eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2.4هزار دنبال‌کننده
115.9هزار عکس
125.7هزار ویدیو
4.4هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
‌حجت‌الاسلام کافی‌حجت‌الاسلام_کافی_تشرف_علی_بن_مهزیار.mp3
زمان: حجم: 21.97M
💚 داستان‌های محضر 📝 ماجرای زیبای علی‌بن‌مهزیار که بعد از بیست سال به دیدار امام زمان نائل گردید... 🤲 اللھم‌عجل‌ݪوݪیڪ‌اݪفࢪج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
تشرفات4_5958668456298551312.mp3
زمان: حجم: 13.43M
🔺نمایش صوتی دیدار در مه داستان به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داستان ظهور بسیار نزدیک است اللهم عجل لولیک الفرج
1.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠راه دفع بلا 🔷امام عصر (عج) خطاب به ملاقاسمعلی رشتی فرمودند ....👆 🔆تعجیل در ظهور: ♻️ با مطلب در ثواب آن شریک باشید... عج
💢 موانع دیدار امام زمان(ع) در تشرف علی بن مهزیار 🍀 هنگامی که علی بن مهزیار، بعد از بیست سال، خدمت حضرت مشرف شد، حضرت از او گله کرد که چرا دیر آمدی! سپس خود حضرت علت را در سه چیز بیان فرمود: 1️⃣ تجمل گرایی و ثروت اندوزی ❌ «كَثَّرْتُمُ‏ الْأَمْوَالَ‏؛ اموال فراوانی انباشته اید». ✍🏻 هرچند انسان برای راحت زیستن، باید در دنیا تلاش کند، ولی تجمل گرایی و ثروت اندوزی در نگاه اسلام مذموم است. 2️⃣ فشار بر ضعیفان جامعه ❌ «وَ تَجَبَّرْتُمْ عَلَى ضُعَفَاءِ الْمُؤْمِنِينَ؛ ضعفای مؤمنین را به زحمت افکندید»، یا «تَحَيَّرتُم»؛ یعنی کاری کرده اید که ضعیفان جامعه، متحیر و سرگردان شده اند و گویا تشخیص راه صحیح برایشان مشکل شده است.‏ 3️⃣ قطع صله رحم ❌ «وَ قَطَعْتُمُ الرَّحِمَ الَّذِي بَيْنَكُمْ؛ «و صله رحم را در میان خود، قطع کردید». ✅ آری! این سه علت، به عنوان مانع دیدار ولی عصر عجل الله تعالی فرجه بیان شده است. 📚 دلائل الإمامة، بعثت، ص541. 🌐 http://btid.org 📎 📎 📎 📎
🩸 سيد و ارزش گريه بر امام حسين صلوات‌الله علیه 🩸 🥀 مرحوم سيد بحرالعلوم رحمةالله علیه به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه و بر صلوات‌الله علیه تمام گناهان را مى‌آمرزد، فكر مى‌كرد. 🥀 در همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سـوار بـر اسـب اسـت بـه او رسـيد و سلام كرد. بعد پرسيد: 🥀 جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرو رفته‌اى؟ و در چه انديشه‌اى؟ اگر مساله علمى است، بفرمائيد شايد من هم اهل باشم! 🥀 سـيـد بـحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مى‌كنم كه چطور مى‌شود، خداى تعالى اين همه ثواب به و گريه كنندگان بر حضرت علیه‌السلام مى‌دهد، یا مثلا در هر قدمى كه در راه بـرمى‌دارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مى‌شود و براى يك قطره گناهان و آمرزيده مى‌شود؟! 🥀 آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براى شما مثالى مى‌آورم تا مشكل حل شود: 🥀 سـلـطـانـى بـه همراه درباريان خود به شكار مى‌رفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سـخـتى فوق العاده‌اى افتاد و بسيار گرسنه شد. 🥀 پس خيمه‌اى را ديد و وارد آن خيمه شد. در آن سياه چـادر، پيرزنى را با پسرش ديد. آنان در گوشه خيمه عنيزه‌ای (بز شيرده) داشتند و از راه مصرف شير اين بز، زندگى خود را مى‌گرداندند. 🥀 وقـتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از مهمان، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند. 🥀 سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد و در نهايت از ايشان سؤال كرد: 🥀 اگر بخواهم ميهمان نوازى پيرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟ 🥀 يكى از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهيد. ديگرى كه از وزراء بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفى بدهيد. يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد... 🥀 سـلطان گفت: هر چه بدهم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل كرده‌ام، چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند. و من هم بايد هر چه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود. 🥀 بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب حضرت علیه‌السلام هر چه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پيكر داشت، را در راه خدا داد، پس اگر خداوند بـه و كنندگان، آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون كه خـدائيش را نمى‌تواند به علیه‌السلام بدهد، پس هر كارى كه مى‌تواند، انجام مى‌دهد، يعنى با صرف نظر از مقامات عالى خودش، به و كنندگان آن حضرت، درجاتى عنايت مى‌كند. در عين حال اينها را جزاى كامل براى فداكارى آن نمى‌داند. 🥀 چون شخص عرب اين مطالب را فرمود، از نظر سيد بحرالعلوم غايب شد. 📕 العبقری‌الحسان، علامه نهاوندی
💠 از دیده ما پنهان نیستید! 📕 حسن بن وجناء گويد: در روز چهارم از سالی که پنجاه و چهارمین حجّ‌ خود را بجا می‌آوردم در زیر ناودان كعبه، بعد از نماز عشاء در سجده بودم و در دعا ناله و زارى مى‌كردم كه به ناگاه كسى مرا تكان داد و گفت: 🔹 اى حسن بن وَجناء! برخيز! سر برداشتم دیدم كسى است زرد رنگ و لاغر و سنّش چهل يا بيشتر بود، پيش روى من حركت كرد و من بدون آنكه از او سؤالی كنم، دنبالش رفتم تا آنكه مرا به خانه خديجه عليها‌السلام برد... ندا آمد كه: اى حسن! بالا بيا 🔹 امام زمان علیه‌السلام به من فرمود: أَ تَرَاکَ خَفِيتَ عَلَیَّ وَ اَللَّهِ مَا مِنْ وَقْتٍ فِي حَجِّکَ إِلاَّ وَ أَنَا مَعَکَ فِيه ؛ خيال مى‌كنى كه از [دیده‌ی] من پنهانى؟ به خدا قسم، هيچ زمانى در حَجّت نبوده است، مگر آنكه من هم در آن با تو بوده‌ام . 🔹 سپس حضرت شروع كرد کارهای مرا برشمرد. من بی‌هوش به رو افتادم كه احساس كردم دستى روى من گذاشته شد و برخاستم. به من فرمود: اى حسن! در خانۀ جعفر بن محمّد علیه‌السّلام اقامت كن و مبادا که [فکرِ] غذا و نوشیدنی و لباست تو را سرگردان و اندوهگین کند... 📚 کمال الدين و تمام النعمة ج ۲، ص ۴۴۳. 📎 📎 📎 📎 @banketolidat
@sisadodelltangnafar 1_1154085187.mp3
زمان: حجم: 2.92M
آیت الله مظاهری آیا خدمت آقا امام عصر سلام الله علیه می‌شود رسید؟! علامه حلّی خدمت امام زمان ارواحنافداه