتبندی فشردهای از تاثیر و تأثر فرهنگی حاصل از زندگی ماشینی را در فرهنگ ایرانیها نشان دهد.
🔹 گُرگرفتگی جنبش جلال اما بیربط به فرم تولید او نیست. کوتاهنویسی خلاقانه که به جملات ضرباهنگ میبخشد و تیغشان را تیز میکند تا در بزنگاه از نیام خارج شود و چونان شلاق، ساقه مغز مخاطب را هدف میگیرد و در جانش مینشیند که بهشدت انقلابی است. جلال در دورانی فرم را در خدمت ایدئولوژیاش ساختاربندی میکند که روشنفکران چپگرای اروپا درگیر بازی نوشتار و نویسا هستند.
🔸 جلال در این فقره هم چون «غربزدگی»اش آوانگارد است. هم محتوای بدیع میسازد و هم فرم انقلابی، حتی فرمش از محتوایش جلوتر هم است. شاید درباره محتوای «غربزدگی» بشود حرف و حدیث آورد اما فرم نگارش و ادبیات جلال را نه. فرمی که بعدها مکرر از سوی نویسندگان مهمی تقلید و تکثیر یا تکمیل شده است.
🔹 تحولخواهی نقطه اشتراک ایران با ایده جلال است. آن فهمی که جلال از غرب داشت شاید به کار ایران امروز نیاید، زیرا نه ایران امروز دوران زمانه جلال است، نه غرب آن غرب است و نه غربزدگی آن مفهوم ساده و دمدستی را دارد. از همه مهمتر آنکه آن ایده جلالساخته، سالهاست پنجهدرپنجه غرب، تجربه زیسته دارد. شکستها و پیروزیها داشته است و کامیابیها و ناکامیها. تجربه ایراندوستان و جبهه مقاومت در برابر غرب در ایران، انباشتهتر و پروپیمانتر از جلال است. این یعنی ایده محتوایی جلال امروز لزوما همان مختصات را ندارد.
💢 ما ایده کنشگرانهاش چطور؟ روشنفکر ایرانی در فهمش از ایران و مقتضیاتش چه نسبتی با جلال دارد؟ اگر جلال ورژن امروزش را داشتیم و در دانشگاه مادرِ کشور در پایاننامهها تجزیهطلبی تئوریزه میشد، واکنش جلال چه بود؟ اگر جلال استاد جامعهشناسی یا ارتباطات دانشگاههای ایران بود و هابرماس، فیلسوف صاحب تئوری عرصه عمومی در ماجرای کشته شدن 67 خبرنگار در فلسطین حق را به اسرائیل میداد، واکنش جلال چه بود؟ اگر جلال استاد غربشناسی و روشنفکر ضدغرب ایرانی بود و در جایی که درمقابل اسرائیل، یعنی نماد تمامعیار غربگرایی نیاز به همبستگی همه ایرانیها داشتیم، عدهای همزمان با کشته شدن فلسطینیها در تونلهای غزه مسالهشان چند تار مو در تونلهای مترو بود، چه واکنشی داشت؟!
🔎 #بازتاب_اندیشه
♨️ دکتر مرتضی فرهادی: جای روح تعاون خالی است!
🔻 حقیقتا رویکرد و شخصیت دکتر #میدری، در دولت جدید بسیار ستودنی است.
#مرتضی_فرهادی انسان خردمند و ایراناندیش و پرکاری است که اندیشه ضداستعماری، ملی و تولیداندیش او که یاریگری و تعاون را بنیان فرهنگ ایرانی میداند و با پشتوانه مطالعات وسیع مردمشناسانه به مسئلع واقعی #توسعه در ایران اندیشیده است.
مرتضی فرهادی در کتاب «صنعت بر فراز سنت یا در برابر آن» میگوید به جای حسادت به غرب، باید در گذشته ایران غور کنیم که چگونه در زیستاقلیم خشک با شیوه مطلوب، زندگی مناسبی ساختیم.»
👈🏻 اما کاش به این تجلیلها بسنده نشود، دولت و شورای عالی انقلاب فرهنگی و... به فکر کار ساختاری و موثر مثل تاسیس بنیاد مردمشناسی جهت بسط ایدههای ایشان صورت بگیرد و پروژه ایشان امتداد یابد.
🔈 #پادکست | #جلال_آلاحمد
🔶 جلال آل احمد؛ الگوى امروز علوم انسانى، روشنفكرى و سياست
(فراسوى تجربه نافرجام سنت و مدرنيته)
🎙سخنران: محمد حسين بادامچی
نشست "نگاهى دوباره به جلال آل احمد"
⏰ ١٢ آذر بهمن ۱۳۹۷